مدیریت دانش؛ چیستی
در قسمت اول این مقاله به چیستی و در قسمت دوم به چرائی مدیریت دانش پرداخته و در قسمت سوم چگونگی مدیریت دانش تشریح می گردد.
در عصر حاضر، اطلاعات و دسترسی مؤثر به آن یکی از عناصر کلیدی پیشرفت و توسعه محسوب میشود، به گونه ای که تمامی فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و زیستی به شدت نیازمند اطلاعات هستند. در عصر اطلاعات، مزیت اصلی در سرمایه دانش نهفته است. دانش در دنیای پیشرفته امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به مزیت رقابت اصلی سازمان ها میباشد. روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری و فناوری های نوین در ایجاد مزیت های راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمان ها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاستهای راهبردی سازمانها جای گیرد. بر این اساس، توجه ویژه به مدیریت دانش از جهت تحقق اهداف سازمان ها ضروری به نظر می رسد. مدیریت دانش میتواند با یکپارچه سازی سرمایه های دانشی سازمانها در بخش های مختلف و تأثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیم گیری هوشمندانه، بازطراحی فرآیندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقای سطح فعالیتها و رسیدن به اهداف موردنظر را به همراه داشته باشد. البته سازمان ها بدون داشتن استراتژی مشخصی در استفاده از مدیریت دانش نمیتوانند بهره ای از این کارکردها داشته باشند و میبایست در این خصوص سیاست های راهبردی تدوین گردد.
مدیریت دانش؛ چیستی
شناخت دانش به عنوان یک منبع سازمانی، و نظریه های رشد و نیز ظهور سازمانهای دانشبنیان، همگی کمک کردند تا حوزه جدیدی از مدیریت دانش در نظام های اطلاعاتی به وجود آید. در سازمانها علیرغم وجود حجم بسیار بالایی از اطلاعات و دانش و نیز به کارگیری فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، اطلاعات لازم و کافی و به موقع در اختیار متقاضیان قرار نمی گیرد. مدیریت دانش یکی از راه حلهای مناسب برای کسب سودمندی و کارایی در سازمانها به شمار میآید. از اینرو، با مشارکت بخش های مختلف در فرایندهای نوآوری و مدیریت دانش، میتوان گامهای مؤثری در انتقال صحیح و به موقع دانش به مدیران، محققان، کارمندان و مشتریان برداشت. دانش سنگبنای نوآوری است و مدیریت صحیح بر منابع دانش، با خود، موهبت نوآوری را به ارمغان میآورد. به عبارت دیگر صرفاً سازمانهایی که نسبت به ایجاد، اخذ، بهره گیری، اشتراک گذاری و کاربرد دانش و نخبگی اهتمام ورزند، میتوانند انتظار نوآوریهای مؤثری را داشته باشند که موجب شود تا سازمان در شرایط محیطی نامطمئن، به صورت رقابتی و موفق باقی بمانند.
مدیریت دانش؛ چیستی
-
چیستی
-
مفهوم شناسی
-
برای درک بهتر مفهوم مدیریت دانش باید ابتدا به بررسی مفاهیم «داده»، «اطلاعات» و «دانش» و تفاوت و ارتباط میان آنها بپردازیم. مفاهیم «اطلاعات» و «داده»، اغلب و به اشتباه به جای مفهوم «دانش» به کار برده میشوند. اما در واقع، آنها مفاهیم متفاوتی هستند و تشخیص این تفاوتها برای مفهوم شناسی دانش، بسیار مهم است.
الف. داده: یک واقعیت از یک موقعیت، یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط با دیگر چیزها، حقایق و واقعیتهای خام یا نقاط بیمعنی در فضا و زمان هستند كه هيچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. داده ها منعکس کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی هستند که تحت عنوان «جزء ناچیز» از آنها یاد میشود. دادهها، رشته واقعیتهایی عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمیکنند، تا زمانی که مورد پردازش واقع شوند.
ب. اطلاعات: اضافه شدن زمینه و تفسیر به داده ها و ارتباط آنها با یکدیگر، منجر به شکل گیری اطلاعات میشود. اطلاعات داده های ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه و تفسیر آن است. برای اينكه بتوان از مجموعهی دادهها، اطلاعات را نتيجه گرفت بايد رابطهی بين دادههای مختلف را درك كرد. اطلاعات در واقع، داده های خلاصه شده هستند که گروه بندی، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل شده اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند.
ج. دانش: اضافه شدن درک و حافظه به اطلاعات و خلاصه سازی آن موجب توسعه طبیعی اطلاعات و منجر به دانش می شود. دانش را میتوان بینش های حاصل از اطلاعات و داده هایی تعریف کرد که میتواند به روشهای مختلف و در شرایط گوناگون مؤثر و قابل تقسیم باشد. دانش کارآمد کمک میکند تا اطلاعات و داده های ناخواسته حذف شوند. دانش از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل میشود. هنگامی که دانش به اشتراک گذاشته میشود دانش میان افراد افزایش مییابد و از ترکیب دانش افراد، دانش جدید حاصل میشود.
مدیریت دانش؛ چیستی
د. خرد (حكمت یا بینش): به عنوان آخرین مرحله تکامل دانش یا همان کاربرد دانش است. ﺧﺮَد در ﺑﺮﮔﯿﺮﻧﺪه ﻣﺒﺎﻧﯽ، اﺻﻮل و اﻟﮕﻮي اوﻟﯿﻪ ﺑﺮاي ﻓﻬﻢ و ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﯿﺮي داﻧﺶ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮاي ﯾﮏ ﻣﻨﻈﻮر ﺧﺎص ﯾﺎ ﻣﻌﯿﻦ اﺳﺖ. ﺧﺮد در اﺛﺮ ﺑﮑﺎرﮔﯿﺮي ﻣﺴﺘﻤﺮ و ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﺪت داﻧﺶ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه و ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﻠﮑﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. به طور خلاصه میتوان گفت:
- اطلاعات به توصيف، تعريف يا ديدگاه (چه، چه كسی، چه هنگام، كجا) وابسته است.
- دانش در برگيرندهی استراتژی، عمل، متد يا شيوه (چگونگی) است.
- حكمت، بينش، اصول ، اخلاق (چرايی) را شامل میشود.
توجه نماييد كه دادهها – اطلاعات- دانش- حكمت، زنجيرهای را تشكيل میدهند. گرچه دادهها موجوديت گسسته هستند اما روند اطلاعات به دانش و حكمت به طور گسسته روی نمیدهند. ما میتوانيم با متصل نمودن اطلاعات جديد به الگوهايی كه قبلاً درك نموديم، الگوها را توسعه دهيم. مديريت دانش میتواند توانايی سازمانها را در انجام چهار مفهوم فوق بهبود بخشد. به عبارتی میتوان گفت مديريت دانش رويكرد سيستماتيك خلق، دريافت، سازماندهی، دستيابی و استفاده از دانش و آموختهها در سازمانها است.
البته این یک دیدگاه است و دیدگاه دومی هم وجود دارد که با دیدگاه اول کاملاً متفاوت است و در تقابل با آن قرار دارد و ادعا میکند که داده، بعد از دانش و اطلاعات، در آخر کار شکل میگیرد. به عنوان مثال؛ اگر به کسی عنوان شود درجه حرارت، 75درجه فارنهایت است و او دانش قبلی در مورد معیار درجه فارنهایت نداشته باشد؟ 75 درجه فارنهایت بدون شک یک داده است، اما تا فرد، دانشی در مورد فارنهایت نداشته باشد، نمیتواند منظور آن را درک کند. این دیدگاه عنوان میکند که قطعات جداگانهای از حقایق ساده وجود ندارند مگر اینکه هر فرد، خودش آنها را به وجود آورد.
مدیریت دانش؛ چیستی
- تعاریف مدیریت دانش
هیچ تعریف توافق شدهای از مدیریت دانش وجود ندارد چون افراد فعال در زمینه مدیریت دانش طیف گستردهای از رشتهها را شامل میشوند. لکن نکته مشترک در همه تعاریف؛ داشتن نگاه عملی به دانش است به عنوان مثال اینکه چگونه دانش میتواند سهمی در میزان اثر بخشی سازمانی داشته باشد. با این مقدمه به ذکر چند تعریف جامع از مدیریت دانش میپردازیم.
- مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعهپذیری و کاربرد آن است، در هرجایی که دانش استقرار یابد، یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش میدهد.
- فرآیندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر و اندیشه اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش میپردازد.
- مدیریت دانش ارتقاء یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، دادهها، اسناد، خط مشی و رویهها باشد.
- مدیریت دانش استفاده خلاق، مؤثر و کارآمد از تجربه و دانش فردی و جمعی از طریق فرایند تولید دانش، تسهیم دانش و بکارگیری آن به کمک فناوری به منظور دستیابی به اهداف سازمان.
- مدیریت دانش تلاشی برای آشکار نمودن دارایی پنهان در ذهن اعضا و تبدیل این دارایی پنهان به یک دارایی سازمانی است تا همه کارکنان سازمان به این دارایی دسترسی داشته باشند.
- مدیریت دانش را میتوان «ترکیبی از اقدامات فناورانه و اجتماعی» برشمرد و در آن حساب ویژهای را برای توجه به افراد، فرهنگ و ساختار سازمانی و فناوری اطلاعات باز نمود.
- راهبردهای نظاممند و فرایندهای تعریف، به دست آوردن، انتقال و به کار بردن اطلاعات و دانش توسط افراد و سازمان برای ایجاد نوآوری، رقابت و ارتقای بهرهوری.
مدیریت دانش؛ چیستی
- دانش صریح و ضمنی
تحقیقات نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانش صریح[1] (آشکار و واضح) و ۸۰٪ مابقی دانش ضمنی[2] (تلویحی و نهفته) است.
دانش صریح: دانشی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانش صریح، دانایی است که قابل کد شدن اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و… است. مصادیق این نوع از دانش؛ کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه است.
دانش ضمنی: کاملاً شخصی بوده و رسمی کردن آن بسیار مشکل است، از این رو انتقال آن به دیگران به آسانی مؤثر نیست. دانش ضمنی در قالب ذهنیتها، مهارتها و توانمندیهای افراد در سازمان متبلور میشود. این دانش به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست:
- توانایی تشریح و تعریف دانش وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانش عرضه و معرفی نشده است.
- توانایی تشریح و تعریف وجود دارد، اما اراده و قصد آن وجود ندارد.
- توانایی تشریح دانش وجود ندارد.
معمولاً باید این نوع دانش را در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان، و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. به عبارت دیگر دانش ضمنی تمامی تجارب و مهارتهایی را شامل میشود که افراد بدون آگاهی و در حین کار به دست میآورند و این شکل دانش، یکی از مهمترین اشکال دانش برای سازمانهای جدید است. هرچند که مدیریت دانش ضمنی، به مراتب مشکلتر از دانش آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر میباشد.
از طرفی استخراج این دانش از بین کارکنان، ممکن است باعث بروز مقاومتهای جدی از سوی افراد شود (زیرا افراد این دانش را به عنوان یک ابزار استراتژیک در نظر میگیرند که به وسیله آن میتوانند موقعیت خویش را در سازمان حفظ کنند). مدیریت دانش ضمنی، تنها محدود به فراهم کردن ابزارهای ارتباطی (نظیر مصاحبه و ایمیل) نمیشود، بلکه مدیریت دانش ضمنی باید پویایی تعاملات اجتماعی بین افراد را مورد حمایت قرار دهد. در واقع فرض این نکته اشتباه است که افراد به طور ناخودآگاه و بدون هیچ گونه دلیلی دست به تعاملات اجتماعی میزنند.
مدیریت دانش؛ چیستی
- چالشهاي پيش روي مديريت دانش
سازمانهای دولتی و خصوصی و محیطی که این سازمانها در آن به فعالیت مشغولند، شدیداً تغییر یافتهاند. سازمانها ناگزیرند برای سازگاری با محیط متغیر و پر از رقابت، در ساختار خود تجدید نظر کرده و بدین منظور بایستی در مقابل تغییرات محیط انعطافپذیری بیشتری از خود نشان دهند و همچنین برای مدیریت سرمایههای دانشی خود به روشها و فنون پیچیدهتری نیاز دارند. سازمانهای نوین میدانند که:
- بخش عمدهای از سرمایههای علمی آنان به صورت دانش ضمنی (دانشی که از طریق تجربه و ضمن کار به دست میآید و به صورت مستند نوشته شده در نیامده است) در دسترس کارکنان است که این شکل دانش بایستی بیشتر از سوی سازمان مورد توجه قرار گیرد.
- نیازمند مکانیسمهای منسجمی در جهت تسهیل ترویج مبادله سازمانی هستند.
- نیاز است تا فرایندهای کاری سازمان با ویژگیهای خاص استفادهکنندگان از دانش (مانند جایگاه فرد در سازمان، شایستگیهای فرد، سبک شناختی و علایق و انگیزههای فرد) تطبیق داده شود تا کیفیت کاری افراد را به بالاترین حد ممکن ارتقا دهند.
بنابراین اساسيترين چالشهاي مديريت دانش، توليد دانش نيست بلكه تصرف دانش و اشاعه آن است. براستي دانشي كه اشاعه داده نشود، ارزش بسيار محدودي براي سازمان دارد. روش سنتي اشاعه و توليد دانش، گفتوگوهاي رو در رو بود، اما امروزه كه سازمانها و شركتها به سوي جهاني شدن حركت كرده و شكل مجازي پيدا ميكنند، روشهاي سنتي بسيار كند و غيرمؤثر هستند. بنابراين، لزوماً بايد از تكنولوژي براي گردش دانش سود جست.
يكي از ديگر چالشهاي واقعي مديريت دانش، یافتن راهحلی مناسب برای تدوين تجربيات و دانش كاركنان به صورتي قابل استفاده براي ديگران است، به گونهای که درددلها، عقايد شخصی (سیاسی، مذهبی و …) و عقدههای سازمانی و اداری در آن دخالت نداشته باشند.
[1] Explicit
[2] Tacit or implicit