برگزیت انگلیس اتحادیه اروپا
تاریخچه عضویت انگلیس دراتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا نخستین بار در سال ۱۹۵۲ تحت عنوان «سازمان ذغالسنگ و فولاد اروپا» آغاز به کار کرد که در سال ۱۹۶۷ به اتحادیه اقتصادی اروپا تغییر نام داد و در نهایت پس از پایان جنگ سرد( فروپاشی دیوار برلین و شوروی) در سال ۱۹۹۳ اتحادیه اروپای کنونی شکل گرفت. انگلستان در ابتدا تمايلي برای عضويت در اتحاديه اروپا نداشت و سعي داشت در مقابل تحقق جامعه اقتصادي اروپا ايستادگي كند و به اين منظور منطقه تجارت آزاد اروپا را با همکاری كشورهاي اسكانديناوي، اطريش و پرتغال تشكيل داد. اما وقتی مشاهده كرد كه به رغم تلاشهايش جامعه اقتصادي اروپا در حال گسترش است همچنین وزن کشی خود در جریان بحران سوئز و افول قدرت امپراطوری خود، تقاضاي ورود به جامعه اقتصادي اروپا را به اين جامعه داد. این درخواست با مخالفتهای جدی فرانسه و شخص شارل دوگل روبه رو شد. دوگل معتقد بود گرایشهای انگلیس عمدتاً فرا آتلانتیکی و کمتر اروپایی است و فرهنگ آن نیز بیشتر آنگلوساکسونی است. همچنین دوگل بر این نظر بود انگلستان همواره سعي داشته نقش اسب تروآ را ايفا كند؛ به اين معنا كه بعد از داخل شدن، اتحاديه اروپا را تخريب میکند و مانع قدرت گرفتن آن میشود؛ اما در نهایت انگلستان بعد از برکناری دوگل، در سال ۱۹۷۳ به اتحادیه اقتصادی اروپا پیوست و در دهه ۹۰ میلادی به عنوان عضوی از اتحادیه اروپا شناخته شد.
برگزیت انگلیس اتحادیه اروپا
عضوخاص اتحادیه
انگلستان در بیش از چهار دهه ای که عضو اتحادیه اروپا بوده تلاش کرده تا به عنوان عضو خاص اتحادیه اروپا ضمن بهره مندی از مزایای این الحاق از برخی شرایط و مقررات محدود کننده مستثنی شود. مثلاً آنها هرگز به منطقه شینگن و حذف گذرنامه بین کشورهای اتحادیه و واحد پول اروپا یعنی یورو ملحق نشدند. همچنین بریتانیا با توجه به پیشینه سیاسی تاریخی خود به هیچوجه علاقهمند نبود تصمیمگیری در مورد دیگر سیاستهای کلان خود مثلاً در حوزه دفاعی، امنیت، سیاست خارجی و امور اجتماعی را به یک سازمان فرا ملّی و اروپایی واگذار کند. به همین دلیل برخی معتقدند انگلستان به عنوان عضو ناهماهنگ و یک مانع در همگرایی بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا عمل میکرد. بر این اساس همواره در سیاست انگلیس افراد و احزابی حضور داشتند که از ادغام این کشور با دیگر کشورهای اروپایی رضایت نداشتند. شمار افراد این گروه در سالهای اخیر و به خصوص در پی بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ و ناتوانی اتحادیه در حل مشکلات افزایش یافت. کم تحرکی درمقابله با بحرانها یکی از دلایل ناامیدی مردم بریتانیا و رأی آنها به خروج از اتحادیه اروپا بوده است.
مسئله دیگر، تغییر قوانین مهاجرت بود. قوانین اتحادیه، کشورهای عضو را ملزم میکند تا شمار نامحدودی از مهاجران دیگر کشورها را بپذیرند. این در حالی است که بریتانیاییها حضور مهاجران در کشور خود را باعث سلب امکانات از شهروندان بریتانیا ارزیابی میکردند. در این بین نه تنها پناهندگان آسيايي و آفريقايي بلكه پناهندگان اروپاي شرقي هم براي رفاه بيشتر تمايل به مهاجرت به اروپاي غربي و انگلستان را داشتند.
همچنین گفته میشود هزینه عضویت انگلیس در اتحادیه اروپا سالیانه ۱۷ میلیارد دلار بوده و طرفداران خروج معتقد بودند آیا لازم و ضروری است با این هزینه هنگفت، بخشی از استقلال و حاکمیت انگلیس نیز واگذار شود تا سیاستهای خود را با کشورهای کوچک و ضعیف هماهنگ کنیم و آیا چنین کاری اصولاً درشان بریتانیای کبیر است که یک روزی آفتاب در قلمرو سرزمینی اش غروب نمی کرده؟
برگزیت انگلیس اتحادیه اروپا
آغاز برگزیت
طی سال های اخیر بویژه در دوره نخست وزیری کامرون، اختلافات بریتانیا و اتحادیه اروپا رو به ازدیاد نهاده و کامرون به منظور امتیازگیری از این اتحادیه، زمزمه خروج از اتحادیه را آغاز نمود و پس از آن موضوعی که همواره در سخنان مقامهای بریتانیا و اتحادیه اروپا، مطرح می گردید، برگزیت یا همان فرآیند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود. مسئلهای که آینده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و قضایی بریتانیا را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
برگزیت به چه معناست؟
واژه برگزیت، کوتاه شده عبارت انگلیسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا است (Britain exits the EU). در واقع فرآیند برگزیت، خارج شدن بریتانیا شامل (انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلندشمالی) از اتحادیهایست که قواعد تجاری، سیاسی و قضایی کشورهای عضو را رقم میزند. بریتانیا اولین کشور در این اتحادیه است که قصد خروج از آن را دارد، از این رو فرآیند خروجش با پیچیدگیهایی مواجه شده و دارای مولفههای متعددی است.
برگزیت انگلیس اتحادیه اروپا
اولین بار مسئله برگزیت در بریتانیا چه زمانی مطرح شد؟
«دیوید کامرون» نخست وزیر سابق بریتانیا و رهبر پیشین حزب محافظهکار، پیش از انتخابات سراسری سال ۲۰۱۵ به مردم این کشور وعده داد همهپرسی جدایی از اتحادیه اروپا برگزار خواهد کرد. کامرون دلایل متعددی را برای این اقدام مطرح کرد که از آن جمله کنترل بر مرزها ، توقف آمد و شد آسان مهاجران اروپایی به ویژه از کشورهای فقیر اروپایی، بازگشت اختیارات کامل قضایی به دادگاههای بریتانیا، قطع تحمیل قواعد اضافی در زمینه روابط اقتصادی بریتانیا با دیگر کشورها و توقف پرداخت مبلغ هنگفت حق عضویت به اتحادیه اروپا بود که برای لزوم ترک اتحادیه مطرح میشد.
در روز ۲۳ ژوئن سال ۲۰۱۶ میلادی (سوم تیر ۱۳۹۵) این همهپرسی برگزار شد اگر چه اکثر نظرسنجیهای قبل از همهپرسی از رای مردم بریتانیا به ماندن در اتحادیه اروپا حکایت داشتند، اما با شمارش آرای صندوقها بعد از برگزاری همهپرسی، نتیجه به شکل دیگری رقم خورد و مجموعا ۵۱.۹ درصد از رایدهندگان بریتانیایی خواستار خروج شدند و ۴۸.۱ درصد از شرکتکنندگان هم به ماندن رأی دادند. بیش از سی میلیون نفر در این همهپرسی شرکت کرده بودند که به معنای مشارکت ۷۱.۸ درصدی بود.
انگلیس52 درصد – ولز ۵۲ درصد – اسکاتلند۴4 درصد – ایرلندشمالی۳۸ درصد رای به خروج دادند ولی مجموعه رای همه بریتانیا به خروج بود. شمارش آرای این همهپرسی نشان داد: مردم اسکاتلند و ایرلند شمالی به باقیماندن در اتحادیه اروپا رأی دادهاند ولی انگلیسیها و ولزیها به خروج از اتحادیه اروپا رأی دادهاند. شمارش آرا در اسکاتلند نشان داد که ۶۲ درصد اسکاتلندیها خواهان باقیماندن در اتحادیه اروپا بودهاند و ۳۸ درصد خواهان جدایی. در ولز ۴۸٫۳ درصد خواهان باقیماندن در اتحادیه اروپا بودهاند و ۵۱٫۷ درصد خواهان جدایی. در ایرلند شمالی ۵۵٫۷ درصد رأی به باقیماندن داده بودند و ۴۴٫۳ درصد رأی به جدایی و لندن پایتخت بریتانیا بیشترین رای را به ماندن در اتحادیه اروپا دادهاست.
در این رای گیری ۷۵ درصد جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال بریتانیایی رای به باقیماندن در اتحادیه اروپا و ۶۱ درصد افراد بالای ۶۵ سال رأی به خروج بریتانیا از این اتحادیه داده بودند. ۹۵٫۹ درصد جمعیت منطقه جبل طارق نیز به ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا رأی دادند.
با این نتیجه، دیوید کامرون برغم زمزمه تهدید خروج از اتحادیه در دوره اول نخست وزیری در مقطع انتخابات عضو کمپین «ماندن در اتحادیه اروپا» بود، از سمت خود کنارهگیری کرد و حزب حاکم محافظهکار با برگزاری انتخابات درونحزبی «ترزا می» وزیر کشور وقت را به عنوان رهبرحزب حاکم و در نتیجه نخست وزیر بریتانیا برگزید.
برگزیت انگلیس اتحادیه اروپا
دلایل برگزیت
- اقتصادی: اصولا” انگلیسی ها تمایل ندارند از کسی دستور بگیرند و سابقه تاریخی شان نشان می دهد آنها بوده اند که دائم به دیگران دستور می دادند.(خورشید درامپراطوری بریتانیا غروب نمی کند) حالا بعد از گذشت بیش از 40 سال از عضویت در اتحادیه اروپا، مردم این کشور و سیاستمداران و اقتصاددان هایش به این نتیجه رسیده اند که عضویت در این اتحادیه بیش از سود، برایشان ضرر اقتصادی دارد. بعنوان نمونه، انگلستان سالانه 4.17 میلیارد یورو حق عضویت به اتحادیه اروپا می پردازد و این پول بیشتر توی جیب کشورهایی میرود که اقتصاد بدی دارند؛ مثل یونان که موجبات عصبانیت انگلیسی ها را فراهم نموده است.
- قوانین: یکی دیگر از مواردی که باعث اختلاف شده، قوانین کشاورزی و ماهیگیری است. در حال حاضر این اتحادیه اروپاست که رویکرد کلی را برای کشاورزی ترسیم می کند و کشورها باید طبق آن عمل کنند و ین درحالی است که هر کدام از اعضای اتحادیه می توانند به ماهیگیری در آب های تحت کنترل انگلستان بپردازند و این اصلا به مذاق انگلیسی ها خوش نمی آید. نکته دیگر کاهش سهم اتحادیه اروپا در تولید ناخالص کل دنیاست. زمانی که انگلستان در اوایل دهه 70 میلادی به این اتحادیه پیوست، قرار بود که EU، 36 درصد GDP کل دنیا را داشته باشد اما حالا پیش بینی می شود که این سهم در سال 2020 به 15 درصد سقوط خواهد کرد که ناکارآمدی این سیستم را می رساند.
نتایج تحقیقات موسسه «تینک تنک» نشان داده که در بدترین حالت، انگلستان تا سال 2030، 2.2 درصد از تولید ناخالص ملی خود را از دست خواهد داد اما اگر بتوانند در همین مدت با کشورهای دیگر روابط تجاری آزادی داشته باشند، این شاخص 1.6 درصد رشد خواهد کرد.
اما از طرف دیگر، انگلستان بار دیگر کنترلش را برای آب های کشور و قلمرو ماهیگیری اش را در دست می گیرد، می تواند ساعت کار هر نفر در روز را به دلخواه خود تغییر دهد، خودش را از قوانین دست و پاگیر اتحادیه برای استفاده از انرژی های تجدیدپذیر رها کند و یک بازار اقتصادی آزادتر ایجاد کند. این می تواند لندن را شبیه به سنگاپور کند. بازاری آزاد برای همه سرمایه گذاران خارجی.
برگزیت انگلیس اتحادیه اروپا
- بازرگانی: یکی از بزرگ ترین مزایای عضویت در اتحادیه اروپا، آزادی تجارت بین اعضاست که باعث می شود صادرات و واردات با کمترین هزینه انجام شود و این در مورد انگلستان هم صدق می کند اما برخی اقتصاددانان بر این باورند که ترک این اتحادیه می تواند باعث پس انداز برخی هزینه های جانبی مثل همان حق عضویت سالانه شود.
- اشتغال: آزادی سفر میان کشورها باعث شده بود هم برای کارگران انگلیسی فرصت های شغلی دیگری ایجاد شود هم کارفرمایان انگلیسی بتوانند گزینه های زیادی برای استخدام داشته باشند اما اگر این جدایی صورت بپذیرد و انگلیس، کنترل مرزهایش را در دست بگیرد، آن وقت این جا به جایی کارگردان سخت تر خواهد شد. موقعیت های شغلی برای خود انگلیسی ها در کشورشان بیشتر می شود.
- مقررات: خروج از اتحادیه موجب تغییر قوانین کار و سرمایه گذاری می شود و این شاید به خروج برخی کمپانی های بزرگ از انگلستان منجر شود؛ کمپانی هایی مثل خودروسازی های بزرگ که کارگران بسیاری دارند و حالا ترجیح می دهند به کشورهایی با دستمزدهای پایین تر بروند و این خروج سرمایه ها، می تواند باعث ضرر مالی گسترده ای برای انگلستان شود. از طرف دیگر، قوانین کار در اتحادیه اروپا به شهروندان اجازه می دهد برای کار به هر جایی که دلشان می خواهد بروند و این باعث می شود موقعیت های شغلی برای خود انگلیسی ها در کشورشان کمتر شود. هر چند که فرصت هایی را در باقی کشورها پیدا می کنند اما آنها ادعا می کنند حاضر نیستند برای دیگران کار کنند.
- سیاست: به نظر انگلیسی ها اتحادیه اروپا به شکل غیردموکراتیکی اداره می شود. چرا که اعضای این کمیسیون ها انتصابی هستند و این باعث یک انحصار در انتخاب اعضا می شود و روند وضع قوانین هم معمولا به صورت مخفیانه انجام می شود.
- تاثیرگذاری: به احتمال زیاد، انگلستان بخشی از قدرت نظامی و توان دفاعی خود را با خارج شدن از اتحادیه اروپا از دست خواهد داد و این برای آمریکا مهم است چرا که قدرت مهم ترین متحد نظامی سال های اخیرش کاهش پیدا می کند. این جدایی، انگلستان را با خطر از دست دادن قدرت گفت و گو و تعامل با برخی کشورهای عضو رو به رو خواهد کرد اما از سوی دیگر، این کشور آزاد خواهد بود تا فارغ از قوانین دست و پاگیر، با کشورهای غیرعضو در این اتحادیه قراردادهای متعددی را ببندد.
- مهاجرت : انگلیسی ها با ورود مهاجران به اروپا و تغییر ساختار جمعیتی و نژادی آن مخالفند. در حالی که آلمان ها با فشار به اتحادیه آنها را به پذیرش 700 هزار پناهجو وادار کردند و حال جمعیتی بسیار بیشتر از این تعداد یا در اروپا هستند یا در راه رسیدن به آن و این موجب ترس انگلستان شده است.
کاربرد کلمه : بریتانیا جهت إستفاده ( بجای إنگلیس) مربوط به زمان إستعمارگری إنگلیس در آسیا و آفریقا و ….بوده « پیشنهاد بنده ” إين است كه هميشه كلمه إنگليس بكاربرده – عزت و شوكت پوشالى به إين كشور نداده » حتی بخاطرم میباشد ” كه مقام معظم رهبرى هم كاربرد كلمه بريتانيا را منع كرده بودند