رویکرد افراطگرایی دینی در گردونهی ناهمتاریخی
پدیده افراطگرایی دینی و مذهبی در دهۀ اخیر بسیار حساس برانگیز شده است. به گونهای که دامنۀ آن پارهای از مذاهب و فرق اسلامی را دربرگرفته است. در گذشتۀ نه چندان دور، خاستگاه خشونت مذهبی بیشتر در حوزهی وهابیت نمود داشت، ولی امواج بعدی آن به دیگر فرقههای اهل سنت نیز گسترش یافت و از درون آن گروه های جدید بیرون آمدند. اما در میان شیعیان گرچه هیچگاه خشونت مذهبی وجه غالب نبوده است، ولی رگههایی از آن همواره در حاشیه زیست دینیاش حضور داشته است. مهم اینکه با ترویج پدیدۀ سلفیگری، اندیشه و فرهنگ افراطگرایی خواه ناخواه سیال و فرارونده و توسعه شونده است و چندان وابسته به سرزمین نیست.
هم اینک این پدیده را با وجود پیشینهاش در فرهنگ شیعی به نام اخباری گری متقدم می شناسیم و با نوع متاخر آن در نیمۀ دوم دورۀ صفوی آشنا هستیم. البته در دورۀ معاصر،با توجه به روند تاریخی آن، مکتب معارفی خراسان یا مکتب تفکیک(به تعبیر محمد رضا حکیمی) پیدایی آن چندان نامنتظر بوده است. اما این رویکرد یا گفتمان هرگز در جامعۀ شیعی غالب نشد. به هر حال بررسی و تحلیل ظهور و گسترش این پدیده، خود ضرورت پژوهشی است تا چیستی، چرایی و چگونگی آن روشن شود و نیز ابعاد معرفتشناختی، هستیشناختی، ارزششناسی و روششناختی و نیز مؤلفههای آن مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد…