نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

ساختار، رویکردها و حوزه های کارآمدی نظام

ساختار، رویکردها و حوزه های کارآمدی نظام

اصولا در بحث ساختاری کارآمدی در دولت ها سه رویکرد وجود دارد. این سه رویکرد عبارت است از 1-  رویکرد ساختار-کارگزار، 2- رویکرد ساختار- برنامه، و 3- رویکرد ساختار – عملکرد. در رویکرد ساختار – کارگزار، کارآمدی ساختاری معمولا بر اساس توانایی کارگزار، شایستگی کارگزار، سیکل های ارتقا و تربیت کارگزار و حرکت کارگزار در مدار منفعت و زمینه های پیاده سازی اصول و قواعد حاکمیت و کسب قدرت را در نزد کارگزار مورد بحث قرار می دهد و تمامی شرایط کارآمدی را بر کارگزار متمرکز می کند. در رویکرد ساختار- برنامه معمولا به توانایی تدوین چشم انداز، راهبردسازی، حرکت به سمت اهداف ملی در قالب اصولی که در یک برنامه کلان حاکم است تکیه می شود و در این رویکرد توان تصمیم سازی و اجرا در ساختارهای حاکمیتی مبتنی بر مدل ها، الگوها و دکترین حاکم بر مکتب سیاسی حکومت توجه می شود.

در رویکرد ساختار- عملکرد، که در یک ترکیب خطی ما شاهد شکل گیری شناخت و معرفت سیاسی در مکتب و انعکاس آن در نتایج و محصولات نظام سیاسی مورد توجه قرار می گیرد. در صورتی که ساختارها بتوانند عملکرد و کارکردهای مورد نظر مکتب سیاسی را تبدیل به برنامه کنند بر اساس آن کارگزار انتخاب کنند، بر اساس آن مشارکت و رضایت و اعتماد جلب کنند عملکردها مبنای کسب کارآمدی محسوب می شوند. این عملکردها سپس تبدیل به نهادهایی می شوند که آن نهادها مجددا در عملکردهای نوین خودشان کارآمدی را به همراه می آورند. حال اگر ما بتوانیم بر اساس آن شاخص هایی که در هر کدام از این رویکردها گفتیم حرکت کنیم آن موقع نظام می تواند از میان هرکدام از این رویکردها یا ترکیبی از اینها کارآمدی مدنظر خودش را دنبال کند. مهم این است که در انتخاب هر رویکرد و ترکیب آن بدانیم که چه سطحی از عقلانیت، جذبیت و یا مدیریت ایدئولوژیک باید حاکم باشد.

معمولا نظام هایی که در نگاه به هر یک یا ترکیبی از آنها نگاهی آسیب شناسانه به این پدیده ها دارند در یک فضای کارآمدی سیال و مطلوب بیشتر میل به تغییر، تحول، انعطاف و نگاه های روبه رشد دارند. سازمان های راهبردی، تصمیم های راهبردی، کارکردهای راهبردی، مدیران راهبردی در صورتی که به درستی تعریف و در ساختار حاکمیت و حکومت جا بگیرند یقینا نظام سیاسی در نگاه ساختاری می تواند به تربیت و جایگزینی کارگزار مناسب، تدوین برنامه های موفق و آینده ساز در پیش روی و نیل به عملکردهای قابل اتکا و مورد حمایت و مشارکت مردم قرار می گیرند. لذا در حرکت به سمت این کارآمدی باید توجه داشته باشیم که در کارآمدی چهار حوزه می بایست مبنای توسعه توانمندی و حرکت خلاق و مبتکرانه قرار بگیرد.

ساختار، رویکردها و حوزه های کارآمدی نظام

ساختار، رویکردها و حوزه های کارآمدی نظام

با توجه به نکاتی که گفته شد ما در چشم انداز جمهوری اسلامی ایران سطح کارآمدی ساختاری را فراتر از سطح ملی و در سطح الهام بخشی دیده ایم. یعنی یکی از رویکردهایی که ما می بایست در کارآمدی ساختار سطح توان، سطح هدف گذاری و تبیین روندها را در طراحی دقت کنیم، این است که ما نیازمند انتخاب رویکردی از مکتب سیاسی خود در راستای نیل به اهداف ملی و منافع کشور هستیم که پیشرفتی ماندگار، حکمرانی خوب و الهام بخش را برای جهانیان به ارمغان بیاورد. اگر این موضوعات را در مباحث سلبی و ایجابی یا به تعبیری در مباحثی کاملا آسیب شناسانه در کارآمدی دولت قرار بدهیم به واقع می توانیم سطح کارآمدی دولت را در نیل به اهداف ملی و کسب منافع ملی، منطقه ای و جهانی مورد تحلیل قرار بدهیم و در سطح ایجابی با نگاه به پیشرفت ملی می توانیم تجربیات، چشم اندازها و آینده های خوبی را مدنظر قرار بدهیم.

ما تجربیات بسیار موفقی در دفاع مقدس، در توسعه سطح مقاومت و صدور انقلاب اسلامی و نیز در کنار آن توسعه توانمندی های دفاعی امنیتی که ارزش های ملی و منطقه ای و حتی جهانی ما را توانست مورد تبلیغ قرار بدهد، داشته ایم. ولی در کنار آن ضعف های ساختاری و کارکردی و حتی ضعف های شناختی در برخی از کارکردهای دولت ها داشته ایم که موضوع کارآمدی را به شدت مورد ضربه قرار داد. با کالبدشکافی طرح و لوایحی که در مجلس مطرح می گردد می توان ناکارآمدی، ضعف و بی توجهی به دانش تولید برنامه را شناخت و در کنار آن هم شاهد موفقیت های فراوانی که در مهندسی قدرت، مهندسی امنیت و دفاع از منافع کشور در بسیاری از حوزه ها داشته ایم، تکیه کرد. پس نیازمند یک نگاه آسیب شناسانه و یک نگاه کاملا رو به جلو، مرزشکن نسبت به موضوع کارآمدی ساختاری دولت در کشور داریم.