">

سیاسی و روابط بین الملل

تفکر راهبردی حضرت امام خمینی “ره”با محوریت انقلاب اسلامی و …؛ از نظریه تا عمل – قسمت دوم

هفت اصل كليدي در تفكر استراتژیك فصلی از کتاب "برنامه‌ریزی سناریویی" است که در سال 2003 به قلم دو تن از خبرگان برنامه‌ریزی استراتژیک هانس باندهولد و ماتس ليندگرين نگاشته شده است , نگارنده این یادداشت با بهره گیری از این 7 اصل کلیدی طی سه یادداشت به بررسی سیره عملی و چارچوب ادراکی حضرت امام خمینی (ره) با محوریت انقلاب اسلامی و سه گانه استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی پرداخته است. در این قسمت اصول دوم الی پنجم تفکر استراتژیک بررسی می شود.

18 آوریل 2018 12:58

تفکر راهبردی حضرت امام خمینی “ره”با محوریت

 

انقلاب اسلامی و سه گانه استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی ؛ از نظریه تا عمل [1]

مقدمه:

در قسمت اول این یادداشت به توضیح و بیان اصل اول اصول هفت گانه تفكر استراتژیك و بررسی ان در سیره و تفکر امام خمینی (ره) در رهبری انقلاب اسلامی ایران پرداختیم . در قسمت دوم اصول دوم الی پنجم این تفکرات و تطبیق آن با اندیشه و عملکرد امام خواهد آمد.

اصل دوم: دیدمان اندیشی …..

در طول تاریخ واژه دیدمان (چشم انداز) در اشکال مختلف ظاهر شده و نام های مختلفی داشته است . تقریبا همه علوم اجتماعی ، دیدمان را چه برای انسان ها، و چه سازمان ها و چه جوامع بشری ، حیاتی می دانند.

در روان شناسی نوین در رابطه با پیامد های «تفکر منفی» معتقدند آنچه برنده را از بازنده متمایز می سازد، عضلات قوی نيست بلكه به اندیشه برتر است. بنابراین مدیر برای اینکه بتواند بر محیط متغیر داخل و خارجی چیره شود باید چشم انداز های فاخر داشته باشد و پیوسته «نقاط مرجع» خود را تغییر دهد. (فیضام زهارت و اسکندل 1996)( مائو:1386،123).

تغییر دادن «نقاط مرجع» نیاز به دیدن دارد. حال باید بررسی کرد «دیدن» چه نقشی را در تفکر استراتژیک بازی می کند؟ در اینجا سه جفت عامل، همراه با مفهوم هفتم که آن عوامل را درهم تنیده و در قالب تفکر استراتژیک در آورده است معرفی شده اند.

اکثرا باور دارند که تفکر استراتژیک به معنی «پیش رو را دیدن» است. اما شما نمی توانید پیش رو را ببینید مگر آن که توان دیدن «پشت سر» خود را داشته باشید. چون هر چشم انداز خوب در آینده ریشه در درک گذشته دارد.

همچنین، بسیاری مدعی هستند که تفکر استراتژیک «از بالا دیدن» است. اما آیا واقعا کسی می تواند فقط با از «بالا دیدن» تصاویر بزرگ را درک کند؟

پیدا کردن الماس در سنگ معدن، شاید استعاره بهتری باشد. متفکرین استراتژیک باید گوهر یک ایده را که باعث تحول در جامعه می شود را پیدا کنند. و این فقط با کند و کاو سخت و در یک معدن نابسامان آشفته حاصل می شود. هیچ تصویر بزرگ آماده ای برای دیدن وجود ندارد، هر استراتژیستی باید خودش آن را بسازد، بنابراین می توان گفت که تفکر استراتژیک ، تفکر استقرائی است، از بالا دیدن باید توسط عمقی دیدن پشتيباني شود. با این وجود، شما می توانند پیش رو را همراه با پشت سر و همین طور از بالا و عمقی ببیند اما هنوز متفکر استراتژیک نباشید، خلاقیت لازم است.

متفکران استراتژیک متفاوت با دیگران می بینند آنها گوهرهای گران بهایی که به چشم دیگران نمی آیند، بیرون می کشند آنها با آرزوهای متفاوت نسخه های پیچیده شده صنعت و استراتژی سنتی به چالش بر می خیزند و بدین طریق جامعه خود را متمایز می سازند.

اما ایده های خلاقانه زیادی در این دنیا هستند. ایده های خلاقانه باید در شرایطی قرار بگیرند تا در دنیا دیده شوند و رشد کنند. «فراتر دیدن» با دیدن پیش رو فرق می کند. دیدن پیش رو ، آینده مورد انتظار را از طریق ساختن چارچوبی که از اتفاقات گذشته حاصل می شود و عدم تداوم را به خطر شهودی پیش بینی می کند حاصل مي شود. اما فراتر دیدن آینده را می سازد.

اما هنوز عنصر آخر باقی مانده و آن ، انجام تمام این دیدن هاست. به عبارت دیگر متفکری که شایسته لقب استراتژیک است باید «کاملا ببیند» (مینتزبرگ و همکاران،234: 1991)

پیام تاریخی حضرت امام خمینی «ره» به گورباچف که مهم ترین هشدار نسبت به روند اصلاحات شوروی بود. نشانگر کامل دیدن این متفکر استراتژیک است.

گورباچف در سال 1377 در مصاحبه ای با روزنامه الشرق الاوسط به فریب خوردن از غرب اعتراف کرد و چند ماه بعد در مصاحبه ای با واحد مرکزی خبر، اعترافات جالبی در مورد اصلاحات خود و نامه امام ارائه می دهد.

او در قسمتی از سخنان خود اعتراف می کند که:

من معتقدم که آیت الله خمینی فراتر از زمان می اندیشیدند و در بعد مکان نمی گنجيدند …. پیام آیت اله خمینی در ذهنم نقش می بندد که گفته بودند: من به زودی مارکسیم را در موزه های تاریخ می بینم. از همان زمان تصمیم گرفتم که حرکتی را آغاز کنم …… اما اگر پیش بینی آیت الله خمینی را جدی تر می گرفتیم. امروز قطعا شاهد چنین وضعی نبودیم و اجازه نمی دادیم وضعیت کشور به چنین حالتی در آید. (واحد مرکزی خبر صدا و سیما ،11 خرداد 1378)

سرگئی بابورین ، معاون دومای روسیه و رئیس جلسه از امام به عنوان «اسطوره قرن حاضر» یاد می کند و می گوید: اگر گورباچف به پیش بینی ها و توصیه های پیامبر گونه امام خمینی (ره) عمل می کرد روسیه امروز در دامن شیطان بزرگ گرفتار نمی شد (امیدوار 1379 :99)

اصل سوم : بداهه اندیشی …..

از دیدگاه استراتژیک، بداهه نوازی به معنای ارائه یک «تصویر بزرگ» و درست از جامعه، ایجاد آمادگی ذهنی برای اقدامات بعدی، و عمل کردن بر مبنای تصویر بزرگ به صورت فی البداهه است.

در طول چنین فرآیندی لازم است که قوانین تعریف شوند، تصمیم گرفته شود که چه کسی ضربان تکرار شونده را می نوازد. امام خمینی (ره) با تصمیم و قاطعیت به موقع در قبال تسخیر سفارت آمریکا چنان احساس قدرت را در مردم ایجاد کردند که به انقلاب دوم شهرت یافت.

ايشان تصویر بزرگ و پوچی که از آمریکا برای جهانیان ترسیم شده بود با بداهه اندیشی خود شکستند و با قاطعیت و عدم هراس از هرگونه تهدید به آمریکا فهماندند که چه کسی ضربان تکرار شونده را می نوازد؟

«شما می بینید که الان مرکز فساد آمریکا را جوان ها رفته اند گرفتند. ….. و آمریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند و …. مگر آمریکا می تواند دخالت نظامی در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد. تمام دنیا توجه شان الان به اینجاست. مگر آمریکا می تواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی بکند؟ غلط می کند دخالت نظامی کند.» (صحیفه امام ج 10 : 516)

اصل چهارم : زمان اندیشی….

زمان اندیشی جدا از بداهه اندیشی معنا ندارد. رویکرد بداهه اندیشی حساسیت بالایی به زمان دارد، و هر روز که می گذرد، اهمیت استراتژیک زمان بیش از پیش فزونی می یابد. اما زمان اندیشی تنها به معنای زمان بندی نیست، زمان گام را نیز در بر می گیرد. برای استفاده از گام بندی زمان به عنوان یک ابزار استراتژیک، مدیر باید هر گامی را به موقع انجام دهد. علاوه بر آن، سرعت و نوآوری بُعد دیگر این زمان اندیشی است.

گام های امام در ارتباط با انشعاب روحانیت، عزل بنی صدر، انقلاب فرهنگی، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ارتداد سلمان رشدی و قطعنامه 598 نشانگر این است که حضرت امام «ره» هر گامی را با مقتضیات زمان و مکان برداشته و در هر کدام از این مراحل سرعت و نوآوری کاملاً مشهود است.

آنجا که با انشعاب روحانیت بدلیل وجود یک جامعه چند صدایی و کثرت در عین وحدت موافقت می نمایند. معتقدند که اختلاف سلیقه سبب پویایی نظام می شود. « صحیفه امام ج 21: 47» و علل آن را چنين بيان مي كنند:

«این مساله روشن است كه بین افراد و جناح های موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفا سیاسی است و لو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آن را تایید می نمایم. « صحیفه امام : ج 21: 178 »

این زمان شناسی امام نشانگر شناخت جامعه ای است که زمینه های دمکراسی در آن آماده شده است. بداهه اندیشی توام با زمان اندیشی امام درمورد ارتداد سلمان رشدی به تمام جهانیان ثابت کرد که ايشان در برابر دنیای آنان کاملا ايستاده است. و از آن پس هیچکس حق اهانت به اعتقادات مسلمانان را نخواهد داشت مونتگمری وات که كتابش تحت عنوان برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان ترجمه شده است در این باره می نویسد:

«کتاب آیات شیطانی» موجب آن گردید که احساس اسلام در سراسر دنیا غلیان کند. بهترین طریق درک این اتفاق آن است که بتوانیم قضیه سلمان رشدی چیزی نبود مگر جرقه ای که به انبار باروت زده شد، و چه بسا مواد انفجاری حاوی تمام احساسات منکوب شده ای بود که شالوده احيای اسلامی را تشکیل می داد، مخصوصا حس تحقیری که غرب به مسلمانان نشان داده و با آنان به برابری رفتار نکرده بود، ترکیب اصلی این مواد انفجاری را تشکیل مي داد. (مهاجرانی: 1376 :8)

اصل پنجم: منابع اندیشی …..

اندیشیدن به منابع، یکی از ارکان کلیدی استراتژی است. قاعده کلی این است که استراتژی باید به منابع موجود جامعه هماهنگ باشد. اما اندیشیدن به منابع، تنها این نیست که از خود بپرسیم چه داریم؟ و نیاز هایمان چه هستند؟ بلکه باید به عوامل ایجاد کننده «لَختی جامعه» و عوامل «خیزش جامعه» نیز بیندیشیم. اگر مدیر خوب و هوشمندانه به منابع بیاندیشد، می تواند از منابع کوچک و پیش افتاده نیز به شایستگی بهره مند شود. لذا برای استفاده هوشمندانه از منابع چند اصل اساسی وجود دارد 1- تمرکز منابع 2- انباشت منابع 3- تجدید آرایش منابع در تمام این موارد جهت دهی مهم ترین رمز موفقیت تفکر استراتژیک است.

حضرت امام”ره” مهم ترین منابع جامعه را نیروی انسانی خصوصاً جوانان می دانستند.

حضور جوانان در یک مقطع حساس 1- حضور گسترده در انقلاب 2- تسخیر لانه جاسوسی 3- انقلاب فرهنگی 4- جنگ تحمیلی حاکی از این است که ایشان «تمرکز منابع» را به معنای «تجمیع منابع پراکنده» دانسته و علت موفقیت امام در بین قشر جوان جهت دهی این منابع عظیم نیروی انسانی به سوی اهداف مشخص است. ايشان برای نشان دادن حضور گسترده جوانان در نظام، رفتار جوانان را مستند سازی و ذخیره می کردند و با بهره گیری از شرایط زمان و مکان از  این منابع در جهت اهداف نظام جمهوری اسلامی بهره می بردند به طور مثال در تسخیر لانه جاسوسی، از این ذخایر در مواضع قاطعانه در مقابله با آمریکا حمایت کرده و فرمودند:

شما می بینید که الان مراکز فساد امریکا را جوان ها رفته اند ، گرفته اند .( صحیفه امام ج 10 : 516)

و به پيروي از مواضع امام که باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاه های سراسر ایران بوجود آید.

 ( صحیفه امام ج 12 : 207)

دانشجويان انجمن های اسلامی، انقلاب فرهنگی را در دانشگاه های مختلف، آغاز كرده و هم زمان تعطیلي دانشگاه ها را اعلام کردند. در جنگ تحمیلی جوانان ، امام را یاری کردند و با پذیرش قطعنامه 598 از طرف حضرت امام «ره» همین ذخاير با حمایت از تفکر استراتژیک ایشان جلو هرگونه تفرقه ای را سد کردند و با آرایش جدید استراتژی نو امام به سنگر های علم و دانش روی آوردند.

من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان ، به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی سفارش می کنم …………… خودتان را برای یک مبارزه علمی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید. (صحیفه امام ج 21: 96)

ادامه دارد ….

[1] فاطمه خادم شیرازی، کارشناس ارشد علوم تربیتی،مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی

یک دیدگاه برای “تفکر راهبردی حضرت امام خمینی “ره”با محوریت انقلاب اسلامی و …؛ از نظریه تا عمل – قسمت دوم

  1. ممنون از مطالب خوبتان. هرچند سخنان گورباچف وسرگئی بابورین ، معاون دومای روسیه عین واقعیت لکن به نظرم بیان چنین سخنانی از سوی آنان بیشتر به قصد فریب ایرانیان می باشد و تاکنون هم روسیه بیشترین بهره برداری را از کشور ما کرده است .

    در کل مقاله خوبی است و روشنگری شما و قلم نگارنده قابل تقدیر است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.