صفحه اصلی > دسته‌بندی نشده : کلوپ‌های روتاری و لاینز

کلوپ‌های روتاری و لاینز

توضیح:  این یادداشت توسط نویسنده محترم عیناً از کتاب «کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک»  اقتباس شده و در اختیار سایت راهبرد ملی قرار گرفته است…                                   

سخن ناشر: 

 همواره در طول تاریخ، مسئله استعمار، استثمار و تعدی به حقوق برخی از ملت‌ها توسط دولت‌ها و حکومت‌های جابر و زورگو و تجاوزگر مطرح بوده است. عنصر اصلی و حیاتی این زورمداران متجاوز مسئله بی‌خبری و کم‌اطلاعی مردم می‌باشد. بخش عمده‌ی این عدم آگاهی و شناخت تصادفی نیست و این حکومت‌های استعمارگر هستند که با به دست‌گیری سازمان اطلاع‌رسانی عمومی و جهانی سعی در تنظیم و توزیع اخبار به نفع خود داشته و وقایع و اتفاقات و جریانات مهم را آن طوری اطلاع‌رسانی می‌نمایند که پوشاننده و دربرگیرنده مطامع و منافع آنان باشد. راه مبارزه با این اقدام و برون‌رفت از آن تنها بصیرت افزایی و روشنگری و رفع ابهامات و اشکالات مصنوعی و دست‌ساز استعمار است. در این راستا، مقام معظم رهبری تدبیری خردمندانه و راه گشا اندیشیدند و آن را تحت عنوان «جهاد تبیین» مطرح فرمودند. ما هم به لحاظ احساس وظیفه و این‌که بتوانیم در این حوزه فعالیتی درخور داشته و رسالت خود را انجام دهیم، بر آن شدیم تا در خصوص روشنگری و بیان حقایق تاریخی و به‌ویژه تاریخ معاصر سهم کوچکی در افزایش بصیرت و سطح آگاهی مردم عزیز کشورمان داشته باشیم. انتخاب کتب مرکز بررسی اسناد تاریخی بدین لحاظ بوده که بهترین منابع در حوزه تاریخ، کتاب‌های سندی هستند. لیکن این کتاب‌ها هم به لحاظ کمیت و تعداد صفحات و هم به جهت ارائه اسناد بیشتر برای محققان و پژوهشگران عرصه تاریخ مفید و قابل‌استفاده می‌باشد.بدین‌جهت ما با استفاده از مقدمه این کتاب‌ها که برگرفته از اسناد داخل کتاب می‌باشد و به‌صورتی روان نگاشته شده و دارای حجم و صفحات متناسب می‌باشد، مجموعه حاضر را تهیه نمودیم. این مجموعه حاوی محور اصلی، معرفی کلوپ‌های عصر پهلوی می‌باشد. اتر حاضر به توضیح یکی از موضوعات مهم و تأثیرگذار در حکومت پهلوی دوم پرداخته است. امید است که این ره‌آورد موردپسند و استفاده عموم مردم و به‌ویژه نسل جوان قرار گیرد. پرواضح است که این کتاب همانند سایر موارد منتشره از نقص و عیب عاری نمی‌باشد. لذا امید است که خوانندگان محترم با ارائه نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود، ما را در تهیه هر چه‌بهتر و مناسب‌تر آثار یاری فرمایند. با احترام – ناشر

 کلوپ روتاری

هرچند جهان امروز مملو از جنگ‌های سخت و ویران‌کننده است و همه‌روزه شاهد کشتارهای وحشتناک می‌باشیم لیکن دوره جدید استعمار با تغییر جهت از سخت‌افزار به نرم‌افزار شکل می‌گیرد. امروزه استعمارگران به دنبال رخنه در اعتقادات و طرز فکر ملت‌ها هستند. به دلیل این‌که در کشورهای دارای فرهنگ غنی و عقاید مذهبی قوی، نمی‌توان به سهولت مبانی فکری و فرهنگی خود را بسط و توسعه داد، لذا در این ممالک که به‌اصطلاح «ممالک مقاوم» اطلاق می‌گردد، ابتدا بایستی با روش‌های مسالمت‌آمیز و بشردوستانه و ابراز محبت و به‌اصطلاح از در دوستی درآمد و اهداف اصلی را در پشت سر اهداف ظاهری پنهان نمود. در کشورهای شرقی و ازجمله کشور خودمان «ایران» نیز استعمارگران این‌گونه عمل نمودند. ابتدا با اعزام میلیونرهای مذهبی به مناطق مختلف و ازجمله شهرهای کوچک و روستاها در پی کسب نظر و ایجاد علاقه بین مردم ساده‌دل و پاک این مناطق برآمدند. آنان با احداث بیمارستان، درمانگاه و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و رسیدگی به امور وامانده‌ای که معمولاً حکومت‌های استبدادی و خودکامه و دیکتاتور محور از انجام آن‌ها سرباز می‌زنند و حتی در اغلب موارد از درد دل مردم خود اطلاعی نداشتند به سهولت در قلب و جان این مردم جا باز می‌کردند. این مردم چنان پاک وبی آلایش بودند که حتی این سئوال را که چه چیزی باعث شده که این جماعت سرمایه‌دار که هر چیز را با میزان سود و زیان می‌سنجند، این‌همه راه را متحمل شده‌اند و این‌قدر هزینه می‌نمایند بدون توقع! و درواقع پشت‌صحنه این ضرر و زیان عمدی چیست؟ چگونه می‌توان باور کرد کسی که حاضرشده حتی خانواده و ارزش‌های اولیه اخلاقی و انسانی در جامعه خودش از هم بپاشد و آن‌هم به خاطر تفکرات سرمایه‌داری و قائل بودن به سود مادی و لذت‌جویی به‌عنوان بالاترین ارزش، حال چنین ازخودگذشتگی نموده و راضی به ضرر مادی شده باشد. پاسخ این سئوال روشن است، اما نه برای مردم ساده‌دل روستایی، بلکه آنآن‌که به دنبال اهداف استعماری و سودبری کلان از این مملکت بودند، خوب می‌دانستند که چه‌کار می‌کنند و پس از توسعه فرهنگی در میان مردم و دور ساختن آنان از ارزش‌های مذهبی و ملی خود آن‌وقت چهره واقعی خود را به‌طور تدریجی نمایان می‌ساختند و به چپاول ذخایر ملی و بنیادی این مردم می‌پرداختند. البته این طرز عمل تا چند دهه جواب می‌داد و پس‌ازآن اندیشمندان حوزه استعمار به دنبال راهکار جدیدتری افتادند. این بار همان مبانی ظاهرسازی و ابراز محبت و سردادن شعارهای بشردوستانه و اخلاقی، اما در این روش نیاز به سازماندهی و متشکل کردن این گروه‌ها و عضوگیری از داخل جوامع مورد هجوم هم احساس می‌شد. در آغاز سازمانی که این هدف را در دستور کار خود قرارداد سازمان فراماسونری بود. این سازمآن‌که ابتدا به نام «بنایان آزاد» از یک انجمن صنفی ملهم گشته بود. روش کار این افزارمندان را که هنر پراهمیت و موردنیاز جامعه را مخفی نگاه می‌داشتند و در دوره حاکمیت نظام‌های فئودالی می‌زیستند و تنها آنان بودند که آزادانه می‌توانستند به هر جا بروند را کپی‌برداری کرده و سعی در گسترش و توسعه آن نمودند. چنانچه بعدها دیگر خبری از بنایان و معماران در این انجمن‌ها یافت نمی‌شد و اگر هم بودند در اقلیت بسر می‌بردند و اکثریت اعضاء را ثروتمندان و قدرتمندان تشکیل می‌دادند و اهداف صنفی را نیز رفته‌رفته به هدف‌های سیاسی مبدل ساختند و دیگر این هنر و فن خاص نبود که باید از دیگران پنهان نگاه داشته می‌شد، بلکه اسرار و رموز سیاسی و هدف‌های کلان استعماری قدرتمندان عضو این انجمن بود که اکثراً از مقامات عالی و بلندپایه کشورهای استعمارگر بودند که مخفی نگاه داشته می‌شد.

انسجام تشکیلاتی این انجمن‌ها تحت عنوان «لژ» به سال 1717 م در انگلستان رخ داد؛ و به‌سرعت در سایر کشورهای اروپایی مثل: آلمان، فرانسه، اسپانیا و … اتفاق افتاد. در کشور ما نیز به سال 1324 شمسی و 1945 میلادی تحت عنوان «لژ بیداری ایرانیان» در تهران شکل گرفت. البته پیش‌ازاین تاریخ برخی از ایرانیان در خارج از کشور به عضویت لژهای فراماسونری درآمده بودند و با الهام از فرهنگ غرب و پیشرفت‌های ظاهری آن به دنبال اشاعه و توسعه این فرهنگ در کشور خود بودند و درواقع آلت فعلی برای اهداف و آمال بیگانگان بشمار می‌رفتند.

یکی از بارزترین این چهره‌ها کسی نیست جز میرزا ملکم خان ناظم الدوله که از سرشناسان فراماسونری در ایران است. وی در یادداشت‌هایش به این نکته اشاره می‌کند که چگونه به دنبال آمیختن فرهنگ غرب با مذهب اسلام در ایران بوده است، او چنین می‌نویسد:

«در اروپا که بودم سیستم‌های اجتماعی و سیاسی و مذهبی مغرب زمین را مطالعه کردم، با اصول مذاهب گوناگون دنیای نصرانی و هم‌چنین تشکیلات جمعیت‌های سری و فراماسونری آشنا شدم. طرحی ریختم که عقل سیاست مغرب را بادیانت مشرق به هم آمیزم چنین دانستم که تغییر در ایران به‌صورت اروپا، کوشش بی‌فایده‌ای است. ازاین‌رو فکر ترقی مادی را در لفافه دین عرضه داشتم تا هم‌وطنان آن معانی را نیک دریابند، دوستان و مردم معتبری را دعوت کردم و در محافل خصوصی، از پیرایشگری اسلام سخن راندم»

واقعه تاریخی که به‌خوبی به ادعای میرزا ملکم مهر تائید می‌زند، انقلاب مشروطیت است. این جماعت روشنفکر مآب و خودفروخته و غرب‌زده، مسیر این انقلاب را به نفع اهداف استعمارگر پیر تغییر جهت دادند و یک انقلاب مردمی و مذهبی به رهبری روحانیت را به مرکز بررسی برآورد و حصول مطامع و منافع ارباب خود مبدل ساختند. انگلستان پس‌ازآن توانست اهداف استعماری خود را به‌طور گسترده و همه‌جانبه در ایران دنبال کند. این روند استعماری و حاکم مطلق‌العنان بودن درصحنه سیاسی ایران توسط انگلیس‌ها تا سال 1332 ادامه می‌یابد. ولی در این زمان با دخالت علنی امریکا و مأموران «سیا» در کودتای 28 مرداد و بازگرداندن محمدرضا شاه به اریکه قدرت توسط آنان، صحنه سیاسی ایران دچار تغییر می‌گردد و جای پای یک رقیب جدید برای انگلیس‌ها در این عرصه باز می‌شود و کم‌کم آنان خواستار جایگزینی و به دست گرفتن کامل عنان قدرت در ایران می‌گردند. چنانچه در سال‌های بعد شاهد دخالت‌های عدیده و مؤثر آنان در امور سیاسی در داخل و خارج کشور هستیم و شاه که خود را مدیون آن‌ها به جهت به دست‌گیری مجدد قدرت می‌دانست بیش‌ازپیش به سمت سیاست این رژیم متمایل می‌شود و در سخنان خود به‌وضوح از تمدن بزرگ «امریکا» حرف می‌زند و در اکثر حوزه‌ها به دنبال کپی‌برداری و شباهت سازی با آنان است. لذا راه برای ورود و حضور هر چه بیشتر این استعمار نوین بازمی‌نماید. آمریکائی‌ها هم از رقیب کهنه‌کار خود درراه رسیدن به اهداف و نفوذ و توسعه روزافزون فرهنگ خود، درس می‌گیرند، لیکن با روش خود و به طرز جدیدتری و با بهره‌گیری از ابزار نوین و علنی و در سایه سازمان اجتماعی به‌ظاهر غیرسیاسی و با پوشش خیریه، به این مهم می‌پردازند.

آنان با ایجاد انجمن‌های خیریه سرمایه‌داری (پاسیفیکی) و سازمان کلوپ‌های روتاری در ایرآن‌که اهدافی کاملاً شبیه محافل و لژهای فراماسونری داشت این هدف را محقق ساختند. البته تفاوت فاحشی بین لژهای فراماسونری انگلیس و کلوپ‌های روتاری آمریکائی وجود داشت. اولی در سایه پنهان‌کاری و به شکل مخفی با محور سیاسی و جذب سیاستمداران بود، ولی دومی در ظاهر و به‌طور علنی لیکن در سایه شعارهای بشردوستانه و خیریه و برادری و برابری و دوستی جهانی و امثالهم و با سرمایه‌گذاری روی ثروتمندان و صاحبان صنایع و حرفه‌های مختلف متمرکز می‌گشت؛ اما با نگاهی از سر تأمل به اسامی افرادی که به کلوپ روتاری پیوستند، به‌وضوح این فرضیه را می‌توان در نظر داشت که هم چون گذشته، جماعت منورالفکر بی‌هویت که هیچ ریشه‌ای در این آب‌وخاک نداشتند، طلایِه داران راه‌اندازی و بسط و توسعه و گسترش این کلوپ‌ها بودند. شعار دوری از سیاست این جماعت شباهت عجیبی به شعار بهاییان وابسته به صهیونیزم بین‌الملل دارد و این شائبه را در ذهن متبادر می‌سازد که چه وجه تشابهی بین این دو نهاد به‌ظاهر مستقل وجود دارد که هر دو به دنبال عضوگیری و توسعه نفوذ خود در دربار پهلوی بودند، ولی در ظاهر شعار دوری از سیاست سرمی دادند. این تشابه رفتاری و درواقع بنیادین چنان واقعی و محرز است که حتی در میان سردمداران رژیم پهلوی افرادی را می‌توان یافت که در هر دو سازمان عضویت دارند. افرادی مانند: احسان یار شاطر، خان بابا بیانی و علی‌محمد خادمی که ازجمله عناصر فرهنگی رژیم پهلوی محسوب می‌شدند و به دنبال برقراری این ارتباط سه‌جانبه بودند.

درواقع مثلث: آمریکا، صهیونیزم بین‌الملل و رژیم پهلوی را با یکدیگر هماهنگ می‌ساختند.

البته تشکیلات روتاری از اولین روز تأسیس، تحت نفوذ و سلطه همه‌جانبه «صهیونیزم بین‌الملل» قرار داشت و به طریق گوناگون، همانند تشکیلات سلف آن –فراماسونری- با صهیونیسم پیوند خورده بود.

این پیوند و ارتباط تا آن حد وسیع و گسترده است که تأثیرات آن، حتی در نام‌گذاری این تشکیلات هم به چشم می‌خورد، زیرا کلمه روتاری در فرهنگ عبری به معنای «دوره» آمده است.

پیرامون پیوند «روتاری» با «صهیونیسم بین‌الملل» دلایل فراوانی در دست است. در نخستین نشریه روتاری توجیهی از نشانه روتاری که عبارت است از یک چرخ 24 دندانه که بارنگ‌های آبی و طلایی کشیده شده و روی آن عبارت “روتاری بین‌المللی” نوشته‌شده و جلب‌توجه می‌کند. رنگ‌های آبی و طلایی ازجمله رنگ‌های مقدس صهیونیست‌ها است. این رنگ‌ها در پرچم بازار مشترک اروپا نیز به‌کاررفته و منطبق است بارنگ‌هایی که در رواق‌های لژهای فراماسونری به کار می‌رفته و با چرخ روتاری، یک ستاره شش‌ضلعی می‌سازد که نشانه صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی است. افزون بر آن در هر شعبه و کلوپ روتاری یک کمیته مخصوص برای ایجاد تفاهم متقابل بین پیروان ادیان مختلف با صهیونیسم یا به عبارت صحیح‌تر (اسرائیل) فعالیت می‌کند.

تاریخچه تشکیل روتاری در جهان

نخستین باشگاه روتاری در سال 1905 م توسط یک حقوقدان صهیونیست به نام “پل هریس” در “شیکاگو” در آمریکا تشکیل شد. وی به همراه سه تن از دیگر از یهودیان عضو جامعه بازرگان شیکاگو به نامه‌ای “سیلوسترئیل”، “پیرام شوری” و “گوستاو لوپر” اولین جلسه رسمی روتاری را در 23 فوریه 1905 تشکیل دادند و موجودیت تشکیلاتی به نام “کلوپ روتاری” را اعلام داشتند.

تعریف روتاری

“روتاری” به معنای چرخ‌های دوار یک کارخانه به‌هم‌پیوسته است که با چرخش هر چرخ‌دنده، دندانه‌های دیگر نیز به حرکت درمی‌آیند و درنتیجه کل سیستم متحرک می‌شود. با این تعریف هدف کلی مؤسسین مشهود می‌گردد، آنان به دنبال ایجاد باشگاه‌های متعدد در کشورهای مختلف جهان هستند تا با القای فرهنگ موردنظر خود این کشورها را که هرکدام به‌مثابه یک چرخ‌دنده کارخانه هستند به هم پیوند داده و با گردش هرکدام در ارتباط با دیگری کل سیستم دلخواه آن‌ها به حرکت درآمده و اهداف استعماری موردنظر آنان را به‌طور همه‌جانبه به منصه ظهور برساند. در این راستا به تأسیس 12500 باشگاه در 134 کشور و با عضوگیری جمعیتی حدود 600 هزار نفر به‌وضوح مسئله سازماندهی عظیم و قدرت مدیریت واحد جهانی که حاکی از یک برنامه هدفمند و گسترده برای نفوذ در جوامع دیگر است را می‌توان مشاهده نمود. اگر دخالت‌های متعدد و اظهارنظرهای بی‌شمار اعضاء در جلسات کلوپ روتاری که در اغلب اسناد به چشم می‌خورد، در خصوص دروغ بزرگ سردمداران روتاری در مورد عدم دخالت در سیاست را مدنظر قرار ندهیم، تنها ایجاد چنین سازمانی خود بزرگ‌ترین مدعا برای دخالت آنان در سیاست است.

تاریخچه تشکیل کلوپ روتاری در ایران

در اواخر سال 1333 ش، یعنی چند ماه پس از کودتای 28 مرداد به یکی از مأمورین آمریکائی به نام “دکتر کراتس” که بانام مستعار “داک” برای سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) کار می‌کرد و زیرپوشش زمین‌شناسی در خدمت اداره اصل چهار ترومن در ایران بود، مأموریت داده شد تا برای تشکیل کلوپ روتاری در ایران وارد عمل شود، این جاسوس آمریکائی بلافاصله به مطالعه در این زمینه پرداخت و برای دستیابی به بهره‌وری هر چه بیشتر، موضوع را با یک ایرانی عامل آمریکا به نام “مجید ابراهیمی” در میان گذاشت و از او خواست تا به‌عنوان “یک انسان خدمتگزار” در کار تأسیس کلوپ روتاری به او کمک کند. مجید ابراهیمی که خود از اعضای فعال و معروف سازمان فراماسونری بود با راه نمائی “دکتر کراتس” با چند تن از مقامات بانفوذ ایرآن‌که اکثریت قریب به‌اتفاق آن‌ها الهم مسلکان و هم لژهای او بودند ازجمله: دکتر جهانشاه صالح وزیر بهداری کابینه حسین علاء و سناتور مصطفی تجدد مالک و مدیرعامل بانک بازرگانی ایران و سناتور عباس مسعودی مالک و مدیر موسسه اطلاعات، مذاکره کرد و نظر دولت آمریکا را برای تأسیس کلوپ روتاری در ایران به آنان ابلاغ نمود. دکتر کراتس گزارش فعالیت‌های خود را به مقامات آمریکائی در واشنگتن رساند و مقامات آمریکائی برای ایجاد تحرک بیشتر در این زمینه و دستیابی سریع‌تر به اهداف موردنظر خود، یکی از مأموران رده‌بالای “سیا” را که در بیروت و زیرپوشش “انجمن دوستداران آمریکائی خاورمیانه” فعالیت می‌کرد را روانه ایران کردند. این شخص “چارلز هولاک ” نام داشت بلافاصله بعد از ورود به تهران دست بکار شد و با جمع‌آوری 30 نفر از سرمایه‌داران بهایی و یهودی صهیونیست و اعضای لژهای فراماسونری، نامه‌ای به حسین علاء (نخست‌وزیر) که عنوان “استاد اعظم مادام‌العمر” فراماسونری را داشت، نوشت و خواستار تأسیس اولین کلوپ روتاری در تهران شد. او پس‌ازاین‌که موافقت هیئت دولت را در این زمینه جلب کرد و پس از گرفتن دستورهای لازم، سرانجام در هفته آخر فروردین 1335 ش “کلوپ روتاری تهران” به‌عنوان کلوپ مادر، در محل پارک هتل تهران آغاز بکار کرد و به انتخاب اولین هیئت‌رئیسه خودپرداخت.

در لیست اسامی هیئت‌رئیسه‌های کلوپ‌ها نفراتی که ثبت‌شده است، اکثراً از اعضای قدیمی و معروف جمعیت فراماسونری و از مدیران کل ادارات استان‌ها و استانداران و در مرکز هم از وزرا، معاونین و نمایندگان مجلسین سنا و شورای ملی بوده‌اند.

هدف کلوپ روتاری

هدف روتاری در”خدمت” خلاصه می‌شود وموسسین روتاری آن را به چهاراصل زیر اعلام نموده‌اند:

اصل اول: بسط دوستی و آشنایی به‌منظور فراهم آوردن فرصت برای خدمت

اصل دوم: تقویت و تشویق ملاک‌های عالی اخلاقی در کار و پیشه و بازرگانی و شناسایی ارزش کلیه مشاغل مفید و وظیفه هر روتارین در حفظ احترام شغل و پیشه خود به‌عنوان وسیله برای خدمت

اصل سوم: بکار بردن ایده خدمت به جامعه از طرف هر روتارین در زندگی شخصی و شغلی و اجتماعی خود

اصل چهارم: بسط و پیش بردن تفاهم و حسن نیت و صلح بین‌المللی از طریق دوستی و رفاقت جهانی بازرگانان و صاحبان مشاغل که ایده آل خدمت متحد شده‌اند.

شعار اصلی این کلوپ همان اصل چهارم است که هیچ‌گاه به‌طورجدی و واقعی پیگیری نشده و در حد حرف باقی‌مانده است. لیکن هدف اصلی و اجرایی آن مطابق با اسناد ساواک مربوط می‌شود به سخنرانی‌های متعدد و برنامه‌ریزی‌شده در مورد موضوعات سیاسی و مذهبی و فرهنگی که اغلب هم به بحث‌وجدل و قهر برخی از اعضاء منجر شده است.

اقدامات اجرایی این کلوپ در طول 27 سال حضورش به موارد ذیل که از برچسبی اسناد ساواک به‌دست‌آمده تقسیم می‌گردد:

فساد گردانندگان کلوپ روتاری

اغلب گردانندگان و عناصر تأثیرگذار این کلوپ دارای فساد در ابعاد مختلف آن، ازجمله، فساد سیاسی، مالی و اخلاقی بوده‌اند. این موضوع درست در تضاد با اصول اعلامی کلوپ قرار دارد. برای حفظ اختصار در ذیل به ذکر چند سند از ساواک اشاره‌شده است:

1-جهانشاه صالح با سازمان “سیا” همکاری داشته و طبق اطلاع اداره اطلاعات آمریکا در ساواک ایران وی با رئیس این اداره “مستر لینچ” ملاقات‌هایی را به‌عنوان صرف ناهار و یا شام داشته و به تبادل اطلاعات با وی مبادرت می‌ورزیده است. در ضمن در سند بیوگرافی او آمده است: دو سال قبل از وزارتش 10 کیلوگرم هروئین قاچاق به کشور وارد کرده و از فروش آن سود سرشاری به جیب زده است و فردی است: دروغ‌گو، ریاکار و در میان همکاران و تشکیلات خود شهرت خوبی ندارد. “

2-در مورد عباس مسعودی از بنیان‌گذاران روتاری، در سند بیوگرافی او در ساواک آمده است: فردی است اهل زدودند، حقه‌باز، هنرهای هزار رنگ، جاسوس صفت، علاقه‌مند به افزایش ثروت، غیرقابل‌اعتماد و موردتنفر عامه مردم می‌باشد، مسعودی همچنین عضو جمعیت فراماسونری، لژ ایران و طرفدار سیاست غرب، به‌ویژه انگلستان بوده است. “

3-در مورد کاظم کوروس از اعضای کلوپ روتاری تهران، ساواک وی را فردی طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی معرفی کرده است و وی در احزاب ایران نوین و رستاخیز عضویت داشته است و نامبرده همچنین از اعضای مطرح تشکیلات فراماسونری در ایران بوده و در لژهای: تهران، دانش، کوروش، اهواز، سعدی، شاپیتر مولوی، آریا و کاوه عضویت و استاد ارجمند لژ اسکاتلند بوده است. “

 

4-در مورد منوچهر تیمورتاش از اعضای کلوپ روتاری تهران

“در سند بیوگرافی وی در ساواک آمده است: از حیث سیاسی عضو حزب مردم و طرفدار سیاست غرب و به‌ویژه انگلیس بوده و در باشگاه ورزشی شاهنشاهی نیز عضویت داشته است. گزارشی در سال 1338 در خصوص فروش دو کیلوگرم تریاک به فردی به نام محمد مروی از اعضای فعال حزب زحمتکشان وجود دارد که به علت فقدان مدرک و پیگیری بعدی قضائی، اطلاع دقیقی از نتیجه کار در دسترس نمی‌باشد. “

5-در مورد محمدعلی صدری (دبیر کلوپ روتاری تهران)

طبق گزارش موجود در پرونده ساواک، نامبرده تمایل شدید به سیاست آمریکا داشته و در زمان اشتغال در اداره کل سرپرستی محصلین ایرانی در آمریکا، برای خود و خانمش ویزای دائم آمریکا گرفته و به دنبال اخذ تبعیت دولت آمریکا بوده است. وی همچنین عضو جمعیت فراماسونری و دبیر و استاد لژ مولوی و فرانسه بوده است. طی گزارشی در سال 1351، مشارالیه قصد خروج از کشور را داشته و از فرد ناشناسی خواسته که در گمرک توسط فردی به نام رئیس (احتمالاً مسئولیتی در گمرک داشته است) بخواهد وی را بدون گشتن چمدان‌هایش اجازه خروج بدهند که با توجه به عضویتش در فراماسونری و تمایلات آمریکائی که داشته است، مسئله جاسوسی دور از انتظار نمی‌باشد.”

کلوپ روتاری و جاسوسی

اولین پیوند اساسی این باشگاه با جمعیت فراماسونری بوده که خود از سازمان‌های مهم و درجه اول در بحث جاسوسی در سطح جهانی است، این پیوند و مسئله جاسوسی در اسناد ساواک بدین شرح بیان‌شده است:

” در محافل مطلع مطبوعاتی گفته می‌شود باشگاه روتاری که ظاهراً جنبه اقتصادی دارد، درواقع یکی از تشکیلات، جمعیت‌ها و مجامع فراماسونری است که باطناً جنبه سیاسی دارد “

در سند دیگری از ساواک آمده است: “در محافل مطبوعاتی شایع شده که در گزارش (میشو) مخبر خبرگزاری فرانسه در مورد صورت احزاب سیاسی تهیه‌شده توسط او، نام کلوپ روتاری نیز آمده و اضافه نموده که اعضای این کلوپ باطناً به سیاست انگلیس بستگی دارند و به‌طور سری برنامه‌های مالی و اقتصادی ایران را به نفع انگلستان و سیاست‌های آن رهبری و تنظیم می‌نمایند.”

سند بعدی این موضوع در ساواک چنین می‌نویسد:”… موضوع:جلسه باشگاه روتاری اصفهان به‌قرار اطلاع رسیده ساعت 13 مورخه 10/9/45 جلسه … در هتل ایران تور تشکیل و در جلسه آقای “مندی” رئیس “انجمن ایران و انگلیس” و آقای “جی-وی-هلتز” را به‌عنوان میهمان به جلسه آورده بود وی را به نام کنسول انگلیس در تهران معرفی نموده … لیکن آقای دکتر مرتضی حکمی فرزند عبدالجواد با کنسول انگلیس و رئیس انجمن ایران و انگلیس در سر میز شام مانده و مشغول صحبت بوده‌اند و به نظر می‌رسد معاشرت آزاد ایرانیان و خارجیان در این قبیل جلسات موجب می‌گردد تا خارجیان با برقراری تماس‌های دوستانه و شناسایی کامل اخلاق و روحیات و نقاط ضعف ایرانیان، اطلاعات موردنظر خود را کسب نموده و در صورت لزوم افرادی را نشان نمایند. “

 عمق وابستگی فکری و عملی اعضای این کلوپ به استعمار انگلیس در این جمله حبیب ثابت پاسال (سرمایه‌دار معروف بهایی) مشخص می‌گردد: “ایران مانند طفلی است که انگلستان آن را بزرگ کرده است، من وسیله شما که سفیر کشور انگلیس هستید خواهش دارم که از دولت خود بخواهید که مراقبت از این طفل خود را کماکان ادامه دهند.”

عدم دخالت در امور سیاسی و مذهبی

این اصل هم به‌مانند سایر اصول روتاری تنها برای عوام‌فریبی و جذب عضو بوده است. در اسناد ساواک به‌خوبی می‌توان دخالت‌های عدیده و دائمی اعضای این کلوپ در مسائل سیاسی و مذهبی را رصد نمود. در این رابطه به ذکر دو سند بسنده شده است:

1-اظهارات سناتور جمشید اعلم در جلسه کلوپ روتاری تهران، روز 19/3/48 جلسه مذکور با حضور … و دکتر جهانشاه صالح رئیس سابق دانشگاه تهران در سالن پارک هتل تشکیل شد … پروفسور جمشید اعلم با صدای بلند به دکتر جهانشاه صالح اظهار داشت: دلم می‌خواهد ان‌شاءالله تو به‌زودی وزیر علوم و آموزش عالی شوی، زیرا مجید رهنما وزیر فعلی با قرار دادن عده زیادی افراد جوان و بی‌تجربه در رأس دانشگاه اوضاع آنجا را خراب کرده است. مشارالیه سپس ضمن انتقاد از وزارت اقتصاد در مورد سهمیه جدید و بالا رفتن گمرک اتومبیل و آهن اضافه نمود که وضع این وزارتخانه هم بچه‌بازی شده و یک عده بی‌تجربه مشغول خراب نمودن مملکت و ناراضی ساختن مردم می‌باشند.”

2-“… جلسه هفتگی کلوپ روتاری اصفهان ساعت 13 روز 10/5/53 در هتل کوروش تشکیل گردید … و “اسقف دهقانی تفتی” اسقف مسیحیان ایران و … به‌عنوان میهمان شرکت داشتند. آقای اسقف دهقانی ضمن تشکر از اعضای کلوپ به مناسبت دعوتی که از وی شده بود، اظهار داشت: یک جلد مجله نگین همراه آورده است که در آن آقای دکتر صاحب‌الزمانی تحت عنوان “خدا- یا انسان ” در آن نوشته‌شده است به این مضمون که روزی به‌اتفاق کشیش آلمانی به قم عزیمت و به محضر آیت الهی راه یافتیم و این سه نفر درباره مسائل دینی و اعتقاد به خداوند مصاحبه کردند. آقای اسقف دهقانی سپس مقاله مزبور را قرائت کرده و سرانجام نتیجه‌گیری کرد که دکتر صاحب‌الزمانی در این مقاله از وضع سئوال و جواب روحانی مسلمان شدیداً” انتقاد کرده است … “

پوچی شعار خدمت و اختلافات درونی

اصل اساسی روتاری “خدمت ” می‌باشد؛ اما هیچ‌گاه درصحنه عمل خبری از خدمت به مردم از این کلوپ‌ها دیده نشد و مطابق اسناد ساواک نتیجه جلسات کلوپ‌های روتاری تنها صرف ناهار بحث‌وجدل‌های پوچ و بی‌معنی می‌انجامید. در این خصوص به ذکر سندی از ساواک اکتفا می‌کنیم.

“… ساعت 13 روز 6/4/37/ جلسه هفتگی … با شرکت 15 نفر … تشکیل گردید… آقای صرافان اظهار داشت که آقای مصلحی که پیمانکار می‌باشد و عضو مرتب کلوپ نیز هست به من گفت چون مهندس قنائی (عضو کلوپ) در موردقرارداد آسفالت جاده انرژی اتمی که با سرمایه و ماشین‌آلات من انجام‌گرفته بندوبست داشته و اکنون‌که مقدار زیادی از کارها انجام‌شده و پول آن را نیز گرفته حق من را نمی‌دهد، دیگر به کلوپ نخواهم آمد. دکتر مالکی گفت در تمام دنیا اعضای کلوپ روتاری از بهترین مردمان آن شهره باید باشند و بایستی در انتخاب اعضاء دقت بیشتری بشود نه مثل مهندس عبدالحسین پرویزنوائی (مشاور بین‌المللی کلوپ روتاری) و رئیس هواپیمایی کشوری که مرتکب سوءاستفاده زیادی گردیده و اکنون در زندان بسر می‌برند.”

ترویج فرهنگ غرب

یکی از کارکردهای عمده این کلوپ‌ها، توسعه فرهنگ مبتذل غرب در جامعه ایران بود. به‌طوری‌که با برگزاری میهمانی‌های شبانه به سبک شب‌نشینی‌های غربی و با حضور همسران و فرزندان روتارین ها سعی در آشنایی و ایجاد علاقه در آن‌ها می‌نمودند. در ضمن با برپایی سخنرانی‌های متعدد توسط منورالفکرهای غرب‌زده به تبلیغ پیشرفت‌های علمی غرب و تحقیر فرهنگ عمومی ملی – مذهبی جامعه ایران می‌پرداختند. در ذیل سندی از ساواک به‌عنوان شاهد مثال آورده شده است:

” جلسه کلوپ … روز 6/9/48 … تشکیل شد. پس از صرف ناهار آقای دکتر مالکی اظهار داشت با آقای “هالبرت” تصمیم گرفته‌ایم شب اول دی‌ماه یک‌شب نشینی ترتیب بدهیم و چون شب یلدا است و نزدیک به عید کریسمس است چنین جلسه‌ای لازم است. در این شب طبق رسوم مسیحیان بوقلمون تهیه و ارکستری هم دعوت خواهیم کرد. ضمناً آقای “هامبرگر” معتقد است که اعضاء به‌اتفاق همسرانشان و اطفال بالای 10 سال به جلسه بیایند و حتی می‌توانند در صورت تمایل چند نفر دیگر را نیز همراه خود بیاورند.”

مدیریت خارجی‌ها در کلوپ روتاری

یکی دیگر از نشانه‌های وجود وابستگی علنی و گسترده این کلوپ‌ها به کشورهای بیگانه و بالأخص آمریکا و انگلیس، مسئله مدیریت و نقش محوری عناصر سفارتخانه‌ها و مراکز فرهنگی آنان در اداره و خط دهی امور کلوپ‌ها و به‌ویژه در اصفهان می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است که در این برهه تاریخی اصفهان به‌عنوان پایگاه فرهنگی و سیاسی در نظر کشورهای یادشده بوده است. برای وضوح بیشتر به سند زیر توجه نمایید:

“… روز 2/5/48 جلسه کلوپ … تشکیل گردید… آقای “هامبرگر” عضو شورای فرهنگی بریتانیا که قبلاً کارمند دایره اسقفی بوده و در حال حاضر دبیر کلوپ روتاری نیز هست از اعضای فعال این کلوپ است و می‌توان گفت موجودیت کلوپ بستگی به وجود وی دارد و نظریات و تصمیمات اوست که درهرحال اجرا می‌شود و نفوذ قابل‌توجهی در میان اعضا دارد و همچنین با آقای ” استراندر” رئیس انجمن ایران و آمریکا نیز مرتبط بوده و اکثر اوقات با یکدیگر آمدوشد دارند.”

ارتباط کلوپ روتاری با شاه

ریاست عالیه کلوپ‌های روتاری در ایران با شخص شاه بوده است. در سمینارهای دوره‌ای سراسری روتاری ابتدا پیام شاه به‌عنوان سخن افتتاحیه قرائت می‌گردید. محمدرضا که از قبل به عضویت لژ پهلوی درآمده بود سعی وافری در بسط و گسترش سازمان‌های اقماری فراماسونری ازجمله روتاری داشت و در اسناد کمک‌های مالی و معنوی وی موجود می‌باشد.

در پایان می‌توان چنین نتیجه‌گیری نمود که این کلوپ‌ها مراکزی بودند برای جویندگان قدرت که خودباختگی به فرهنگ مبتذل غرب را نیز یدک می‌کشیدند و هیچ کاری نداشتند به‌جز این‌که استحاله و نابودی فرهنگ ملی – مذهبی مردم ایران را پیگیری و به منصه ظهور برسانند.

کلوپ لاینز

تاریخ ملت‌ها آکنده از رخدادهایی است که با مسئله استعمار و استثمار و زیاده‌خواهی برخی حکومت‌ها نسبت به سایر دول و ملت‌های آنان روبرو بوده است. یکی از اهرم‌های قوی و کارآمد که همواره مدنظر استعمارگران بوده و هست، مسئله ایجاد سازمان‌های به‌ظاهر خیریه و اجتماعی است که هم قدرت بسیج افراد را دارا هستند و هم به‌وسیله آن‌ها می‌توان اهداف سیاسی و استعماری را در پس پرده شعارهای بشردوستانه و محبت‌آمیز پنهان نمود. این مؤسسات اجتماعی که بیشتر بانام کلوپ و یا باشگاه در کشورهای هدف ایجاد و سازماندهی می‌شوند، همگی از مادری متولدشده‌اند که چند دهه قبل از دل یک سازمان تخصصی و صنفی به نام فراماسونری (بنایان آزاد) بیرون آمد.

یکی از این سازمان‌ها که از حیث گستردگی و تنوع از همه اسلاف خود جلوتر بود و با شعاری ساده و عامیانه‌تر پا به عرصه وجود نهاد، “لاینز” بود. لاینز ابتدا یک فعالیت محلی و خصوصی در آمریکا بود و در سال 1917 م به علت مختصات نیکوکاری و نوع‌دوستی آن‌که ضمناً توجه عده زیادی از خارجیان را جلب کرده بود، به‌صورت اتحادیه بین‌المللی درآمد.

هدف کلوپ لاینز

هدف آن به‌ظاهر غیرسیاسی و محدود به خدمت به افراد جامعه و در رشته‌های مختلف و ایجاد دوستی و اتحاد بین اعضا بود. مع‌هذا عبارت پشتیبانی از اصول حکومت‌های صالح و تقویت افراد شایسته که جزء هدف‌های لاینز در اساسنامه می‌باشد، جلب نظر می‌کند، زیرا سازمانی که جنبه غیرسیاسی دارد باید همواره مطیع قانون و پشتیبان حکومت خود باشد و پیگیری و تشخیص حکومت‌های صالح یک مبحث سیاسی است و این موضوع به‌خودی‌خود با اساسنامه لاینز در تضاد علنی می‌باشد. پرواضح است که سیستم حزب گونه این کلوپ و موارد مندرج در اساسنامه و همین‌طور گستردگی و داشتن برنامه مدون و فراگیر و صرف هزینه‌های معتنابه و صدور دستورالعمل‌های منظم و واجب‌الاجرا همگی مهر تائیدی بر سیاسی بودن این کلوپ دارد. کشورهای استعماری آمریکا و انگلیس با رویکرد جدید استعماری، بیشترین و بهترین منافع را در سطح کلان و گسترده جهانی از راه‌اندازی و هدایت این کلوپ‌ها برده‌اند.

تشکیل کلوپ لاینز در ایران

در ایران هم به‌مثابه سایر کشورهای دیگر، یک فراماسونر معروف لبنانی به نام “شفیق منصور” مامور تشکیل و راه‌اندازی لاینز می‌گردد. وی در دیدار اولیه خود به سراغ الهیار صالح که از عناصر کلیدی سیاست آمریکا در ایران و رابط سرویس اطلاعاتی این کشور می‌باشد، می‌رود. ولی ازآنجایی‌که تشکیل هسته مرکزی باید توسط اعضای فراماسونری صورت پذیرد، صالح وی را به حسین علاء (استاد ارجمند و بزرگ فراماسونری) معرفی می‌کند. علاء به همراه عباس مسعودی (ماسونی دیگر) مقدمات تشکیل این باشگاه را فراهم می‌نماید. جالب است که از سی نفر اعضای مؤسس اولیه این کلوپ در تهران بیش نیمی از آن از اعضای لژهای مختلف فراماسونری هستند.

در ضمن ریاست شورای عالی هر سه منطقه لاینز در ایران هم مهروموم‌ها بر عهده مهندس شریف امامی، استاد فراماسونری و ریاست لژ بزرگ ایران می‌باشد. جدای از اعضا، خط‌مشی، اساسنامه، برگزاری انتخابات و معرفی اعضا و بسیاری از امور دیگر شباهت زیادی به سازمان فراماسونری دارد، لذا وابستگی قطعی این کلوپ به فراماسونری اثبات می‌گردد. در زیر سندی به‌عنوان شاهد مثال در این مورد آورده شده است:

“… تاریخ 31/2/41 موضوع: فعالیت مخالفین دولت، یکی از محارم سردارفاخرحکمت اظهار می‌داشت، مسافرت آقای علاء وزیر دربار شاهنشاهی به فارس و شیراز که ظاهراً تحت عنوان سالگرد انجمن لاینز صورت گرفته به‌منظور انجام یک مأموریت سیاسی و مخفی است. مشارالیه افزود موسسه لاینز انگلستآن‌که یکی از شعبات لژ بزرگ فراماسونری انگلستان است تحت عنوان انجام کارهای عام‌المنفعه، بزرگ‌ترین دستگاه خبری دولت انگلیس در کشورهای دنیا محسوب می‌شود. آقای علاء وزیر دربار شاهنشاهی که خود از فراماسونرهای معروف و از اعضای لژ بزرگ لندن هستند، ریاست جوامع فراماسونری ایران را بر عهده دارند و در این مسافرت به فارس که به توصیه مقامات انگلیسی دستورات محرمانه‌ای به مأمورین نفوذی در فارس که اکثراً بین عشایر دارای نفوذ و رهبری هستند صادر خواهد کرد؛ زیرا ممکن است روابط شاهنشاه و دولت امینی به‌صورت مبارزه سیاست انگلیس و آمریکا در ایران درآمده وضع نامساعدی به خود بگیرد به این ترتیب عشایر فارس طبق تعلیماتی که آقای علاء به آن‌ها خواهند داد برای دولت مرکزی اشکالات بزرگی را فراهم خواهند کرد. گوینده افزود اکثر رجال فارس و سران عشایر این منطقه غالباً فراماسون و تابع لژ بزرگ لندن هستند و تابع نظر و دستورات آقای علاء خواهند بود …”

لاینز و نفوذ در ساختار حکومت

عضوگیری و رخنه در نهادهای رسمی کشور و به‌ویژه رده‌های مدیریتی بالا در دولت، یکی دیگر از راهکارهای اجرایی این سازمان برای دست‌یابی به هدف، یعنی انتخاب افراد شایسته و حکومت‌های بهتر بود. درواقع این باشگاه محلی بود برای آموزش و تربیت عناصری قدرت‌طلب و وابسته به فرهنگ غرب که بتوانند نقش خود را در اشاعه و توسعه هر چه بیشتر و بهتر تهاجم فرهنگی آنان در کشور به‌خوبی ایفاء نمایند. تقریباً تمامی امور کشور در ابعاد مختلف در این کلوپ‌ها مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته و درنهایت مورد تصمیم‌گیری واقع می شد. در زیر سندی برای اثبات این مدعا آورده شده است:

“… تاریخ 53/2/29 موضوع: باشگاه لاینزتبریز، اخیراً به‌پاس قدردانی از زحمات و فعالیت‌های ارتشبد ضرغامی، استاندار آذربایجان شرقی درراه توسعه باشگاه‌های لاینز، لوحه سپاس اتحادیه بین‌المللی که توسط آقای دیهیم نماینده مجلس شورای ملی به تبریز ارسال‌شده بود … نظریه … مفاد گزارش مورد تائید است و اهدای لوحه سپاس به استاندار آذربایجان شرقی درنتیجه فعالیت‌های وی برای ایجاد و توسعه شعبات باشگاه لاینز در منطقه بوده است… “.

فساد مدیران و اعضای باشگاه لاینز

حال باید دید که این افراد که به قول سازمان بین‌المللی لاینز از شایسته‌ترین مردم هر کشور انتخاب می‌گردند. درواقع دارای چه خصوصیات و سوابقی می‌باشند. به لحاظ رعایت اختصار به ذکر چند مورد از انواع فسادهای مالی، سیاسی و اخلاقی آنان از میان اسناد ساواک اشاره‌شده است:

1-“در تاریخ 41/8/2… جلسه هفتگی لاینزبه صرف شام و مشروب انجام و طی آن بین رئیس فرهنگ (آقای کجوری) … با رئیس پست و تلگراف (آقای صادقی) که کدورت قبلی وجود داشت مشاجره لفظی زننده و همچنین سوءاستفاده و دزدی‌هایی که در ادارات مزبور شده بود در حضور جمع بین آن‌ها ردوبدل که با وساطت سایرین خاتمه می‌یابد … “

2-… تاریخ 54/5/9… به‌عنوان نمونه باشگاه لاینز و یا کلوپ روتاری رشت را یادآور می‌شود که از ابتدای تشکیل به علت مصالح فردی و یا اجتماعی و یا فقط حیثیت کاذب به ازای برخی از مؤسسین تعدادی از قضات و افراد غیرموظف، عضویت این دو باشگاه را پذیرفته، … بااین‌حال یکی به نام رئیس یا نایب‌رئیس یا خزانه‌دار یا عضو مقدم … با تهیه مقدمات و نقشه چینی‌های قبل نسبت به پیشبرد هدف ولی غیرمجاز و نامرئی خود که جدا از مردم و هدف اصلی باشگاه لاینز و یا روتاری هست… در جلسات خود با دعوت و حتی اظهار قدرت مبنی بر احضار برخی از مدیران کل دستگاه‌های دولتی و یا روسای بخش خدمات خصوصی، اقدام می‌کنند و کمترین اسلحه آنان نیز سوءاستفاده از مقام غصبی و اشغال‌شده است که دردست دارند و با موفقیت و نفوذ محلی و داخلی و جهانی خویش را به رخ احضار شدگان و یا دعوت‌شدگان به‌اصطلاح مهمان تازه می‌کشند تا طرف را وادار به پذیرش و اجرای نظرات نهایی و خصوصی خود بنمایند … و حال این‌که یک فروشنده بزرگ و عمده مصالح ساختمانی است، آن دیگری با ساخت خانه بدون مجوز قانونی و پروانه خون مردم را موقع فروش می‌مکد. سومی زمانی عضو کمیسیون دارایی بوده ولی به علت تجاوزانش کنار گذاشته‌شده اما پناهگاهی دیگر به‌زعم خود پیداکرده است. چهارمی بارفروشی و خواربار موردنیاز عمومی را در اختیار داشته و دارد. پنجمی به استناد عضویت در لاینز و یا روتاری به کارچاق‌کنی

بین بعضی از ادارات دولتی و بنگاه‌های ملی و بانک‌ها با استفاده از جلسات شبانه و یا گردهم آیی های مربوطه به لاینز و روتاری مشغول است. وششمی در زیر چتر این دو کلوپ، با توزیع کالاهای قاچاق و داروهای گوناگون به ثروت و مکنت رسیده است و اکنون به بهانه شرکت در برنامه تهیه مسکن، مردم را می چاپد … “

لاینز و صلح جهانی

در این خصوص هم جنبه عوام‌فریبی و بهره‌گیری از یک روبنای زیبا، جهت پیش بردن هدف‌های استعماری در ذیل آن بوده است. در این خصوص به ذکر سندی از ساواک بسنده شده است:

“… تاریخ 45/7/9… موضوع: جمعیت لاینز، … جلسه عمومی لاینز تهران و حومه با حضور 5000 نفر… تشکیل گردید. بین آن‌ها آقایان مهندس شریف امامی رئیس مجلس سنا و دکتر باقرعاملی وزیر سابق دادگستری، دکتر چهرازی و تیمسار معارفی افسر بازنشسته ارتش … و عده‌ای از نمایندگان مجلس سنا و شورای ملی شناخته شدند … سپس دکتر چهرازی رئیس لاینز 354 اصلی … گفت امسال پنجاهمین سال تأسیس لاینز بین‌الملل است… مسابقه‌ای به نام صلح جهانی بین دانش آموزان و دانشجویان ترتیب داده‌شده، به‌صورتی که هر باشگاه یک نفر را از میان دانش آموزان و یک نفر را از میان دانشجویان انتخاب و به مرکز معرفی می‌نماید و این نفرات با افراد منتخب مرکز مورد برسی قرارگرفته و نفر موردنظر انتخاب و به لاینز بین‌الملل اعلام خواهد شد … این جریان درست مثل همان مسابقه‌ای است که چندی پیش اداره اطلاعات آمریکا در بین دانش آموزان و دانشجویان ترتیب داده بود و دکتر هدایتی وزیر آموزش‌وپرورش از آن جلوگیری کرد و نامش تحت این عنوان بود (چگونه می‌توان حسن تفاهم بیشتری بین ایران و آمریکا به وجود آورد) و منظور از طرح این مسابقه هم همان است زیرا اداره اصلی باشگاه لاینز بین‌الملل را آمریکائی‌ها به عهده دارند لاینز موسسه‌ای است که آن‌ها برای تشکیل حکومت جهانی به وجود آورده‌اند و می‌خواهند به این وسیله هم از خشم مردم جهان و به‌خصوص جوانان ممالک جلوگیری نموده خود را دوستدار صلح قلمداد کنند و هم مدتی مردم را مشغول نمایند و هم آن‌که جلب نظر جوانان آینده را متوجه چنین تشکیلاتی که عهده‌دار آن هستند بنمایند…”

کلوپ لاینز و تمرکز بر جلب جوانان

یکی از مهم‌ترین اهداف سردمداران بین‌المللی لاینز، اشاعه و توسعه فرهنگ غرب در بین جوامع موردنظر و به‌ویژه نسل جوان بوده است. باشگاه لاینز محل مناسبی بود برای اجرای این برنامه که با ترتیب دادن میهمانی‌ها و شب‌نشینی‌های مکرر و منظم به سبک غربی و با حضور خانواده‌ها و بالأخص جوانان و نوجوانان، با این مهم دست می‌یافتند. در این مورد ساواک چنین آورده است:

“شماره: 4634 – تاریخ: 49/8/1– اداره کل آموزش‌وپرورش – سازمان لاینز بین‌الملل فعالیت‌های تربیتی و اجتماعی جوانان را موردتوجه بخصوص و در برنامه‌های مهم خود قرار داده و تشکیل باشگاهی به نام “جوان شیراز” را برای جوانان به کلیه مناطق لاینز جهان مؤکداً توصیه کرده است. لاینز ایران نیز با کسب الهام از نیات بلند و ترقی خواهانه … شاهنشاه، ریاست عالیه لاینز ایران و بنا به توصیه اتحادیه بین‌المللی … کمک به فعالیت‌های جوانان را ضروری دانست … و به‌منظور گسترش این فعالیت تشکیل باشگاهی به نام باشگاه جوان شیراز را مورد تائید قرار داد. هر یک از باشگاه‌های جوان شیراز که با شرکت جوانان 10 تا 20 ساله تشکیل می‌شود را یکی از باشگاه‌های لاینز حمایت و سرپرستی می‌نماید… “

لاینز و حمایت شاه

اشاعه فرهنگ غرب و به ابتذال کشاندن جوانان و خانواده‌های ایرانی که توسط باشگاه‌های لاینز و به دستور اربابان خارجی آن‌ها به منصه ظهور می‌رسید با اذن و تشویق و حمایت شخص شاه روبرو می‌گشت. در این خصوص به ذکر یک سند از ساواک بسنده شده است:

“موضوع: ساواک قزوین گزارش نموده است … در کشور ایران نیز باشگاه مذکور در سال 1336 تأسیس و چون در اکثر ممالک پادشاهان و روسای جمهور ریاست عالیه این باشگاه را پذیرفته‌اند. لذا در ایران نیز بنا به استدعای مؤسسین باشگاه بین‌المللی … شاهنشاه ریاست عالیه باشگاه بین‌المللی را قبول کردند.”

نتیجه‌گیری

با امعان نظر به اسناد به‌خوبی پوچی و تقلبی بودن شعارهای کلوپ لاینز و کلوپ روتاری مشخص می‌گردد و اهداف اصلی آن‌ها صاف کردن جاده و پذیرش فرهنگ بیگانه بود و تنها هنر آنان استحاله فرهنگی و رواج فساد و تباهی در جامعه ایران و غارت سرمایه‌های ملی مردم در لفافه ترقی وتجدد و پیشرفت بوده است. شاه به‌عنوان کلید اصلی و مهم این برنامه استعماری عمل می‌کرد و هماهنگ با اربابان خود سهم عمده‌ای در این سیاه‌بختی ملت ایران داشت. درنهایت با پیروزی انقلاب اسلامی، بساط شاه و اربابانش برچیده شد.

 

در پایان متذکر می‌گردد، خوانندگان محترم برای آشنایی و شناخت بیشتر از موضوع مطروحه می‌توانند به منبع زیر مراجعه نمایند.

کلوپ لاینز به روایت اسناد ساواک، 2 جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390

کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک، 2 جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390

          

مجتبی قانعی

دیدگاهتان را بنویسید