نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

کار آمدی فرهنگی اجتماعی نظام جمهوری اسلامی

کار آمدی فرهنگی اجتماعی ایران

موضوع مورد بحث ما از بدیهی ها است به قول منطقیون تصور آن موجب تصدیق است. یعنی امروز ما، فهرست بلند بالایی از فضیلت های ساختاری را در این چهل سال در جمهوری اسلامی شاهد هستیم که نماد و نمونه زمامداری یا حکمرانی شایسته است.

اما این موضوع با وجود بدیهی بودن، مبحث بسیار مفصلی است و عملا می تواند موضوع یک پژوهش در حد رساله دکتری باشد.

کار آمدی ساختاری جمهوری اسلامی در حوزه های فرهنگی در چند عرصه متجلی است.

با وجود  انتقاد هایی که به این دو شورا، خصوصا شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد است، اما کارنامه های خوبی هم در بخش ستادی دارد. به جز این بخش های ستادی که جمهوری اسلامی تاسیس کرده در حوزه ی نهاد سازی بعضی از سازمان هایی که صفی تر هستند مثل سازمان تبلیغات اسلامی یا دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و یا جامعه المصطفی که در عرصه ی تربیت طلاب خارجی عمل می کند، عملکرد مفید و مثبتی داشته اند.

ترکیب سازی سازمانی: ما در چند عرصه ی مختلف شاهد بودیم که پراکنده کاری صورت می گرفت. مثلا در عرصه ی گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی سه سازمان مستقل از هم در دستگاه های متفاوت فعالیت می کردند. ترکیب این سه فعالیت و تشکیل یک سازمان بهم پیوسته به نام سازمان میراث فرهنگی وگردشگری و صنایع دستی می تواند و توانسته است عملکرد شایسته ای را به جا بگذارد.

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم از دیگر تجلی های کارآمدی جمهوری اسلامی است که پیش از آن شاهد بودیم که معاونت بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی معاونت بین الملل وزارت ارشاد و اداره کل فرهنگی وزارت خارجه فعالیت های فرهنگی را در خارج از کشور عهده دار بودند. اما بعد از تاسیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تمرکز فعالیت ها و یکپارچگی و کنترل و نظارت بهینه در عرصه ی بین المللی صورت گرفت.

کار آمدی فرهنگی اجتماعی ایران

مرکز امور مساجد تاسیس شد. جمهوری اسلامی ستاد اقامه نماز را تاسیس کرد ستاد های نماز جمعه و شورای سیاست گذاری تاسیس شدند که انواع خدمات فرهنگی اجتماعی توسط آن ها محقق می شود.

نیروهای مسلح مانند نیروی انتظامی و ارتش، سازمان عقیدتی سیاسی دارد که فعالیت فرهنگی انجام می دهند. سپاه پاسداران حوزه ی نمایندگی ولی فقیه را دارد که کار ویژه اش کار فرهنگی است.

به زعم من در عرصه ی اجتماعی هم، سه بعد کلی از جمله کارآمدی های نظام است.

تاسیس کمیته ها در جمهوری اسلامی تجربه ی خوب و قابل توجهی را در حافظه ی تاریخی مردم به جا گذاشته است. از کمیته ی انقلاب اسلامی که کار نظم و امنیت را در آغاز انقلاب عهده دار بود تا کمیتۀ امداد امام خمینی که امروز به عنوان یک نهاد بزرگ و اثر گذار و کارآمد حمایتی در جامعه شناخته می شود.

توسعۀ حلقه های نیکو کاری و تشکیل و تاسیس نظازت کنترل و سازماندهی انجمن های خیریه. ما پیش از این در تاریخ و فرهنگ ایرانی، در دوره های مختلف تاریخی بحث جوانمردان را داشتیم که به داد مردم می رسیدند و در سدۀ اخیر هم بحث انجمن ها و تشکل های خیریه را. اما در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی، زمینه برای توسعه و گسترش و البته نظارت در زمینه ی خیریه و نیکوکاری، توامان صورت پذیرفت.

کار آمدی فرهنگی اجتماعی ایران

در این بخش نباید از بسیج مستضعفین و جایگاه ویژۀ آن غفلت کرد و فهرست مفصل اقدامات اجتماعی، فرهنگی، حمایتی، هنری و رسانه ای آن را نادیده گرفت.

آنچه آمد به ظاهر شاخصه های کار آمدی نظام جمهوری اسلامی در حوزه ی فرهنگی اجتماعی است . اما تمام ماجرا این نیست این موارد شکل ماجرا است آن اتفاق واقعی و حقیقی که خیلی اهمیت دارد همان جمله ی رهبری است که فرمودند: «فتح الفتوح امام خمینی تسخیر دل ها و قلب های جوانان است». اثر گذاری که انقلاب اسلامی و رویکرد فرهنگی اجتماعی آن در جان جوانان به جا گذاشت متمایز از تمامی ساختارها است، یک زمانی همه فدای شاه بودند همه ی تلاش برای حفظ سلطنت می شد اما جمهوری اسلامی و رهبرش گفت: «من هم باید فدای اسلام بشوم» دیگر موضوعاین نبود که سلطنت یا حاکمیت حفظ شود. نتیجه این شد که اسلام و تحقق احکام اسلامی حفظ شود.

این فتح الفتوح در دو بخش دیده می شود:

از همۀ اینها مهم تر در عرصۀ بین الملل بحث لبنان بود. حزب الله لبنان که در محرومیت و مظلومیت و تحقیر به سر می بردند امروز به عنوان یک نهاد فراگیر در عرصۀ بین الملی نقش آفرینی می کنند.

این میزان عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در عرصۀ فرهنگی اجتماعی مایۀ افتخار و شکوه و قدرت است.

زمینه هایی که باعث این کار آمدی شده است:

اینان از دل بروکراسی در نمی آید.  آنچه باعث این کارآمدی می شود؛ روحیۀ جهادی و رفتار حزب الهی به معنای قرآنی است. پیمودن فاصله ی بین سیاست ها و اهداف واقعی و آرمانی، پیوستن به جریان نقد و تحلیل عاقلانه است. اگر ما بخواهیم به سمت سیاست آرمانی حرکت کنیم حتما باید واقعیت های سیاسی و اجتماعی خود را در نظر بگیریم. به همین دلیل ما به نقد درون گفتمانی نیاز داریم تا با نقد منصفانه و عالمانه نقاط ضعفمان را بشناسیم تا بتوانیم به سمت آرمانهایمان حرکت پر شتابی داشته باشیم.