راهبرد ملی -|- nationalstrategyعمل نامتقارن؛ میدان بازی ایران و آمریکا - راهبرد ملی -|- nationalstrategy

پرسش : در پاسخ به تحرکات اقتصادی آمریکا علیه ایران، آیا ایران هم متقابلا ظرفیت بازی با مقدرات اقتصادی امریکا را دارد؟

آنچه که به مدد نظام رسانه ای حاکم بر روابط بین الملل می توان در پاسخ به این پرسش عنوان کرد آن است که اقدامات تقابلی ایران کم اثر و ایذایی خواهد بود و دستاوردهای آن برای ایران مخاطره آمیز و برای ایالات متحده جزیی است.

این ادعا صرفا بخشی از همه واقعیت است .

بگذارید بگونه ای دیگر به واکاوی مساله اشاره کنیم .

قرار است 6 نوامبر سالجاری مسیحی یعنی 15 آبانماه 1397، انتخابات ایالتی آمریکا برگزار گردد و طی آن، همه ۴۳۵ کرسی مجلس نمایندگان ایالات متحده و ۳۴ کرسی از ۱۰۰ کرسی مجلس سنای این کشور انتخاب شوند. همچنین ۳۹ فرماندار ایالتی و منطقه‌ای و تعداد زیادی از انتخابات های دولتی و محلی نیز برگزار خواهد شد [1[

دو روز پیش از این تاریخ یعنی در چهارم نوامبر، دولت ترامپ بنای بر اجرای دور تازه ای از تحریم های اقتصادی و نفتی علیه ایران را دارد. [2[

از دگر سو طی هفته های اخیر بازار جهانی نفت بواسطه اعمال سیاست های مرکانتالیستی و ضدِ بازار ترامپ، نوسانات پر دامنه ای را علیه مصرف کننده آمریکایی رقم زد و سبب شد تا دولت این کشور و شخص ترامپ برای رهایی از آنچه “شوک نفتی نوامبر [November oil shock] ” خوانده شده به چاره جویی و فرار از مخمصه افتد[3] ؛ چرا که این شوک بنوبه خود می تواند به نارضایتی رای دهندگان آمریکایی و مآلا از دست رفتن کرسی های انتخاباتی 6 نوامبر انجامد و آرایش سیاسی در ایالات متحده را دچار مخاطره کند؛ امری که تلویحا می تواند مورد علاقه اتحادیه اروپا و چین و دیگر شرکای تجاری و سیاسی ایالات متحده باشد .

از این رو دولت ترامپ درصدد است که با راه اندازی جنگ های روانی، اقتصادی و سیاسی با رقبای خود در دنیا و از جمله ایران تا قبل از انتخابات مذکور، چرخه بازی در انتخابات مذکور را به نفع منافع حزبی خود به گردش درآورد و برنده این انتخابات باشد.

در این میان واکنشهای متداول ایران با اقدامات خصمانه و تجاوزگرانه ایالات متحده در فضای غالب هژمونی آمریکا بر روابط بین الملل، تاثیر چندانی نخواهند داشت. لذا چاره کار را باید در مقابله از سوی ایران در یک عمل نامتقارن [Asymmetric action] بدانیم.

اما این اقدامات نامتقارن چگونه می تواند صحنه بازی را به نفع جمهوری اسلامی تغییر دهد؟

منافع و حضور سیاسی، اقتصادی و نظامی ایلات متحده که توام با ترویج فرهنگ خاص آمریکایی در پهنه جغرافیای سیاسی جهان است، دامنه و گستره ضربه پذیری این کشور را از جغرافیای سرزمینی به سراسر دنیا و در حوزه های اقتصادی، سیاسی و نظامی تعمیم و گسترش داده است، بنابراین ساده لوحانه خواهد بود اگر امروزه مبارزه با آمریکا را به مرزهای ایران یا صرفا منطقه خاور میانه محدود بدانیم. آنچه که در این رابطه مهم تلقی می گردد تعیین میدان مبارزه با آمریکا است که بایستی از سوی جمهوری اسلامی مشخص گردد و لزوما این میدان باید غیر قابل پیش بینی باشد و اقدامات نیز ضربتی و غافلگیرانه صورت گیرد.

بهره گیری کامل از نقاط قوت و توانایی های کشور در تمامی عرصه های سیاسی و اقتصادی و نظامی که در این شرایط ویژه به صورت طبیعی و ماهیتا تدافعی و انضباطی ویژه امکان پذیر خواهد بود، می تواند این منطق روشن و عموما کارآ را بر دشمن آشکارتر سازد که هرگونه اقدام بر علیه ایران با واکنش ها و اقداماتی از سوی ایران مواجهه خواهد شد که نتیجه آن پر هزینه تر کردن هرگونه تصمیم و اقدام برای دشمن است.

هزینه هایی که حتی می تواند سایر کشورهای منطقه و حتی اروپایی و دنیا را متاثر از خود ساخته و جهان را به سمت سوی تقابل قدرت های منطقه ایی با سیاست های تجاوزکارانه آمریکا مواجهه سازد.

دشمن بخوبی باید دریابد در شرایط کنونی اقدامات نامتقارن ایران صرفا در حوزه های نفتی، سایبری، کشتی رانی، موشکی یا کشاندن سایر بازیگران به میدان تعریف نخواهد شد، بلکه منافع آمریکا در سراسر جهان، اعم از نظامی و غیر نظامی ، سیاسی و اقتصادی به عنوان اهداف استراتژیک ایران برای ضربه زدن تعیین خواهد شد و هم اکنون سربازان ناشناخته جمهوری اسلامی در تمامی دنیا آمادگی لازم برای اجرای عملیات های نامتقارن پس از رسیدن فرمان خواهند داشت.

آشکار کردن نقاط ضربه پذیری دولت ترامپ و تشدید فشار سیاسی علیه این کشور قطعا سمت و سوی آرای مالیات دهندگان آمریکایی را از یک دولت ضعیف و تهدید پذیر به سمت دیگر رقبا خواهد کشاند و این موضوع دقیقا همان چیزی است که دولت ترامپ از آن گریزان است و جمهوری اسلامی ایران می تواند با بهره گیری از اقدامات نامتقارن سیاسی، اقتصادی و جنگ روانی بر فضای کنونی حاکم بر اقدامات دولت ترامپ علیه ملت ایران فایق آید.

سپهر سبحانی