نماد سایت راهبرد ملی -|- nationalstrategy

محور مقاومت و امنیت منطقه غرب آسیا

محور مقاومت  امنیت منطقه غرب آسیا

مقدمه

فلسفه پیدایی دولت، تامین امنیت همه شهروندان خود یا به عبارت دقیق‌تر امنیت ملی است. دولت اختیارات و ابزارهای لازم برای رسیدن به این هدف غایی را در اختیار دارد. دولت­ها در عرصه بین‌المللی برای تامین امنیت ملی خویش از راهبردها و رویکردهای مختلفی بهره می‌برند. در تدوین سیاست خارجی و راهبردهای اجرایی آن عوامل گوناگونی دخیل هستند که مهمترین آن­ها به شرح زیر است:

  1. منظومه فکری و ادراک تصمیم­ گیرندگان سیاسی،
  2. شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه،
  3. موقعیت ژئوپلیتکی و قدرت ملی کشور،
  4. اهداف ملی کوتاه، میان و بلندمدت،
  5. ساختار نظام بین ­الملل.

محور مقاومت و امنیت منطقه غرب آسیا

دولت‌ها برای تحقق اهداف امنیت ملی خویش از ابزارهای سه­ گانه سیاست خارجی یعنی دیپلماسی، جنگ و اقدام پنهان به صورت جداگانه یا ترکیبی استفاده می‌کنند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران امنیت‌محور است. تامین و تضمین بقاء و امنیت ملی در نظام بین‌الملل آنارشیک از اهداف اصلی سیاست خارجی ج.ا.ایران است. مقاومت از جمله ابزارهای ترکیبی سیاست خارجی است. مقاومت به مفهوم گفتمان مبتنی بر قانون اساسی متشکل از دو بخش سلبی و ایجابی با ابعاد داخلی و خارجی است. سلطه ­ستیزی و نفی سلطه، استکبارستیزی و نفی استبداد از ارکان اصلی بعد سلبی است و در بخش ایجابی نیز اسلام ­خواهی، عدالت‌خواهی، استقلال­ طلبی، آزادی­خواهی، عقلانیت، حمایت از محرومین و مستضعفین قرار دارد.

محور مقاومت  امنیت منطقه غرب آسیا

مقاومت به معنای جبهه یا محور یا یک ائتلاف ژئوپلیتیکی منطقه‌ای شامل کشورها، سازمان­ها، گروه­ها و بازیگران غیردولتی و افراد همسو با ج.ا. ایران در مقابل “نظام سلطه و جبهه استکبار” به رهبری امریکا است. موضوع فلسطین در منطقه مخرج مشترک هر دو جبهه با جهت‌گیری متضاد را تشکیل می‌دهد. ج.ا.ایران به عنوان محور مقاومت نه­تنها در هدایت و رهبری جبهه مقاومت علیه محور سازش نقش اساسی ایفا می‌کند، بلکه به نوعی گرانیگاه اصلی این جبهه نیز به حساب می‌آید.

حفظ آزادی عمل و استقلال خود از طریق بیشینه‌سازی منابع، گسترش و تعمیق نفوذ در بازیگران جبهه مقاومت و افزایش سهم خویش از توزیع قدرت در نظام منطقه‌ای از جمله کارکردهای جبهه مقاومت در راستای تامین امنیت ملی ج.ا.ایران محسوب می‌شود. بر این اساس هرگونه بی‌ثباتی و ضعف در جبهه مقاومت نه تنها تاثیر منفی مستقیم بر امنیت ملی ایران خواهد داشت، بلکه سرایت این موضوع به درون مرزهای جغرافیای کشور نیز محتمل به نظر می‌رسد. در واکاوی نسبت جبهه مقاومت و امنیت ملی ج.ا.ایران ، پرسش‌های زیر مطرح است که مورد بررسی قرار می‌گیرد:

محور مقاومت  امنیت منطقه غرب آسیا

گفتمان‌های امنیت ملی و مقاومت

مفهوم امنیت ملی متأثر از عوامل متعددی چون؛ قدرت ملی، موقعیت کشور، بینش و نگاه رهبران، نخبگان، مردم و ساختار نظام بین‌الملل است. امروزه در رویکرد نوین به امنیت ملی، علاوه بر مباحث بنیادینی چون استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی آسیب‌پذیری‌های داخلی، اعم از فرهنگی، اجتماعی، مدیریتی، اقتصادی، مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی و … توجه خاصی می‌شود.

باتوجه به این مباحث، گفتمان‌های مختلفی چون؛ بسط‌‌‌ محور، حفظ محور و رشد محور بین نخبگان فکری و اجرائی کشور در خصوص امنیت ملی وجود داشته و دارد. این گفتمان‌ها در دوره‌های از حیات ج.ا.ایران به طور مستقل یا ترکیبی حاکم بوده‌اند، که به شرح زیر قابل دسته‌بندی و ارائه است:

  1. گفتمان بسط محور

دوره زمانی: پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع جنگ تحمیلی[1]؛

مؤلفه‌های اصلی گفتمان بسط‌محور عبارتند از:

  1. گفتمان حفظ محور

دوره زمانی: دوران دفاع مقدس؛

مؤلفه‌های اصلی گفتمان حفظ‌محور عبارتند از:

  1. گفتمان رشد محور

دوره زمانی :پایان جنگ و دوره سازندگی؛

مؤلفه‌های اصلی گفتمان رشد‌محور عبارتند از:

موضوع مقاومت و نهضت‌ها هرچند با ماهیت انقلاب اسلامی هبستگی و همزادی دارد. با وجود این، رویکرد دولت‌های ج.ا.ایران در جریان چهار دهه گذشته تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه‌های گفتمان‌های فوق بوده است.

محور مقاومت  امنیت منطقه غرب آسیا

در دوره گفتمانی اول، تاکید بر صدور تفکر انقلاب اسلامی می‌شد. ولی در گفتمان بعدی، دفاع از نظام با طرح الگوی ام‌القرا، مبین وضع منطقی و تعدیل شده‌ای است، که در عین حال بر مسئله صدور تفکر انقلاب اسلامی نیز توجه داشته است، بر تامین منافع ملی از منظر دیگری نیز می نگریست. در حالیکه بر اساس اصول متعدد قانون اساسی کشور، موضوع مقاومت و جریان “نهضتی”و رابطه با ملت‌ها در اولویت است. باتوجه به فقدان اجماع نظری در خصوص نهضت‌ها و نوع مقاومت در برابر استکبار در داخل کشور، شاهد رویکردهای متفاوت در این زمینه در دولت‌های مختلف بوده‌ایم. درکل، رویکردهای مطرح را به شکل زیر که متاثر از غلبه هر یک از گفتمان‌های مطرح می‌باشد، دسته­بندی و ارائه شده است:

ظرفیت‌های جبهه مقاومت و ج.ا.ایران

امروزه نیروهای متشکله جبهه مقاومت در منطقه به یکی از ارکان قدرت ج.ا.ایران تبدیل شده است. این رکن قدرت فرصت و ظرفیت‌های قابل توجهی برای بازیگری ایران در سطح منطقه و بین‌الملل فراهم آورده است. در این خصوص به اجمال می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

آسیب‌‌ها و چالش‌های مقاومت و امنیت منطقه غرب آسیا

جبهه مقاومت همانند هر موضوع و پدیده‌ای می‌تواند آسیب‌ها و چالش‌های به همراه داشته باشد. آسیب‌ها و چالش‌های اصلی مطرح در این حوزه عبارتند از:

پیامدها و دستاوردهای منطقه‌‌ای مقاومت

اعضای جبهه مقاومت را از لحاظ ساختار می­توان در چهار دسته دولت‌های مقاومت، احزاب مقاومت، گروه‌های مقاومت و افراد تفکیک‌ کرد. این اشکال چهارگانه مقاومت در منطقه فعال بوده است و دستاوردهای زیادی داشته که مهمترین آن به شرح زیر است:

ملاحظات و راهکارهای تقویت امنیت منطقه

برای اینکه ظرفیت جبهه مقاومت رابطه درستی با ارتقا و تقویت سطح امنیتی ثبات منطقه پیدا کند، لازم است سیاست‌ها و راهبردها را از دیدگاه‌ها و ابعاد گوناگون در نظر گرفت. در زیر به برخی از ملاحظات و راه‌کارها پیشنهادی در این راستا اشاره می‌شود:

محور مقاومت  امنیت منطقه غرب آسیا

[1] . شایان ذکر است که نمی‌توان بازه زمانی دقیق برای هریک از گفتمان‌ها تعیین کرد. برای مثال در همین دوران گفتمان‌های بسط محور و حفظ محور دارای قدرت سیاسی توأمان در نهادهای دولتی بوده‌اند.

[2] . شکل‌گیری و انسجام درونی در مثلث ضد ایرانی امریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان.