نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

کودتای 28 مرداد بازخوانی آن در چشم‌انداز کنونی بخش پایانی

سالگرد کودتای امریکایی و انگلیسی 28 مرداد سال 1332 [1] دست مایه ای شد تا سایت راهبرد ملی در یک نشست تخصصی با حضور کارشناسان تاریخی و سیاسی و دیپلماتیک ابعاد آن را مورد توجه قرار دهد.

در این نشست که در تاریخ 21/05/96 با حضور آقایان دکتر جواد منصوری، دکتر درویش، دکتر طاهری، قاسم تبریزی و مجید بهمنی برگزار شد، موضوع با طرح این پرسش مورد بحث قرار گرفت که آیا در شرایط کنونی نظام سلطه به خصوص آمریکا برنامه ای برای براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتا یا اقدامات دیگری دارد یا خیر(شبیه سازی 28 مرداد)؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، موضوعات و مسائل تسهیل کننده و برنامه استکبار و نظام سلطه چیست؟ و وظایف و تکالیف شخصیت ها، نهادها و ارکان نظام برای خنثی کردن این برنامه چه خواهد بود؟

در بخش نخست دکتر جواد منصوری دلایل موفقیت کودتای 28 مرداد سال 32 را عواملی همچون فشار و تحریم و تبلیغات علیه دولت و ایجاد اختلافات بین مسئولین و حضور افراد نفوذی موجب گردید دولت مصدق تضعیف شده و باعث خروج مردم از صحنه گردد و اکنون نیز نظام سلطه با همین رویه در صدد براندازی نظام جمهوری اسلامی است و تنها با حضور مردم در صحنه می توان با نظام سلطه مقابله نمود.

در بخش دوم دکتر امیر حسین طاهری با ذکر عوامل داخلی و خارجی موثر در موفقیت کودتای 28 مرداد و شکست دولت دکتر مصدق شش محور اصلی وجوه اشتراک بین شرایط کنونی و 28 مقطع مرداد 1332 را طرح نمودند.

در بخش سوم دکتر درویش با طرح تشابهات و تفاوت های بازه زمانی 28 مرداد 1332 با شرایط کنونی به ارائه راهکارهای مقابله ایی پرداختند.

در ادامه نشست اقای تبریزی محقق و پژوهشگر محترم به بیان شرایط زمانی 28 مرداد 32 پرداخته و معتقد هستند دشمنی های استکبار اکنون نیز در قالب و روش های دیگری تداوم دارد و هرچند اقدامی همچون سال 32 از سوی امریکا متصور نیست اما با روش های دیگری سیاست مداخله گرانه خود را ادامه داده و بنابراین هوشیاری مردم و مسئولین در این رابطه ضرورت دارد.

وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران در قبل از کودتا

در دوره ی بیست ساله ی دیکتاتوری رضا خان امکان هیچ حرکت سیاسی و اجتماعی از جانب مردم وجود نداشت . مضاف بر این که قرار داد مجدد نفت در 1933 منعقد شد بعد از فرو پاشی حکومت رضا خان جامعه فرصتی پیدا کرد تا خود را پیدا کند و حرکتی انجام دهد سال های 1326 و 1327 نزدیک می شد به پایان قرارداد اول دارسی و فرصت خوبی بود برای اینکه دست استعمار از ایران کوتاه شود و هم مردم احقاق حق کنند در این حرکت ما 4 جریان داشته ایم خاصه از کودتای سوم اسفند 1299 تا 1320 جامعه ی ما در یک اختناق و استبداد بود که امکان رشد و تحول در جامعه وجود نداشت پس از فروپاشی زمینه ی حضور جریان ها را شاهد و ناظریم از جمله :

  1. جریان چپ، مارکسیستی و کمونیستی
  2. جریان ملی گرایی و ناسیونالیسم
  3. جریان درباری و سلطنت طلب که عمدتا وابسته به استعمار بود
  4. جریان اسلامی که به لحاظ سیاسی بعد از حکومت رضا خان ورود پیدا کرده بود

و زمینه ی فعالیت در متن جامعه ، حوزه های علمیه و عرصه سیاسی فرهنگی پدید آمد.

جریان چپ با نگرش و وابستگی به شوروی و در سودای واگذاری نفت شمال به شوروی به کارشکنی پرداختند، جریان ملی و مذهبی با دو نگرش ناسیونالیستی و اسلامی به میدان آمده اند. لذا ما از سال 1327 تا اسفند 1329 دوران نهضت ضد استعماری ملی شدن صنعت نفت را داریم خصوصا مراجع تقلید و روحانیون به میدان آمدند( حضرت آیت اله العظمی سید محمد تقی خانساری، آیت الله سید صدر الدین صدر، آیت الله سید محمود روحانی)تا سال 29 بر رغم اینکه مجلس مشتمل بر درباریان بود بدلیل از میان بردن دو مانع اساسی مثل عبد الحسین هژیر و سرلشگر رزم آرا از سر راه مجلس لایحه ی ملی شدن صنعت نفت را در اسفند1329تصویب می کند این، یعنی پیروزی هم بر استعمار انگلیس هم بر استبداد پهلوی. در این موقعیت نخست وزیری به حسین علاء می رسد وی استاد اعظم لژ فراماسونری و مورد تایید انگلیس و آمریکا بود که با بیانیه حجت الاسلام نواب صفوی استعفا می دهد و به هر صورت دکتر محمد مصدق نخست وزیر می شود نکته ای که وجود دارد این است که برخلاف آن چیزی که در تاریخ تحریف می شود، دولت دکتر مصدق فرزند و مولود حرکت ضد استعماری صنعت نفت است نه بنیانگذار آن.

آغاز دوره نخست وزیری دکتر مصدق14/2/1330 است ، ایشان به خطا ،یک ماه بعد از شروع دولت، رهبر فدایان اسلام را دستگیر کرده و بیست ماه در زندان قرار داد این اولین نقطه ی شقاق بین جریان ملی و اسلامی است . فدائیان اسلام اعتراض می کنند که آیت الله کاشانی می گوید ما در حال مبارزه با انگلیس هستیم تحمل کنید تا مشکل را حل کنیم اما دولت زیر بار نمی رود و عده ای از فدائیان مورد ضرب و شتم قرار می گیرند در اینجا برخی از فدائیان اسلام آیت الله کاشانی را به همدستی با مصدق برای سرکوبی فدائیان متهم می کنند.

درتاریخ24 تیر1331 مصدق طی 3 ساعت بحث با شاه که خواهان واگذاری اختیارات ارتش و فرماندهی کل قوا به نخست وزیری بود به نتیجه نمی رسند و ایشان بدون اینکه با جبهه ی ملی و آیت الله کاشانی و شخصیت های نهضت مشورت کند استعفا می دهد. در این دوره با به میدان آمدن آیت الله کاشانی و با تهدید شاه برای برکناری قوام و تهدید ارتش و دعوت مردم به مقاومت مجدد در 30تیر مصدق نخست وزیر می شود.

در پاسخ به اینکه که چرا اختلاف ایجاد می شود:

  1. تک روی دکتر مصدق نخست وزیر در عرصه سیاست و حکومت
  2. نفوذ آمریکایی ها و انگلیسی ها در دو طرف قضیه هم کنار آیت الله کاشانی و هم کنار دکتر مصدق
  3. بعد از جنگ جهانی دوم استعمار جدیدی وارد عرصه ی قدرت و حکومت می شود به نام آمریکا

بین سال های 1320 تا 1332 آمریکایی ها شروع به نهاد سازی و حضور و نفوذ در درون حکومت می کنند . این قدرت جدید سه مشکل برای ما بوجود آورد و دولت و ملییون نه تنها بی توجه که آمریکا را مدافع حقوق ایرانیان و دموکراسی فرض می کنند.

  1. عدم درک از جریان های استعماری و ناشناخته بودن استعمار در ذهن برخی رجال سیاسی
  2. برخی از رجال سیاسی به خصوص در حزب ملی، آمریکا را حامی بشر و مدافع مردم می دانستند
  3. برخی از رجال به غلط و به انحراف بیان می کردند که اگر آمریکا به میدان بیاید شر شوروی و انگلیس از بین می رود

آمریکا بعد از لایحه ملی شدن صنعت نفت (29/12/1329) مکرر به مصدق و حکومت ایران تحکم می کرد که شما باید رضایت و منافع انگلستان را بدست بیاورید که این نشان از آن است که استعمارگران باهم دشمن نیستند بلکه رقیب هستند که اینجا عدم درک و فهم رجال ما به استعمارشناسی را می رساند. اگر چه امروزه آمریکا با جنایات و تجاوزات خود شناخته شده است ولی باز می بینیم که ذهن برخی بیماری دهه ی20 را دارد.

در دوره ی دوم دولت دکتر مصدق روند جدایی و شکاف به سرعت پیش رفت و با توجه به فراز های زیر:

سال 31 دولت سه خطا انجام می دهد که زمینه ساز کودتا می شود:

در کنار روندهای پیش اشاره شده و خطاهای راهبردی دولت مصدق، عوامل زیر در شکل گیری بحران و کودتای 28 مرداد نقش اصلی داشته است :

اما اکنون ما در یک وضعیت متفاوت با آن زمان هستیم. لذا دشمن مولفه‏های قدرت ما را نشانه گرفته است یعنی ما بحث دین و سیاست را مطرح کردیم آنها جدایی دین و سیاست. ما ایدئولوژی حاکم بر جامعه را از اسلام گرفتیم آنها نفی کردند که اصلا ایدئولوژی نباید باشد که مانع از دموکراسی است. ما استعمار را مطرح کردیم آنها توهم توطئه را مطرح کردند. ما قوانین اسلام را مطرح کردیم آنها حقوق بشر و آزادی زن و فمنیسم و … را مطرح کردند. در حقیقت حرکت فرهنگی و اسلامی ما در مقابل با غرب بود و هست و آنها هم یک جنگ فرهنگی راه آنداختند و این روند همچنان ادامه دارد

خطر یا اقدام نظامی اکنون در کشور وجود ندارد زیرا غرب منافعش در خطر می افتد ولی نگاه غرب به نارسایی ها کمبود ها و اوضاع و شرایط داخلی ما است :

به نظر من امکان اتفاق کودتای دیگری نظیر کودتای 28 مرداد دوباره وجود دارد اما به شکل و صورت دیگری، لذا نیاز است دراین رابطه ما میان خوف و رجا حرکت کنیم و گوش شنوا و توجه ویژه مردم و مسئولین را می طلبد.

 والسلام

[1] ـ عملیات موسوم به آژاکس، اقدام براندازی با توسل به زور توسط سازمان سیا است که با مشارکت انگلیس برای انتقام از ملی شدن صنعت نفت و آنچه آن را پاک سازی حزب توده و جلوگیری از حاکم شدن کمونیسم نامیده اند در 28 مرداد 1332 در ایران انجام گرفت.