میزان موفقیت گفتمان دانشجویی در به ثمر رسیدن اهداف انقلاب و چشم انداز ها- 2
مقطع 16 آذر بهانه ایی شده است تا نشستی با موضوع دانشگاه و دانشجویان در سایت راهبرد ملی برگزار گردد و از مدعوین سئوالاتی در خصوص گفتمان دانشگاه و دانشجو در گذشته و حال پرسیده شود. گفتگو و مطالب ارائه شده توسط مدعوین در این نشست طی دو قسمت ارائه می گردد. در قسمت دوم دکتر امیر حسین طاهری عضوهیات علمی دانشگاه خوارزمی به پرسش های این نشست پاسخ می دهند.
23 دسامبر 2017 14:14
چهارمین نشست سایت راهبرد ملی با محوریت «میزان موفقیت گفتمان دانشجویی در به ثمر رسیدن اهداف انقلاب و چشم اندازها» برگزار گردید .
مجید بهمنی {دبیر سایت } :
با عنایت به تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر نقش و حضور دانشجو و دانشگاه در سیر تحولی و تکاملی انقلاب اسلامی این سئوال کلی مطرح است؛ از آنجا که دانشگاه و دانشجو از قبل از انقلاب اسلامی ؛ نقش پر رنگی در تحولات سیاسی ایران داشته است، آیا این نقش بعد از انقلاب اسلامی سیر صعودی دارد، یا نزولی بوده یا اینکه روندی ثابت و بدون تغییر را طی کرده و به عبارتی دیگر خنثی عمل کرده است؟
همانطور که اطلاع دارید ایران در میان کشورهای اسلامی بیشترین تعداد دانشگاه در نظام رتبه بندی لایدن در سال 2017 (ایسکا نیوز) و ٥ برابر کشورهای پیشرفته دنیا دانشگاه دارد. ایران ٢٦٤٠ دانشگاه ، چین ٢٤٨١ و هند ١٦٢٠ دانشگاه دایر کرده است.(ایسنا) آیا این رکورد کمی به موازات کیفیت آموزش عالی همراه بوده است؟ آیا می توان مدعی بود که بالاترین سطح آموزش عالی هم متعلق به ایران است؟ چرا کشوری که بیشترین سهم تولید دانشجو در دنیا را دارد بایستی طبق آمارها 36 درصد از بیکارانش از فارغ التحصیلان دانشگاهی باشند.
آخرین آمارها که توسط ایسپا صورت گرفته نشان می دهد فقط 21 درصد از دانشجویان معتقد به تاثیرگذاری مثبت و حداکثری بر محیط اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی بوده و فقط 41 درصدر از دانشجویان به دنبال احقاق حقوق مظلومان و مستضعفان و کاهش فقر و محرومیت و بی عدالتی هستند و این درحالی است که 52 در صد از دانشجویان پیگیر گسترش ازادی های سیاسی و دفاع از حقوق اقلیت های سیاسی در چارچوب قانون اساسی گشته و 61 درصد به حفظ ارزش ها و حدود الهی و دفاع از ان اهتمام دارند.
مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) چون دانشجویان را گفتمان ساز می دانند، اعتقاد دارند دانشجو قادر بر ساختن فضای فکری جامعه هست، پس قادر به تصمیم سازی خواهد بود. از این رو برای اینکه تصمیمات کشور جنبه انقلابی و آرمانی داشته باشد معتقد بر غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه ها هستند.
ایشان از یکسو دانشجو را آرمان خواه، پیگیری آرمان ها، و تکرار و فشار بر آنها می خواهند و از سوی دیگر وظیفه حاکمیت و جامعه را تربیت دانشجویان صبور، قانع، مایل به کار ، اهل کار جمعی، اهل اغماض ، اهل تغلیب بر احساس، اهل انصاف، اهل وجدان کاری می دانند.
این نشست با محوریت «میزان موفقیت گفتمان دانشجویی در به ثمر رسیدن اهداف انقلاب و چشم اندازها» با طرح سئوالات زیر بدنبال کنکاش در این موضوع خواهد بود.
1- دگرگونی های گفتمانی در جریان دانشجویی پس از انقلاب تاکنون و نسبت آن با گفتمان مسلط نظام چگونه بوده است؟
-2 تحلیل گفتمانی جریان دانشجویی در تحولات سیاسی، اجتماعی جامعه در دهه اخیر چیست؟
3- چالشهای گفتمانی جریان دانشجویی (ناسازگاری، ناکامی و …) در تحولات چه بوده است؟
4- ابعاد، شاخص ها و رسالت گفتمانی امروز جریان دانشجویی کدام است؟
5- با توجه به تغییر نسل ها در دانشگاه تا چه میزان می توان چشم انداز روشنی از ادامه حضور اندیشه های ناب اسلامی و انقلابی در دانشگاه ها و در گفتمان دانشجویی در دهههای پیشرو ترسیم کرد؟
6- روشهای پیشنهادی که می توان گفتمان انقلاب را در دانشگاه ها بجای سیاسی کاری جناح ها و طیفهای مختلف سیاسی غلبه داد، کدام است؟ {بایدها و نبایدها{
دکتر طاهری :
با تشکر از سایت راهبرد ملی برای برگزاری این نشست من سعی خواهم کرد بدون حاشیه و ذکر مقدمه به سئوالات نشست پاسخ بدهم با ذکر این نکته که ترتیب ابتدا سئوالات اول و سوم و سپس سئوالات دوم و چهارم و بعد سئوالات پنجم و ششم را خدمت شما توضیح می دهم .
سئوال اول و سوم : دگرگونی های گفتمانی در جریان دانشجویی پس از انقلاب تاکنون و نسبت آن با گفتمان مسلط نظام وچالشهای گفتمانی جریان دانشجویی(ناسازگاری،ناکامی و …) در تحولات را پرسیده بودید:
برای داشتن نگاهی دقیق به جنبش دانشجویی ابتدا باید با مفهوم جنبش اجتماعی به طور کلی آشنا شد و سپس تجربیات دوره های مختلف فعالیت دانشجویی در تاریخ معاصر ایران را بررسی کرد. با نگاه دقیق تر به سال های اخیر جنبش دانشجویی و ارتباط جنبش دانشجویی با سایر جنبش های اجتماعی باید تلاش کنیم تا نگاهی عملگرایانه به تجربیات و درس های دوره های مختلف جنبش دانشجویی داشته باشیم. بدیهی است که وظیفه هر نسل دانشجویی تصمیم گیری بر مبنای شرایط روز و انتخاب شیوه عمل مناسب است؛ با این حال درس گرفتن از گذشته بی فایده نیست.
یکی از مسائل همیشگی پیش روی فعالان دانشجویی تعیین حوزه های فعالیت بوده است. در بیشتر دوره ها کسانی تمرکز صرف بر کار سیاسی را اولویت می دانسته اند و کسان دیگری رویکرد سیاست گریز و تمرکز بر مسائل صنفی و فرهنگی را راهگشا می دانسته اند . جدال صنفی یا سیاسی بودن حرکت ها از دهه ۲۰ وجود داشته است. گفتمان حاکم بر جریان دانشجویی در هر دوره نقش موثری در برنامه های آن دوره دارد و حتی گاهی بر سرنوشت کشور هم تاثیر می گذارد. همانطور که در ابتدای انقلاب گفتمان غرب ستیزی و مبارزه با امپریالیسم سرانجام منتهی به حمله به سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن دیپلمات های این کشور شد. پس باید با دقت و وسواس زیادی در مورد گفتمان ها و ایدئولوژی های حاضر در صحنه دانشگاه اندیشید.
در واقع در خصوص دگرگونی های گفتمانی در جریان دانشجویی پس از انقلاب تاکنون و نسبت آن با گفتمان مسلط نظام و چالشهای گفتمانی جریان دانشجویی(ناسازگاری، ناکامی و …) در تحولات باید گفته شود جنبش دانشجویی در ایران، به مجموعه فعالیتها و نقش آفرینیهایی گفته میشود که تشکلها و گروههای مختلف دانشجویی انجام دادهاند و رویکردهای مختلفی که در بازههای زمانی گوناگون به خود گرفتهاند. این فعالیتها به مدت کمی پس از تأسیس دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاه در ایران، از اوایل دهه بیست آغاز شد و با فراز و فرودهایی، همواره ادامه داشته است و حتی در مقاطعی بارزترین نقش را در سرنوشت تاریخی ایران ایفا کرده است.
در واقع ضمن اشاره به نقش موثر جنبش دانشجویی در جریان انقلاب اسلامی باید گفته شود که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ دانشگاه به محل مهمی در عرصه فعالیت های سیاسی تبدیل شد. دانشجویان به عنوان قشر جوان و دغدغه مند جامعه به طور جدی به فعالیت های سیاسی روی آوردند. در واقع در این مقطع دانشگاه عملا بیشتر از آنکه محل درس باشد به جایی برای فعالیت سیاسی و یارگیری تشکیلاتی تبدیل شده بود.
به جریان اشغال سفارت آمریکا و انقلاب فرهنگی می توان به عنوان اقدامات دانشجویان انقلابی در این مقطع اشاره کرد به طوری که انقلاب فرهنگی نقطه پایانی بر این فضا بود، در مسیر انقلاب پس از بازگشایی دوباره دانشگاه ها در سال 61 جنگ ایران و عراق به مهمترین مساله کشور تبدیل شده و دانشگاه ها به اعزام دانشجویان داوطلب به جبهه های جنگ کمک می کردند،و هیچ گونه صدای انتقادی از دانشگاه شنیده نمی شد و در ادامه تا به امروز مسیری را طی کرده که با فراز و فرود هایی در این مسیر مواجه بوده بطور مثال نقش فعال و موثر جریان دانشجویی را پس از یک دوره کم رنگ تا پایان دهه شصت در دوره اصلاحات، به عنوان نیرویی تاثیرگذار در عرصه سیاست کشور مشاهده می کنیم. این تاثیر تا جایی پیش رفت که بسیاری دانشجویان را یکی از دلایل اصلی رخداد دوم خرداد اعلام کردند. شرایط طوری رقم می خورد که این سوال مطرح می شد که آیا جریان دانشجویی هدفش حضور در عرصه قدرت و از تشکل های دانشجویی به عنوان پلی برای ورود به قدرت استفاده می کند ؟ یا یک جریان آرمانخواه است ؟ که نهایتا شاهد تضعیف و انشعابی درجریان دانشجویی بودیم. به طوری که بخشی از جریان دانشجویی با آسیب شناسی گذشته اعلام کرد که خود را حزب سیاسی نمی داند و بخشی از جامعه مدنی است و در واقع ایده “دوری از قدرت” و “دیده بانی جامعه مدنی” در فاصله سال های ۸۰ تا ۸۴ به شدت در مجموعه دنبال شد.
حضور جریان دانشجویی در جامعه مدنی به این معنی بود که این تشکیلات از هیچ زاویه ای نگاه به قدرت ندارد و تنها در جستجوی بهبود روندها و فرآیندهای سیاسی و اجتماعی است لذا بر این اساس نزدیکی به سایر جنبش های اجتماعی همچون جنبش زنان، جنبش های قومی، و جنبش های صنفی در دستور کار قرار گرفت. و از دل همین رویکرد بود که جریان دانشجویی به رویکرد مطالبه محور رسید و تلاش کردند تا خواسته های خود را در برنامه کاندیداهای ریاست جمهوری بگنجانند. در واقع می توان گفت که برآیند حرکت های دانشجویی در سال های موسوم به اصلاحات نشانگر نقش دانشجویان در انتخاب رییس جمهور و فراز و فرود تعامل جریان دانشجویی و سیاستمداران در عرصه قدرت است.
سئوال دوم و چهارم: تحلیل گفتمانی جریان دانشجویی در تحولات سیاسی، اجتماعی جامعه و ابعاد، شاخص ها و رسالت گفتمانی دهه اخیر و امروز جریان دانشجویی
در رابطه با شاخص ها و رسالت گفتمانی امروز جریان دانشجویی باید بگوییم که تاکید بر شاخص مهم مبارزه با فساد اداری و اقتصادی در دوره های مختلف ( که پشتیبانی گروه های زیادی از مردم را در پی داشته ) و همچنین شاخص منافع ملی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است مضافا اینکه با مشاهده و تشریح دلایل حرکت های عدالتخواهانه در سال ها و ماه های اخیر، باید بگوییم که گفتمان عدالتخواهی نیز در جریان دانشجویی امروز ناشی از نهادینه شدن ارزش ها در کشوراست. ضرورت خدمت به مردم و پاسخگویی و همچنین ضرورت چرخش نخبگان در مناصب و مسئولیت ها و اهمیت دادن و توجه به مردم و در واقع گفتمان ضدیت با ظلم ، ضدیت با فساد، عدالت خواهی ، حق خواهی و آرمان گرایی از جمله محورهای شاخص جریان دانشجویی عدالتخواه بوده که یک جریان بزرگ عدالتخواهی را به وجود آورده است که عملاً در مقابل اشرافیت قد علم کرده است. مضافا اینکه در شرایط کنونی تنظیم رابطه مناسب با احزاب و نیروهای سیاسی هم اهمیت بالایی دارد چرا که همانطور که گفتیم در برخی دوره ها گروه های سیاسی تلاش کردند تا جریان های دانشجویی را تا حد شاخه های دانشجویی احزاب پایین بیاورند و رابطه عمودی از بالا به پایین با دانشجویان برقرار کنند. در برخی دوره ها نیز چالش فعالان دانشجویی با سیاسی ها تا آنجا بالا گرفت که تقریبا این رابطه قطع شد و شکلی خصمانه به خود گرفت.
بهترین راه حل برای تنظیم این رابطه را می تواند در دو واژه “مرتبط اما مستقل” خلاصه نمود. از سویی دانشجویان نباید خود را بی نیاز از تجربه های فعالان سیاسی بدانند و از سوی دیگر باید وسواس جدی بر سر استقلال تصمیم گیری های خود داشته باشند. پس باید هم ارتباط انتقادی با فعالان سیاسی را حفظ کرد و هم اجازه دخالت در امور داخلی جریان دانشجویی را به کسی نداد.
در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دانشجویان آگاه و با بصیرت نقش داشتند، بعد از انقلاب نیز نظام و نهادهای برخواسته از انقلاب و بسیاری از بخشهای کشوری را دانشجویان انقلابی شکل دادند، در جریان جنگ تحمیلی دانشجویان انقلابی نقشآفرین بودند. در برخورد با گروههای فاسد و جریانهای انحرافی نقش دانشجویان با بصیرت بسیار برجسته است. با توجه به شاخصها و ویژگیهای جریان جنبش دانشجویی (ضدظلم، فساد و استکبار و عدالتخواه و حقخواه و …) جریان دانشجویی، آرمانگرا و به دنبال تحقق آرمانهاست. خصلت مطالبهگری در دانشجویان در آرمانگرایی است. جنبش دانشجویی آرمانگرای عدالتخواه باید به عنوان یک جریان گفتمانساز برای انقلاب اسلامی زنده بماند. این همراهی با جریان انقلاب ضرورتی اجتنابناپذیر است.
سئوال پنجم- با توجه به تغییر نسل ها در دانشگاه تا چه میزان می توان چشم انداز روشنی از ادامه حضور اندیشه های ناب اسلامی و انقلابی در دانشگاه ها و در گفتمان دانشجویی در دهههای پیشرو ترسیم کرد؟
به نظر می رسد جریان دانشجویی برای موثر بودن نیازمند جامع نگری است. دانشجویان معمولا به طور همزمان دغدغه های صنفی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارند. شاید حتی تفکیک کامل این موضوعات از یکدیگر شدنی نباشد. احتمالا بهترین راه این است که در جنبش دانشجویی به طور متوازن به همه حوزه ها نگاه شود. طبیعی است که برخی دانشجویان تمایل بیشتری به یک حوزه دارند و برخی نهادها مانند شورای صنفی کار ویژه ای محدود به مسائل صنفی دارند. با این حال یک حرکت دانشجویی موفق باید سعی کند در همه حوزه ها حضور جدی داشته باشد و از همه ظرفیت ها بهره ببرد.
دانشگاه و دانشجو به عنوان قلب تپنده تفکر جامعه به تولید فکر و اندیشه میپردازد و اندیشهورزی را در جامعه گسترش و موتور محرک آن جامعه از نظر فکری و سیاسی است. این در حالی است که جنبش دانشجویی در ایران در طول تاریخ60ساله خود با فراز و فرودهای زیادی همراه بوده است. «امروز جریان دانشجویی کشور به گفتمان «برد- برد» نیاز دارد و باید با دولت و حاکمیت وارد یک تعامل سازنده و مثبت شود. نگاه دولت و نظام سیاسی به تشکل های دانشجویی بلکه باید نگاهی ایجابی و کششی باشد. این در حالی است که اشتراکات تشکلها و دغدغههای دانشجویی به مراتب بیشتر از افتراق آن ها است و در نتیجه این اشتراکات میتواند به جنبش دانشجویی در تحقق مطالبات خود کمک کند.
باید شرایطی در کشور به وجود بیاید که جریان های دانشجویی با یک رویکرد گفتمانی و تحلیلی وارد بازی موازنه سیاسی با قدرت شود و هم از قدرت تاثیر بپذیرد و هم اینکه برقدرت اثرگذار باشد. به همین دلیل جریان دانشجویی باید با قدرت دیالوگ داشته باشد و انتقاد کند و انتقاد بپذیرد. همه این اتفاقات نیز باید در چارچوب قانون اساسی و در جهت وحدت ملی و در یک فضای مفاهمه سازنده و پویا شکل بگیرد. از آنجا که گفتمانهای سیاسی نامتقارنی که در کشور وجود دارند، به شکلهای مختلف تلاش میکنند که بر فضای دانشگاه و جریان های دانشجویی تاثیر بگذارند. به همین دلیل نیز مسئولان دولت باید تعامل خود را با دانشجویان و بهصورت کلی دانشگاهیان بیشتر کنند تا یک دیالوگ مثبت بین دولت و دانشگاه و دانشجو شکل بگیرد.
نکته دیگر اینکه باید اطلاعات دقیقی از تحولات کشور و جهان در اختیار دانشجویان قرار بگیرد تا بتواند بهصورت دقیق و علمی، قضاوت و تصمیمگیری کند. نگاه دولت به جریان دانشجویی باید به مثابه یک فرصت باشد و دولت باید تلاش کند از پتانسیل جوانی و پویایی دانشجو در جهت تقویت روحیه مشارکتطلبی و همچنین حل مشکلات کشور استفاده کند. مسئولان باید با تشکل های دانشجویی مشورت کنند و تلاش کنند این نیروهای عظیم و تاثیرگذار اجتماعی را در مسیر کمک به دولت در حل مشکلات و چالشهای پیشروی کشور قرار بدهند. جریان دانشجویی انقلابی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی همواره در کنار امام راحل، روحانیت و مردم بوده و در شکل گیری نظام اسلامی و بسیاری از نهادهای انقلابی نقش مهم ایفا کرده است.
جریان ضد فساد، استکبار ستیز و طرفدار عدالت دانشجویی برخلاف گروه های سیاسی که به دنبال کسب قدرت هستند، همواره در مسیر آرمان های خود گام برداشته و مطالبه گر بوده است. نباید اجازه داد برخی آفت ها مانند سوء استفاده جریان های سیاسی قدرت طلب از دانشجویان، به این حوزه رخنه کند و در این زمینه باید دانشگاه تلاش کند که جریان دانشجویی در مسیر پیشرفت پیش رود.در دانشگاه باید رابطه علم، اقتصاد و سیاست مانند سه ضلع یک مثلث باشد که نتیجه هر یک بر دیگری اثرگذار بوده و به پیشرفت کشور کمک کند.
جریان دانشجویی و چالش فضای مجازی
ناگفته نماند که در خصوص چشمانداز آینده جریان دانشجویی و چالشها و فرصتهای مواجه آن باید گفت یکی از دغدغههای جریان دانشجویی در آینده، فضای مجازی خواهد بود. چرا که فضای مجازی در زمینه افزایش قدرت نقد جنبش دانشجویی مانند شمشیر دو لبه کار میکند. به این معنا که فضای مجازی هم میتواند نقش مثبتی داشته باشد و هم اینکه نقش منفی داشته باشد. لذا نوع نگرش و دیدگاه جنبش دانشجویی به فضای مجازی دارای اهمیت است. اگر جنبش دانشجویی به فضای مجازی به عنوان یک فرصت نگاه کند و تلاش کند از مواهب فضای مجازی در راستای نقد جامعه کمک بگیرد، بدون شک فضای مجازی نقش مثبتی بر تشکل های دانشجویی گذاشته واگر نگاه جنبش دانشجویی و فعالان دانشجویی به فضای مجازی یک نگاه ابزاری و خنثی و صرفا در جهت سرگرمی باشد، فضای مجازی نقش منفی ایفا خواهد کرد. فضای مجازی دارای فضایی نامحدود و بیکران است و نامحدودبودن این فضا هم میتواند سازنده و هم مخرب باشد. به نظر میرسد که هنوز در فضای دانشگاههای کشور تمرین استفاده از فضای مجازی داده نمیشود و نگاه بسیاری از دانشجویان به فضای مجازی هنوز تعریفشده نیست. به همین دلیل نیز فضای مجازی بیش از آنکه بتواند به تعمیق فرهنگ نقد و نقد پذیری کمک کند به یک ابزار برای گذراندن اوقات فراغت دانشجویان تبدیل شده است.
سئوال ششم: روش هایی پیشنهادی که می توان برای حاکمیت اندیشه های سیاسی در دانشگاه ها بجای غلبه بر سیاسی کاری جناح ها و طیفهای مختلف سیاسی ارائه داد کدام است؟ بایدها و نبایدها
دانشجویان باید نسبت به اتفاقات و تحولات جامعه حساسیت داشته باشند و مسیر حرکت جامعه را رصد کنند تا جامعه در راستای پیشرفت و تعالی حرکت کند. دانشجویان باید همواره نسبت به واقعیتهای جامعه و اتفاقاتی که پیرامون کشور رخ میدهد، حساسیت و دغدغه داشته باشند. بروز و ظهور این دغدغهها نیز نیازمند فضای باز و آزادی است.
در شرایط کنونی دانشجویان باید تشخیص بدهند در کجای تاریخ و جهان ایستادهاند و در این مقطع زمانی چه نقش و مسئولیتی برعهده آنان قرار دارد. بدون شک شفافیت و مسئولیت پذیری دو رکن اساسی در تشکل های دانشجویی است و از سوی دیگر نیاز به استقلال دارد تا بتواند بهصورت مستقل و آزادانه دیدگاههای خود را مطرح کند.
در شرایط کنونی در کشور ما احزاب به معنای واقعی وجود ندارند و در چنین شرایطی که احزاب نمیتوانند نقش واقعی خود را ایفا کنند، رسانهها و جریان دانشجویی به ابزاری برای بیان دیدگاهها و تاثیرگذاری بر تحولات جامعه تبدیل شدهاند. این در حالی است که رسانهها و جنبش دانشجویی دارای کارکرد متفاوتی نسبت به احزاب هستند و در شرایطی که ضرورت حضور آنها در صحنه وجود دارد، ابتکار عمل را به دست گرفتهاند و در تحولات جامعه نقش مثبتی ایفا میکنند. از سوی دیگر جنبش دانشجویی به عنوان قلب تپنده تفکر جامعه به تولید فکر و اندیشه میپردازد و اندیشهورزی را در جامعه گسترش میدهد.
با اینهمه، نباید آرمانهای دانشجویی از واقعیتهای جامعه فاصله بگیرد و به شکلی طراحی شود که زمینه تحقق آنها وجود نداشته باشد. و نباید درگیر واقعیتنمایی و واقعیتسازی شود. از سوی دیگر جریان دانشجویی نباید دچار کشش و رانش شود به شکلی که در یک مقطع زمانی به سمت یک نوع تفکر کشیده شود و در مقطع دیگر از آن فاصله بگیرد و به سمت تفکر دیگری برود.
در شرایط کنونی که کشور با چالشهای متعدد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مواجه است، دانشجویان میتوانند در عبور جامعه از این چالشها نقش مهمی ایفا کنند هم در زمینه دغدغههای صنفی و دانشگاهی، هم در زمینه دغدغههای جامعه و کشور نقش سازنده و مثبت ایفا کند.
چرا که به صورت طبیعی این وضعیت سبب ایجاد دلسردی در جریان های دانشجویی خواهد شد. به همین دلیل اگر جریان های دانشجویی تلاش کند از حالت سیاستزدگی خارج شود، میتواند با بالندگی و طراوات بیشتری رسالت واقعی خود را انجام بدهد.
البته از این نکته نیز نباید غافل شویم که جریان دانشجویی ایران تا رسیدن به نقطه ایدهآل هنوز فاصله زیادی دارد. یک دانشجو بهصورت طبیعی کنجکاو است و میل به نقد و انتقادکردن و آسیبشناسی جامعه در زمینههای مختلف دارد. به همین دلیل نیز ما باید فاصله دانشجویان را با قدرت و ساختارهای حاکمیتی، جامعه، خانواده و با گروههای تاثیرگذار جامعه تعریف کنیم تا بتوانیم جنبش دانشجویی را بهصورت واقعی مورد ارزیابی قرار بدهیم. ازاین سو نیز نگاه حاکم هم باید نسبت به این جریان و حضورش و انتقاداتی که دارد یک نگاه ایجابی و جذبی باشد نه سلبی و رانشی بنابراین باید بستر سازی بشود این پتانسیلی است که نباید از بین برود، باید یک زمینه ای فراهم بشود که بین دولت و حاکمیت و جریان دانشجویی یک تعامل سازنده ای فراهم بشود.
نقدکردن و نقدپذیری یکی از ویژگیهای ذاتی جنبش دانشجویی است. در نتیجه هرچه جریان دانشجویی کشور پویاتر و شادابتر باشد، قدرت نقدپذیری اش نیز افزایش پیدا میکند و از این طریق به کلیت جامعه منتقل میشود. مطالبهگری و آرمان خواهی گفتمان اصلی جنبش دانشجویی است و رسالت دانشجوی امروزی به تناسب زمان تغییر کرده که با توجه به اینکه یکی از معضلات اساسی کشور مشکلات اقتصادی است دانشجوی امروز باید پایههای اقتصاد پایدار را در کشور ایجاد کند. در واقع باید گفت: مسئولیت بزرگ دانشجویان تحلیل درست و بررسی کارشناسانه و ریشه یابی مسائل اساسی کشور با حضور بانشاط و فعالانه خود در صحنههای سیاسی، علمی و اقتصادی است. وظیفه دانشجو میتواند متناسب با نیازهای جامعه انعطاف داشته باشد. همانطور که در سالهای قبل از انقلاب یکی از رسالتهای اصلی دانشجو مقابله با رژیم وابسته و خودباخته شاهنشاهی بود و بعد از انقلاب نیز در راستای حفظ این دستاورد مهم و استقلال کشور دانشجویان علاوه بر مدیریت دانشگاه، جنگ را نیز فرماندهی میکردند. دانشجوی امروزی باید با سرعت بخشیدن به چرخههای تکنولوژی نقش خود را به خوبی ایفا کند. پایه و اساس عینیت بخشیدن به آموزههای اسلامی، حقوق اساسی مردم و کارکردهای اجتماعی دانشجوست که با پتانسیل و معرفت خود میتواند توسعه پایدار را شکل دهد. دانشجو پیشتاز جامعه است و باید با کارکرد ویژه خود به تولید اشتغال و فرهنگ و اقتصاد مقاومتی سرعت بخشند و در رساندن نظام اسلامی به اهداف عالی خود یعنی آرمان خواهی، استکبارستیزی و عدالت خواهی تلاش کند. همینطور از آنجا که دانشجو محور توسعه و پیشرفت است فلذا باید از این ظرفیت برای شکوفایی بخشهای مختلف استفاده نماییم.
یکی از رسالتهای دانشجویان کارآفرینی و اشتغالزایی و ایجاد فرهنگ کارآفرینی برای توسعه جامعه است که باید تشکل های دانشجویی برای این مهم نیز برنامهریزی داشته باشد. ارتقاء شعارهای دانشجویی به مرحله شعور و عملیاتی کردن نیز از ضرورت های انکار ناپذیر است.
اندیشه آرمانی یکی از خصیصههای اصلی جریان دانشجویی است. تفکر جنبش دانشجویی به دنبال حاشیه نگاری در موضوعات و مشکلات سطحی نبوده و دغدغه اصلی این جریان خلاق و تپنده جامعه مسائل و موضوعات اساسی و اصلی جامعه و مردم و فائق آمدن به آنها با نسخه علمی کارشناسی جوهری با ابزار و گفتمان عقل و منطق بدون احساسات و نگرش سطحی است. این واقعیتی است که اندیشه دانشجو با سرابها سیراب نمیشود و صورت موضوعات سرابهای کاذبی است که تفکر جنبش دانشجویی را از پرداخت محتوایی و علمی به اصل و سیرت موضوعات باز میدارد. پرداختن به صورت موضوعات بستر ایجاد تنزل آرمان دانشجو از جایگاه هدف به ابزار را محقق مینماید که خود آفتی بزرگ قلمداد میشود.
ولایت مداری یکی از بی بدیلترین خصیصههای جنبش دانشجویی و رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص رسالتها و آرمانها با وسعت و جایگاه ارجمند و اعتقادی که همواره ایشان نسبت به این جریان تپنده و غیر وابسته داشتهاند همیشه متعالی بوده که سبب شده وظیفه و رسالت جریان دانشجویی نیز خطیر و بسیار پر اهمیت در جامعه باشد لذا جریان دانشجویی باید آموزههای مقام معظم رهبری را همیشه مد نظر داشته و از این رهنمودها برای تعالی هرچه بیشتر جایگاه خود و عمل به ذات رسالتشان نهایت بهره برداری را نماید.
ندای اندیشه دانشجو رساترین، صادقانهترین، پر محتواترین، تخصصیترین، ارزش مدارترین و واقعیترین و مستقلترین پیام را در جهت پیشرفت ایران اسلامی و اعتلای آن در این آشوب بازار پرنیرنگ جهان به ارمغان دارد لذا دانشجویان باید از این گوهر ناب اندیشه به خوبی صیانت و مواظبت علمی و عملی کرده و از محتوای آن آفرینشی صورت گیرد که چنین توصیفاتی را حفظ کند و همواره گران سنگ بودنش در جامعه برای آرامش و تعالی مردم و جامعه نیاز به اثبات نداشته باشد.
تحقق فرهنگ جهادگری و تلاش گری در جریان دانشجویی از ضروریات است و در واقع از نگرش تکبعدی به رسالتهای دانشجویی که آفتی بزرگ است باید دوری جست و محرومیتزدایی، طراحی مدل عملیاتی اقتصاد مقاومتی در هر رشته دانشگاهی و تدوین ابزارهای خلاقانه توسعه و پیشرفت کشور، پژوهشهای کارآفرینانه، ترویج فرهنگ خلاقیت و ایده آفرینی، تحقق فرهنگ جهادگری و تلاش گری و برنامهریزی، مدیریت کارآمد و سبک زندگی کارآمد متناسب با ارزشها از وظایف اصلی تشکل ها و جریان های دانشجویی است که باید در این خصوص تولید محتوا و مدل عملیاتی برای آن ترسیم نمایند.
کمال سید علی
دانشجو راداخل يك كادر كرده أو را راهنمايي ميكنيم تجربه خودمان را پس ازچهل سال كه ازانقلاب گذشته به اومنتقل ميكنيم بايدديد ما جنبش دانشجويي موفق داشتيم اگر نداشتيم چرا مقصر دانشجو بوده ؟اين تجربيات ما همه چيز را خط قرمزميداند در صورتي كه دانشجوي سال اول دراين كادر نميگنجد أو پرسشگر ارمانگرا اگر ارضا نشود ياميرود يا منفعل ميشود ياجذب سيستم مادي جامعه ميشود بايد كار سياسي را ازطريق احزاب درچارچوب قانون پيش برد تا بزرگان اين عزيزان رامديريت واگر قرار شد كنترلي صورت گيرد از طرف خود بزرگان حزب كنترل ومديريت شوند
با سلام و احترام
ضمن تشکر از حسن توجه دوستان عزیز و تابید فرمایشات آقایان دکتر سید علی و مهندس بزرگی ، بدون شک آرمانخواهی و اندیشه آرمانی ویژگی و خمیر مایه اصلی ، و نقدکردن و نقدپذیری ، یکی از ویژگیهای ذاتی جنبش دانشجویی است. و لازمه فعال شدن این خصلت و کارویژه ها در گرو شادابی ، پویایی،آزادی و استقلال این جنبش است ، هرچه جریان دانشجویی کشور پویاتر و شادابتر باشد، قدرت نقادی و نقدپذیری مطالبهگری اش افزایش پیدا می کند و آرمان خواهی اش که یکی از خصیصههای اصلی جریان دانشجویی است شکوفا تر میشود .دانشجو طبیعتا کنجکاو و منتقد و آسیبشناس جامعه و دغدغه دارد در زمینههای مختلف اما بروز و ظهور این دغدغهها در گرو فضای باز و آزادی با چاشنی دیالوگی سازنده با قدرت در فضای مفاهمه سازنده و پویا که بتواند بهصورت مستقل و آزادانه دیدگاههای خود را مطرح کند در قالبی مرتبط اما مستقل است.بدون شک همه این عوامل میتوانند زمینه ساز شکوفایی جنبش دانشجویی و اثر گذاری آن بشوند.در غیر اینصورت پویایی و شادابی در بدنه دانشجویی جای خود را به دلسردی و انفعال خواهد داد .بدون شک شاخصه های فراز و فررود جنبش دانشجویی را می توان با لحاظ کردن این ویژگی ها در کنار نوع نگاه نظام سیاسی( اعم از ایجابی و یا سلبی )به جنبش دانشجویی در مدار زمان تحلیل نمود. واضح است جریان دانشجویی در کشور تا رسیدن به نقطه ایدهآل هنوز فاصله زیادی دارد که ذکر و تحلیل علل آن در این مقال نمی گنجد.
کمال سید علی
با سلام منم با نكات مطرح شده جناب عالي ودكتر طاهري مخا لفتي ندارم اگر در يك جمع سخنراني صورت پذيرد همين مطالب بايد مطرح شود ولي اگرقرار شد يك دانشگاه را مديريت كنيم به چه مكانيزمي عمل خواهيم كرد كه دانشجو احساس غرور كند بزرگ شود نسبت به كشورش واينده مسؤليت پذير باشد اگرمذهبي باشد اهل بحث باشد اگر سكولار يا ملي گرا باشددرفضاي دانشگاه بتوانددر راستاي اهدافكشورش خودراببيند