مسئله شناسی سیاست خارجی ایران 2015 – 2016
جمهوری اسلامی ایران در حالی از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی به عنوان یک «تهدید مهم» قلمداد می شود که افزون بر پافشاری در حمایت از محور مقاومت، توانسته است مذاکرات هسته ای را پشت سر بگذارد. البته حریفان فعال جمهوری اسلامی ایران در این رقابت تنگاتنگ در تلاشند تا پسابرجام را به پروسه ای برای تغییر رفتار انقلابی ایران تبدیل نموده و در ادامه این روند رهبری کشور را به پذیرش مطالبات غرب در مدیریت تحولات جهان (یا همان استحاله نظام) وادارسازند، این در حالی است که پیگیری منافع بلندمدّت، راهبردهای امنیتی و رسالت انقلابی جمهوری اسلامی به عنوان سکاندار جبهه مقاومت، مشروط به بهره گیریِ بهینه از فرصت لغو تحریم های بین المللی برای سامان بخشیدن به زیرساخت های قدرت ملی و افزایش توان پایداری در محیط امنیتی است. دراین گزارش، پیش فرض ها، روندها و مسائل مهم جمهوری اسلامی ایران در تحولات حوزۀ سیاست خارجی، دسته بندی و پیشنهادات راهبردی ارایه شده است.
30 ژانویه 2017 09:48
الف: وضعیت راهبردی ایران
جمهوری اسلامی ایران در فضای بیداری اسلامی و سرعت تحولات در منطقه، چالش ها و شرایط متفاوتی را پشت سرگذاشت، طرح پرونده هسته ای در مجامع بین المللی، فشارهای سیاسی و تحریم های سخت را برای ایران به همراه داشت که با اتحاد و مقاومت ستودنی مردم و مسئولان، تلاش دانشمندان هسته ای و هدایت و مدیریت هوشمندانه مقام معظم رهبری (مدظلّهالعالی) بهرغم کارشکنی جریان تندرو در آمریکا، رژیم صهیونیستی و طیف جوان و افراطی حاکم بر عربستان سعودی، در چارچوب توافقی سیاسی تحت عنوان برجام (بهرغم نقاط ضعف متعدد) به سرانجام رساند.
آمریکا ،غرب و هم پیمانان منطقه ای آن در این رقابت تنگاتنگ کوشیدند پسابرجام را به فرایندی برای تغییر رفتار انقلابی ایران بدل کرده و در ادامه این روند کشور را به پذیرش مطالبات غرب در مدیریت تحولات جهان (یا همان استحاله نظام) وادار سازند، این در حالی است که پیگیری منافع بلندمدّت، راهبردهای امنیتی و رسالت انقلابی جمهوری اسلامی بعنوان سکاندار جبهه مقاومت، منوط به بهره گیریِ بهینه از تمامی فرصت ها از جمله لغو تحریم های بین المللی برای سامان بخشیدن به زیرساخت های قدرت ملی و افزایش توان پایداری ونقش آفرینی درتحولات منطقه و مقابله باتغییرات ژئوپولیتیکی تکفیری و گروه های تروریستی در محیط امنیتی است.
افزون بر آن:
- جمهوری اسلامی توانست در رویکردی خارج از انتظار با استفاده از ظرفیت هم پیمانان منطق های و توان نیروی هوائی ارتش روسیه، توازن قوا درمنازعات سوریه را به سود محور مقاومت تغییر و تلاش گسترده گروه های تروریست و دولت های حامی آن برای اسقاط بشاراسد و نظام سیاسی در این کشور را ناکام گذارد.
- به دنبال فعال شدن گروه های تکفیری و تروریستی در فرانسه و هجوم آوارگان سوری به مرزهای اروپا، اولویت این کشورها در زمینه تغییر ساختار نظام سوریه و کنار گذاشتن بشار اسد از قدرت، با لزوم مبارزه سریع با گروه های تروریستی جا به جا گردید، این مسأله به برتری موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران کمک کرد.
- عربستان سعودی بهرغم برخورداری از حمایت آمریکا و ائتلاف عربی و… نتوانست به اهداف خود درحمله نظامی به یمن (بازگرداندن حکومت دست نشانده عبدِ ربّه منصور، حذف انصارالله که در هم پیمانی با جمهوری اسلامی بسر می برد و…) دست یابد.
- جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت انقلابی، اتخاذ رویکرد ضد استکباری و مخالف با هژمونی آمریکا درمنطقه، اعلان مواضع صریح علیه رزیم اشغالگر قدس، مبارزه جدی و عملی با تروریسم تکفیری یک بازیگر مؤثر و قدرت منطقه ای به حساب می آید و همچنان از جایگاه الهام بخش در جهان اسلام برخوردار است.
- پیگیری راهبرد “ایران، شیعه و اسلام هراسی” از سوی بازیگران منطقه و فرا منطقه ای، منجر به تبدیل دشمنی جهان اسلام از آمریکا و رژیم صهیونیستی به خصومت های طایفهای و قومی در جهان اسلام به خصوص در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است.
- اگرچه جمهوری اسلامی ایران بعنوان پایه گذار و پرچمدار وحدت در جهان اسلام، متحمل بیشترین آسیب از رهگذر چالش طائفهای در منطقه شده است. امّا، همچنان توانسته است در منطقه بحرانی خاور میانه بطور فعال و مؤثر نقش آفرینی کرده و از همپیمانان خود، بویژه در عراق و سوریه به صورت جدی حمایت کند.
- در وضعیت کنونی، آمریکا و هم پیمانان آن در منطقه از چالش طائفهای و ظرفیت گروه های تروریستی بعنوان ابزاری مؤثر در جهت مقابله با نفوذ ایران و مهار امتداد انقلاب اسلامی، بهره برداری می کنند.
- حکومت های وابسته، رژیم صهیونیستی، دولت آمریکا و جریان های تکفیری به رغم انبوه اختلافات و ناسازگاری های سیاسی، اعتقادی و فکری، در پیمانی نانوشته، همگرا و همافزا در جهت خنثیسازی، مهار و تخلیه ظرفیت های جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران، نقش آفرینی می کنند.
ب) مهمترین روندهای سیاست خارجی ج.ا.ا
از رفتار و تعامل دستگاه دیپلماسی و سایر نهادهای فعال کشور و نقشآفرینی آنها در برابر کنشگران بین المللی و منطقه ای می توان نتیجه گیری کرد که پیگیری روندهای زیر، محور اصلی فعالیت های جمهوری اسلامی ایران طی سال های اخیر در حوزه سیاست خارجی بوده است:
1ـ مذاکرات مربوط به برجام و گفتگو برای حل و فصل مسالمت آمیز مناقشات هسته ای با شش قدرت جهان
2ـ زمینه سازی، پیگیری و برنامه ریزی برای عادی سازی و بسط مناسبات اقتصادی با سایرکشورها پس از رفع تحریم های بین المللی (پسابرجام)؛
3ـ مقابله با تهدید جریان های تروریستی و تکفیری در کشورهای پیرامونی و کمک به بهبود وضعیت امنیتی کشورها و هم پیمانان جمهوری اسلامی در منطقه؛
4ـ مقابله، مهار و مدیریت رویکردهای دشمنانه دولت عربستان و هم پیمانان این کشور در مواجهه با اقتدار، منافع و ظرفیت های جمهوری اسلامی ایران در محیط امنیتی و کشورهای پیرامونی؛
ج) مسألهشناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
- مهمترین مسائلی که جمهوری اسلامی ایران طی سال های 2015 – 2016 میلادی در عرصه سیاست خارجی با آن مواجه شده است عبارتند از:
- آغاز جنگ در یمن و فرسایشی شدن آن برای طرفین (عربستان و انصارالله)
- بی ثباتی در کشور های پیرامونی، عربی و اسلامی به دلیل ادامه رویکردهای تروریستی؛
- کم هزینه و عادی شدن خشونت علیه شیعیان در مناطق مختلف جهان از جمله آفریقا، شرق آسیا و کشورهای منطقه؛
- ادامه واگرائی و افزیش رقابت های طائفهای در جهان اسلام؛
- شکل گیری ائتلاف های ضد ایرانی (اینگونه ائتلاف ها در زمینه نظامی و سیاسی با محوریت عربستان سعودی و در حوزه های امنیتی و اطلاعاتی توسط آمریکا مدیریت می شوند).
- افزایش رقابت داعش و طالبان در افغانستان با مدّ نظر قرار دادن ابعاد مثبت و منفی آن بر معادلات امنیتی منطقه و کشور؛
- افزایش فرصت بازیگری جریان های سلفی، تکفیری در منطقه؛
- شکل گیری محور سعودی و رژیم صهیونیستی در تقابل با جمهوری اسلامی ایران؛
- قطع مناسبات دیپلماتیک عربستان با ایران و تلاش ریاض در جهت مدیریت افکار عمومی کشورهای عربی، اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و سازمان کنفرانس اسلامی، برای اتخاذ مواضع خصمانه علیه ایران پس از حادثه سفارتخانه و سرکنسولگری این کشور در تهران و مشهد؛
- پایین آمدن قیمت نفت در بازار جهانی و بازتاب آن بر اقتصاد کشور؛
- افزایش تأثیر متغیّر کُردی در معادلات منطقه همزمان با افزایش نگاه دو قدرت روسیه و آمریکا در حمایت از استقلال اکراد؛
- شکل گیری انتفاضه فلسطین و بروز ناامنی در محیط داخلی رژیم صهیونیستی و مناطق حضور شهرک نشینان؛
- اجرائی شدن و نظارت ایران بر نحوه عملکرد 5+1 در موضوع توافقات هسته ای
- تعمیق مناسبات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با چین، روسیه و آسیای مرکزی؛
- تغییر رویکرد کشورهای اروپائی به مقابله با گروه های تروریستی و تعامل با نظام سوریه و بشار اسد؛
- تغییر توازن در معادلات امنیتی سوریه به نفع نظام این کشور؛
- مهار پیشرفت گروه های تروریستی در بخش های وسیعی از خاک عراق و سوریه؛
جمع بندی و پیشنهاد:
1 ـ جمهوری اسلامی ایران با کسب موفقیت های میدانی در عراق و سوریه و با رفتار اطمینان بخش، مسلط و حرف های در تعامل دیپلماتیک با روسیه توانسته است در زمینه نقش آفرینی نظامی این کشور در معادلات سوریه گام بردارد، این ابتکار باعث ناکار آمدی و ایجاد تشتت در جبهه متحد مقابل گردیده است (در این میان نمی توان به تأثیر رویکردهای تروریستی داعش در برخی از کشورهای اروپائی بی توجه بود)، در نتیجه این راهبرد، کشورهای اروپائی که خود را از نظر جغرافیائی به خطر تروریسم نزدیکتر از آمریکا می پندارند، به جای اولویت بخشیدن به برکناری بشار اسد از قدرت به مقابله با تروریسم فکر می کنند، این کشورها معتقدند برای مهار و شکست گروه های تکفیری از ظرفیت های اسد بی نیاز نیستند، در برابر این نگاه عربستان سعودی، ترکیه و قطر که پیش از این در گروه کشورهای دوست سوریه با آمریکا و اروپا مواضع مشترکی می گرفتند، به چیزی کمتر از برکناری فوری “بشار اسد” نمیاندیشند و نگرانی از خطرات و آسیب های احتمالی جریان تکفیری در مراحل بعدی قرار داشت. بنابراین از این گروه ها حمایت و پشتیبانی کردند، این در حالی است که آمریکا با اتخاذ راهبردی جدا و رفتاری میانه، مهار همه بازیگران در تحولات جهان اسلام اعم از ایران، عربستان، ترکیه و جریان های تکفیری و تروریستی را در دستور کار گذاشته است.
تقابل طایفهای در جریان های افراطی، ظرفیت تکتک بازیگران در منطقه حتّی نظام سوریه که پیش از این هدف مشترک اعضای ائتلاف آمریکائی در منطقه بود، ابزار تحقق این راهبرد محسوب می گردید. بروز این انشقاق هر چند به مراحل متکامل خود نرسیده اما باید مورد توجه جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقهای قرار گیرد. (افزون بر دستاورد نظامی شدن رویکرد روسیه طی دوسال مذکور)، تکامل این روند در آینده به میزان بازتاب اختلافات درونی این بازیگران در مناسبات گروههای تروریستی در سوریه بستگی دارد.
2ـ آنچه در سوریه طی دوسال گذشته روی داده است محصول رقابت بازیگران بینالمللی و منطقهای بود. روسیه با بازی مبهم توانست توازن موجود را به نفع خود تغییر دهد و امتیاز درخورتوجه در عرصه سیاسی کسب کند. بنابراین آنچه مهم می باشد جمهوری اسلامی در آینده نوعی رفتار نماید تا در چشمانداز همکاریهای دو جانبه یا منطقهای جایگاه ایران بعنوان شریک راهبردی با روسیه ؛ در اتخاذ تصمیم یا اجرای آن، از جانب شریک روسی محترم شمرده شود.
3ـ جمهوری اسلامی در حفظ همپیمانان خود در منطقه (عراق و سوریه) موفق عمل نمود و توانست جبهه مقابل را از دستیابی به اهداف خود ناکام گذارد. این ناکامی سبب بروز تغییر در رویکرد برخی از بازیگران فعال در معادلات پیش رو، یا تحریک حس انتقام در آن ها شده است، حفظ این برتری منوط به اراده و قدرت جمهوری اسلامی در کاستن از چالش های راهبردی دولت های همپیمان در عرصه های سیاسی، اقتصادی و نظامی است، باید برای معضلات سیاسی در سوریه و انجام اصلاحات واقعی در این کشور برنامهریزی داشت، لازم است به کشمکش های کاهنده در درون طایفه شیعه در عراق پایان داد، ضروری است مقومات مقاومت در سوریه تأمین شود و وضعیت عملیاتی در برابر داعش و گروه های تروریستی در این دو کشور متناسب با تاکتیک های عملیاتی آنان ترمیم شود و از فرصت حضور نظامی روسیه در سوریه برای خشکاندن تهدیدات تروریستی در منطقه حداکثر استفاده را بعمل آورد. این حضور بعد از شکست تروریست ها و ازاد سازی حلب قطعاً ابعاد تازه ای را به خود اختصاص می دهد . جمهوری اسلامی ایران باید نسبت به تغییر چگونگی حضور روسیه آمادگی لازم را در سیاست خارجی خود منظور کند.
4ـ در پی حوادث سال های اخیر در منطقه، اعتبار و جایگاه جمهوری اسلامی در افکار عمومی اهل سنّت آسیب دیده است، این روند در سال های 2015-2016 روند فزاینده داشت . البته رفتار همافزا و فعال رسانههای عربی و غربی، تأثیر چشمگیری در تغییر نگاه اهل سنت نسبت به ایران داشته است، بروز حادثه حمله به کنسولگری و سفارت عربستان در تهران و مشهد، به جوسازیهای رسانهای و سیاسی علیه ایران ابعاد تازهای بخشید ، لازم است ضمن آسیبشناسی و بررسی ابعاد مسأله، به منظور بازسازی چهره جمهوری اسلامی در افکار عمومی اهل سنت، در محیطهای دیپلماتیک و… برنامهریزی خاص شود.
5ـ برخی کشورهای منطقه ازجمله عربستان بی هیچگونه ملاحظهای در چارچوب سیاست های آمریکا و رژیم صهیونیستی گام برمی دارند، با استناد به توافق هسته ای جمهوری اسلامی و کشورهای غربی و اتهام پراکنی های فراوان در جهت تخریب چهره ایران و شیعه تلاش می کنند. از این رو بن بست حاصله در مناسبات دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان و برجسته شدن چالش های چند لایه بین دو کشور، زمینه غفلت از دشمن اصلی (آمریکا) را فراهم آورده است، بایسته است در ادبیات سیاسی کشور همواره رویکردهای ضد صهیونیستی و ضد استکباری انقلاب اسلامی برجسته شود تا مانع تبدیل شدن دشمن فرعی به جای دشمن اصلی گردد.
6ـ با عنایت به انتفاضه مردم فلسطین و تأثیرات آن در افکارعمومی، بازگشت به وضعیت انسجام اسلامی در رویارویی با رژیم صهیونیستی ، لازم است دو راهبرد حمایت از انتفاضه و تسلیح کرانه باختری بیش از هر زمان مورد توجه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و به توان بازدارندگی مقاومت در برابر تهدیدات رژیم اشغالگر قدس کمک نمود.
7ـ پیروزی های میدانی در عراق و سوریه مهمترین دستاورد های جمهوری اسلامی در برابر مثلث گروه های تکفیری، بازیگران فرا منطقه ای وکشورهای عربی (به ویژه عربستان) قلمداد می شود، تکمیل این پیروزی ها در کنار کسب امتیاز سیاسی و برتری میدانی در یمن، می تواند موازنه را به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر دهد. هرگونه سرمایهگذاری برای ادامه این روند، باعث نتیجه بخش بودن مجاهدت های سالیان گذشته میشود.
8ـ آزاد سازی کامل حلب در سوریه و موصل در عراق و حذف برخی از فرماندهان گروه هایتروریستی، پروژه مشترک حریفان منطقه ای و فرا منطقه ای جهت تقابل با جمهوری اسلامی را مختل ساخته است، تأثیر این حوادث همچنان بر روند “واگرائی جریان های تروریستی” پابرجاست، ادامه این رویکرد نتیجه رقابت های منطقه ای رابه نفع جبهه مقاومت رقم خواهد زد.
9ـ هریک از دو بازیگر آمریکا و روسیه برای پیشبرد راهبرد منطقه ای خود از اعطای امتیاز به بازیگران کُرد در منطقه کوتاهی نخواهند کرد، روسیه در عین حالی که در هم پیمانی راهبردی با جمهوری اسلامی ایران در تحولات سوریه بسر می برد از اجرای بازی مستقل یا همگام با آمریکا در زمینه متغیر کُردی پروایی ندارد، هوشیاری و هوشمندی نسبت به هرگونه ابتکار در معادله کُردی، با توجه به همگرائی اکراد در چهار کشور عراق، سوریه، ترکیه و ایران، از ضرورت های غیر قابل اغماض سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی در این مرحله بحساب میآید.