آمریکا و برنامه موشکی ایران-2
در ادامه قسمت اول، در قسمت دوم گروه سیاست خارجی موسسه فرهیختگان به تحلیل و جمع بندی راهبرد آمریکا در قبال این برنامه پرداخته است.
13 آوریل 2019 12:43
آمریکا و برنامه موشکی ایران
راهبرد آمریکا در قبال برنامه موشکی ایران
راهبرد آمریکا در قبال ج.ا.ا چند وجهی است. مهار، تشدید تحریمها و بازدارندگی وجوه راهبرد مذکور را تشکیل میدهند. اقدامات ذیل با جهات دفاعی و تهاجمی در این راستا از سوی نهادهای مختلف آمریکا پیگیری میشود:
- تقویت سامانههای دفاع موشکی در سرزمین اصلی آمریکا در پایگاه های فورت گریلی در شهر فربنکس (آلاسکا) و پایگاه هوایی وندنبرگ در شهر لامپوک (کالیفرنیا) و استقرار دومین سری از زیردریاییهای سیلو در فورت گریلی،
- برنامهریزی راهبردی برای استقرار سامانههای دفاع موشکی بیشتر در اروپا و غرب آسیا،
- پیگیری و تعامل هر چند ناموفق همکاری با روسیه و چین در زمینه دفاع موشکی به ویژه سامانه هشداردهنده شلیک موشک[1]،
- سرمایهگذاری در زمینه سامانههای پیشرفته حسگر و شناسایی جدید و دارای قابلیت استقرار در فضا و زمین از جمله سامانه دفاعی میانراه زمین پایه GDM،
- تجدید ساختار در بخشهای اطلاعاتی، امنیتی و دفاعی آمریکا به ویژه در وزارت دفاع از جمله افزایش نقش مدیریتی و هدایتی «هیئت اجرایی دفاع موشکی[2]» در وزارت دفاع برای نظارت و کنترل بیشتر و مؤثرتر بر سایر بخشهای اداری، فنی و دفاعی،
- تقویت سامانههای دفاع موشکی رژیم صهیونیستی،
- تقویت سامانه دفاع موشکی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و توزیع مسئولیت و هزینههای آن بین آنها،
- تلاش برای ایجاد نوعی انسجام ملی دو حزبی و بین دولت و کنگره در برخورد با برنامه موشکی ج.ا.ا،
- رصد مستمر تحولات و پیشرفتهای موشکی ج.ا.ا از طریق منابع فنی، انسانی و بینالمللی،
- توسل به اقدامات خرابکارانه فیزیکی، دیجیتالی و سایبری در مقابله با برنامه موشکی ج.ا.ا،
- اعمال تحریم در حوزه فنآوری پیشرفته و کاربرد دوگانه،
- تلاش برای مشروعیت زدایی از برنامه موشکی ج.ا.ا،
- تلاش برای امنیتیسازی برنامه موشکی ج.ا.ا به امید تشکیل یک ائتلاف بینالمللی به منظور اقدام دسته جمعی علیه ج.ا.ا،
- یارگیری از متحدان اروپایی خود به منظور ایجاد وقفه و ترمز در برنامه موشکی و فضایی ج.ا.ا،
- تلاش برای طرح مجدد بعد نظامی برنامه هستهای ج.ا.ا[3]
تحلیل
«حفظ برتری استراتژیک» رژیم صهیونیستی در منطقه بدان معنا است که این رژیم توان تهاجم به دشمن خود یا حداقل توان بازدارندگی در مقابل تجاوز را داشته باشد. این برتری قابل توجه باید از نظر «آمار و ارقام و هم در کیفیت و قابلیت تسلیحات متعارف در مقابل رقبای منطقهای باشد.[4]» این برتری نظامی مستلزم کمک نظامی و فروش تسلیحات از یک سو و امکان مداخله مستقیم علیه دشمنان بالفعل و بالقوه این رژیم از سوی دیگر است. کمک 38 میلیارد دلاری دولت اوباما در سال 2016 آخرین نمونه از این نوع کمکهای نظامی به رژیم صهیونیستی است.
این نوع کمکها در واقع بودجه نظامیگری و تجاوزکارانه دولتهای این رژیم را تاکنون تامین کردهاست. همچنین نوعی آزادی عمل لازم برای تجاوزگری و تداوم جنگ در منطقه بدون داشتن دغدغه فشار بر بودجه غیر نظامی آنها را فراهم میآورد. در شرایط کنونی که برتری نظامی رژیم صهیونیستی به معنای حفظ موازنه قدرت در برابر ایران تعریف میشود. زیرا سایر متحدین آمریکا و باصطلاح دشمنان اسرائیل در منطقه دیگر تهدیدی علیه این رژیم محسوب نمیگردند.
ابراز نگرانی نسبت به برنامه موشکی و هستهای ج.ا.ا محدود به مواضع مقامات و اسناد امنیت ملی آمریکا نیست، بلکه دهها اندیشکده و محققان آن با حضور در کمیته های مختلف کنگره و محافل علمی این کشور در این خصوص گمانهزنی میکنند. کیسینجر در واقع یک نمونه از این موارد به شمار میرود. نگرانی از تغییر موازنه قدرت به نفع ج.ا.ا در سطح منطقه و فراتر از آن در میان اندیشمندان هر دو حزب در کنگره و خارج از آن ریشه دارد. موضوع موشکی صرف دفاع یا بازدارندگی نیست، بلکه مسئله دسترسی به فضا و رقابت بر سر آن با هدف رهبری جهان در آینده است. دستور تشکیل ارتش فضایی از سوی ترامپ نیز در همین راستا ارزیابی میگردد. به زعم آنها دستیابی ایران به فنآوری موشکی به عنوان همزاد فنآوری هستهای و فضایی این امکان را به این کشور خواهد داد تا موازنه قدرت در منطقه را بدون امکان کنترل و نظارت آمریکا به نفع خویش تغییر دهد. در این صورت ایران به قدرتی در منطقه تبدیل خواهد شد که منافع آمریکا را در موارد زیر میتواند مورد تهدید قرار دهد:
- تهدید نسبت به نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه،
- تهدیدی علیه کشورهای متحد آمریکا در منطقه،
- تهدید علیه متحدان آمریکا در سطح اروپا،
- تهدیدی علیه سرزمین اصلی آمریکا[5].
جمعبندی
مشکل اصلی دولتمردان آمریکایی و متحدان آنها در عرصه بینالمللی این است که هیچ سند الزامآوری وجود ندارد که مانع دستیابی کشورها از جمله ایران به قدرت دفاعی مشروع در زمینه موشکهای بالستیک شوند. علاوه بر این، برنامه موشکی ایران از برنامه هستهای این کشور به رغم تلاش گذشته و خواست غرب در برجام از هم جدا شده است. [6] در شرایط کنونی که آمریکا در برجام نیست، در تلاش است تا به هر نحو ممکن از قطعنامه 2231 که ناقض آن است، موضوع موشکی ایران را تهدیدی علیه امنیت و صلح بینالمللی تعریف نماید. هرچند این امر واهی به نظر میرسد، ولی در صورت موفقیت، از این زاویه فشارهای سیاسی لازم برای پایان بخشیدن به برجام را فراهم خواهد آورد و در نهایت پروژه امنیتیسازی مجدد ج.ا.ا را به اتمام خواهد رساند.
نگرانی آمریکا و متحدان منطقهای و بعضا اروپایی این کشور در خصوص برنامه موشکی ج.ا.ا غیر واقعی است. زیرا برنامه موشکی و فضایی ج.ا.ا صرفا جنبه دفاعی و در نهایت جنبه بازدارندگی در مقابل رویکرد تجاوزکارانه آنها دارد. به همین دلیل برنامه موشکی دفاعی، منطقی و مشروع ج.ا.ا نه تنها غیرقابل برگشت است، بلکه ضرورت دارد، متناسب با شرایط روز پیشرفت و توسعه نیز یابد. با وجود این که رویکرد دولتمردان آمریکا در مقابل برنامه موشکی ج.ا.ا غیر واقعی است، ولی زودگذار هم نیست. چون این رویکرد زمینههای ساختاری، چند وجهی، بلند مدت و ریشه در نهادهای امنیتی- سیاسی آمریکا دارد و کنشهایی نیز در عرصه مختلف سیاسی، اقتصادی و فنی علیه ج.ا.ا به همراه خواهد داشت.
آمریکا و غرب خواهان موقعیت دفاعی ضعیف ایران هستند تا در صورت نیاز به حمله نظامی علیه این کشور همانند عراق، لیبی و یمن از قدرت مانور و آزادی عمل بهتر و بیشتری برخوردار باشند. در حالیکه دولتمردان مسئول تامین امنیت و جان شهروندان کشور خویش هستند و سامانه دفاعی ایران و توان نیروی هوایی در مقایسه با کشورهای همسایه، بهترین و مؤثرترین گزینه دفاعی در برابر حملات و اقدامات احتمالی متجاوزان به حساب میآیند.
آمریکا بیش از 150 پایگاه نظامی در اطراف ایران دارد و طبیعی است که در صورت اقدام نظامی با واکنش موشکی ایران روبرو خواهد شد. علاوه بر این دولتمردان آمریکا و ترامپ با تمرکز بر برنامه موشکی و هستهای ایران بدنبال کسب امتیاز از ج.ا.ا به منظور تقویت جایگاه و موقعیت ترامپ در انتخابات ریاست جمهور آمریکا در سال 2020 هستند. پیروزی ترامپ در این انتخابات یک موضوع داخلی آمریکا است و به نظر مردم این کشور بستگی دارد و مردم ایران نمیتوانند با پذیرش سیاستهای قلدرمأبانه ترامپ شرایط پیروزی او را فراهم آورند.
قطعنامه 2231 شورای امنیت از ایران میخواهد که آزمایش موشکی انجام ندهد. چنین درخواستی از منظر حقوق بینالملل وجاهت قانونی ندارد و تنها یک پیشنهاد است. ادعای آمریکا مبنی بر نقض این قطعنامه از سوی ایران که فاقد بمب اتمی و موشک با قابلیت حمل سلاح اتمی است، نوعی قلدری سیاسی است. به همین دلیل نیز سایر اعضای حاضر در برجام همراهی کامل با این کشور ندارند. چنانچه چنین درخواستی با اقدامات نامشروع آمریکا و برخی دولتهای اروپایی جنبه حقوقی الزامآوری یابد، درخواستهای زیادی در برجام وجود دارد که باید برای همه طرفها الزامآور شود. در این صورت برجام خاتمه خواهد یافت.
پروژه ادعای آمریکا و ائتلاف عربی و عبری در اشاعه موشکی و ارسال تجهیزات نظامی در منطقه برای گروههای مقاومت و به ویژه برای انصارالله در راستای ایران هراسی و امنیتیسازی ایران صورت میگیرد. آمریکا و سایر مدعیان این امر، فاقد اسناد، مدارک، تصاویر ماهوارهای برای اثبات اتهام خویش علیه ج.ا.ا هستند. هر چند ایران اعلام کرده است، برای کمک به مردم تحت محاصره و مظلوم غزه و یمن آمادگی دارد. واقعیت امر این است که راهی برای اجرایی کردن این خواست وجود ندارد.
این یک واقعیت است که ج.ا.ایران پس از چهل سال تحت فشار سیاسی و تحریمهای یکجانبه و بینالمللی در قامت یک قدرت منطقهای عمل میکند. [7] دولت اوباما این واقعیت را پذیرفت[8] و با ایران وارد مذاکره شد و برجام نیز حاصل آن بود. ترامپ و تیم امنیتی او و متحدان منطقهای آمریکا یعنی عربستان[9] و رژیم صهیونیستی این واقعیت را نمیخواهند بپذیرند. آنچه مسلم است، ترامپ قدرت و ارتش آمریکا را در راستای منافع شخصی و متحدان داخلی خود به نیروهای نیابتی و وکالتی عربستان و رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است تا موقعیت ژئوپلتیکی ایران را تضعیف نماید و موزانه قدرت را به نفع آنها تغییر دهد. استمرار این وضعیت چندان دوام نخواهد داشت.
در منظومه دولتمردان آمریکا «فضا» عرصه حیاتی رقابت در آینده است. حفظ برتری در این عرصه مستلزم پیشرفت در زمینه سامانههای دفاع و تهاجم موشکی است که به نحوی برنامههای سایر کشورها را بی اثر نماید.[10] به همین منظور دولتمردان آمریکا بر اساس «بازنگری دفاع موشکی»، سیاست و برنامه بلند پروازانهای در حوزه دفاع موشکی پیگیری مینمایند. اگر این برنامه به رغم هزینه کلان و زمانبر بودنش در 2030 عملیاتی شود. [11] در این صورت، آنها بر فضا تسلط پیدا خواهند کرد. باتوجه به اینکه ایران به یک تهدید اصلی در کانون توجه محافل قدرت در آمریکا است و در بازنگری مذکور نیز به آن تصریح شده است. به نظر میرسد که گام اول در این برنامه بهبود و ارتقاء سامانه دفاع موشکی در غرب آسیا با هزینه کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس کلید خواهد خورد.
[1] . A Conversation with Special Envoy Brian Hook, (Sep 19, 2018). At available: https://www.c-span.org/video/?451669-1/irans-missile-program
[2] . MDEB.
[3] . مسایل گذشته برنامه هستهای موسوم به PMD که از طریق برجام خاتمه یافته تلقی گردیده است.
[4] . William Wunderle and Andre Briere,”U.S Foreign Policy and Israel’s Qualitative Military Edge The Need for a Common Vision”, Policy Focus , The Washington Institute for Near East Policy , January 2008.
[5] .A Conversation with Special Envoy Brian Hook, (Sep 19, 2018). At available: https://www.c-span.org/video/?451669-1/irans-missile-program
[6] . A Conversation with Special Envoy Brian Hook, (Sep 19, 2018).
[7] . نفوذ ایران در عراق بر خلاف افغانستان مانع رسمیت و عملی شدن توافق راهبردی امریکا با این کشور شد.
[8] . از منظر تیم امنیتی اوباما، چین در شرق دور تهدید اصلی برای رهبری امریکا در جهان محسوب میشود.
[9] . عربستان میخواهد و هزینه میکند تا امریکا هزمون منطقه باشد.
[10] . به قول سرپرست پنتاگون، در شرایط کنونی 20 کشور جهان دارای برنامه موشکی هستند، رقابت راهبردی دیگر در ساخت بمبافکنها و جنگندهها نیست، بلکه در حوزه موشکی است.
[11] . عملیاتی شدن سامانه دفاع موشکی امریکا با مختصات فوق مستلزم تریلیونها دلار است. هزینه سامانه دفاع موشکی منطقه ای مقابل کره شمالی 330 میلیارد دلار است.
بسیار عالی