نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

رهبری جهان در پسا کرونا-2

ویروس کرونا و جهان

در قسمت دوم گروه سیاست خارجی موسسه فرهیختگان به مواضع چین و محورهای ضد چینی، واکنش چین و همکاری های بین المللی از جمله اروپا در برخورد با موضوع کرونا و چرایی افول رهبری امریکا در دوران پسا کرونا می پردازد.

ویروس کرونا ، چین و آمریکا سه کلید واژه هستند که بیشترین کاربرد را در مباحث نظری در خصوص تاثیرپذیری نظم و نظام بین‌المللی با محوریت مناسبات چین و امریکا از این بیماری داشته اند.

شیوع بیماری کرونا در رهبری جهان در پسا کرونا به یک چالش جدی مبدل شده و موجب اتخاذ مواضع متناقض و متفاوت توسط بازیگران اصلی همچون امریکا و سازمان بهداشت جهانی و حزب رقیب در امریکا گردید.

در قسمت دوم در مورد مواضع چین و محورهای ضد چینی ، واکنش چین و همکاری های بین المللی از جمله اروپا در برخورد با موضوع کرونا و چرایی افول رهبری امریکا در دوران پسا کرونا پرداخته می شود.

چین

شیوع کرونا از شهر وهان چین اعلام گردید

در منظومه فکری ترامپ؛ چین عامل اصلی وضعیت بد اقتصادی امریکا است[1].

از نظر تیم امنیتی ترامپ، چین بزرگترین چالش امنیتی برای امریکا است. این نکته در اسناد و مواضع رسمی مقامات امریکا به وضوح قابل درک است.

پمپئو معتقد است چین بر خلاف روسیه در اقتصاد غرب ادغام شده است و این تهدید علیه غرب است. مایک پنس بارها چین را به پاسخ قاطع در مقابل اقدامات تحریک آمیز آن تهدید نموده است.

مهمترین محورهای ضد چینی مقامات امریکا به شرح زیر است:

واکنش چین

    سخنگوی واخ چین و نشریات چینی، امریکا را متهم می‌کند که ویروس کرونا توسط هیأت نظامی امریکایی در شهر وهان انتشار یافته است

همکاری بین المللی

در موضوع شیوع بیماری کرونا برخی از کشورها مانند روسیه، چین و ایران به سمت همگرایی بیشتر حرکت می‌کنند

سیاست یکجانبه گرایی و منفعت طلبی محض ترامپ نه تنها مانع هرگونه ایفای نقش امریکا در تشریک مساعی با دیگران برای حل مشکلات بین المللی شده است، بلکه خود به بخشی از مشکلات تبدیل گردیده ‌است.

شیوع ویروس کرونا، این وضعیت را تشدید و بُعد ویژه‌ای به منازعه امریکا و چین افزوده است[4].

در شرایط کنونی، حتی شورای امنیت سازمان بین الملل بدلیل تشدید اختلاف نظر بین دیپلمات‌های دو کشور به بی‌عملی دچار شده است.

ابعاد تاثیرگذاری یکجانبه‌گرایی امریکا در سطح جهانی به طور خلاصه در موارد زیر آمده است:

اروپا

اروپایی ها فارغ از مناسبات با چین و قبل از شیوع کرونا به دلایلی از سیاست ترامپ ناخشنود هستند.

اروپایی ها فارغ از مناسبات با چین و قبل از شیوع کرونا به دلایلی از سیاست ترامپ ناخشنود بودند. میزان نارضایتی پس از شیوع کرونا در سطح اظهارات مقامات و افکار عمومی دلالت بر تعمیق آن دارد.

مهمترین محورهای اختلاف دو طرف به شرح زیر است:

روابط دو سوی آتلانتیک در حال حاضر با تشدید فضای رقابت در سطح بین المللی و به ویژه از سوی ترامپ برای مقابله شیوع کرونا رو به بهبود نیست.

منشاء اصلی اختلاف دو سوی آتلانتیک، از نظر مقامات اروپایی سیاست‌های متکبرانه و خودخواهی ترامپ است.

ممداف مشاور اتحادیه اروپا در مقاله‌ای می‌نویسد: «ترامپ معتقد به رابطه‌ای است که امریکا بیشترین نفع و طرف دیگر بیشترین ضرر را ببرد. نتیجه چنین رویکردی مهمترین اتحاد امریکا از جنگ جهانی دوم، یعنی با اروپا را به سمت فروپاشی می‌برد.»

جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز استفاده ترامپ از تحریم و سلطه مالی امریکا بر بازار بین المللی به عنوان جنگ‌افزار علیه مردم عادی را نشان از عمق واگرایی بین امریکا و اروپا قلمداد می‌کند.

در حالیکه چین همکار اصلی اروپا در رویارویی چالش کرونا است، امریکا از صادرات اقلام بهداشتی و درمانی به اروپا جلوگیری می‌کند.

فضای افکار عمومی اروپا[7] نیز به دلایل فوق نسبت به امریکا به شدت در حال منفی شدن است.

افول رهبری امریکا

جهان پسا کرونا، جهانی خواهد بود که در آن دیگر نظرات آمریکایی ها ارزش کمی خواهد داشت و ارزش نظرات رقبای امریکا بیشتر خواهد شد.

در منظومه فکری ترامپ، توازن قوا در جهان به ضرر امریکا در حال تغییر است.

ترامپ با سیاست و اقدامات یکجانبه‌گرایانه خود بدنبال تغییر توازن قوا در سطح جهان به نفع امریکا است.

ولی سیاست مبنی بر خروج یا تحدید همکاری امریکا در نهادها و رژیم‌های بین المللی در عمل باعث رشد فزآینده بی‌اعتمادی بازیگران دولتی و غیر دولتی به اراده و توانایی‌های امریکا در تامین امنیت آنها شده است.

این روند با توجه به سیاست و کارنامه دولت ترامپ به خصوص در مقابله با ویروس کرونا در سطح ملی و جهانی در حال تقویت شدن است. زیرا، کرونا یک تهدید وجودی و زیست محیطی است.

تک‌روی امریکا در مقابله با کرونا، ناتوان‌سازی سازمان بهداشت جهانی و تشدید تحریم‌ها علیه سایر ملت‌ها و حتی چین در کنار سایر اقدامات ریز و درشت ترامپ، پیام منفی و مخربی را برای ملت‌ها و سایر بازیگران نظام بین‌المللی در پی داشته و خواهد داشت.

در اینجا به فراخور این نوشتار به برخی از مواضع متحدان امریکا به شرح زیر اشاره می‌شود:

جهان پس از کرونا به طرز چشمگیری تغییر خواهد کرد و حتی بدتر از گذشته می شود. شاهد گسترش شکاف در نظام بین الملل هستیم.

این همه گیری ادامه همان رقابت میان قدرت ها است، اما از طریق دیگر، بازیگران کلیدی در حال کنار کشیدن هستند.

بهداشت جهانی باید اصلاح و تکمیل شود. آمریکا قدرتی است که به نظر می رسد در حال تعلل در ایفای نقش رهبری‌اش در سطح جهانی است. این مساله به کنار رفتن آن منجر خواهد شد و اقدام جامع در زمینه چالش‌های بزرگ بشری را دشوار می‌کند.

در نتیجه چین احساس می کند که در جایگاهی قرار دارد که بتواند روزی این کار را انجام دهد.

نگاه نشریات:

چین از اواسط مارس پیام ها و نشانه های دال بر وجود خلاء قدرت مخابره می کند که در آن تاکید می شود که جهان نه تنها با ویروس کرونا، بلکه با شکست های فاجعه بار و مسخره رئیس جمهور امریکا در مواجه با این خلاء دگرگون شده است.

اینک دنیا به ترامپ بر خلاف رؤسای جمهور سابق امریکا حمله نمی کند، بلکه به او می خندند و او را مایه سرگرمی میدانند. هیچ رهبری از سوی امریکا در جهان وجود ندارد.

جهان پسا کرونا جهانی خواهد بود که در آن دیگر نظرات آمریکایی ها ارزش کمی خواهد داشت و ارزش نظرات رقبای امریکا بیشتر خواهد شد.

سایر متحدان امریکا از ژاپن تا اروپا که از دریافت کنندگان کمک های چین در مقابله با کرونا هستند، به باور برخی از تحلیل‌گران اگر به چین اعتمادی نداشته باشند، حداقل در عمل نسبت به این کشور خیلی محتاط خواهند بود. این امر در مواضع آنان نسبت به رویه خصمانه امریکا در قبال چین پیداست.

نتیجه‌گیری

شیوع ویروس کرونا بیشترین تاثیر مخرب بر قدرت اقتصادی و فرهنگی امریکا داشته است. متحدانش در عالم ناباوری به او می‌خندند، یا لقب ابرقدرت بیمار را برایش برمی‌گزیند.

با وجود کاهش توان عملیاتی قدرت نظامی امریکا، این کشور تحت تاثیر کرونا قرار دارد ولی این ویروس آسیب جدی بر آن وارد نساخته است.

اما به جرأت می توان گفت دو پایه اصلی هژمونی و رهبری امریکا در جهان بشدت آسیب‌پذیر شده‌اند.

از طرفی دیگر، جهانیان، حداقل شاهد خیزش چین برای تصاحب هم آوردی امریکا در جهان پساکرونا است. این امر بستگی به پیشی گرفتن اقتصاد چین از امریکا در دوره پساکرونا دارد.

پیشرفت اقتصاد چین مایه نگرانی دولت ترامپ است و از این رو مقامات امریکایی[8]، چین را به بهانه های مختلف مورد عتاب قرار می دهند.

از آنجایی تجربه سیاسی می گوید: جابه‌جایی قدرت و رهبری در نظام‌ بین‌الملل مبتنی بر جنگ بوده است، برخی حتی امکان درگیری نظامی امریکا با چین را برغم هزینه‌های سهمگین آن مطرح می‌نمایند.

شیوع ویروس کرونا بیشترین تاثیر مخرب بر قدرت اقتصادی و فرهنگی امریکا داشته است. متحدانش در عالم ناباوری به او می‌خندند، یا لقب ابرقدرت بیمار را برایش برمی‌گزیند.

برخی از قرائن و شواهد دال بر هماوردی چین با امریکا در نظام پساکرونا، در زیر ارائه شده است:

چین با موفقیت این بحران را پشت‌سرگذاشته و با معرفی یوآن دیجیتالی و برنامه‌ریزی برای پیشی گرفتن از امریکا در میدان اقتصاد جهانی است.

چنانچه روند کنونی خصومت‌آمیز بین دو قدرت جهانی ادامه یابد، جهان حداقل شاهد نظام دوقطبی یا در غیر این صورت، برتری چین بر آمریکا در نهادهای بین المللی جهان پسا کرونا خواهد بود.

 

والسلام

گروه سیاست خارجی

پینوشت

[1] . کرونا باعث شده است تا دستاوردهای اقتصادی ترامپ در سه سال گذشته از بین برود و احیای اقتصاد نیز زمانبر خواهد بود. به طور ی که برخی بر این باورند که 3 درصد رشد اقتصادی امریکا کم شده است و 15 درصد به اقتصاد امریکا آسیب رسیده است. بیش از 36 میلیون در امریکا بیکار شده‌اند. لذا کمک های بیش از دو تریلیونی دولت و کنگره در این رابطه برای تحریک اقتصادی احتمالا کم اثر خواهد بود. موسسه «عاری از گرسنگی» 50 میلیون امریکایی ناتوان از خرید غذا هستند. دفتر بودجه امریکا اعلام کرد کسری بودجه چهار برابر شده است. میزان بدهی فدرال امریکا به معادل یکصد ویک درصد تولید ناخالص داخلی این کشور رسیده است. تولید ناخالص داخلی بیش از 12 درصد کاهش یافته است. میزان بیکاری از 4 درصد به به بالای 14 درصد رسیده است.

[2]. چین در ماه دسامبر 2019 این ویروس را شناسایی کرد و کد ژنتیکی آن را در اختیار دانشمندان امریکایی قرار داد.

[3] . مدیر اطلاعات ملی امریکا: شواهد موجود نشان می‌دهد که ویروس کرونا توسط انسان ساخته نشده یا در اطلاعات ژنتیکی آن تغییری ایجاد نشده است.

[4] . امریکا هفته گذشته چهار فروند بمب افکن در دریای جنوبی چین مستقر کرد. دو فروند از این بمب افکن نیز بر فراز این دریا پرواز نمودند. چین تحرکات امریکا در دریای چین جنوبی را نقض فاحش قوانین بین المللی و یک تجاوز جدی به حاکمیت چین خواند، این عملیات نظامی به امنیت منطقه و صلح و ثبات آن لطمه می‌زند.

پینوشت

[5] . این امر باعث نگرانی صنایع و کمپانی‌های بزرگ امریکایی در زمینه از دست دادن بازارهای صادراتی خود به نفع چین شده است.

[6] . جوزف بورل، در پیام ویدئویی خود به مناسب روز«چندجانبه‌گرایی و دموکراسی برای صلح» در 15 اردیبهشت از یکجانبه‌گرایی برخی از کشورهای جهان انتقاد کرد و خواستار همکاری هم افزایی بین المللی در مقابل بییماری کرونا شد.

[7] . طبق نظرسنجی‌ها مردم آلمان در دوره اوباما بیش از 86 درصد و در دوره ترامپ فقط 9 درصد آمریکا را شریک قابل اعتماد می‌دانند.

[8] . کارنامه اروپا در مدیریت برجام و کرونا موید جایگاهش در سطح قدرت های درجه دو است.