نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

امکان‌سنجیِ ناآرامی‌ در وضعِ کرونا-2

وضع کنونی کرونا چه اندازه می‌تواند امکان وقوع ناآرامی را محتمل یا قطعی ‌کند ملاحظات و بایسته های آن کدام است موضوع قسمت دوم گزارش پیش رو است.

پدیدۀ  سطحی و برگشت‌پذیر

بخش دوم

در قسمت قبل  در خصوص امکان‌سنجیِ ناآرامی‌ در وضعِ کرونا، پدیده های وضع جدید جامعه به‌ویژه اقتضائات و الزامات زیست کرونایی از نظر اجتماعی و فرهنگی با دو ریکرد  1.خطی و تخطی‌ناپذیر 2.سطحی و برگشت‌پذیر مطرح گردید و به موضوع پدیدۀ خطی و تخطّی‌ناپذیر (انگارۀ زیرساختی) پرداخته و گفته شد این رویکرد باور دارد که شرایط کرونا سبب گردیده سبک زندگی جامعه دگرگون شده و نمی‌توان دقیقا چشم اندازی برای آن را ترسیم کرد و مراد از خطّی‌بودن، مفهوم زیرساختی است که ارادۀ مخالف چندان بر آن، اثرگذار نیست و جبری و تخطّی‌ناپذیر است. در این شرایط، برای کارآمدی زندگی فردی و جمعی، چاره ای جز انطباق و همسویی با آن نیست.  از سوی دیگر برخی در تحلیل، این وضع را ادامۀ همان چالش سنت- تجدد دانسته و  دامنۀ آن را به چالش علم و دین هم تعمیم می‌دهند و لایه های چالش سه گانه را بررسی نموده است.

در ادامه با بیان پدیده سطحی و برگشت پذیر، برخی از ملاحظات و بایسته های شرایط کرونایی کشور مطرح می گردد.

 مقدمه:

روند دگردیسی فرهنگی- اجتماعی به گونه ای است که  ما هم اکنون دچار چالش آشکاری از سوی بخش سکولار جامعه در الگوهای مصرف هستیم.

در بخشی از جامعه به‌ویژه طبقۀ متوسطِ غرب‌گرا وضع کرونایی فرصتی است تا بتوانند دست کم، از اغماض نظام استفاده کرده فرهنگ سکولار خود را تثبیت و نهادینه کنند.

البته کلیت جامعه ایران سکولاراندیش نیست، ولی به هرحال ناظر ظهور الگوهای جدید دین‌ورزی و دین‌گریزی به ویژه در قشر جوان است و این جای شگفتی نیست، زیرا این اقتضا و پیامد جامعۀ باز (ایران) است.

پدیدۀ کنش‌پذیری و غیر فعالی  در حوزۀ دین و کنش‌گری و فعالیت در حوزۀ علم در موضوع ریشه کنی کرونا می‌تواند پیامدهای ناگوار داشته باشد و در ذهنیت طیف جوان اثر سوء بگذارد.

با شروع کرونا؛ طیف هوادار طب سنتی به غلط مدعیات گزاف خود را اظهار کردند. اما به مرور زمان در سکوتِ مزمن و معناداری فرو رفته اند. مهم اینکه کارنامۀ آن ها در طیف سکولار در چارچوب دینداران داوری می‌شود و این قطعا آسیب‌زاست و ناخواسته بهانه‌ای به‌دست مخالفین دین ورزی  می‌دهد.

مراد از سطحی بودنِ روند دگرگونی، روساختی بودن آن است. به این معنی که با مهار کرونا، روند کنونی هم دوباره به وضع پیشین خود برمی‌گردد.

این رویکرد، روند بازگشت را بیشتر در حوزه دینی تفسیر می‌کند. حوزۀ اقتصاد محل اختلاف نظر نیست و زیست دیجیتالی در این بخش درحال ساخت‌یابی است، ولی مهم زیرساخت‌های فرهنگی به ویژه دینی است که چندان تغییر نخواهد کرد.

جامعه ایران از نظر تاریخی به‌شدت هویت دینی داشته و دارد، یعنی نمادهای هویت دینی در ژرفای ناخودآگاه تاریخی‌اش رسوخ کرده است، پس شرایط کرونا نمی‌تواند الگوهای دینداری آن را دگرگون کند.

فاصلۀ فرهنگ جامعه ایران با فرهنگ سکولار  بسیار معنادار است. اگرچه بخشی از طبقۀ متوسط غرب‌گرای جامعه، همواره زیست سکولار داشته اند و این چندان جدید نیست. و گفته می‌شود مردم، دین، منهای مسجد، حرم، زیارتگاه، حج، عاشورا، هیئت، روحانیت و… را نیز تجربه کردند، اما این به معنای آن نیست که در باطن به آن رضایت داده اند، بلکه تنها  از باب اضطرار بوده است و این دقیقا نشانۀ عقلانیت دینی و خرد جمعی، در مردم تفسیر می شود.

اکنون جامعه همچنان در شرایط اضطرار به‌سر می‌برد و منتظر است تا دوباره به وضع پیشاکرونا بازگردد، زیرا آن را کاملا موقّت و گذرا می‌داند.

ساختار دین (به معنای تشیع) در ایران در موضوع کرونا کاملا هماهنگ با دیگر جوامع و حوزه ها عمل نموده است و در این‌باره نباید دچار مغالطه و توهم‌اندیشی شد.

باید دو مقوله فرهنگ و فناوری را از هم جدا کرد.

فرهنگ موضوع کاملا مبنایی و ریشه ای است که معمولا تغییر آن بسیار کُند است. درحالی که فناوری در زندگی، زود دگرگون می‌شود  و چهرۀ زیست را هم عوض می‌کند، اما نکته اینجاست که تکنولوژی با خود نوعی فرهنگ را نیز همراه می‌آورد که نباید از آن غافل شد.

این لایه از فرهنگ با مقوله فرهنگ پیشگفته فرق دارد؛ یکی تاریخی، تدریجی و انباشتی است و تا سطح ناخودآگاه نیز نفوذ می کند. درحالی که نوع دوم؛ بسیار سیال و سطحی بوده و دائم در تغییر و کاملا تابع فناوری روز جامعه است.

ملاحظات و بایسته‌ها

مراد از بایسته‌ها برای بحران‌زایی شرایط کرونایی، این است که برخی از موارد زیر اگر چه مستقیم در مهار کرونا نقش ندارند، اما ازباب زمینه‌سازی اثربخش هستند، ازجمله چگونگی نقش نهادهای دینی  و عدم تقابل آن با شرایط کرونا تعیین‌کننده است:

والسلام