وضعیت های گوناگون در آینده فضای سایبری
آینده فضای مجازی-2
فضای سایبری چیست؟ و ابعاد ان کدام است؟ آینده بدیل این فضا در چند سناریو خلاصه می شود؟ دستمایه گزارش دو قسمتی پیش رو است. قسمت دوم این گزارش پیش روی شما است.
26 فوریه 2020 15:51
در قسمت اول ابعاد مختلف آینده فضای مجازی آمده است
اغلب پژوهشهاي غربي که به دنبال تصويرسازي از آینده فضای مجازی هستند، دو آينده بديل را براي اين عرصه مد نظر قرار ميدهند:
مفهوم آرمان در تصویر سازی غربی، حداکثر سازی بهره ی اقتصادی و امنيت پايدار است. معمولاً اینگونه القاء ميشود که اين سناريو در صورت رهبري هدفمند فضاي سايبر، توسط آمريکا و همکاري جامعه بين المللي محقق میشود.
اين فضا در صورت افزايش تنشها ميان قدرتهاي سايبري جهان، منجر به فضايي آشوبناک، آکنده از تروريسم سايبري و کاهنده رشد اقتصادي خواهد شد.
در اين حالت شبکه جهاني اينترنت از بين رفته و هر بخش از جهان شبکهاي تحت سيطره دولتهاي محلي قرار خواهد گرفت.
آینده فضای سایبری
تحولات فضای سایبر در کشورهای قدرتمند و صاحب فناوری به گونهای پیش میرود که اگر یک کشور در آینده نه چندان دور نتواند بر سایر قدرتها برتری مشهود پیدا کند، به ناچار مجبور به ورود ائتلاف با کشورهای رقیب در تقسیم قدرت سایبری میشود.
همچنان که بعد از جنگ جهانی دوم کشورهای پیروز دارای سلاح هسته ای، وارد توافق بین المللی و داشتن حق وتو در شورای امنیت جهانی شدند، هیچ بعید نیست نظم جهانی جدیدی با مشارکت کشورهای دارای قدرت سایبری برای تامین امنیت سایبری و نهایتاً امنیت حقیقی جهانی شکل گیرد.
یکی از کسانی که در این حوزه کارهای وسیعی انجام داده جیسون هلی ( استاد دانشگاه کلمبیا) است ، وی در مقاله ای که به بخش هایی از آن میپردازیم، پنج وضعیت را برای آینده فضای سایبر پیش بینی میکند.
آینده اول فضای مجازی: ادامه وضع موجود
بر اساس این سناریو، در آینده درگیری و همکاری در فضای مجازی بسیار شبیه امروز است.
به رغم جغرافیای فضای سایبری که نفع تهاجم، بیش از دفاع است، فضای مجازی به طور کلی یک مکان امن برای انجام کار و ارتباط با دیگران است.
جنایتکاران در یک حوزه چند میلیون دلاری درگیر میشوند و میلیونها نفر، اطلاعات شخصی را سرقت میکنند؛ سازمانهای اطلاعاتی خارجی ملی برای کسب اسرار نظامی و صنعتی تلاش میکنند؛ حملات ردِ سرویس[1] میتواند تقریباً هر هدف را مختل کند و نیروهای نظامی در صورت تمایل به طراحی و اجرای خشونت سازمان یافته سایبری، اقدام میکنند.
با وجود نارضایتی، مشکلات و اختلالات، سیستم همچنان پایدار است و تقریبا دو دهه در کنار همه اختلالات، فضای مجازی خدمات میدهد.
کارشناسان پیش بینی کرده اند که یک حمله فاجعه آمیز، قریب الوقوع است. همکاری آینده در زمینه مناقشات، نیاز به شفافیت، اقدامات اعتماد ساز، معاهدات رسمی و غیر رسمی و قوانین بین المللی دارد.
آینده دوم فضای مجازی: حوزه درگیری
بر اساس این سناریو، اگر فضای سایبری به حوزه ی درگیری تبدیل شود، نه تنها شامل اقدامات و اقدام کنندگان مخربی که در وضعیت موجود شاهد آن هستیم میشود، بلکه یک درگیری تمام عیار در دیگر «حوزه های جنگ» از هوا، زمین، فضا و دریا را خواهیم دید.
حملات نظامی در فضای مجازی رایج خواهد شد، در کنار عملیات نظامی سنتی حملات بزرگ سایبر به سایبر نیز به کار گرفته میشوند.
علاوه بر این تروریست ها، راه های جدید حمله را نیز درک میکنند و متوجه میشوند که میتوانند نقاط شکست و سرخط های اصلی را به دست آورند.
علی رغم این طغیان، خشونت سازمان یافته و غیر سازمان یافته در فضای مجازی، فضای سایبر عموماً مانند؛ حوزههای هوا، زمین، فضا و دریاها پایدار میماند.
دیگر ساکنان فضای مجازی یاد میگیرند که با جرم و اختلالات، سازگار شوند، بنابراین اینترنت به عنوان وسیله ارتباطی بسیار مطمئن برای ارتباطات و تجارت باقی میماند.
اطلاعات، قبل از عصر اطلاعات نیز وجود داشت. اما عصر اطلاعات، اطلاعات مربوط به قلمرو اطلاعات را تغییر داد، به طوری که عملیات گسترده نظامی در آن عملی شد.
اکنون، هرچند نیروهای مسلح از فضای سایبری برای حمله، دفاع و جاسوسی استفاده میکنند، این ماموریت ها هنوز در مقیاس مشارکت در عملیات گسترده نظامی مانند حوزه های دیگر نیستند.
حوزه درگیری آینده احتمالاً سایبری است و به طرق مختلف به عنوان پیش فرض آینده است.
فرض بر این است که هر دشمن در فضای مجازی تلاش میکند تا توانایی خود را بهبود بخشد و بسیاری تلاش میکنند تا اثرات طولانی مدت و گستردهای داشته باشند چه در سرقت پول یا اطلاعات یا در تخریب دشمنان خود.
آینده سوم فضای مجازی: شکل گیری اینترنت های ملی و منطقه ای
بر اساس این سناریو، در مورد آینده بالکانیزاسیون (ایجاد کشورهای کوچک)، بازیگران مختلف در فضای مجازی، شاید اغلب دولت- ملتها، مرزهای خود را ایجاد کنند تا دیگر اینترنت جهانی وجود نداشته باشد، بلکه اینترنت، مجموعه ای باشد از اینترنت های کوچک تر. چنین دنیایی ممکن است برای منافع برخی از کشورها، ممتاز به نظر برسد.
ممکن است مجموعه ای از فایروالهای(دیوارهای امنیتی) ملی و مرزهای مجازی برای پارتیشن بندی اینترنت فعلی کافی باشد تا به جای اینکه یک شبکه جهانی باشد، یک سیستم تقسیم شده مانند تلفن شود.
هر کشوری کنترل کامل خود بر خطوط تلفن خود را دارد و از طریق اتحادیه بین المللی مخابرات سازمان ملل متحد، در مورد چگونگی تبادل ترافیک بین المللی همکاری میکنند.
برخی از کشورها در حال حاضر روند قوی در این مسیر را نشان میدهند، همانطور که در توافق رسمی سازمان همکاری شانگهای SCO)) شامل چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی دیده میشود.
اگر CNN یا فیس بوک تهدیدی باشند، فایروالهای قوی ملی که کشورهای دیگر از آن برای متوقف کردن و مسدود کردن محتوای مضر استفاده میکنند، میتوانند ابزار بسیار ارزشمندی باشند.
در حال حاضر گروه SCO)) (هرچند هنوز هم تا حدی به دولت ایالات متحده متصل است) از پروسه ای استفاده میکند که در آن ایالت هایی را دارند. مانند؛ افراد، شرکتها و گروههای غیر انتفاعی.
اگر این فرایند «چند ذینفع» توسط یکی از محورهای سازمان ملل متحد – مانند سیستم تلفن- جایگزین شود، سپس هر ملت رأی برابر و بدون صدای رسمی برای هر کس دیگری خواهد داشت.
این امر امکان اجازه دادن به دولتها برای اجرای اینترنت همانگونه که میخواهند را فراهم میکند، اینترنت بالکانیزه شده، ممکن است در واقع بسیاری از مشکلات امنیتی فعلی فضای مجازی را بهبود بخشد، زیرا کشورها برای جلوگیری از انواع ترافیک ناخوشایند، دارای اهرم بیشتری خواهند بود.
این البته با محدودیت های گفتار و تجارت فرامرزی همخوانی دارد، اگر چه بسیاری از جوامع غربی از نتیجه حاصله ناراضی خواهند بود .
آینده چهارم فضای مجازی: داشتن فضای امن بدون تهدید
بر اساس این سناریو، در آینده ی بهشت گونه، فضای سایبری از طریق فناوری های جدید انقلابی یا تشدید تغییرات کوچک در تکنولوژی و شیوه ها، به طور اساسی بی خطر و امن تر میشود.
به جای «جغرافیای» فضای سایبری، به نفع حمله بیش از دفاع ـ همانطور که در آینده ی بهشت گونه، ما یک فضای سایبری داریم که در آن دفاع به مراتب برتر از حمله است ـ در چنین فضایی برای اکثر بازیگران سایبر رسیدن به هر هدف مخربی بسیار دشوار است. آینده ی بهشت گونه، امکان پذیر است، اما هزینه ی زیادی دارد.
در گذشته، بسیاری از فن آوری های جدید با هدف اطمینان از امنیت اینترنت ایجاد شده است.
بعضی از این فناوریها تجهیزات بودند (مثل فایروالها یا دستگاه تشخیص نفوذ یا پیشگیری) و برخی استانداردها (مانند IPSec، DNSSec) و یا نرم افزار مسدود کننده های رفتار مبتنی بر میزبان.
اگر چه هیچ تکنولوژی، به تنهایی و یا در ترکیب با دیگران، هنوز بهشت را تحویل نداده اند، قطعاً قابل تصور است که در آینده میان مدت اتفاق میافتد.
به عنوان مثال، عفونت سیفلیس و بیماریهای بیشماری دیگر پس از یک کشف کوچک درمان شدند. کشف پنی سیلین الکساندر فلمینگ، شاید کشفی مشابه برای ایجاد برتر مدافعان حامی سایبر نزدیک باشد.
البته، فقط از طریق تکنولوژی جدید نیست که بتوانیم تقریباً تمام حملات را خفه کنیم، بلکه وضع و اجرای قوانین و مقررات مناسب نیز لازم است.
اگر چه تلاش برای جلوگیری از بازیگران سایبری مضر از طریق بهبود مبارزه با جرم و یا بازدارندگی به سبک نظامی، میتواند به ایجاد ثبات درازمدت کمک کند، اما هنوز هم آسیب پذیری های زیاد و انگیزه های پولی برای جرم و جنایت حتی برای یک جامعه که مجبور به اجرای کامل قوانین و مقررات و یا اقدام نظامی برای مقابله با آن است، وجود دارد.
آینده پنجم فضای مجازی: داشتن فضایی نا امن و غیر قابل اعتماد
در« Cybergeddonبدترین آینده ممکن»، بیاعتنایی به فضای مجازی است. به طوری که در قریب به اتفاق حالات، حمله بر دفاع غلبه دارد.
مهاجمان، هکرها، گروه های جرمی سازمان یافته یا نیروهای ملی میتوانند طیف وسیعی از اثرات را با ورودی های بسیار کمی به دست بیاورند و ایجاد اختلالات در مقیاس بزرگ و گسترده در سراسر جهان آسان و رایج هستند.
هر نوع درگیری نه تنها ممکن است بلکه تمام وقت در حال وقوع است.
علاوه بر این، فضای مجازی، محیط مطمئنی برای ارتباطات و تجارت نیست و به طور فزایندهای توسط مصرف کنندگان و شرکت ها رها شده است.
بدتر از همه، تمام تلاشها برای اختراع فناوری های جدید و امنتر یا استانداردها، متوقف میشوند.
همکاری میان کشورها و یا سازمانهای غيردولتی هم به همین ترتیب بیفایده است، چرا که در میان مشارکت کنندگان، بی اعتمادی فراوان وجود دارد یا مهاجمان در همهجا، بی رحم و غالب هستند.
حملات سایبری بیرحمانه که با انگیزههای گستردهای صورت میگیرد، از تواناییهای پیشگیرانه دولتها و نهادهای بین المللی جلوگیری میکند.
جایگزین های ایمن ظاهر میشوند، اما آنها تبعیض آمیز و گران هستند. آینده Cybergeddon خوشبختانه احتمال زیادی ندارد، اما غیرممکن نیست.
جیسون هلی در جمع بندی مقاله اش که معلوم است به دنبال ترسیم فضای مطلوب برای آمریکا است اینگونه نتیجه گیری کرده است:
- این در منافع درازمدت ایالات متحده و دیگر ملل متحد است که به دنبال آینده بهشت گونه در فضای مجازی باشند، که درازمدت، پایدار و خنثی کننده همه ی مهاجمان حیرت انگیز و مؤثر است.
- چنین آینده ای از تجارت آمریکا و آزادی بیان محافظت میکند، در حالی که هنوز گزینه های نظامی ایالات متحده، برای استفاده از قابلیت های سایبری برای تکمیل یا جایگزینی قدرت شلیک، پا برجاست.
- آینده بهشت گونه همچنین به نفع ملت هایی است که لیبرال یا دموکراتیک نیستند.
- چین، بسیاری از اهرم های بالقوه بین المللی خود را از دست خواهد داد. همانطور که بسیاری از کشورها ممکن است در مقابل محاصره اطلاعات چینی متضرر شوند.
- گام های مورد نیاز برای ایجاد مطلوبترین آینده یعنی بهشت سایبری، تا حد زیادی همان گام هایی است که لازم است برای اجتناب ازCybergeddon برداشته شود.
خوشبختانه این مراحل برای چندین سال توسط بسیاری از گروه ها، کمیسیون ها و کارشناسان مشخص شده است، بنابراین همه آنچه که مورد نیاز است پیدا کردن اراده برای اجرای این توصیه ها است.
برای مثال؛ رفع سریع آسیب پذیریها، یا کامپیوترهای آلوده و همچنین مشارکت در گفت و گو با شرکای بین المللی برای یافتن زمینه های نگران کننده و اقدام متقابل حملات به شبکه های اصلی را دشوار میسازد.
تشریح آینده دوم فضای مجازی؛ احتمال وقوع جنگ جهانی سوم با ماهیت سایبری و رباتیک
جهان امروز بی شباهت به قانون جنگل نیست، هر زمان که قدرتی، احساس کند میتواند در جنگ با همسایگان و یا سایر قدرتها پیروز شود، لحظه ای از این کار درنگ نخواهد کرد.
این تجربه بارها در تاریخ توسط کسری ها و قیصرها و کشورگشایانی مانند؛ اسکندر، چنگیز، ناپلئون، هیتلر و… تکرار شده و خواهد شد.
چنین احساسی بعد از انقلاب صنعتی در رژیم آلمان نازی بوجود آمد؛ فناوری های جدیدی مانند اختراع ماشین بخار، هواپیما، اتومبیل، امواج رادیویی و… که در انقلاب صنعتی بوجود آمد، زندگی جهان صنعتی را متحول کرد.
این دستاوردهای صنعتی به سرعت و حتی قبل از آنکه وارد زندگی عادی جوامع شود، وارد صنعت نظامی و تولید سلاح های جدیدی مانند تانک، توپ های دوربرد، نفربر، مسلسل، هواپیمای جنگی، سلاح های شیمیایی، بیسیم و ارتباطات راه دور و… گردید.
امکانات نظامی جدید، رهبران آلمان نازی و در راس همه آدولف هیتلر را متقاعد کرد که میتواند با یک برنامه ریزی و هجوم حساب شده، بر اروپا و کل جهان سلطه پیدا کند.
پیش بینی ها تاحد زیادی درست بود و اگر سرمای غیر قابل انتظار زمستان سال 1943 در روسیه نبود، جهان امروز شکل دیگری میداشت.
گویا در قرن جدید نیز زمینه های شکل گیری جنگ جهانی دیگری در حال تکامل است.
انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات که در فناوری سایبری تجلی پیدا کرده، در حال افزایش قدرت کشورهای صاحب این فناوری است[2]. پدیده سایبر شامل فناوریهای اینترنت، شبکههای اجتماعی، هوش مصنوعی، رباتیک، دادههای بزرگ، داده کاوی و… به صاحبان این فناوری قدرتی میدهد که وسوسه کنندهی تهاجم سراسری به جهان با ماهیت سایبر فیزیکی است.
این قدرت از نوع ترکیبی اطلاعات، هوش مصنوعی و صنعت رباتیک است؛ امروزه صاحبان فناوری اطلاعات با به خدمت گرفتن فضای سایبر تقریباً به هر نوع اطلاعاتی که بخواهند (حتی در حد جزئیترین اطلاعات فردی هر انسان روی کرهی زمین) میتوانند دست یابند.
فناوری های مرتبط با صنعت رباتیک دخالت انسان در جنگ ها را به حداقل رسانده است، این برای هر قدرتی وسوسه کننده ی تهاجم است.
معمولاً هر اقدام تهاجمی دارای مراحل زیر است، به نظر میرسد حمله کننده احتمالی آینده هنوز در حال مرور رفت و برگشتی مرحله ی اول تا چهارم است.
- توانمندسازی و تجهیز خود
- برآورد توان دشمن
- مقایسه توان خود با توان دشمن
- طراحی عملیات
- اجرای عملیات
- حصول پیروزی
- تثبیت قدرت و حفظ پیروزی
تجربه تاریخی نشان داده است که کشورگشایان غالباً در مرحله هفتم موفقیت کمتری داشته اند که دلیل اصلی آن این است که مرحله هفتم از جنس نظامی گری نیست و بیشتر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است و نظامی ها تخصص لازم برای انجام کامل آن را ندارند.
نتیجه:
جنگ جهانی سوم قطعاً یک جنگ ترکیبی (عملیات روانی، سایبری، و نظامی) با بهرهگیری گسترده از فناوری های رباتیک است، که فضای سایبر، پایه اصلی این جنگ است.
- در جنگ های آینده با به خدمت در آمدن ادوات بدون سرنشین و روبات ها به جای سرباز، کمترین تلفات انسانی را برای مهاجم در بر خواهد داشت.
- نداشتن تلفات انسانی در جنگ های آینده، میتواند عامل تحریک کننده قدرت های بزرگ برای شروع تهاجم علیه جوامع ضعیف تر باشد.
- با داده کاوی، داده های بزرگی که در کنار خدمات اینترنتی، فضای سایبری شکل گرفته است، به قدرتهای سایبری این امکان را میدهد که سوژه های خود را هدفمند و هوشمند شناسایی و مورد حمله قرار دهند. حتی با این روش ممکن است فرماندهان و افسران و کارشناسان تاثیرگذار نظامی را قبل از آنکه اراده خود را برای دفاع از کشور بکار گیرند، از بین ببرند.
- همچنین با داده کاوی میتوان ذائقه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی یک جامعه را بدست آورده و مطابق آن، جریانات و شخصیتها دارای اهداف هم سو با خود را شناسایی و پرورش داده و شبکه ای از اقشار مرجع تاثیرگذار را شکل داد.
- هوشمندسازی حمله به اهداف، با استفاده از فناوری اطلاعات و فضای سایبر میتواند جایگزین سلاح های کشتار جمعی شود.
پیشنهاد :
- باید خود را برای مواجهه با هر آینده محتمل با حفظ اصول انقلاب اسلامی آماده نمود.
- با انجام مطالعات آینده پژوهی دقیق درصد احتمال وقوع هر یک از آینده های محتمل را محاسبه نمود.
- راهبردهای مناسب برای کسب موقعیت و جایگاه فنی- سایبری درخور و شایسته برای کشور تدوین و در برنامه ریزی های کلان مورد توجه جدی قرار گیرند.
- بعضی از اقدامات برای ایجاد امنیت سایبری شامل بومی سازی صنایع مرتبط با امنیت سایبری، همکاریهای بین المللی، جذب و تربیت نیروی انسانی متخصص، مبتکر و ماهر، آموزش عمومی و…؛ که مستقل از هر آینده ی است، با جدیت دنبال شود.
- تلاش برای افزایش قدرت سایبری در ابعاد سخت افزاری، نرم افزاری، دانش، تجربه عملیاتی و تربیت نیروی انسانی متخصص به نحوی که آینده ی کشور را در هر یک از احتمالات ممکن، تضمین نماید.
[1] -Deny Of Service (DOS)
[2] – جوزف نای مبدع نظریه قدرت نرم میگوید: فضای سایبر کلید قدرت در قرن 21 است.