">

سیاسی و روابط بین الملل

آینده داعش و آینده تحولات

برغم شکست های اخیر نظامی که گروه تکفیری و افراطی داعش در عراق و سوریه متحمل گردیده است ، به دلیل ریشه دار بودن تفکرات افراطی سلفی و تکفیری از یک سو و از طرف دیگر سیاست های متناقض و همچنین عدم اراده لازم بازیگران سیاسی در منطقه و فرا منطقه ای ، قضاوت برای نابودی کامل و آینده داعش را زود هنگام می نماید. این یادداشت به چگونگی این سیاست ها و راهبردهایی که جمهوری اسلامی با توجه به آینده تحولات بایستی اتخاذ نماید، می پردازد.

16 آگوست 2017 07:44

مقدمه

تحولات اخیر و پیش روی و پیروزی‏های جبهه مقاومت در کشورهای عراق و سوریه که منجر به آزاد سازی بخش بسیار وسیعی از سرزمین های اشغالی از چنگال داعش گردید و همچنین تصرف شهر موصل (در استان نینوا پس از سه سال) مرکز خلافت خود خوانده داعش توسط نیروهای عراقی، سرنگونی این خلافت در عراق و روند نابودی نظامی آن در سوریه را نوید داد.

اما آنچه تحلیل گران را بر می دارد که از قضاوت نهایی و زود هنگام از اضمحلال کامل داعش در منطقه دوری کنند وجود اندیشه های خطرناک سلفی و تکفیری افراطی در منطقه و در بین بخش قابل ملاحظه ایی از جوانان مسلمان است و همچنین عدم تغییر سیاست حمایت نظام سلطه از این تفکرات در طی سال های گذشته و در شرایط کنونی است. این یادداشت بررسی کوتاهی از آینده داعش با توجه به تحولات اخیر دارد .

آینده داعش در کالبد شناسی تغییرات منطقه‏ ای

درکالبدشناسی تغییرات منطقه‏ای، گفتمان اسلام سیاسی رادیکال (نوسلفی)، منازعات اعراب ـ اسرائیل، انرژی (نفت وگاز) و تروریسم متغییرهای مهم، مؤثر و نقش‌آفرین هستند. این متغیرها موجب شده‌اند که امنیت منطقه، جهانی شود، اما گفتمان نو سلفی و گسترش تروریسم، به دلیل خاستگاه جغرافیایی این گفتمان در غرب آسیا، ابعاد جهانی امنیت را در این منطقه به شدت افزایش داده است. حتی فضای سایبری هم به فضای تهدید بدل شده است. نا گفته نماند که پدیده تروریسم در واقع چهره بیرونی همان گفتمان نوسلفی است که به عنوان یک روش راهبردی و نماد تفکر تکفیری گزینش شده، ولی اینک خود به یک متغیر بدل شده است.

بیداری اسلامی درکشورهای‌های عربی تغییرات مهم ریشه‌ای ایجاد کرد که تا چند دهه آینده تنش‌ها و معضل‌هایی را در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دامن خواهد زد. این تحول بزرگ، کشورهای منطقه غرب آسیا و به ویژه چهار کشور عراق، سوریه، لیبی و یمن را به دولت‌های ورشکسته بدل کرده است.

در سال‏های اخیرگروه‏های متنوعی با نام و پسوندهای اسلامی در مهم‌ترین کشورهای جهان بروز و ظهور یافته و نقش آفرینی داشته‏اند، اما گروه داعش بزرگ ترین مجموعه‏ای است که توانست گوی سبقت را از دیگر گروه‏های افراطی برباید و ضمن چیرگی بر رقیبان خود، از جریان مادر گروه های افراطی اعلام استقلال کند، این گروه برق‌آسا بر بخش های گسترده ای از شمال عراق و شرق سوریه چیره شد و با اعلام خلافت اسلامی در این منطقه، کیان و سامان جدیدی را پایه گذاری کرد. به این ترتیب علاوه بر افغانستان و بخش هایی از پاکستان، برای چندین سال متوالی سرزمین های وسیعی از عراق و سوریه را به جولانگاه جریان های تکفیری و گروه های تروریستی به ظاهر اسلامی بدل نمود.

متعاقب آن گروه‏های افراطی در سایرکشورهای اسلامی مانند انصار بیت‌المقدس در صحرای سیناء، انصارالشریعه در لیبی، بوکوحرام در نیجریه و… اعلام موجودیت کرده‌اند و بیشتر آنها ضمن بیعت با داعش، خود را متعهد به انجام عملیات تروریستی در چارچوب راهبرد کلان و رهبری این گروه دانسته اند. در این میان رفتار گزینشی آمریکا در باره جریان‌های تروریستی و اتخاذ رویکردهای حمایتی از بخش وسیعی از این جریان در برابر جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران، (علاوه بر حمایت فراوان مالی و نظامی کشورهای منطقه از این گروه ها) زمینه‌ساز گسترش تروریسم و مهم تر از آن، اندیشه‌های افراطی در بین جوانان کشورهای اسلامی شده است. در مجموع، با در نظر گرفتن سیر و ابعاد تحولات مربوط به این حوزه می توان گفت:

  • جریان سلفی افراطی به دلیل ماهیت اعتقادی و دینی، برخورداری از احساسات معنوی هواداران، اتخاذ رویکردهای جهادی و عملیات علیه آمریکا (که به دلیل اتخاذ سیاست های تحقیرآمیز در سالیان متمادی نفرت مسلمانان را برانگیخته است)، جاذبه های بسیاری برای جذب جوانان مسلمان در کشورهای اسلامی دارد.
  • ظرفیت مالی جریان‌های افراطی به ویژه داعش نشان داد قادر است باتوجه به رویکردهای آنها برای کسب درآمد (گروگان‌گیری، تسلط بر منابع مالی کشورها، تاراج بانک ها، مراکز مالی و اقتصادی، دریافت کمک مالی سرویس های اطلاعاتی و…) در مقاطعی رو به گسترش و فزاینده باشد.
  • ظرفیت عملیاتی جریان های تکفیری تا به آن حد بالا رفت که به دلیل کارآزمودگی در صحنه های رویارویی در سوریه، عراق و…، برخورداری از تجربه گذشته و کمک‌های افسران ارتش بعثی عراق، دریافت سلاح و مهمات ، آموزش از سوی کشورهای عربی، غنیمت گرفتن سلاح های سبک و سنگین از ارتش و نظامیان عراق و سوریه، برای دولت های مستقر و قانونی و سایر همسایگان در منطقه و حتی جهان خطر ساز و دردسر آفرین باشند .
  • داعش نظم و امنیت بین‌المللی و مرزهای سیاسی را به چالش کشید، منطقه را دچار آشوب، درگیری و بی‌ثباتی کرد و کوشش بسیار نمود تا خود را از دیگر بازیگران غیر دولتی منطقه مانند حماس، فتح و انصارالله (حوثی‌های یمن) و حتی از سازمان‌های تروریستی مانند القاعده متمایز کند. و توانست در عین این که بازیگری غیر دولتی است، با تصرف سرزمین، نظام سیاسی حکمرانی خلافت بر مبنای شریعت اعلام نماید و حتی از این چارچوب فراتر رفته و پدیده‌ای منحصر بفرد شد، تا وضعی در میانه طیف نهاد دولتی و سازمان غیر دولتی قرار گیرد.

منطقه غرب آسیا ، مجموعه‌ای از رژیم‌های سیاسی پادشاهی، دموکراسی، جمهوری، موروثی و خلافت (داعش) را تجربه کرده و می کند. افزون بر این، مشاهده گردید گروه های تکفیری و سلفی و به خصوص داعش جنگ شیعه ـ سنی، جنگ بینا سنی (مصر، لیبی و بین داعش و القاعده، اخوان المسلمین ـ وهابی سلفی) را مشتعل کردند. این گروه ها از جمله داعش همچنین نظم منطقه‌ای را مختل و منطقه را دچار آشوب کردند . با این وصف دور از انتظار نبود در این دوران صحنه ژئو پولیتیک منطقه را در حال تغییر دیده باشیم که در حال افزوده شدن بازیگران جدیدی به آن بوده است و توانست شرایطی را رغم بزند تا موجب گردد پیش بینی آینده و نتایج بسیار سخت شود.

  • در صحنه تحولات منطقه، داعش به عنوان یک بازیگر توانست ، از یک سو رقابت آمریکا و روسیه در سوریه و حتی عراق را شکل دهی کند، و از طرف دیگر رقابت آمریکا با برخی از کشورهای منطقه (ایران، عربستان، ترکیه) در عراق و سوریه را برانگیخته نماید. این رقابت روسیه را متوجه درگیری مستقیم در سوریه و سایر کشورهای منطقه مانند عراق و مصر کرد. امروزه در حالی برای مبارزه با داعش ائتلاف بین‌المللی به وجود می‌آید که مسأله و معضل اصلی و ریشه‌دار خاورمیانه (رژیم صهیونیستی) و مسأله فلسطین در حاشیه رفته است. تهدید داعش برای برهم زدن ثبات منطقه، دولت‌های آن و قدرت‌های بزرگ، قاعدتا باید تلاش برای مبارزه با آن را در ائتلاف واقعی و جدی بین‌المللی متمرکز کند.
  • علی رغم شکست‏های پی در پی گروه های سلفی و تکفیری و گروه تروریستی داعش در منطقه، باید توجه کرد رویکرد جهادگرایی گروه‌های سلفی و افراط‌گرایی نابود نخواهد شد و باقی خواهد ماند. اینکه قدرت‌های بزرگ بتوانند جریان تکفیری داعش را نابود کنند فقط متکی به توانایی و کارایی نظامی در ائتلاف غربی ـ عربی نیست، بلکه نیاز به اراده‌ای بر فائق آمدن بر علل و عوامل ظهور گروهای تکفیری یا زوال و نابودی آنها دارد، اراده ایی که اکنون مشاهده نمی شود.

عدم اراده بین المللی برای محو و نابودی کامل داعش حکایت از آن دارد که داعش در آینده نزدیک مجددا می تواند فرصت‌ها و بهانه‌هایی را برای بازیگران قدرتمند جهانی و منطقه‌ای برای حضور دوباره و نفوذ در دیگر کشور‌های منطقه فراهم سازد.

  • برخی پیش‌بینی‌ها مبنی بر این که حضور و جنگ علیه داعش بیش از یک دهه طول خواهد کشید، خود شاهدی است بر اینکه این که بازیگری داعش توانسته توازن قدرت در منطقه را متاثر کند و زمینه مناسب برای دخالت قدرت‌های جهانی در منطقه را تسهیل نماید. بنابراین با تداوم حضور و گسترش فعالیت داعش در آینده احتمال تجزیه کشورها و تغییرات ژئوپولیتیکی در منطقه بعید نمی‌نماید. از این‌رو ممکن است قدرت های بزرگ تا رسیدن به نظم جدید و دلخواه در منطقه سعی نمایند داعش را به عنوان کاتالیزور حفظ کنند.
  • اگرچه درباره آینده داعش درون مرزهای عراق چشم انداز مثبتی نیست، ولی این جریان افراطی در خاک سوریه وضعی متفاوت داشته و پاک‌سازی سوریه از عناصر این جریان در آینده نزدیک افق روشنی ندارد. براساس نقشه‌‌ای که رهبران داعش در رسانه‌های غربی منتشر کرده‌اند، این جریان در نظر دارد تا 5 سال آینده، بخش‏هایی از کشورهای اسپانیا، قفقاز، آسیای مرکزی و قاره هند را تصرف کند. در این طرح، منطقه آسیای مرکزی، افغانستان، ایران، پاکستان و هند به نام ولایت «خراسان» گزینش شده‌‌ است.
  • تلاش برای سرنگونی دولت ازبکستان در آسیای مرکزی می‌تواند آغازی بر تحولات گسترده در آسیای مرکزی و همچنین قفقاز باشد. به طبع، این حرکت می‌تواند عامل رشد درگیری‌های مذهبی و تنش‌ها در جهان اسلام باشد. هرچند ترک‌ها در تحولات سوریه و عراق و نیز همکاری با سلفی‌های تکفیری، نتوانسته‌اند دستاورد‌های مورد نظر خود را بیابند و تا حدودی شکست خورده‌اند؛ ولی نمی‌توان گفت این تلاش‌ها به پایان خط رسیده است. بلکه آنها در تحولات آینده در آسیای مرکزی و به ویژه قفقاز هنوز می‌توانند نقش کلیدی داشته باشند.
  • یک محور در راهبرد جدید آمریکا، ثبات نسبی در غرب آسیا و توجه بیشتر به شرق آسیا و اکراین است. آمریکایی‌ها باتوجه به تجارب کار با نیرو‌های تکفیری، تلاش جدی می‌کنند تا محیط بکار‌گیری آنها را خودشان تعیین کنند و اجازه ندهند آنها در محیط کشور‌های دوست نقش‌آفرینی کنند.
  • نیرو‌های بسیاری از لیبی و تونس و… در داعش فعال هستند، گسترش فعالیت داعش به ویژه در لیبی می‌تواند زمینه‌ساز بازگشت بسیاری از این نیرو‌ها به شمال افریقا باشد. به خصوص این که، منطقه یاد شده به دلیل نزدیکی به اروپا و داشتن منابع نفتی و نداشتن دولت قوی، دارای جاذبه و گیرایی خاصی است.
  • بازیگری روسیه درمنطقه برای آمریکا قابل تحمل نیست و برخی از کارشناسان معتقدند که آمریکا قصد دارد وضع آسیای مرکزی‌ را ناآرام و سناریوی اوکراین را در این منطقه‌ اجرا کند و روند تحولات و تحرکات دیپلماتیک را می‌توان در این جهت تحلیل کرد.

رفتار و رویکرد بازیگران در تحولات منطقه

مواضع هریک از بازیگران درگیر در تحولات منطقه در قبال داعش و جریان تکفیری تروریستی در چار چوب‏های خاصی شکل می‏ گیرد که به برخی از انان اشاره می شود:

  • آمریکا و متحدان غربی با اتخاذ رویکرد مهار دوگانه به سمت حذف بشار اسد، حفظ ساختار نظام و واگذاری حاکمیت سوریه به معارضان متعهد به آمریکا گام بردارد.
  • علی رغم بروز پدیده‌های ناامنی در قالب‌های مختلف در ریاض، طائف، مکه، جده و… از سوی عناصر داعش جلوه‌های عینی فعالیت این گروه در عربستان پیش بینی می شود، کشورهای هم پیمان منطقه (ترکیه، عربستان، قطر و…) به رغم اختلافات بعدی در تقسیم منافع، با استفاده از همراهی، حمایت عملیاتی و لجستیک آمریکا برآنند، با گذر حذف بشاراسد و جایگزینی معارضان به سوی تحقق حاکمیت داعش حرکت کرده و آمریکا را وادار به شتاب‌دهی در عبور از وضع کنونی کنند.
  • حضور داعش در شرق و شمال سوریه، دخالت ترکیه در مناطق شمال و غرب این کشور به بهانه جلوگیری از دسترسی کردهای سوریه به دریای مدیترانه و از سوی دیگر فشار گروه‌های معارض طرفدار آمریکا برای تصرف مناطق جنوبی سوریه ، بیانگر طرح‌های پشت پرده آمریکائی‌ها برای تقسیم و تجزیه سوریه است.
  • دولت روسیه با بازیگری فعال و استمرار وضع کنونی به سوی فروپاشی داعش گام می‏بردارد و در این مسیر با خودداری از پرداخت هزینه های سنگین، از انگیزه های معنوی وکمک‌های مستشاری جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت برای دستیابی به اهداف خود بهره برداری کند. سیاست تغییر در منطقه و توسعه منافع استراتژیک در جهان دو هدف راهبردی روسیه در تحولات منطقه است.
  • با در نظر گرفتن همه شرایط، این اوضاع برای جبهه مقاومت و جمهوی اسلامی ایران در حالی ارزیابی می شود که جمهوری اسلامی بتواند با بهره گیری از فرصت های آن (ضمن تقویت نظام عراق و سوریه) ضمن دور کردن تهدید جریان تروریستی تکفیری از محیط امنیتی خود، اقدام به طراحی بالا بردن تاثیر نقش جمهوری اسلامی با همکاری سایر بازیگران منطقه ایی در ریشه کن کردن و از بین بردن هسته‏های تروریستی منطقه نماید.

نتیجه گیری

تحولات منطقه و اقدامات اخیر بر علیه داعش هرچند موجب امیدواری برای نابودی و حذف داعش از منطقه گردید اما برای نابودی کامل و اضمحلال این گروه باید دو فاکتور اساسی از جمله وجود اندیشه ها و تفکرات افراطی سلفی گری و تکفیری در منطقه که دامنه آن از افغانستان ، پاکستان و عراق ، عربستان سوریه تا شمال افریقا کشیده شده است و همچنین حمایت نظام سلطه (آمریکا و متحدان غربی و عربی و عبری) از این جریانات در راستای حفظ موجودیت و قدرت آنها، تداوم حضور خود در منطقه و دخالت در امور داخلی کشورها برای ایجاد بازارهای فروش سلاح و همچنین تسلط مستقیم یا تاثیر گذار بر منابع تجدید ناپذیر فعلی در خاور میانه (گاز و نفت) را مد نظر قرار داد.

بنابراین در شرایط کنونی و با توجه به فاکتورهای فوق نباید انتظار داشت گروه های تکفیری ،اندیشه و تفکرات آنان به سرعت از صحنه سیاسی منطقه حذف گردند.

اندیشه ژئو پلیتیکی، اندیشه‌ای معطوف به کسب قدرت از فضای جغرافیایی و اعمال قدرت با عناصر جغرافیایی است. کنش‌گری و رفتار جریان تکفیری با این تعریف در دو چارچوب قابل تفسیر است:

الف‌) همکاری، رقابت و منازعه برای تصاحب عناصر جغرافیایی: در این سطح جریان تکفیر (به ویژه داعش) با رویکرد تهاجمی و توسعه‌طلبانه برای افزایش سطح قدرت خود و تصرف عناصر مختلف جغرافیایی به فعالیت مشغول است.

ب‌) جریان تکفیر برای افزایش سطح قدرت و رسیدن به اهداف، عناصر جغرافیایی را ابزار رقابت و منازعات قرار می‌دهد.

کنشگری جریان تکفیر و ائتلاف ضد داعش ( ائتلاف بین‌المللی با محور آمریکا و ائتلاف منطقه‌ای با محور عربستان سعودی ) ابزاری برای موازنه ژئوپولتیک و تغییرات در جغرافیای سیاسی منطقه بویژه در سوریه و عراق است. برآیند تغییر ژئوپولیتیک سلفی تکفیری برآوردهای ج.ا.ا را در منطقه مشخص‌تر و دقیق‌تر می‌کند و فرصتی است برای بازسازی شناختی خود از روندها و آینده تحولات و تغییرات ژئوپولیتیکی که چالش‌هایی هم بدنبال خواهد داشت .

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.