اقتصاد ایران در سال 1400
اقتصاد ایران در ۱۴۰۰: احتمالات، واقعیت ها
در این یادداشت نویسنده برای اصلاح امور اقتصادی کشورمان در سال 1400 با برشمردن احتمالات، مفروضات، پیشنهاداتی مبتنی بر واقعیت ها ارائه می دهد.
3 مارس 2021 14:39
اقتصاد ایران ۱۴۰۰ احتمالات واقعیتها
مقدمه
خبرهای اُمیدبخش در خصوص درمان بیماری کرونا و تولید واکسن و برخی نشانههای امیدوار کننده در عرصه اقتصاد، زمینه ساز انتظار گشایش های اقتصادی با تکیه بر توان داخلی و بهره گیری از فرصت ها و ظرفیت های داخلی و خارجی در کشورمان گردیده است.
در این نوشتار ضمن اشاره به احتمالات و مفروضات مطرح پیرامون شرایط اقتصادی کشور در سال ۱۴۰۰پیشنهاداتی مبتنی بر واقعیات در این زمینه ارائه خواهد گردید.
احتمالات
ابهامات موجود در تحقق وعده های دولت بایدن در خصوص لغو تحریم ها، امکان فروش نفت و میزان و قیمت آن و نحوه جایگزینی درآمد نفتی در بودجه در صورت تداوم تحریم ها، احتمال تداوم مشکلات اقتصادی ناشی از پدیده جهانی کرونا تا سال آینده و همچنین مشخص نبودن سیاست ها و برنامه های دولت آتی آینده در عرصه سیاست های داخلی و خارجی از جمله مواردی است که احتمالات و سناریوهای مختلفی را در خصوص آینده بازارهای کشورمان مطرح می سازد که برخی بدبینانه ( که صعودی شدن قیمتها و تورم را پیشبینی میکند) و برخی حاکی از فضای خوش بینی محتاطانه است.
روند توسعه تولید واکسن کرونا و تاثیر مثبت آن بر اقتصاد کشورهای جهان در کنار سایر نشانههای امیدوار کننده، انتظار گشایش های اقتصادی با تکیه بر توان داخلی و بهره گیری از فرصت ها و ظرفیت ها داخلی و خارجی در سال ۱۴۰۰ را برای کشورمان رقم می زند.
اگر چه پیشبینی در علم اقتصاد، بر اساس قواعد، اصول و روشمند و در حوزه قیمت، تولید و…؛ با پارامترهایی خاص صورت می پذیرد، اما در پیشبینی شرایط اقتصاد کشورمان؛ فرض ها، احتمالات و واقعیت هایی وجود دارد که به شرح زیر به آن خواهیم پرداخت.
اقتصاد ایران ۱۴۰۰ احتمالات واقعیتها
مفروضات
۱- بازگشت بایدن به برجام و کاهش تحریم ها، آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران و تکرار رشد بالای پس از برجام
۲- بازگشت صادرات نفت کشورمان به حالت گذشته (در نتیجه اجرایی شدن سیاست های بایدن در قبال ایران) و افزایش تقاضای نفت و رشد اقتصادی قابل توجه ناشی از رشد صادرات نفتی
۳- احتمال گشایش هایی در عرصه اقتصاد جهانی و همچنین اقتصاد کشورمان، و تحقق رشد مناسب بخش غیرنفتی کشور در نتیجه آغاز واکسیناسیون و کاهش سطح ابتلا به کووید-19
اقتصاد ایران ۱۴۰۰ احتمالات واقعیتها
واقعیت ها
در مقابل احتمالات و مفروضات فوق در سال ۱۴۰۰، واقعیت هایی زیر در خصوص ارزیابی اوضاع اقتصادی کشورمان را باید مورد توجه قرار داد.
۱- واقعیت این است که تغییر دولت در آمریکا به معنی برداشته شدن تحریم ها (با توجه به وجود ابهام در بازگشت بایدن به برجام و شرط و شروط ها ) و گشایش اقتصادی نبوده و اصولا هیچ دلیل منطقی و واضحی وجود ندارد که ریاست جمهوری بایدن روند نامناسب اقتصاد کشور(کاهش ارزش پول ملی، تورم بالا، کسری بودجه و…) را معکوس و این چشم انداز را تغییر دهد.
نگاه واقع بینانه به وضعیت بازارها در سال پیش رو بیانگر این مطلب است که ترمیم زیر ساختهای اقتصادی و مثبت شدن رشد اقتصاد و کنترل تورم و بازگشت اقتصاد به شرایط عادی زمان بر بوده و نمی توان انتظار داشت که بازارها در سال ۱۴۰۰ با سقوط ناگهانی قیمت مواجه شوند.
برای مثال سقوط جهانی قیمت طلا پس از گسترش واکسیناسیون کرونا، احتمالی دور از ذهن است. بنابراین روند قیمت طلای جهانی بر همین منوال و با نوسان کمتر خواهد بود و بازار داخلی کشورمان از این روند متاثر خواهد بود.
در خصوص ارزیابی بازار سرمایه در سال آینده نیز بایست احتمال سقوط یکباره شاخص و از دست رفتن سرمایه بسیاری از سهامداران و پایان انتظار آنها برای احیای سرمایه خود و خروج از این بازار را مورد توجه قرار داد. چرا که جلب دوباره اعتماد به بازار سرمایه و ورود نقدینگی بسیار دشوار و احتمال رشد تند و قابل توجه در این بازار بسیار کم است.
۲- احتمال لغو تحریم های صنعت نفت ایران و ورود معنا دار ایران به بازار جهانی نفت نیز علاوه بر زمان بر بودن آن(زیرا مشتریان سنتی نفت ایران قبلاً به سمت سایر تأمین کنندگان رفته و قراردادها غالباً ماهیت طولانی مدت دارد)، با کاهش قیمت و تقاضای نفت (در نتیجه شیوع کرونا)، رشد قیمت انرژی های تجدید پذیر در ترکیب انرژی جهانی صورت نخواهد گرفت. واقعیت این است که (صرف نظر از اینکه چه دولتی در آمریکا بر سر کار است) چاره و راهکار حل مشکلات اقتصادی کشورمان را باید در داخل جستجو کرد.
۳- اگرچه آغاز واکسیناسیون موجب اُمید به کاهش سطح ابتلا به کووید-19 خواهد بود، اما هزینه های اقتصادی مرتبط با همه گیری از نظر بیماری ها و مشاغل از دست رفته بسیار زیاد و آثار مخرب آن (با توجه به ابهام موجود در امکان مهار سریع و کامل کرونا) احتمالاً برای مدت زمان طولانی بر اقتصاد کشور سنگینی خواهد کرد.
۴- واقعیت انکار ناپذیر این است که مشکلات ساختاری، فساد و سیاست های اقتصادی بعضا نابجا، طی دهه های گذشته، نقش مهمی(نسبت به تحریم ها و سقوط صادرات نفت) در پدید آوردن شرایط نا به سامان کنونی اقتصاد کشور داشته است.
بوروکراسی ناکارآمد و فلج کننده، فضای دشوار کسب و کار و تجارت، تنها چند نمونه از این موارد است که تغییرات ریاست جمهوری آمریکا هرگز این واقعیت را تغییر نخواهد داد. بلکه واقعیت این است؛ بدون اصلاحات عمده و جامع در برخی ساختارها و سیاست های اقتصادی (صرف نظر از وجود یا عدم وجود تحریم ها) اقتصاد ایران همچنان متحمل آسیب خواهد بود.
اگر چه رفتن ترامپ و آمدن بایدن اثرات روانی لحظه ای داشته، اما امید داشتن به حل همه مشکلات اقتصاد کشور به خاطر حضور دولت بایدن در کاخ سفید، امیدی واهی و غیر منطبق با واقعیات سیاسی و اقتصادی کشورمان بوده و سرابی بیش نیست.
در بهترین حالت، محتمل است تحریم های اقتصادی یا مالی اضافی توسط بایدن علیه ایران اعمال نگردد. واقعیت غیر قابل انکار این است، کلید اصلی حل بیشتر مشکلات اقتصادی در داخل و متکی بر توانمندیها و فرصت های داخلی و خارجی کشور است.
۵- روندهای مثبت شکل گرفته در سال جاری در بخش های صنعت، نفت و معدن نوید بخش رشد اقتصادی مثبت در سال ۱۴۰۰ است. (گزارش اخیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول درخصوص اقتصاد ایران در سال آتی نیز موید این مطلب است.)
۶- مقاومت کشورمان و تحمل دورهای از فشارهای فزآینده اقتصادی از قبیل تحریم ها، تورم، تاثیر پذیری از کرونا و…، تاب آوری لازم برای اقتصاد کشور، در مواجهه با شرایط جدید را در حدی فراهم نموده که تحرکات احتمالی جدید تحریمی نیز دیگر تاثیری بر اقتصاد کشورمان نخواهد داشت. لذا می توان گفت اقتصاد ایران دورهای از رشد را پیش رو دارد و باید با استفاده بهینه از سرمایه های انسانی و منابع طبیعی و فرصتهای پیش روی برای رشد اقتصادی کشور، منتظر بهبود اقتصادی و تحولات تازهای در این خصوص باشیم.
۷- واقعیت اُمید بخش دیگر این است که اقتصاد کشور در شرایطی سال ۱۴۰۰ را شروع خواهد کرد که ماهیت چالشهای اقتصاد و ابعاد و اهمیت آنها مورد اجماع کارشناسان و رسانهها و مسئولین و سیاست گذاران اقتصادی کشور قرار گرفته و علاوه بر این، ضرورت استفاده از فرصت ها و توانمندی های داخلی (با توجه به تجربه دوران تحریم ها و همچنین همه گیری کرونا و نقش توانمندی های داخلی در تقویت تاب آوری کشور در مقابل این بحران ها) و آغاز اصلاحات ساختاری و نهادی نیز مورد اجماع سیاست گذاران و کارشناسان قرار گرفته است، که خود نکته ای بسیار مثبت و امیدوار کننده در خصوص بهبود شرایط و آغاز دوره رشد و شکوفایی اقتصاد در ۱۴۰۰ است.
۸- بلاتکلیفی و انتظار در محیط اقتصاد کلان نسبت به تغییرات محیط بین المللی واقعیتی است که می تواند ضمن تخریب روندهای مثبت، اقتصاد را با کمبود تقاضای موثر مواجه نماید. علاوه بر این، چشماندازهای متفاوت از کابینه دولت جدید در سال آینده، این بلاتکلیفی و سردر گمی در بازارهای مالی کشور را دشوار و موجب افزایش چند وجهی شدن معادلات پیش روی گردد.
اقتصاد ایران ۱۴۰۰ احتمالات واقعیتها
پیشنهادات
۱- مهم ترین اولویت باید افزایش پیش بینی پذیری و ثبات در اقتصاد کشور باشد و هرگونه سیاستگذاری بایستی در این راستا و منطبق با واقعیات موجود صورت پذیرد.
۲– اولویت اصلی در انتخابات سال ۱۴۰۰ مشارکت مردم و رفع نیازها و مشکلات اقتصادی از قبیل تورم، اشتغال و درآمد بوده و لذا لازم است کاندیداها برنامه های شفاف و تامین کننده مطالبات مردم در عرصه اقتصاد کشور را مورد توجه قرار دهند.
۳- فعالیتهای متحدانه در عرصه اقتصاد کشور ( سیاست گذاری، مدیریتی، اجرایی ) و گام های عملی بلند در جهت تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی و تقویت روند خنثی سازی تحریم ها و بهره مندی از فرصتهای تازه برای دستیابی به رشد و ارتقا جایگاه سیاسی و اقتصادی کشور ضرورت هایی است که تصمیم سازان عرصه اقتصاد کشور باید سخت به آن توجه کنند.
در این راستا همه بخش های علمی و اجرایی و مدیریتی و سیاستگذاری کشور در عرصه اقتصاد بایستی به سوی همگرایی و اتحاد ملی برای رهایی کشور از معضلات و مشکلات تحمیلی و رسیدن به رشد و توسعه، گام بردارند.
۴- پیش بینی تکانه های احتمالي خارجي و برنامه ریزی برای مقابله با آنها و اجتناب از اتخاذ تصمیمات شتاب زده که ممکن است عواقب نامطلوبی را به دنبال داشته باشد همواره امری ضروری است.
۵- بهبود فضا و شرایط کسب و کار و کاهش ریسک و جلب اعتماد سرمایه گذاران داخلی و خارجی؛
۶- تغییر روابط بین دولت و بخش خصوصی جهت مواجهه قوی تر با بحران ها و خصوصی کردن و مردمی کردن اقتصاد به معنای آنکه بخش خصوصی واقعی رشد و مسیر بلند مدت اقتصاد را تعیین کند، (مهمترین مسئله اقتصاد کشور ایران است که باید اجازه داده شود خصوصیسازی و مردمیسازی اقتصاد به معنای واقعی کلمه تحقق یابد)
۷- با درسآموزی از تجربیات چهار دهه مبارزه و مقاومت اقتصادی در مقابل جنگ اقتصادی آمریکا، و با شناخت واقعیات سیاسی و دیپلماتیک جهان امروز، و حمایت فعال و سازنده صاحب نظران و دلسوزان واقعی کشور و بهره گیری از ایده ها و برنامههای سازنده، آینده ای روشن در عرصه اقتصاد کشور را رقم زده و افزایش قدرت مقاومت اقتصادی کشورمان و حرکت سریع در جهت جهت تحقق مطالبات اقتصادی و معیشتی هموطنان را نقطه آغازی برای پیشرفت و شکوفایی اقتصاد کشور قرار دهیم.
۸- تحریمها به تنهایی علت مشکلات اقتصاد کشور نبوده و تنها با استفاده بهینه از حجم عظیم فرصت ها و پتانسیلهای درونی و برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت، امکان دستیابی به توسعه پایدار در کشور فراهم خواهد شد.
۹- لازمه سامان دادن به اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم، تداوم اصلاحات اساسی در حوزههایی چون نظام بانکی، بودجهای و متنوع سازی در اقتصاد است.
۱۰- خلق یک گشایش اقتصادی، لازمه اش تحقق مدیریت علمی و منطقی منابع و پرهیز از سیاست بازی و سیاست زدگی در عرصه اقتصاد کشور و تعیین ماموریت تیمهای مختلف اقتصادی، سیاسی و دیپلماسی و اجتناب از نگاه جزیرهای به مشکلات اقتصادی است.
اقتصاد ایران ۱۴۰۰ احتمالات واقعیتها
جمع بندی
شناخت مشترک و حصول اجماع بین سیاست گذاران و مسئولین و فعالان امور اقتصادی کشور پیرامون ماهیت چالش های عرصه اقتصاد و راهکارهای موثر جهت این مشکلات، نقش بسیار مهمی در ایجاد همکاری و پشتیبانی منسجم بخش های مختلف اقتصادی و رقم زدن روزهای تازه و امیدوار کننده در عرصه اقتصاد کشور در سال ۱۴۰۰ خواهد داشت.
در مقطع کنونی که پیشرفت اقتصادی ایران، ویژه و فراتر از نُرمهای متعارف جهانی (به اذعان نهادهای جهانی) بوده و اتکا به توانمندی ها و فرصت های تجاری و اقتصادی داخلی به نحو شگفت انگیزی ناتوانی تحریم ها و محدودیت های بین المللی در بحران آفرینی (اگر چه مشکل افرین بوده) برای کشورمان را به نمایش گذاشته است، لازم است تصمیم سازان اقتصادی دستاوردهای پژوهشی چهار دهۀ گذشته را مورد توجه و مداقه قرار داده و زمینۀ اتحادی واقعی، پایدار و صمیمانه را برای نوسازی و بهبود اقتصاد کشور بنا بر نیازهای دنیای امروز فراهم آورند.
احساس مسئولیت و عزم ملی گامی موثر در جهت گشایش افقهای روشن اقتصادی و زنده کردن اعتماد و اطمینان در عرصه اقتصاد کشور و زمینه ساز، پیشبرد اهداف اقتصادی در سال ۱۴۰۰ خواهد بود.
اقتصاد ایران ۱۴۰۰ احتمالات واقعیتها
دکتر امیرحسین طاهری
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی
اسفند 1399