نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

ظرفیت ها و چالش های جریان تکفیری

مقدمه:

شناخت شاخص ها و ابعاد هویتی گروه های سلفی و تکفیری و همچنین آگاهی از ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه و بالفعل این گروه ها می تواند درک درستی از وضعیت کنونی و ضعف ها و چالش های آنان به ما داده تا بتوان برنامه مناسبی در راستای پیشگیری از رشد و توسعه این دسته از گروه ها وحتی هدایت آنها طرح و ارائه داد. این یادداشت سعی دارد موضوع را در ابعاد هویتی و روانشناختی به اجمال مورد بررسی قرار داده، چالش ها و ضعف های آنان را برشمرد .

مبانی هویتی گروه های تکفیری

سلفی گری بیشتر یک جنبش سلبی است. آنها بحران‌های داخلی جهان اسلام را برآمده از فرقه‌ها و مذاهب می‌بینند. این گروه‌ها به دنبال فروپاشی مبانی هویتی و معرفتی کنونی هستند و البته در کار نظام‌سازی، طرح روشنی ندارند. به واقع تخریب و نیز برداشت اندیشه‌های سلبی از عقاید اسلامی، شاکله اصلی اندیشه آنهاست و این، رمز ادامه حیات چنین گروه‌هایی است. همه گروه‌ها و جریان‌های تکفیری به گونه‌ای زیر تاثیر، نفوذ و حمایت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای همچون عربستان و ایالات متحده آمریکا هستند. و نیز برخی مکانیسم‌ها و زمینه‌های اجتماعی و سیاسی جهان امروز، جریان سلفی را به مرور به سمت رادیکالیسم سوق داده است و در حال پیشرفت و توسعه است. افزایش دامنه رادیکالیسم، با وجود استعداد شیعه ستیزی در این گروه‌ها، اعلام زنگ خطری برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.

روان شناسی گروه های تکفیری

در هر گروهی وجود یک آرمان یا حلقه اتصال بین اعضا ضروری است. وجود آرمان مشترک است که به گروه انسجام می‌دهد، هنجار تعیین می‌کند، معنا می‌بخشد و رفتارهای گروه را توجیه می‌کند. این وضع، هویتی اجتماعی ایجاد می‌کند که میان گروه خودی و دیگری تفکیک می‌شود. زمانی که فرد یا گروه از فعالیت‌های غیرقانونی برای دست‌یابی هدف بهره می‌گیرد، تندروی خوانده می‌شود. حد نهایی تندروی، خشونت‌گرایی است. حال این پرسش مطرح است که چرا افراد به جریان تکفیر می‌پیوندند؟ برای تبیین این گرایش و تمایل، از نظر روان‌شناسی، دو نظریه آن را توضیح می‌دهد:

الف) نظریه نارضایتی:

قدیمی‌ترین نظریه درباره عضویت گرو‌های تندرو برپایه علل روانی ـ اجتماعی است که برخاسته از ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر به فشار روانی می‌شود و همین فشار روانی فرد را به سوی فعالیت‌های افراطی سوق می‌دهد.

ب) نظریه فرآیند چهار مرحله ای:

1ـ گشودگی شناختی: بیشتر مردم عضویت در این چنین گروه‌ها را نمی‌پذیرند، با این حال وجود یک بحران می‌تواند اعتقادات پیشین فرد را سست کرده و او را پذیرای دیدگاه‌های جدید کند. مسائل اقتصادی، (از دست دادن شغل) اجتماعی ـ فرهنگی (احساس ضعف فرهنگی، نژاد پرستی، تحقیر) و سیاسی(سرکوب، شکنجه، تبعیض سیاسی) اصلی‌ترین بحران‌های عمومی هستند.

2ـ ایدئولوژی جویی: فرد در پی راهی است که تا بتواند توجیه و تفسیری برای نارضایتی‌هایش بیابد. هر چه دین و مذهب نقش بیشتری در شکل‌گیری هویت داشته باشد، بیشتر احتمال دارد که فرد فرایند معنا جویی را بیشتر از راه مذهب جویی پاسخ دهد.

3ـ چارچوب خواهی: جستجو برای چارچوبی مقبول برای جای دادن عقاید.

4ـ اجتماعی شدن: درس‌های مذهبی آموخته شده و تجربه‌های فرد می‌تواند جریان تلقین، شکل‌گیری هویت و تغییر ارزش‌ها را آسان کند. در اجتماعی شدن آن چه تاکنون آموخته شده در عمل در صحنه اجتماع نمایش داده شود.

سه مرحله پیشین برای رسیدن به مرحله چهارم ضروری است. اما به رغم تجربه اضطراب (استرس) مشترک در یک جامعه همه به سوی گروه‌های افراطی کشیده نمی‌شوند. در میان پژوهش‌گران شخصیت، درباره کارایی پنج صفت اصلی، مورد اجماع هست. این الگوی پنج عاملی ویژگی‌های شخصیت عبارتند از:

مجموعه شرایط فوق و تلقین‌پذیری بالا، عدم اعتماد به نفس، هوش پایین‌تر از حد طبیعی و بیماری‌های روان‌پزشکی زمینه‌ای (مانند اختلال شخصیتی وابسته، ضد اجتماعی و…) بستر آماده‌ای برای پیوستن به گروه‌های افراطی و تندرو هستند. در کنار این عوامل شخصیتی، شرایط محیطی نابسامان نیز احتمال خطر را افزایش می‌هند

شاخص ها و ظرفیت ها

ضعف‌ها و چالش‌های جریان تکفیری

گروه داعش در راستای حل مسائل و اهداف تعیینی مطابق خصوصیات درونی، بکار گرفته شد و نسبت به محورهایی نیز توفیق بدست آورد، به شکلی که مجموعه پیش‌بینی‌ها را دچار مشکل ساخته و عملکرد قابل توجهی در پیشرفت اهداف، جذب نیرو، گستره و جابجایی منطقه عملیاتی و… به دست آورد. با ظهور و تشدید رفتارهای افراطی، خودسری‌ها، انحراف از مسیر اصلی تعیین شده، نبود استراتژی کارآمد و مؤثر، فقدان بازتولید در اهداف، استراتژی‌ها و هویت گروهی و غلبه رویکرد نامتجانس و غیرمتعارف، انسجام رفتاری و عملکردی گروه را با مشکل مواجه می‌سازد و قدرت کسب حمایت و هماهنگی را از دست می‌دهد و با بحران روبرو می‌شود.

در این شرایط با توجه به همکاری نسبی قدرت های فرا منطقه ای و برخی کشورهای منطقه ، برای مهار و کنترل داعش از یک سو و ائتلاف جبهه مقاومت علیه جریان تکفیری داعش و حمایت همه جانبه از دولت های عراق و سوریه با پیوستن روسیه و ورود نظامی این کشور به صحنه منازعات به این ترتیب هر یک از حامیان یا به نوعی در مخالفت با آنها صف می‌کشند و یا آنها را برای سایر اقدامات خود بهانه و ابزار قرار می‌دهند یا در راستای اهداف بسیار خاص بکار گرفته می‌شوند به نظر می‌رسد جریان سلفی تکفیری برای حفظ موقعیت خود در وضع بحرانی قرار گرفته است، زیرا: