">

فرهنگی اجتماعی

راهبرد فرهنگی ، فلاح و رستگاری – 3

پس از ارائه چرایی تقابل از طریق فرهنگ با انقلاب اسلامی و بیان سیر تغییر و تحولات فرهنگی در قبل و بعد از انقلاب در قسمت اول و دوم ، در این قسمت پس از اشاره به عناصر رشد یا وابستگی از طریق فرهنگ به راهکارهای برون رفت از این شرایط اشاره می شود.

30 اکتبر 2017 10:24

حبیب اله بهمنی

گرداب فرهنگی فعلی ناشی از عناصری است که دسته ای درونزا و محصول طبیعی روند رشد ابعاد گوناگون جامعه ی ایرانی و سایر جوامع است و دسته ای هم برونزا ناشی از عوامل خارج از اختیار این جوامع بوده و هست. هر دو دسته درونزا و برونزا هم مفهوم اندیشه ای و فلسفی دارند و هم مفهوم جغرافیائی.

باورها، اعتقادات، هنجارها، سنت ها و آداب و رسوم هر قوم و ملتی سازندۀ فرهنگ هستند و این فرهنگ با زایش های متوالی می تواند موجب رشد و تعالی یا افتادن در دور باطل شود. طلوع و افول تمدن ها در تاریخ گواه این است که فرهنگ هائی که دچار دور باطل شده اند لاجرم متوقف شده و زمان غروبشان فرا می رسد. بالندگی شرط حیات فرهنگ است و رشد و تعالی آن نیز وابسته به همین بالندگی است. بالندگی فرهنگی کلید تعالی جامعه یا به زبان امروزی کلید توسعه هم هست. جامعۀ انقلابی ایران نمی تواند بدون درک درستی از این نیاز فرهنگ به توسعۀ مطلوب امیدوار باشد. توسعۀ همه جانبه به اتکای پشتوانه های فرهنگی برونزا به در بند کشیده شدن جامعه منتهی خواهد شد.

ورود انواع اسباب فنّاوری لاجرم با خود فرهنگ هائی را می آورد که آن فن به پشتوانۀ او ساخته ، پرداخته و قوام یافته است. امروز استفاده از گوشی های هوشمند به عنوان بروزترین فنّاوری جهانی با خود چه فرهنگی را به ملت ها تزریق می کند؟ کاربرد ابتدائی اش به عنوان تلفن بهانۀ انتقال عوامل تخریب فرهنگ و جایگزینی فرهنگ دیگری شده اند؛ انواع بازی های طراحی شده برای این گوشی ها و تبلت ها حاوی چه ویژگی های فرهنگی اند؟ کارخانه های سرگرمی سازی غرب اقتصادی با سوء استفاده از خوی بازیگوشی کودکانۀ انسان شرقی از طریق این بازی ها روی رفتار کاربران که عمدتاً کودکان، نوجوانان و جوانان هستند تأثیر می گذارند. رفتارهای فرهنگی دنیای غرب آرام آرام در ذهن و روح کاربران می نشیند و پس از مدتی در رفتار بیرونی اعم از لباس پوشیدن، آرایش مو و چهره، ارتباطات کلامی و روابط اجتماعی خود را نشان می دهد. پس از چندی در تفکر، اعتقادات، باورها و نگاه فلسفی آنها خود نمائی می کند. رویاروئی نظام آموزشی و تربیتی با این پدیده از سر انفعال بوده و هرچه در خانواده ها، مدارس و مراکز آموزشی و تربیتی رشته می شود این دستگاه کوچک بظاهر بی ضرر پنبه می کند. قدرت های شیطانی جهانخوار با این بازی ها دارند برای ملت ها نسلی را تربیت می کنند که در پنجاه سال آینده برای کشور گشائی نیازی به جنگ افزارهای پیچیده و قدرت های اتمی نخواهند داشت.

فرار مغزها از کشورها به سوی غرب در یکصد سال اخیر نمونۀ واضحی از واقعیت انتقال فرهنگ به همراه علم و فنّاوری است. کار دانشگاه های ما تربیت عالم است و چون در کنار آن فرهنگ را رها کرده ایم عالِم ما مجذوب فرهنگ بیگانه شده و آمالش را در آنجا جستجو می کند[1] . اینک ما در زمینی بازی می کنیم که تئوری های جهانی سازی با هدف حاکمیت لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بر جهان، قواعد و قوانین آن را طراحی کرده اند و لاجرم ما نیز با پذیرش این قواعد و ورود به این بازی حریف از پیش بازندۀ آن محسوب خواهیم شد.

چه باید کرد؟ دین اسلام و مذهب تشیع چگونه می تواند با هم آوائی فرهنگ و هنر و سنت های حسنۀ ایرانی و دیگر ملل راه و الگوی فلاح و رستگاری را به جامعۀ ایرانی، جوامع اسلامی و سایر جوامع نشان دهد؟

راهبرد فلاح و رستگاری از شاهراه نظام دینی می گذرد و فرهنگ دینی یعنی همۀ دین. سیاست و اقتصاد در نظام دینی صرفاً با فرهنگ دینی تحقق پیدا می کند. پذیرش عقلانی بودن فرهنگ دینی و ایمان به اصول دین پشتوانۀ تحقق آرمان بزرگ پیامبران الهی است. انقلاب اسلامی ایران اگر بدنبال تحقق خواست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمۀ هدی علیهم السلام نباشد ماهیت اسلامی نخواهد داشت. اگر برای حفظ و اشاعۀ هویت دینی و اسلامی که در فرهنگ تجلی پیدا می کند، تلاش نکنیم لاجرم در قواعد بازی جهانی سازی لیبرالیسم قرار گرفته و سرنوشتمان در مسیر خواست آنها رقم خواهد خورد. برای رسیدن به این آرمان انقلاب ما به نظام سازی نیاز دارد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع دست جهانخواران بر حاکمیت سیاسی کشور در مسیر تحقق کامل ساختار نظام سیاسی اسلامی قرار گرفتیم[2]. اما برای ایجاد ساختار اقتصاد اسلامی و فرهنگ اسلامی راه درازی در پیش داریم. در اقتصاد به راهبرد اقتصاد مقاومتی دلبسته ایم و امید داریم با اتکای به آن وابستگی ها را بگسلیم و با رونق تولید و اشتغال به سوی خود کفائی حرکت کرده و به تحقق عدالت اقتصادی دست پیدا کنیم. می توان ادعا کرد اگر در امر فرهنگ نتوانیم به آرمان های اسلامی دست پیدا کنیم دست آوردهای سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی را هم از دست خواهیم داد.[3]

تاریخ گواه است و باید از آن درس گرفت. استحکام سیاسی، قدرت نظامی و امنیت در کشورهائی از جهان موجب شده تا بر مقدرات جهانی از نان و آب بشر گرفته تا آب و هوای کره ی زمین حاکم شوند و برای توسعۀ قدرت خود به کرات منظومۀ شمسی چشم دوخته اند. اما همین ها برای حفظ و توسعۀ قدرتشان به فرهنگ پناه آورده اند. حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و توسعۀ آنها بدون توسعۀ فرهنگ دینی ممکن نیست.

شاید در چهل سال گذشته زیاد شنیده و خوانده باشیم که راه حل نجات انسان در عمل به دین و قرآن و احکام شریعت و امثال آن است. اما دست کم برای نسل انقلاب تا نسل امروز تحقق کامل این امر هنوز در حد آرزو باقی مانده است. بدون شک برای رسیدن به مقصود موانع و آفات زیادی داشته ایم. این نه از سر ناتوانی اسلام که از سر مسلمانی ما بوده است. به هر رو برخی راهکارهای لازم برای حل معضلات فرهنگی و هموارکردن راه تعالی و رستگاری جامعۀ انقلابی عبارتند از :

  • شناخت وضعیت موجود فرهنگی و معضلات آن با وارسی دقیق ابعاد آن .
  • پالایش فضای مسموم فرهنگی در رسانه ها، فضای مجازی، مراکز آموزشی و تربیتی در تمام سطوح رسمی و غیر رسمی و دستگاه های مسئول فرهنگ،
  • مقابلۀ جدی با تئوری باز تولید فرهنگ وابستگی و غربزدگی تحت عنوان پیوستن به فرهنگ جهانی
  • بالاتر بردن سطح خود باوری، اعتماد بنفس و احساس عزتمندیِ آحاد مردم نسبت به توانائی های علمی، صنعتی، نظامی، ورزشی و فرهنگی .
  • ترسیم راهبرد تربیتی برای ساختن نسلی مؤمن، شجاع، عالم، خلاق، خود باور و پاک .
  • اولویت دادن به تزکیه و تربیت دینی و همیّت های ملی در مراکز آموزشی قبل از آموزش های علمی.
  • تهیه و اجرای طرح های علمی و فرهنگی منطبق با نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سبک زندگی ایرانی اسلامی.
  • اصلاح رویکرد دانشگاه ها به سمت پژوهش و رفع نیازهای صنعتی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی
  • اصلاح ساختارهای تربیتی و آموزشی و تبدیل آنها از رویکرد مدرک محور به کارآ محور.
  • برقراری ارتباط نظام یافته بخش های آموزشی، پژوهشی و تربیتی با کاربری های مورد نیاز صنعت، اقتصاد، امنیت و فرهنگ.
  • بازکردن میدان تلاش برای عناصر مؤمن و متعهد به آرمان های انقلاب اسلامی نظیر عالمان، مبلغان، مربیان، پژوهشگران، هنرمندان متدین در بخش های مختلف علمی، فرهنگی، هنری، آموزشی و رسانه ای و حمایت از آنها.
  • فرا رسمی کردن رویکردهای فرهنگی از طریق مردمی کردن این امور. نظیر آنچه در ایام محرم و اربعین حسینی علیه السلام نمود پیدا می کند.
  • توسعۀ فرهنگ دینی نظیر تبیین ارزش علم، کار، گذشت، ایثار، راستی، خطا پوشی و اخلاق حسنه از طریق؛ جایگزینی روش های پیامبرگونه با شیوه های دستوری و بخشنامه ای. یعنی قرار دادن عقل و دل مخاطبان به عنوان نقطه عزیمت اصلاح و تربیت و آموزش برای سیر الی الله تا فلاح و رستگاری.

به این سیاهه می توان محورهای بسیاری افزود. آنچه مهم است احساس مسئولیت، درک شرایط و عزم راسخ برای اصلاح امور است.

والسلام

حبیب الله بهمنی 28/7/96

[1] رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخبگان / چهارشنبه 26/7/96 : خطرناک تر و تلخ تر از ترور فیزیکی که در سال های گذشته انجام شد و تعدادی از دانشمندان ما شهید شدند، اسیر فکری و فرهنگی شدنِ دانشمندان است، بنابراین نخبگان باید با تقوا از خود مراقبت کنند.

[2]همان : وابستگی سیاسی به برکت انقلاب از بین رفت؛ [امّا رهایی از] وابستگی‌های دیگر دشوار و سخت است؛ تلاش می خواهد. این حرفی نیست که من امروز بزنم، من زمان ریاست جمهوری در خطبه‌ی نمازجمعه این حرف را زدم، که وابستگی سیاسی‌ ما از بین رفت، الحمدلله نجات پیدا کردیم امّا وابسته‌ایم؛ ازلحاظ اقتصادی وابسته‌ایم، از لحاظ فرهنگی وابسته‌ایم؛ باید فکر کنیم روی این زمینه. وابستگی بیچارگی می‌آورد.

[3] «بی‌شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد.» (صحیفه، ج. 15، ص. 160)؛ و «فرهنگ اساس ملت است، اساس ملیت یک ملت است. اساس استقلال یک ملت است.» (صحیفه، ج. 6، ص. 40)؛ و «فرهنگ، مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های یک ملت است.» (صحیفه، ج. 1، ص. 273)؛ و «رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است.» (صحیفه، ج.10، ص.55)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.