">

اقتصادی ،سیاسی و روابط بین الملل

روندهای جهانی و جهان جایگزین

شورای اطلاعات ملی امریکا (NIC) یکی از نهادهای امنیتی امریکا، در گزارشی با عنوان «روندهای جهانی سا ل 2030 و جهان جایگزین» چالش های پیش روی امریکا را تبیین و راهبردهای بلند مدت و کوتاه مدت را ارائه داده است. این گزارش، از سلسله گزارشاتی هست که هر 5 سال یکبار منتشر می شود و […]

5 اکتبر 2016 12:30

شورای اطلاعات ملی امریکا (NIC) یکی از نهادهای امنیتی امریکا، در گزارشی با عنوان «روندهای جهانی سا ل 2030 و جهان جایگزین» چالش های پیش روی امریکا را تبیین و راهبردهای بلند مدت و کوتاه مدت را ارائه داده است.

این گزارش، از سلسله گزارشاتی هست که هر 5 سال یکبار منتشر می شود و از نظر رتبه و جایگاه در حدی است که نگاه سردمداران آمریکا را به جهان مشخص می کند و می توان از آن بعنوان یک سند راهبردی یاد کرد.

 بخش هایی از گزارش مذکور در سال 2012 منتشر شده، و پس از آن توسط مؤسسات و سایت های داخلی و خارجی نیز بصورت محدود بازنشر داده شده و از بعد سیاسی و امنیتی مورد توجه قرار گرفته است.

در این گزارش، چارچوب اندیشیدن درباره آینده جهان، روندها و متغیرهای کلان مورد بررسی قرار گرفته و طی آن چهار سناریو برای آینده جهان پیش بینی شده است. با این ادعا که متن آن  را با بسیاری از اندیشمندان، دانشگاه ها و اطاق های فکر به اشتراک گذاشته و نظرات آنها را نیز در متن گزارش لحاظ کرده است.

اینک، برخی نکات برجسته ومهم این گزارش از نظرتان خواهد گذشت:

روند های کلان تا سال 2030

1- گسترش طبقه متوسط در جهان که بسیاری از رهبران جهانی آینده از این بخش بر خواهندآمد.

2- دسترسی بیشتر دولت ها به افراد و گروه های کوچک به فناوری های مخرب و ارتکاب اعمال خشونت آمیز توسط افراد و گروه ها

3- جابجایی قطعی قدرت اقتصادی به سمت شرق و جنوب و اُفت درآمد اروپا، آمریکا و ژاپن از 56 درصد کنونی به نصف. دراقتصاد جهانی، قدرت به آسیا باز خواهد گشت. و اقتصاد کشورهایی نظیر ایران، مصر و ترکیه به عنوان بازیگران مرتبه دوم باقی خواهند ماند.

4- هیچ کشوری قدرت برتر نخواهد بود و سیر صعودی دمکراسی غرب معکوس خواهد شد. آسیا پیشتاز دور جدیدی از دمکراسی سازی درسطح ملی و بین المللی خواهد شد.

4- کاهش 50 درصدی کشورهای با جمعیت جوان و افزایش جمعیت افراد کهنسال، کشورها را با چالش و معضل سالمندی جمعیت روبرو خواهند کرد.

5- شهری شدن ( جمعیت شهر نشین از 50 درصد کنونی به 60 درصد ( 9/4 میلیارد نفر ) افزایش خواهد یافت )

6- باافزایش جمعیت و تغییر الگوی مصرف،  تنگنا های کمبود منابع و تقاضا برای غذا، آب و انرژی به ترتیب به میزان 35 – 40 و 50 درصد افزایش خواهد یافت. (برای حدود نیمی از جمعیت جهان بویژه در کشورهای ضعیف آمریکا و خاور میانه )

7- خود کفایی ایالات متحده در انرژی و بازگشت به جایگاه اول تولید گاز طبیعی و سقوط قیمت نفت خام با خارج شدن کنترل قیمت ها از دست OPEC

متغیرهای کلان

1- اقتصاد جهانی مستعد بحران

. کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در مسیر رسیدن به اعتدال یا ثبات در اقتصاد جهانی با چالش های سرسختی روبرو می شوند و چالش اصلی، حفظ توسعه اقتصادی و نیفتادن در دام درآمد متوسط است.

بی عدالتی میان جامعه، افزایش محدودیت منابع نظیر آب و نیاز به سرمایه گذاری بیشتر در علوم و فناوری از دیگر چالش ها و مشکلات این کشورهاست.

2- شکاف های حکومتی

– افزایش بازیگران دولتی ، غیر دولتی و محلی در نقشهای حاکمیتی و افزایش تعداد بازیگران برای حل چالش های بزرگ چند ملیتی تصمیم گیری را پیچیده خواهد کرد.

– کشورهای حد واسط بین حکومت استبدادی و مردم سالاری و کشورهایی که در سطوح دیگر، پیشرفت داشته و ناسازگار با سطوح اقتصادی، بیشتر به سمت بی ثباتی می روند. این دو عامل برای بسیاری از کشورهای دنیا مصداق دارد.

– شبکه های اجتماعی امکان متحد شدن شهروندان و به چالش کشیدن حکومت را فراهم می کنند و از سوی دیگر قدرتی بی سابقه برای نظارت بر شهروندان را در اختیار دولت ها ( دمکراتیک و مستبد ) قرار می دهند.

– دانشمندان علوم سیاسی و دانشمندان فناوری، این تکنولوژی را بعنوان یک انقلاب جهانی می بینند و هر دو اتفاق نظر دارند که این فناوری پتانسیل ایجاد تغییرات ناپیوسته بسیار بیشتری را در نظام بین المللی افزایش می دهد.

–  تسلط گسترده کنونی غرب بر ساختارهای جهانی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد و بانک جهانی و… در سال 2030 تغییر خواهد کرد.

 – بسیاری از قدرت های نوظهور رده دوم حداقل به عنوان رهبرانی در منطقه ،خود را خواهند شناساند.

– آینده تولید و تکثیر هسته ای منوط به نتیجه تلاش های کره شمالی و ایران برای توسعه تسلیحات هسته ای است. موفقیت ایران، رژیم منع تولید و تکثیر سلاح هسته ای را تضعیف و اگر جامعه بین المللی برای متوقف کردن تلاش های این دوکشور حاکم شود همکاری چند جانبه تقویت می شود و معاهده منع تولید و تکثیر را تحکیم می بخشد.

3- احتمال افزایش کشمکش

  • خشونت در یک مقیاس بزرگ، دیگر در انحصار دولت ها نیست. افراد و گروه های کوچک به سلاح های کشتار جمعی دسترسی خواهند داشت.
  • محدودیت منابع طبیعی، خطر کشمکش های داخلی را افزایش می دهد که به هیچ وجه نمی توان از آن اجتناب کرد.

  • کاهش تمایل ایالات متحده یا تنزل ظرفیت این کشور برای ایفای نقش ضامن و حافظ سیستمی بعنوان تأمین کننده امنیت جهانی، عاملی کلیدی برای کمک به بی ثباتی بویژه در آسیا و خاور میانه خواهد بود. نظام بین المللی چند پاره که

محاسبات متغیر بازیگران اصلی ( بویژه چین، هند، و روسیه )، نزاع و مجادله بر سر منابع و طیف وسیعی از ابزار جنگی سهل الوصول. فرصت های درگیری را افزایش می دهد

– جنگ های آینده در خاور میانه، بصورت ادامه تولید تسلیحات هسته ای و  نگرانی راجع به امنیت، جوانب هسته ای در بر خواهد داشت.

  • درگیری با سازمان های تحت الحمایه دولت، مثل حزب الله و حماس روش خاصی را در طیف جنگ آینده ایجاد می کند.

– با افزایش همکاری های بین المللی، هزینه های یک حکومت برای پشتیبانی از تروریست ها رو به افزایش است.

– با دسترسی آسان به فناوری های کشنده (سایبری و بیو تروریسم) و سلاح های هدایت شونده، زیر ساخت های حیاتی توسط دشمنان بالقوه، در معرض خطر قرار می گیرند و هر چیزی در معرض خرابکاری سایبری هستند.

– کاهش نقش تسلیحات هسته ای در راهبرد امنیتی آمریکا و گسترش توانمندی های تسلیحات هسته ای در راهبرد امنیتی روسیه قرار دارد.

–  قدرت های مثل پاکستان و ایران آرزومند هسته ای، تسلیحات هسته ای را بعنوان جبرانی برای سایر نقاط امنیتی خواستار هستند

4- حوزه های بی ثباتی منطقه ای

  • پویایی و تحرکات منطقه ای طی دو دهه آینده، احتمال ایجاد ناامنی جهانی را در پی خواهد داشت.
  • خاورمیانه و جنوب آسیا دو منطقه ای هستند که بی ثباتی گسترده را کلید می زنند.

  • آینده خاورمیانه بستگی به تحولات سیاسی منطقه دارد. در صورتی که جمهوری اسلامی همچنان در ایران صاحب قدرت باشد و قادر به کسب تسلیحات هسته ای باشد، خاورمیانه با آیندۀ بی ثباتی روبرو خواهد شد. فرو پاشی کاخ سعودی می تواند اقتصاد منطقه را به ویرانی بکشد.
  • ظهور حکومت اسلامی تند رو در مصر می تواند تنش های منطقه ای را در جبهه های گوناگون تشدید نماید. تکه تکه شدن خطوط قومی و مذهبی در عراق و سوریه می تواند منجر به از هم پاشیده شدن مرزهای فعلی شود. از سوی دیگر روی کار آمدن دولت های میانه رو و دمکراتیک در این کشورها یا پیشرفت مهم در حل مناقشه اسرائیل – فلسطین، می تواند پیامد های فوق العاده مثبتی داشته باشد.
  • از نظر منطقه ای دولت های ضعیف در گرداب خشونت های داخلی فرو رفته و قدرت های غیر عرب بویژه ترکیه، ایران و اسرائیل بعنوان بازیگران اصلی باقی می مانند.
  • ایران در آستانه تولید سلاح هسته ای توقف کرده اما توانمندی های لازم را برای توسعه چنین سلاحی حفظ خواهد کرد.
  • اگر ایران، عربستان یا سایر کشورهای منطقه به قدرت های هسته ای آشکار تبدیل شوند این منطقه در بحران دائمی خواهد بود.
  • خصومت های شیعه و سنی، عرب و عجم افزایش و بی ثباتی گسترده و عمیق را در خارج از منطقه بوجود می آورد.
  • اسرائیل نیرومند ترین قدرت نظامی باقی خواهد ماند. اما با تهدیداتی از جانب جنگ های کم شدت و جنگ هسته ای از سوی ایران روبرو خواهد بود و افکار عمومی در حال رشد اعراب، فضای مانور اسرائیل را محدود می کند.
  • انتقال سیاسی در منطقه در آینده می تواند پر هرج و مرج و پیچیده باشد. سلاطین سنی ممکن است بزودی خود را در معرض فشارهای مردمی ببینند یا با قیام های مشابه در اثر جنبش های مردمی در دنیای عرب روبرو شوند، یا بتوانند بهار عربی را تحمل و پشت سر بگذارند.
  • سناریوی وضع حاضر، پویایی جنگ سرد بین کشورهای خلیج فارس و ایران را حفظ و شاید عمیق تر خواهد کرد.

5- تأثیرات تکنولوژی و فناوری های نوین

 

 

  • فناوری اطلاعات، اتوماسیون و فناوری تولید، فناوری منابع و فناوری بهداشت، چهار عرصه ای هستند که پتانسیل تغییر الگوهای کاری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را خواهد داشت.
  • فناوری اطلاعات وارد دوره عظیم داده ها می شود. قدرت پردازش و ذخیرۀ داده ها تقریباً رایگان می شود.
  • رسانه های اجتماعی و امنیت سایبری بازارهای بزرگ جدید خواهند بود.
  • فناوری های کلیدی در خط مقدم تأمین منابع حیاتی ( آب، غذا و انرژی ) جهان قرار خواهند گرفت
  • فناوری های شبکه های اجتماعی در حال تبدیل شدن به بخشی از تاروپود وجودی آنلاین هستند. تحلیلگران، سرویس های شبکه های اجتماعی را عامل قابل توجهی برای دامن زدن به اعتراضات بهار عربی دانسته است. شبکه های اجتماعی می توانند جایگزین خدماتی که شرکت های موجود در سازمان های دولتی ارائه می دهند، شوند.

6- نقش ثابت ایالات متحده

  • رکود نسبی اقتصادی آمریکا در برابر دولت های در حال پیشرفت، غیر قابل پیشگیری بوده ولی صورت نهایی دنیا بسیار دور از ذهن و قابل پیش بینی نیست.
  • ماهیت چند وجهی قدرت ایالت متحده حتی هنگامی که وزن اقتصادی آن ها مغلوب چین شود به دلیل برتری بواسطه ابعاد دیگر قدرت همچنان برترین قدرت در کنار سایر قدرت های بزرگ دنیا در سال 2030 است.
  • با پیشرفت سریع سایر کشورها دوره تک قطبی و عصر استیلای بی رقیب آمریکا بر سیاست های بین المللی به سرعت رو به پایان می رود.
  • جایگزینی ایالات متحده با یک قدرت جهانی دیگر و برقراری نظم بین المللی نوین، بعیدترین پیامد در این بازه زمانی به نظر می رسد.
  • قدرت های در حال ظهور مشتاقند جایگاه خود را در کنار بالاترین رده های سازمان های چند جانبۀ اصلی نظیر سازمان ملل متحد تثبیت کنند.

 

 

 

  • فروپاشی ایالات متحده یا عقب نشینی ناگهانی او به احتمال فراوان به دوره ای طولانی از هرج و مرج جهانی منتج خواهد شد.
  • در جهان سال 2030 ایالات متحده کماکان در زمینۀ علوم و فناوری در جهان پیشرو خواهد بود.

سناریوهای آینده جهان

آیندۀ جهان احتمالاً شامل عناصری از تمام چهار سناریوی محتمل خواهد بود. این چهار الگوی اولیه از آینده، نشان دهنده مسیرهای کاملاً مجزا و متفاوت برای تحولات آینده تا سال 2030 می باشد عبارتند از :

می دهد که تحولات جهان تا سال 2030 از مسیر های کاملاً مجزا و متفاوت شکل  خواهد گرفت.

1- سناریوی موتورهای خاموش

2- سناریوی ترکیب و امتزاج

3- سناریوی نابرابری

4- سناریوی جهان بدون دولت( جهان غیر دولتی)

 سناریوی اول : موتورهای خاموش

در این سناریو:

  • سهم ایالات متحده آمریکا و اروپا در تصمیم گیری های جهانی کاهش یافته و پدیده جهانی شدن متوقف می شود که بدترین حالت را به تصویر می کشد.
  • ممکن است احتمال درگیری میان کشورها بیشتر شود ولی دور از ذهن خواهد بود که منجر به وقوع یک جنگ تمام عیار شود.
  • شکست کامل پدیده جهانی شدن (روابط متقابل اقتصادی دولتها ) بسیار بعید خواهد بود. به خصوص در این عصر که فناوری اطلاعات بسیار پیشرفته شده و قابلیت ایجاد ارتباط با همه جا میسر است.

  • امریکا و اروپا دیگر به حفظ رهبری جهانی ، نه قادر هستند و نه علاقه مند. نظام سیاسی آمریکا از حل چالش های مالی و در نتیجه سیاست های اقتصادی و رانش عملکرد خود باز می ماند.
  • کشورهای ثروتمند ارتباط خود را با بسیاری از کشورهای در حال توسعه یا فقیر در آسیا و آفریقا و خاورمیانه قطع می کنند.

 سناریوی دوم : ترکیب و امتزاج

در این سناریو:

  • جهان شاهد شبح کشمکش فزاینده در جنوب آسیا می شود که منجر به تلاش هایی از سوی ایالات متحده و چین برای میانجی گری و آتش بس خواهد بود.
  • این سناریو در صورتی اتفاق می افتد که رهبری قوی سیاسی بر خواست سران محتاط داخلی مسلط شده و همکاری های بین المللی قوی تری را شکل دهد. بنابراین، اعتماد میان جوامع و تمدن ها افزایش پیدا خواهد کرد.
  • اقتصادجهانی با گسترش همکاری های بین المللی برای افزایش امنیت، به رشد خود ادامه خواهد داد. چین با نقش های فزاینده بین المللی تقویت شده و قدرت های اقتصادی در حال ظهور، بیش از کشورهای توسعه یافته رشد خواهند کرد و رشد تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعه یافته نیز افزایش خواهد یافت.
  • علاوه بر رهبری سیاسی دولت ها، نقش عوامل غیر دولتی نیز کلیدی خواهد بود.
  • نوآوری های فناوری نقش حیاتی برای حل مشکلات روزافزون جهان ( محدودیت منابع ) بازی خواهد کرد. و در نتیجه منجر به رشد سریع خواهد گشت.

سناریوی سوم : نابرابری

در این سناریو:

  • نابرابری در داخل کشور ها ودر میان کشورهای فقیر و غنی تسلط دارد. دنیا ثروتمند تر، شکاف میان ثروتمندان و فقرا بطور فزاینده ای تثبیت و نارضایتی نیز افزایش می یابد. جهان، در دو چرخه رشد و فقر قرار می گیرد،چرخه

  • خوش اندیش که منجر به رفاه بیشتر مرفهان می شود و چرخه بد اندیش که منجر به فقر و بی ثباتی اقشار فقیر می گردد. در این حالت، تنش های سیاسی و اجتماعی افزایش خواهند یافت.
  • کشورها به دو گروه بازنده و برنده تقسیم می شوند. اتحادیه اروپا نهایتاً متلاشی شده و موقعیت خود را از دست خواهد داد.
  • آمریکا قدرت مسلط باقی خواهد ماند که این بقا به دلیل نیرو گرفتن از انقلاب در انرژی های جدید و فناوری های نوین، اتخاذ سیاست های مالی محتاطانه و ضعف نسبی اکثر رقباء بالقوه اش بوده که منجر به احیای قدرت اقتصادی این کشور می شود.
  • آمریکا کمتر تلاش می کند تا نقش پلیس جهانی را هنگام تهدیدات امنیتی بر عهده بگیرد.
  • حکومت ها به دلیل کشمکش های قومی ، فرقه ای و قبیله ای دچار فروپاشی خواهند شد.

سناریوی چهارم : جهان غیر دولتی

  • در این سناریو سازمان های غیر دولتی (NGO ) شرکت های تجاری چند ملیتی، نهادهای علمی و افراد ثروتمند به همراه واحدهای محلی مانند کلان شهرها شکوفا شده و در حل چالش های جهانی، رهبری را به دست می گیرند
  • فناوری های جدید ظهور خواهند کرد که برای توانمندتر ساختن افراد، گروه های کوچک، منفعت داشته و منجر به افزایش قدرت عوامل غیر دولتی خواهد شد.
  • نخبگان فرا ملی ظهور می کنند که رهبری عوامل و نهادهای غیر دولتی را بر عهده می گیرند.
  • یک اجماع جهانی از افکار عمومی در میان نخبگان و بسیاری از شهروندان طبقه متوسط برای حل چالش های جهانی شکل می گیرد.
  • کشورها بطور کامل از بین نمی روند اما بطور فزاینده ای نقش آنها به عوامل سازماندهی و تشکیل ائتلاف هایی میان عوامل دولتی و غیر دولتی تبدیل می شود. نهادهای حکومت جهانی احتمال موفقیت کمتری دارند.

–  جهان در هم آمیخته و نابرابر خواهد بود، برخی مشکلات به خاطر ائتلاف شبکه ها و همکاری های بخش های دولتی و غبر دولتی حل خواهند شد.

–  گسترش دسترسی افراد و گروه های کوچک به فناوری های کشنده ، موجب خشونت و ایجاد اختلال در مقیاس های بزرگ می شوند. در چنین شرایطی تروریست ها و شبکه های بزهکار قادر می شوند به فناوری های کشنده دست پیدا کنند.

–  این جهان همچنان با ثبات تر و دارای اجتماعی منسجم تر از جهان غیر دولتی و موتورهای خاموش است.

دیگر نکات مهم این گزارش:

1- طی دهه های آینده، چهار مسیر برای نظام حاکم بر آسیا محتمل است :

الف- تداوم نظام کنونی ، ترکیبی از قوانین مبتنی بر همکاری و رقابت آرام در یک چارچوب منطقه ای حول تنظیمات موجود به رهبری آمریکا

ب- یک نظام تعادل میان قدرت ها و نقش کمرنگ شده ایالات متحده بعنوان ضامن امنیت منطقه، چنین نظامی منطقه را به مهد رقابت تبدیل خواهد کرد.

ج- یک نظام پایدار منطقه ای که در آن یک جامعه شرق آسیا ( پیرو اروپا ) شکل می گیرد، شرط چنین تحولی آزاد سازی سیاسی در چین و همسویی منطقه گرایی با کثرت گرایی است که منجر به حفظ استقلال کشورهای کوچک می گردد و ممکن است به تداوم نقش آمریکا بعنوان ضامن امنیت منطقه نیازمند باشد.

د- یک نظام چین محور به مرکزیت پکن که چین بر قله سلسله مراتب منطقه ای آسیا نشسته باشد. رکود ژاپن و عدم موفقیت هند ، نظام چین محور را محتمل تر خواهد کرد.

2- هیچ پایانی برای تنش های شیعه و سنی وجود ندارد. عربستان سعودی و ایران هر دو از ناحیه قیمت های پایین انرژی صدمه می خورند. با جنگ نیابتی در سوریه و لبنان تنش ها افزایش و حزب الله اولین حمله گسترده سایبری علیه اسرائیل و آمریکا را شروع کرده است.

3- کشورهای غربی بیش از پیش منزوی می شوند. فقدان اجماع بین المللی، شورای امنیت سازمان ملل را از وضع تحریم ها و توسل به زور یا ارجاع به دادگاه جنایی بین المللی باز می دارد.

4- افول و زوال” NPT “در حد نهایت است و احتمالاً این امر اختلال و آشفتگی در نظام بین المللی به راه می اندازد.

5- به علت تحلیل رفتن تعهدات بین المللی، شبکه های جنایی و تروریستی رشد و پیشرفت می کنند.

6- جنگ های آینده در آسیا و خاورمیانه ممکن است وارد بعد هسته ای شود.

7- تروریسم مذهبی همانند سایر امواج تروریستی، در حال فروکش ومیتواند تا سال 2030 پایان یابد.

8- اتهام ایالات متحده بعنوان دشمن بزرگ کمرنگ و حمایت ایالات متحده از اسرائیل تنها بهانه خشم مسلمانان نسبت به این کشور خواهد بود.

9- بهار عربی نشانگر مشروعیت اخلاقی و راهبردی مبارزه غیرخشونت آمیز بوده و در این جنبشها معترضان به نام ارزشهای دمکراتیک قیام کردند نه به نام دین.

10- کشورهایی مانند ایران و پاکستان از وجود قدرت هایی که به زعم آنها قوی تر و خطرناک هستند احساس خطر می کنند و بدنبال گزینه های نامتقارن از جمله استفاده از گروه های تروریستی و دستیابی به تسلیحات هسته ای می روند. با افزایش همکاری های بین المللی، هزینه این دولت ها در قبال حمایت از گروه های تروریستی بیشتر شده است.

2 دیدگاه برای “روندهای جهانی و جهان جایگزین

    1. هرکس بخواهد دیدگاهش را بدون کنترل مسول سایت منتشر کند نمی تواند روش درستی باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.