نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

آینده داعش و آینده تحولات

مقدمه

تحولات اخیر و پیش روی و پیروزی‏های جبهه مقاومت در کشورهای عراق و سوریه که منجر به آزاد سازی بخش بسیار وسیعی از سرزمین های اشغالی از چنگال داعش گردید و همچنین تصرف شهر موصل (در استان نینوا پس از سه سال) مرکز خلافت خود خوانده داعش توسط نیروهای عراقی، سرنگونی این خلافت در عراق و روند نابودی نظامی آن در سوریه را نوید داد.

اما آنچه تحلیل گران را بر می دارد که از قضاوت نهایی و زود هنگام از اضمحلال کامل داعش در منطقه دوری کنند وجود اندیشه های خطرناک سلفی و تکفیری افراطی در منطقه و در بین بخش قابل ملاحظه ایی از جوانان مسلمان است و همچنین عدم تغییر سیاست حمایت نظام سلطه از این تفکرات در طی سال های گذشته و در شرایط کنونی است. این یادداشت بررسی کوتاهی از آینده داعش با توجه به تحولات اخیر دارد .

آینده داعش در کالبد شناسی تغییرات منطقه‏ ای

درکالبدشناسی تغییرات منطقه‏ای، گفتمان اسلام سیاسی رادیکال (نوسلفی)، منازعات اعراب ـ اسرائیل، انرژی (نفت وگاز) و تروریسم متغییرهای مهم، مؤثر و نقش‌آفرین هستند. این متغیرها موجب شده‌اند که امنیت منطقه، جهانی شود، اما گفتمان نو سلفی و گسترش تروریسم، به دلیل خاستگاه جغرافیایی این گفتمان در غرب آسیا، ابعاد جهانی امنیت را در این منطقه به شدت افزایش داده است. حتی فضای سایبری هم به فضای تهدید بدل شده است. نا گفته نماند که پدیده تروریسم در واقع چهره بیرونی همان گفتمان نوسلفی است که به عنوان یک روش راهبردی و نماد تفکر تکفیری گزینش شده، ولی اینک خود به یک متغیر بدل شده است.

بیداری اسلامی درکشورهای‌های عربی تغییرات مهم ریشه‌ای ایجاد کرد که تا چند دهه آینده تنش‌ها و معضل‌هایی را در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دامن خواهد زد. این تحول بزرگ، کشورهای منطقه غرب آسیا و به ویژه چهار کشور عراق، سوریه، لیبی و یمن را به دولت‌های ورشکسته بدل کرده است.

در سال‏های اخیرگروه‏های متنوعی با نام و پسوندهای اسلامی در مهم‌ترین کشورهای جهان بروز و ظهور یافته و نقش آفرینی داشته‏اند، اما گروه داعش بزرگ ترین مجموعه‏ای است که توانست گوی سبقت را از دیگر گروه‏های افراطی برباید و ضمن چیرگی بر رقیبان خود، از جریان مادر گروه های افراطی اعلام استقلال کند، این گروه برق‌آسا بر بخش های گسترده ای از شمال عراق و شرق سوریه چیره شد و با اعلام خلافت اسلامی در این منطقه، کیان و سامان جدیدی را پایه گذاری کرد. به این ترتیب علاوه بر افغانستان و بخش هایی از پاکستان، برای چندین سال متوالی سرزمین های وسیعی از عراق و سوریه را به جولانگاه جریان های تکفیری و گروه های تروریستی به ظاهر اسلامی بدل نمود.

متعاقب آن گروه‏های افراطی در سایرکشورهای اسلامی مانند انصار بیت‌المقدس در صحرای سیناء، انصارالشریعه در لیبی، بوکوحرام در نیجریه و… اعلام موجودیت کرده‌اند و بیشتر آنها ضمن بیعت با داعش، خود را متعهد به انجام عملیات تروریستی در چارچوب راهبرد کلان و رهبری این گروه دانسته اند. در این میان رفتار گزینشی آمریکا در باره جریان‌های تروریستی و اتخاذ رویکردهای حمایتی از بخش وسیعی از این جریان در برابر جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران، (علاوه بر حمایت فراوان مالی و نظامی کشورهای منطقه از این گروه ها) زمینه‌ساز گسترش تروریسم و مهم تر از آن، اندیشه‌های افراطی در بین جوانان کشورهای اسلامی شده است. در مجموع، با در نظر گرفتن سیر و ابعاد تحولات مربوط به این حوزه می توان گفت:

منطقه غرب آسیا ، مجموعه‌ای از رژیم‌های سیاسی پادشاهی، دموکراسی، جمهوری، موروثی و خلافت (داعش) را تجربه کرده و می کند. افزون بر این، مشاهده گردید گروه های تکفیری و سلفی و به خصوص داعش جنگ شیعه ـ سنی، جنگ بینا سنی (مصر، لیبی و بین داعش و القاعده، اخوان المسلمین ـ وهابی سلفی) را مشتعل کردند. این گروه ها از جمله داعش همچنین نظم منطقه‌ای را مختل و منطقه را دچار آشوب کردند . با این وصف دور از انتظار نبود در این دوران صحنه ژئو پولیتیک منطقه را در حال تغییر دیده باشیم که در حال افزوده شدن بازیگران جدیدی به آن بوده است و توانست شرایطی را رغم بزند تا موجب گردد پیش بینی آینده و نتایج بسیار سخت شود.

عدم اراده بین المللی برای محو و نابودی کامل داعش حکایت از آن دارد که داعش در آینده نزدیک مجددا می تواند فرصت‌ها و بهانه‌هایی را برای بازیگران قدرتمند جهانی و منطقه‌ای برای حضور دوباره و نفوذ در دیگر کشور‌های منطقه فراهم سازد.

رفتار و رویکرد بازیگران در تحولات منطقه

مواضع هریک از بازیگران درگیر در تحولات منطقه در قبال داعش و جریان تکفیری تروریستی در چار چوب‏های خاصی شکل می‏ گیرد که به برخی از انان اشاره می شود:

نتیجه گیری

تحولات منطقه و اقدامات اخیر بر علیه داعش هرچند موجب امیدواری برای نابودی و حذف داعش از منطقه گردید اما برای نابودی کامل و اضمحلال این گروه باید دو فاکتور اساسی از جمله وجود اندیشه ها و تفکرات افراطی سلفی گری و تکفیری در منطقه که دامنه آن از افغانستان ، پاکستان و عراق ، عربستان سوریه تا شمال افریقا کشیده شده است و همچنین حمایت نظام سلطه (آمریکا و متحدان غربی و عربی و عبری) از این جریانات در راستای حفظ موجودیت و قدرت آنها، تداوم حضور خود در منطقه و دخالت در امور داخلی کشورها برای ایجاد بازارهای فروش سلاح و همچنین تسلط مستقیم یا تاثیر گذار بر منابع تجدید ناپذیر فعلی در خاور میانه (گاز و نفت) را مد نظر قرار داد.

بنابراین در شرایط کنونی و با توجه به فاکتورهای فوق نباید انتظار داشت گروه های تکفیری ،اندیشه و تفکرات آنان به سرعت از صحنه سیاسی منطقه حذف گردند.

اندیشه ژئو پلیتیکی، اندیشه‌ای معطوف به کسب قدرت از فضای جغرافیایی و اعمال قدرت با عناصر جغرافیایی است. کنش‌گری و رفتار جریان تکفیری با این تعریف در دو چارچوب قابل تفسیر است:

الف‌) همکاری، رقابت و منازعه برای تصاحب عناصر جغرافیایی: در این سطح جریان تکفیر (به ویژه داعش) با رویکرد تهاجمی و توسعه‌طلبانه برای افزایش سطح قدرت خود و تصرف عناصر مختلف جغرافیایی به فعالیت مشغول است.

ب‌) جریان تکفیر برای افزایش سطح قدرت و رسیدن به اهداف، عناصر جغرافیایی را ابزار رقابت و منازعات قرار می‌دهد.

کنشگری جریان تکفیر و ائتلاف ضد داعش ( ائتلاف بین‌المللی با محور آمریکا و ائتلاف منطقه‌ای با محور عربستان سعودی ) ابزاری برای موازنه ژئوپولتیک و تغییرات در جغرافیای سیاسی منطقه بویژه در سوریه و عراق است. برآیند تغییر ژئوپولیتیک سلفی تکفیری برآوردهای ج.ا.ا را در منطقه مشخص‌تر و دقیق‌تر می‌کند و فرصتی است برای بازسازی شناختی خود از روندها و آینده تحولات و تغییرات ژئوپولیتیکی که چالش‌هایی هم بدنبال خواهد داشت .