اتحاد و همبستگی بر مبنای اهداف مشترک«وفاق ملي» يكي از ديرپاترين رويكردها و ارکان پیروزی انقلاب اســلامي اسـت كه بارها، از سـوي حضـرت امام(ره) و مقام معظم رهبري به عنوان ضـامن پيروزي و اسـتمرار انقلاب اسـلامي معرفي شـده اسـت

درباب مفهوم وفاق، مي‌توان در اسـناد فرهنگي بالادسـتي و آیات روشنگر قرآن کریم جسـتجو كرد. در آيه ١٠٣ سـوره آل‌عمران، جامعه اسـلامي به چنگ زدن به ريسـمان الهي و امتناع از تفرقه امر شـده اسـت و در آیه 46 سـوره انفال، مردم را از نزاع نهی نموده‌اند.

نمودهاي وفاق ملي در نگاه مردم با كليد‌واژه‌هاي رضــايتمندي، مشــاركت، كاهش مقاومت منفي، افزايش اميـد، كـاهش تنش‌هـاي اجتمـاعي، زنـدگي شـــرافتمنـدانـه، توجـه بـه طبقـه متوســـط و عدالت طلبي قابل شـناسـايي اسـت و در دولت چهاردهم نیز از سـوي دكتر پزشـكيان رئیس محترم جمهوري اسـلامي به عنوان راهكار اصـلي و حل المسـائل كشـور مطرح گرديد.

در فرهنگ فارسـي، وفاق را به مفاهيمي هم‌چون همكاري، همراهي، اتحاد، موافقت و سـازگاري، وحـدت و يكپـارچگي، ارتبـاط، همـاهنگي، همـدلي، همراهي، يكـدلي تعريف كرده‌انـد.

در علوم اجتماعي «وفاق» توافق عمومي بر موضــعي خاص يا مجموعه‌اي از ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي است كه عموماً به تحركات گروهي يا حزبي در سطح افكار عمومي اشاره دارد.

در حوزه علوم سـياسـی«وفاق» در ذيل دولت- ملت سـازي تعريف مي‌شود و در دولت چهاردهم از جمله شـروط شـكل‌گيري دولت جديد تلقي مي‌گردد.

تحقق وفاق ملي از چند منظر حائز اهمیت است:

1-         ضرورت سياسي؛ انقلاب اسلامي بر مبناي اتحاد و وفاق آحاد و طبقات مختلف ملت ايران شكل گرفته و وفاق از شــروط ايجاد و اســتمرار انقلاب اســلامي اســت و از آنجا كه هويت ملي شهروندان بر هر نوع هويت قومي و مذهبي و منطقه‌اي غلبه دارد و شهروندان همگي خود را در قالب مفهوم ملت تعريف مي‌كنند.

مشـاركت مردم در امور سـياسـي خويش، به منزله اعمال حق سـرنوشـت، نماد و ظهور وفاق سـياسـي اسـت. جمهوري اسـلامي ايران مشـاركت گسـترده مردم در صحنه‌های گوناگون سیاسی را  به منزله رکن مهم مردم سالاری دینی و مايه مباهات و مشـروعيت نظام وكشـور در منطقه و به جهانیان معرفي نموده است.

2-         ضرورت مديريت كشور؛ وفاق شـرط لازم براي اتخاذ تصـميم‌هاي سـخت اسـت. در جوامع متفق و منسـجم، دولت‌ها از پشـــتوانـه مردمي بـالا و زمينـه راي قـابـل توجـه برخوردارنـد. انســـجـام و همراهي ملـت، مؤلفه قدرت و قوت نظـام ج.ا.ايران در مواجهه با چالش‌ها و اتخاذ تصميم‌هاي مهم دهه‌هاي گذشته بوده است.

3-         شرايط خارجي و تحولات منطقه‌اي؛ تحولات سریع در منطقه غرب آسیا و کشورهای سوریه، عراق، یمن، فلسطین و جنایات رژیم صهیونی پس از عملیات طوفان الاقصی در غزه، لبنان و اکنون در سوریه، شرایط خاورمیانه را در معرض اتفاقات حیاتی پیش‌بینی نشده‌ای قرار داده است. هرگونه غفلت و تزلزل ممكن اسـت بازيگري را از صـحنه حذف كند. قدرت و هوشـياري، شـرط ماندن در اين برزخ اسـت. اتحاد و همبسـتگي مردم و اعتماد به سـياسـت‌ها و برنامه هاي كشـور، مهمترین مؤلفه قدرت و تضمين كننده آينده كشـورمان است.

بایسته های دستيابي به وفاق ملي

1-         آموز شی و تربيتي؛ وفاق از لحاظ رواني به ديگرشـكيبي نيازمند اسـت. دیگرشکیبی نیز يك پديده روانشـناختي و تربيتي اسـت که بخش‌هاي رسـانه‌اي، تربيتي و آموزشـي كشـور باید در شـكل‌گيري شـخصـيت‌هاي ديگرشـكيب تلاش كنند تا بتواننـد همچنـان آحـاد ملـت را در جـامعـه متنوع و متكثر ايران براي طولاني مـدت بـه انســـان‌هـايي ديگرشكيب و اهل تعامل با يكديگر حفظ كنند.

2-         اجماع سازي و گفتماني:  عدم وفاق ملي نتيجه بروز اختلاف در حوزه منافع و مصــالح ملي و كلان كشــور اســت. نخبگان جامعه وشـخصـيت‌هاي مرجع وظيفه دارند كه نسـبت به شـناسـايي حوزه‌هاي اصـلي ضد وفاق و تعيين تكليف آن‌ها درسـطح مصـالح ملي و راه‌هاي دسـترسـي به آن اقدام كنند. به نظر مي‌رسـد كه كرسـي‌هاي نظريه پردازي ظرفيت خوبي براي اين قبيل مباحثات در سطح مراكز نخبه‌پرور است.

راهكار قانونی و ساختاري:

وفاق سـياسـي به عنوان يك بايسـته مهم در روند تكامل جامعه بايد به طرق قانوني و سـاختاري مورد حمايت واقع شـود و عوامل اخلالگر شـناسـايي شود و به عنوان اقدامي كه مي‌تواند به امنيت ملي كشـور لطمه وارد سـازد مورد مواخد ه قرار گيرد.

به نظر مي‌رسـد كه تعدادي از كشـورها براي اين مهم، نهاد دادگاه قانون اسـاسـي را تاسـيس كرده‌اند. در كشـور ما نیز لازم است برای این امر سازوكار مناسب جهت داوري و حل و فصل مناقشات پیش ایجاد شود.

شـكل گيري احزاب سـياسـي پايدار در كشـور و دسـتيابي به وفاق بين احزاب سـياسـي شـرط تحقق وفاق ملي اسـت. امروزه احزاب سـياسـي موجود در كشـور،  احزاب موعد انتخابات هسـتند كه نه پیشینه‌ای براي دستيابي به وفاق ملي دارند و نه توانايي و انگيزه‌اي براي تحقق آن.  هرچند سـطوح مختلف سـياسـي، اقتصادی، اجتماعي و فرهنگي، عرصـه‌هاي وفاق ملي هستند، اما در حوزه سـياسـي نمود و صـبغه بيشـتري دارد.

انتخابات، آوردگاه مهمي براي تعيين سـطح وفاق ملي به ويژه در حوزه وفاق سـياسـي اسـت. اولويت دادن به توانايي‌ها و شـايسـته‌گزيني از سـوي احزاب و گروه‌هاي سـياسـي مي‌تواند سـطح وفاداري احزاب و نخبگان سـياسـي را به وفاق ملي نشـان دهد.

انتخابات شـوراها به عنوان نزديك ترين انتخابات مي‌تواند با رويكرد شـايسـته‌گزيني، وفاق ملي را تجديد كند. توجه مجلس شوراي اسلامي به عنوان ناظر برانتخابات شوراها و شوراي عالي استان‌ها با رويكرد وفاق ملي در تعيين كانديداهاي اصلح و شايسته مي‌تواند گام جديدي در وفاق ملي باشد.

نقش بازیگران و گروه‌های مرجع  در تأمين  وفاق ملي

وفاق ملي هم يك پروسـه اسـت و هم يك پروژه. نيل به وفاق ملي به عنوان يك پروسـه نيازمند سـعه صـدر و تحمل و بردباري اســت، ليكن اين پروســه بايد به اجرای پروژه‌هايي چند تقويت و تســريع گردد و نخبگان و مراجع مختلف اجتماعي و سياسي و قانوني بايد نقش هاي خود را ايفاء كنند.

نقش رســـانـه‌هـا بـه عنوان يكي از اركـان حكومـت مردم‌ســـالار در انعكـاس نظرات مردم بـه هيـئت حـاكمـه و گسـترش آموزش‌هاي سـياسـي و اجتماعي مهم تلقي مي‌شـود. رسـانه‌ها به عنوان ارگان‌ تبليغي و اعلامي احزاب و گروه‌هاي سـياسـي و مراكز توليد فكر، همان‌گونه كه مي‌توانند منشـاء اختلاف و دوگانگي باشند، مي‌توانند ضمن آگاه‌سازي مردم از روندهاي وفاق ملي، يكي از راه‌هاي انتقال نقدها و نظرات مردم نیز باشند.

نتيجه:

وفاق ملي نياز همیشگی یک جامعه فعال و پويا اسـت. جمهوري اسـلامي ایران در طي چهاردهه گذشته با تمسك به قدرت عظيم مردم، برخاسته از وفاق ملي، توانسته مسائل و مشكلات زیادی را از سر راه خود بردارد و در مسير رسـيدن به قله حركت كند. در طي سـال‌هاي اخير دلايل عديده‌ای از جمله فشـارهاي خارجي به ويژه تحريم و انزواي تحميل شـده بر مردم، در كنار تغييرات نسـلي و چالش‌های داخلی كشـور، اين منبع عظيم قدرت را تضـعيف كرده اسـت، به گونه‌اي كه امروز تقویت انسجام، وحدت، همدلی و وفاق به يك ضرورت ملي تبديل شده است.

ساختارمند شدن احزاب و جریان‌های سیاسی، شایسته‌پروری، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی بازیگران سیاست و قدرت؛ فراگیری  اجماع گفتمانی میان نخبگان در مسائل کلان و مصالح ملی؛ وفاق سیاسی، وفاق در حاکمیت و استقلال قوا و تدبیر حکمرانی مطلوب و حاکمان شایسته، مهمترین بایسته‌های ارتقاء، استمرار  و پایداری وفاق ملی است.

موسسه مطالعاتی فرهیختگان

دیدگاهتان را بنویسید