عملیات روانی از منظر جهان بینی اسلامی-1
این مقاله به موضوع عملیات روانی در جهان بینی اسلامی پرداخته است که طی سه قسمت ارائه می گردد. در قسمت اول به اختصار موضوع عملیات روانی در قرآن می پردازد.
23 جولای 2019 07:51
عملیات روانی از منظر جهان بینی اسلامی
عمليات و جنگ رواني كه هدف آن تغییر در بعد روحي و رواني انسان است، بر ابزارهاي رواني، فكري، ذهني و فرهنگي تکیه دارد و به كمك آنها با انجام دستكاري و تغيير در ذهن و احساسات و عواطف آدمي، سعي بر تسليم و همراه سازی او با خود دارد. از اين روي در تعریف عملیات روانی گفتهاند: عمليات رواني به منزله شيوهاي مسالمتآميز، بر عواملي مانند منطق، ترس، رغبت و ديگر عوامل رواني تكيه ميكند تا هيجان ها، نگرش ها و رفتارهاي خاصي را در مخاطبان پديد آورد. (جمشیدی، 1383) بنابراين محور اصلي عملیات ـ با توجه به بعد رواني او يعني ذهن و عواطف ـ قدرت معنوي و فرهنگي يا قدرت انديشه و تدبير است.
تعجب نباید کرد که پیشینه و تاریخچه عملیات روانی، به اعصار قدیمیتر از اقدام و عملیات نظامی بشر یعنی عصر هبوط آدم و هوا بر زمین بر می گردد. در داستان هابیل و قابیل می خوانیم که فرزندان آدم که بر سرجانشینی پدر اختلاف پیدا کردند و به دستور آدم برای حل اختلاف اقدام به قربانی کردن نمودند اما این قربانی تنها از هابیل پذیرفته شد و قابیل برای رسیدن به جانشینی پدر، ابتدا هابیل را تهدید به قتل نمود و بعد از اینکه از عملیات روانی نا امید شد دست به قتل و عملیات فیزیکی زد.
چنانکه قرآن كريم در داستان هبوط آدم و حوا به زمين به اين مسئله اشاره مينمايد که در اولین درگیری روی زمین یعنی درگیری فرزندان آدم، پيش از آغاز اقدام و عملیات نظامی(تصميم قابیل به قتل هابیل) عملیات روانی از سوی قابیل انجام یافت تا هابیل را از مسیر خود جدا و منحرف کند اما هنگامی که عملیات روانی او مؤثر نیفتاد، به قتل او اقدام کرد.
قرآن كريم در سوره مائده/27 در اينباره ميفرمايد: «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنْ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنْ الْمُتَّقِينَ» «اخبار فرزندان آدم را به درستى بر ايشان بخوان، هنگامى كه [هر يك از آن دو،] قربانياى پيش داشتند. پس، از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد. [قابيل] گفت: حتماً تو را خواهم كشت. او گفت: خدا فقط از تقو ا پيشگان مىپذيرد. بنابر این بشر هم با الهام از شیطان، پيش از اینکه نخستين عملیات فیزیکی را انجام دهد به عملیات روانی پرداخت.
عملیات روانی از منظر جهان بینی اسلامی
اما در قرآن کریم گزارش یک عملیات روانی دیگر هم وجود دارد که زمان آن به پيش از این تاریخ بازمیگردد و آن عملیات روانی شیطان علیه حضرت آدم است. جريانی که در بهشت و قبل از هبوط انسان به زمین رخ داده است. در این جریان به وضوح دیده می شود که شیطان، حضرت آدم را تنها با عملیات روانی و بدون هیچ گونه اقدام فیزیکی از بهشت بیرون ساخت. قرآن در سوره طه/ 120 تا 123در اين باره ميفرمايد: « فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى؛ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى؛ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى؛ قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى»
«پس شيطان او را وسوسه كرد، گفت: اى آدم، آيا تو را به درخت جاودانگى و مُلكى كه زايل نمىشود، راه نمايم؟ آنگاه از آن [درخت ممنوعه] خوردند و برهنگى آنان برايشان نمايان شد و شروع كردند به چسبانيدن برگهاى بهشت بر خود. و [اين گونه] آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت؛ سپس پروردگارش او را برگزيد و بر او ببخشود و [وى را] هدايت كرد؛ فرمود: همگى از آن [مقام] فرود آييد، در حالى كه بعضى از شما دشمن بعضى ديگر است، پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد، هر كس از هدايتم پيروى كند نه گمراه مى شود و نه تيرهبخت.»
بر اساس تفسیر این آیات، شیطان به عنوان اولین طراح و به کارگیرنده عملیات روانی، با جلوه دادن باطل به جای حق، انسان را به انحراف کشیده و بدین ترتیب آسیبی جدی به وی وارد نموده است.
عملیات روانی از منظر جهان بینی اسلامی
پس میتوان ادعا كرد که پيشينه عملیات روانی به قدمت آفرينش بشر بوده و اولین طراح و مجری عملیات روانی، شیطان است. و خواندیم که شیطان برای پیشبرد اهداف خود در این عملیات از ابزارهایی مانند دروغ، وارونه کردن حقیقت و خیرخواه جلوه دادن خود استفاده کرده و برای گسترش این عمل در زمین، اقدام به آموزش آن به فرزندان آدم نمود.
در شریعت اسلام عملیات روانی بنابه تعریف آنچه در فرهنگ غیر اسلامی آمده است، مورد تأیید نیست. چون غايت دین تأثير بر عقل، خرد و اندیشه بشر و هدايت آن به وارد شدن در میدان تدبر و تعقل است. چنانکه در سوره صف/9 قرآن ميفرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» «اوست كه فرستاده خود را با (وسايل) هدايت و دين حق فرستاد، تا آن را بر همه مصاديق دين (كه شرايع آسمانى است) پيروز گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد.»
فلسفه و هدف حرکت همه پيامبران(ع) همین بوده است و اختصاصی به پيغمبر خدا(ص) ندارد. خدا در قرآن سوره حدید/25 ميفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمْ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالقِسْطِ» ؛ «همانا پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان فرستادیم تا مردم قیام به قسط نمایند ».
واژهی بیّنات که در آیه شریفه آمده است برای تبیین علمی و یقینی است. خداي متعال پیامبر را با شعبده و جادو و سایر اموری که تأثير بر وهميّات يا مخيّلات مردم داشته اعزام نمیکند، بلکه به اموری یقینی و روشنگر امر ميکند. گرایش به پيامبران الهي هرگز نباید بر اساس عواطف و احساسات قبیلهای عاطفهای و فامیلی باشد، بلکه پیامبر با اموری همراه ميشود که اگر کسی با خرد و عقل و منصفانه به آن نگاه کند پیرو او خواهد شد. چنانکه وقتی خداي متعال، پيغمبر (ص) را به دعوت خویشان و نزديكان خود مأمور ميسازد در سوره شعراء/214 ميفرماید: «وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» «فامیل نزدیک خود را انذار ده». انذار يا بيم، یعنی بیان واقعیتهایی است که موجب خروج انسان از غفلت ميشود. اصل انذار به معنای اعلام است، یعنی آگاه ساختن. گو اینکه در اطلاعرسانی نسبت به اموری به کار ميرود که موجب احتیاط و حفاظت و امنیت ميشود. مأموریت پيامبران الهي تعلیم کتاب و حکمت است؛ چه در تربیت فردی و چه در مسائل اجتماعی، در همه ابعاد آن اعم از جنگ و صلح. حرکت مؤمنین باید بر اساس بینش، دانش، معرفت و بصیرت باشد. چنانکه خداوند در سوره یوسف/108 ميفرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِي» «بگو این راه من است که من و پیروانم با بینش همه را به سوی خدا ميخوانیم».
عملیات روانی از منظر جهان بینی اسلامی
پس قرآن کریم این منبع عظیم وحی الهی، که دستورالعمل دین در زندگی بشر است، جاهل نگه داشتن مردم و احساسی رفتار کردن آنها را رد میکند و تلاش در آگاه سازی دارد و علاوه بر آن حرکت بر اساس احساسات و عواطف و به دور از عقل و خرد در شريعت اسلام مذموم و مردود میداند و در سوره شعراء/214میفرماید: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» «و چیزی را که بدان عالم نیستی پیروی مکن» .
بر این اساس، قران کریم در سوره انعام، 116 نیروی مقابل آنها را به گمراهی توصيف و علت آن را پیروی از امور احساسی و دور از علم و خرد بیان ميکند : «وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»« بسیاری از اهل زمین را اگر پیروی نمایی تو را از راه خدا گمراه ميسازند؛ آنها تنها از گمان پیروی ميکنند و آنها تنها تخمین ميزنند.».
اسلام همگان را به فراگيري دانش، دعوت و جهل و ناداني را نكوهش ميكند. قرآن مردم را به تفكر در آفرينش آسمان و زمين و موجودات آنها و تاريخ گذشتگان و گردش جهان طبيعت دعوت ميکنند. علت اين امر، حقانيت و جامعيت آموزههاي اسلام است. اسلام چون به حقانيت خود اعتماد دارد، هيچ مفهوم مبهم يا دستورالعمل تاريكي را در خود نميبيند. از اين رو هيچ مطلب حق و شايستهاي را از مسلمانان نميپوشاند. از سويي به مسلمانان دستور داده دربارة حقايق و علوم و اسرار آفرينش بينديشند و هرگز در ابهام، قدمي پيش نگذارند دعوت اگرچه به سوی حق باشد، اما اگر راه دعوت با تاریکی جهل آمیخته شود، ديگر دعوت به حق نیست و از مسیر اسلام بیرون است. نه پیامبر(ص) و نه پیروان او حق ندارند در راهی که ناآگاهی را ابزار قرار ميدهد پیش روند.
چنانکه خداوند در سوره حجرات/15 ميفرماید: «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمْ الصَّادِقُونَ» «مؤمنین کسانی اند که به خدا و پیامبر ایمان آورند و تردیدی به خود راه ندهند و با مال و جان خویش در راه خدا تلاش کنند تنها اینها راستگویانند».
در نتیجه بر اساس آیاتی که ذکر شد، تعاریفی که از عملیات و جنگ روانی در کتب ترجمه شده غربی آورده شده و بر اساس آن سناریو سازی می شود، نمی تواند در اسلام جایگاه و مشروعیتی داشته باشد چرا که جامعه هدف و شرایط بهکارگیری را مشخص نکرده است. اما در واقع اجتناب ناپذیری پدیده جنگ در روابط اجتماعی انسانها و تحمیل هزینه های جانی و مالی فراوان باعث شده است که انسان برای جلوگیری از ایجاد جنگ، و عدم استفاده از ابزار خشونت آمیز به دنبال راهی برای کاهش این هزینه ها باشد.
و این راه چیست ؟ در پاسخ می توان گفت که با توجه به ماهیت دین مبین اسلام و مذهب حقه شیعه که صلح طلب و خواهان زندگی مسالمت آمیز است، در فقه اسلامی نمی توان به ابزار کاهش چشم گیر تلفات انسانی و تخریب اموال ملت ها توجه ننمود از این رو دین اسلام در کنار مخالفت جدی با دروغ، دغل، فریب و استفاده منفی از احساسات مردم در جذب و پذیرش اسلام و تاکید بر انتخاب دین و سبیل هدایت بر اساس بصیرت، بر جذب حداکثری مردم و آگاه سازی آنها نیز تاکید داشته و با خونریزی، شدیدا مخالف است. نمونه بارز این امر در صدر اسلام در جریان فتح مکه است که پیامبر اکرم از هر ابزاری برای کاهش خونریزی در مکه استفاده کرده و تمام تلاش آن حضرت برای امان دادن به مردم مکه و فراهم آوردن زمینه تسلیم شدن آنها بود. تمام خطبه ها و نصایحی که قبل از انجام جنگ ها در صدر اسلام، ایراد می شده است هم در راستای جلوگیری از تلفات جنگی یا کاهش آنها بوده است، پس چگونه ممکن است اسلام از این نوع جنگ، یعنی عملیات روانی که اثر بسیاری در رسیدنش به هدف، که حفظ جان و کرامت انسانی است غافل باشد و یا حتی آنرا را رد کند.
عملیات روانی از منظر جهان بینی اسلامی
بنابراین باید تعاریف و اقسام عملیات روانی را مجددا مورد بررسی قرار داده و به تعاریفی که اندیشمندان مسلمان از جنگ یا عملیات روانی داشته اند توجه کرد، بطور مثال دکتر احمد بدر، جنگ روانی را اینگونه تعریف می کند: «جنگی است تهاجمی که یک ارتش با سلاح فکر و عاطفه برای خُرد کردن روحیه ارتش و ساکنان شهرهای دشمن، بدان مبادرت میورزد همچنین از جنگ روانی به منظور کاستن اعتبار دشمن در چشم کشورهای بیطرف استفاده می شود» وی در تعریف دیگری می گوید: «جنگ روانی کار یا گفتاری است که با تضعیف روحیه معنوی دشمن، اراده جنگی او را سست می کند» (بدر، 1394، ص 207)
و یا الایوبی در کتاب الموسوعه العسکریه ص767 در تعریف جنگ روانی نوشته است: « جنگ روانی مجموعه کارهایی است که هدف آنها تاثیر گذاری بر افراد دشمن از جمله رهبران سیاسی و افراد جنگجوی آنان در جهت خدمت به مقاصد به کار گیرندگان این نوع جنگ است» صلاح نصر هم معتقد است: «عملیات روانی همان جنگ کلمه و عقیده است، خواه به صورت مخفی، آشکار، شفاهی و یا کتبی باشد. اساسا سلاحی است که به انسان و عقل او توجه دارد و هرگاه امکان برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب را داشته باشد، می تواند به اعماق او نفوذ کند»
در آیات متعددی از قرآن کریم، عملیات روانی علیه دشمن دیده می شود و خدای سبحان به پیامبر خود دستور می دهد که دشمن را چگونه تهدید نماید یا اینکه به او چیزی بگوید که باعث ترس، تشکیک و از دست رفتن روحیه جنگی وی و تقویت روحیه نیروهای خودی بشود.
خداوند در آیات زیادی، کفار را از آینده خود بیم می دهد و به آنها وعده عذاب داده و روحیه آنها را برای جنگهای بعدی که می خواهند علیه مسلمین به راه بیندازند خراب می کند؛ لذا به پیامبر دستور می دهد که به آنها بگوید به زودی شکست خواهند خورد و در واقع همه آنها کشته خواهند شد. عبارت (سَتُغْلَبُونَ: به زودی مغلوب میشوید) علاوه بر اینکه روحیه مسلمین را برای جهاد و دفاع بعدی بالا می برد باعث ایجاد ترس در دل دشمن هم می شود، و با این افکار که بذرش توسط پیامبر و به دستور قرآن در دل مشرکین کاشته شده، روحیه آنها کاسته و در نهایت به شکست آنها خواهد انجامید.
قرآن کریم در سوره آل عمران آیه 13 برای استدلال با شاهد مثال آوردن بر ادعای خود و به عبارت دیگر، برای خالی کردن دل آنها به یادآوری شکست قبلیشان در جنگ بدر می پردازد:« قَدْ کانَ لَکُمْ آيَةٌ في فِئَتَيْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ في سَبيلِ اللَّهِ وَ أُخْري کافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشاءُ إِنَّ في ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ حقّاً …»
«برای شما در دو گروهی که با هم (در جنگ بدر) برخورد کردند نشانه ای بود، گروهی در راه خدا می جنگیدند و گروه دیگر کافر بودند که آنان مسلمین را به چشم خویش دو برابر خود می دیدند (و از این رو شکست خوردند) و خداوند هر که را بخواهد به یاری خود تأیید می کند. البته در این (امر) عبرتی برای صاحبان بصیرت است».
در آیات دوازدهم تا چهاردهم سوره انفال نیز عملیات روانی دیگری علیه دشمن اجرا شده است در این آیات دستورهایی به ملائکه داده می شود که قطعا در ملاء عام برای مومنین هم خوانده شده است مطالب ذکر شده در این آیات اگر دستور عملیاتی و یا حتی آموزش بود باید به صورت محرمانه بیان میشد تا مشرکین نفهمند که مسلمانان چگونه با آنها مواجه خواهند شد و نتوانند برای مقابله با آنها برنامه ریزی نمایند، لاکن مطالب به صورت علنی و به طوری که برای همه مفهوم باشد ابلاغ شده است: «إِذْيُوحي رَبُّکَ إِلَي الْمَلائِکَةِ أَنِّي مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا سَأُلْقي في قُلُوبِ الَّذينَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ».
«هنگامی که پروردگارت به فرشتگان وحی می کرد که من با شما هستم، پس کسانی را که ایمان آورده اند ثابت قدم دارید، به زودی در دلهای آنان که کفر ورزیده اند ترس می افکنم، پس ضربه ها را بر فراز گردن ها بزنید (بر فرق آنها) و همه سر انگشتانشان را قلم کنید».
این آیه ظاهرا می خواهد حالت ذلت بار مشرکین را بعد از جنگ برایشان به تصویر بکشد و به آنها بگوید مسلمین در جنگ با چه شدت و غلظتی بر آنها وارد خواهند شد و چه بلایی بر سر آنها خواهند آورد این تصویر طبیعتا باعث ترس و ضعف مشرکین خواهد شد از طرف دیگر وقتی در این آیه از ملائکه سخن می گوید در واقع مشرکین می فهمند که علاوه بر اینکه با مسلمان ها در حال جنگ هستند لشکری نامرئی هم بر آنها هجوم خواهد آورد که به بدترین حالت ممکن با آنها مواجه خواهد شد. در آیات بعد علت این ذلت و بدبختی برای آنها بیان می شود و آنها را از جنگ با پیامبر و یارانش بیم می دهد
از آیات ذکر شده میتوان برداشت نمود که به رخ کشیدن قدرت نظامی و حتی بزرگنمایی آن برای دشمن یکی دیگر از ابزارهای عملیات روانی است که در این آیات تشریع شده است.
در قسمت بعد به برخی شیوه های عملیات روانی در سیره معصومین سلام الله علیها اشاره خواهیم کرد.
ممنون بهره بردم