پدیده های نوظهور، فرصت یا تهدید
گزارش پیش رو بدنبال پاسخ گویی به این سئوال است که؛ آیا پدیده های نو ظهور، فرصت هستند یا تهدید؟
23 اکتبر 2019 12:52
پدیده های نو ظهور
مقدمه:
جامعه ای که در حال رشد، پیشرفت و توسعه است، همواره دستخوش چالشها و دگرگونیهای پیشبینیپذیر و گاه پیشبینیناپذیر میشود که مدیریت جامعه را سخت و دشوار میکند. گوناگونی فرهنگی، تنوع قومی، هم تباری برخی مرزنشینان و اشتراکات قومی آنها با کشورهای پیرامونی، عوامل تاریخی، ساختاری و نیز موقعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا به ویژه از نظر جغرافیای فرهنگی، همچنین ناهمسویی و گاه تعارض محیط پیرامونی و فراپیرامونی با نظام سیاسی، دشواری مدیریت جامعه ما را مضاعف و ضرورت هوشمندی مسئولان را دوچندان می سازد. نهادهای مسئول معمولاً به رویدادها و روندهای سیاسی بهویژه امنیتی حساسیت نشان میدهند، در حالی که بسیاری از آنها به ویژه پدیدههای نوظهور، ریشههای فرهنگی- اجتماعی دارند.
بیگمان فرهنگ عمومی جامعه، زمینهساز و گاه سازنده فرهنگ سیاسی است. به گونهای که دگردیسی و سرعت و شتاب آن، تاحدودی دستگاههای رسمی (دولتی و حاکمیتی) را شگفتزده و شاید غافلگیر کرده است، پس شناخت و مدیریت بهینه آنها مهم و بسیار ضروری است.
امروزه ظاهرشدن چالشهای نوپدید برای نظام بسیار قابل تأمل است. منظور از چالش، پدیده یا وضعیتی است که حرکت متعادل جامعه را دچار مشکل نموده یا متوقف میسازد. لذا، اگر صحیح مدیریت نشود، به “تهدید” بدل می شود و استمرار و فراگیری آن منجر به بحران خواهد شد. اما اگر خوب و به موقع مدیریت شود، “فرصت” خواهد بود…
پدیده های نو ظهور
بیگمان فرهنگ عمومی جامعه،
زمینهساز و گاه سازنده
فرهنگ سیاسی است
پیشفرضها
این گزارش به صورت مشخص بر پیشفرضهای زیر تکیه دارد:
- جامعه ایران، با شتاب درحال دگردیسی فرهنگی- اجتماعی است.
- فرآیند جهانی شدن به عنوان مهمترین متغیر و پیشران شناخته میشود.
- سبک زندگی برآمده از جهانی شدن به عنوان “ابرفرهنگ” مقولهای است که نظام سیاسی باید آن را مدیریت کند.
- دگردیسیهای جامعه چندسویه، پیچیده و فراگیر است و تمرکز بر یک بُعد آن، خطای جبران ناپذیر خواهد بود.
- شاخص کارآمدی هر نظام سیاسی در تبدیل کم هزینۀ آسیب و تهدید به فرصت و قوت است.
- نبرد نرم نامتقارن میان ابرفرهنگ سکولار (با محوریت غرب) از یک سو، و فرهنگ دینی اسلامی (با محوریت ایران) از سوی دیگر، به موضوع پیچیدهای بدل شده که از نظر تاریخی بسیار سرنوشتساز است.
چیستی مسئلههای نوپدید
پدیدههای جدید[1] ، ماهیتاً چالشزا هستند که با هویتهای برساخته و با اهداف و بازیگرانی متنوع و متکثر، روندهای فزآینده و غیرمنتظرهای را در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی برمیسازند و سطح انتظارات را نیز در طیف گروههای جامعه ایرانی افزایش میدهند. البته این انتظارات در کشور ما طی صد سال گذشته همواره وجود داشت که به سبب داشتن انرژی (نفت و گاز) و دیگر منابع زمینی و زیرزمینی، باید به آسانی و سریع به رفاه حداکثری رسید.
با استقرار حاکمیت دینی نیز روند انتظارات جامعه شدت گرفت. البته این وضع از این نظر که جامعه به حاکمیت دینی اقبال کرده است، بهترین فرصت تاریخی برای اسلام به ویژه تشیع و نیز نهاد روحانیت به شمار میآید، ولی از حیث دیگر، فَوَران نا بههنگام امواج انتظارات، خود سبب نارضایتی و ناآرامی و نیز در ادامه، موجب ناامنی میشود که مهار و مدیریت آن بسیار پیچیده است. ریشۀ “انتظارات حداکثری” از حاکمیت را نیز باید در فرهنگ عمومی جامعه جستجو کرد.
در تحلیل پدیدههای نوظهور نسبتسنجی میان انتظارات و امکانات بسیار مهم است. وضع مطلوب این است که میان آن دو تناسب و تقریباً همترازی برقرار باشد. جز این، اگر انتظارات فراتر از امکانات باشد، آنگاه زمینه نارضایتی فراهم میشود.
هشدار بههنگام مقام معظم رهبری (دام ظل العالی ) در آغاز دهه هفتاد درباره پدیده تهاجم فرهنگی و پس از آن، در نامهایی مانند یورش فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و… بر آن تأکید کردند، نشان میدهد مقوله فرهنگ چه اندازه تعیینکننده و سرنوشتساز است. علت بنیادین بسیاری از پدیدههای نوظهور در لایههای تهاجم فرهنگی نهفته است. مراد از بیان تأکیدآمیز از پروژه تهاجم فرهنگی از سوی نظام سلطه و عوامل پیدا و پنهان آن و در چارچوب دیپلماسی عمومی، تقلیل دادن مسئله به تهاجم ساده نیست، بلکه منظور این است که پروژه باید در قالب تهدید (جنگ نرم) بررسی و تبیین شود و ماهیت آن بسان تقابل “گفتمانی” فهم شود.
علت بنیادین بسیاری از پدیدههای نوظهور
در لایههای تهاجم فرهنگی نهفته است
جهان امروز در واقع، نبرد و جنگ “گفتمانی” است. در ایران نیز تقابل میان گفتمان سکولار و گفتمان دینی جریان دارد. البته نامتقارن و نابرابر است، زیرا نظام سلطه استکباری، حامی گفتمان سکولار است.
پدیده های نو ظهور
چرایی مسئلههای نوپدید
جامعه پایدار و پویا همواره پدیدههای نو میآفریند. گستره موضوعات نوین، گستردهتر از مسائل است و باید درک روشنی از موضوعات و مسائل نوپدید و چالشها یا تهدیدهای نوظهور برساخت و اینکه باید دریافت چگونه و چرا برخی از موضوعات نوپدید اکنون به “مسئله اجتماعی” و شاید سیاسی – امنیتی بدل میشود.
نکتۀ راهبردی اینکه فضای متکثر برای همه، رویکرد واگرایانه را برمی سازد و این رویکرد تنها به یک اردوگاه اختصاص ندارد، لذا پیدایش این پدیده تنها فرصت برای رقیب و نیز تهدید برای ما نیست، بلکه برای هر دو طرف فرصت و تهدید است و ایجاد همگرایی، حتی در اردوگاه خودی هم دشوار شده است، زیرا فردگرایی و هویتانگاری فردی، روبه رشد است.
با توجه به دگردیسی شتابناک جامعه در دهه اخیر، این پرسش طرح میشود که آیا با پدیدۀ تحول اجتماعی (به معنای روساختی) یا انقلاب اجتماعی (به معنای زیرساختی) روبه رو هستیم؟
در پاسخ باید گفت: گستره تحول، بیشتر در “سبک زندگی” است. امروزه رویارویی دو سبک زندگی غربی و ایرانی اسلامی در جامعه ایران به روشنی آشکار است. شاید یک دهه پیش نشانههای آن، چندان محسوس نبود، اما چندی است که نمادهای “سبک زندگی غربی” همسو با روند “جهانی شدن” به ویژه “فرهنگ”، کاملا احساس میشود.
تبیین روند کنشگری اجتماعی
اگر بخواهیم کنشگری اجتماعی را از حیث گفتمانی، سازماندهی، فراگیری و … در نسبت با حاکمیت مرحلهبندی کنیم، در سه مرحله: 1- پرسش اجتماعی 2- پویش اجتماعی 3- جنبش اجتماعی، پیکربندی میشوند. نخستین مرحله در تجمیع مطالبات گروههای جامعه از حاکمیت است که اگر به آن پاسخدهی و مدیریت نشود، آنگاه به مرحله “پویش اجتماعی” میرسد، یعنی روند آن از نظر گفتمانی و سازماندهی وسیعتر و عمیقتر میشود و سرانجام، مرحله جنبش اجتماعی تکوین مییابد. مراد از پرسش اجتماعی این است که فرد یا گروه در نسبتسنجی هویت و موضع خود با حاکمیت، با آن “فاصله معناداری” را تعریف میکند، یعنی از نظر شرایط ذهنی و شرایط محیطی خود را ” ناهمسوی” نظام میانگارد، پس مرحله پرسش، نخستین مرزگذاری با حاکمیت شناخته میشود.
امروزه پدیدههای اجتماعی، حتی آنها که بار امنیتی دارند، آمیزهای از ویژگیهای نرم و سخت است، به این معنی که متغیرهای اقتصادی، فرهنگی، تاریخی و سیاسی و … در پیدایش و گسترش آن نقش دارند. چندی است که لایههای نرم در کنشگری اجتماعی موضوعیت یافته و روند پیچیدگی در آنها فزآینده شده است.
گفتنی است که همه این کنشها و رفتارها را نباید در مقابل نظام انگاشت، چون برخی از آنها بر اساس بسترها شکل میگیرند و اساساً طیفی از آنها میخواهند فقط دیده شوند و در معادلات اجتماعی به آنها توجه شود، پس در اصل، برخی در پی تقابل با نظام نیستند، تنها دنبال نوعی سنتشکنیاند، البته پارهای از این سنتشکنیها، به سبب انگیزهها و انگیختهها، به صورت ناخواسته و حتی نیندیشیده با اهداف سیاسی «همپوشانی» مییابد، یعنی انگیزه سیاسی نیست؛ ولی نتیجه، سیاسی است یا سیاسی تفسیر میشود.
پدیده های نو ظهور
مفهوم امنیتی پدیده های نوظهور
در بررسی پدیدههای نوظهور، معمولاً روش آنها این است که از زمینههای داخلی بهره میگیرند و به اصطلاح “موج سواری” میکنند و در راستای اهداف خود از آن سود می برند. افزون بر این، طرح جریانسازی را نیز نباید از نظر دور داشت. پدیدههای نوظهور ابعاد گوناگونی دارد و گسترۀ تحول آن وسیع است.
مفهوم امنیتی پدیده های نوظهور
در معنای موسع و فراگیر خود،
شامل حوزه سختافزاری و نرمافزاری میشود
معیار داوری برای “امنیتی بودن” یک پدیده، تنها این نیست که ماهیت و خود آن پدیده به صورت مستقیم در ستیز و تعارض با نظام سیاسی باشد. بلکه موضوع فراتر و پیچیدهتر از آن است، زیرا ممکن است امواج تحول به اندازهای برای جامعه نا بههنگام باشد که “تعادل جامعه” را بهشدت برهم زند و به آن تکانه یا شوک وارد کند و نیز “سرعت تحول”، و برونزاد بودن خود یک مسئله اصلی است، یعنی سرعت تحول جامعه با شتاب پدیدههای “برونزاد” همسان نیست. مراد از برونزادی پدیده این است که افزون بر خاستگاه و جایگاه داخلی، عوامل بیرونی (بیگانه، اپوزیسیون، سرویسهای اطلاعاتی حریف و …) نیز برآن اثرگذار است. البته ممکن است پدیده، برونپروری و برونپردازی هم بشود. پدیده برونزادی را باید به صورت “فرایندی” نگریست و تحلیل کرد. مفهوم امنیتی پدیده های نوظهور در معنای موسع و فراگیر خود، شامل حوزه سختافزاری و نرمافزاری میشود.
پدیده های نو ظهور
ویژگی پدیده های نوظهور
این نوع پدیده، دارای ویژگیهای زیر است:
- تقابل با ارزشها و هنجارهای جامعه دارند.
- غافلگیر و پیشبینیناپذیر هستند.
- رهبری میدانی ندارند. (معمولاً این پویشها » بیسر» اند)
- اشتیاقانگیزی برای جذب و توجه مردم، سازماندهی و بسیجگری تودهای دارند.
- مسئلهآفرین و تنشزا هستند.
- فاقد روشهای خشونت آمیز اند.
- فراگیر، فزآینده و گسترده هستند.
- رسانهمحوری، شبکه محوری در فضای مجازی (تحریکپذیری، اثرگذاری) وجود دارد.
- مداخله و اثربخشی جریانهای خُرد اجتماعی دارند.
- جسارت، گستاخی، افسارگسیختگی در ماهیت آنها وجود دارد.
- همگرایی و همافزایی جریانها و پدیدههای نوظهور، بهرغم تمایزهای سیاسی و گفتمانی مشهود است.
پیامد های احتمالی پدیده ها
- گفتمانسازی، گفتمانپردازی
- مسئلهسازی و مشغولسازی برای حاکمیت
- بسترسازی برای نافرمانی مدنی
- تغییر در بینشها، ارزشها، هنجارها و رفتارهای جامعه
- اعمال فشار و تغییر از راه ایجاد جامعهای مبتنی بر الگوهای شبکهای
- بهرهگیری از ظرفیت اجتماعی برای تداوم تعارضهای سیاسی
- نمادسازی از شاخصها و شخصیتهای سکولار
- جریانسازی در برابر تفکر دینی، سیاسی
- درگیر کردن مردم درباره مسائل اجتماعی با کارکرد سیاسی
- تعمیق احساس فاصله مردم با ساختار سیاسی
- ذهنیتسازی درباره بازگشت و گفتمانسازی از ایران گذشته و احساس افتخار برآمده از آن
- فرصتسازی برای معارضان در مدیریت افکار عمومی و بهرهگیری از ظرفیتهای جامعه (استفاده از نقاط ضعف)
- بروز احساسات صنفی، قشری، فمینیستی، قومگرایانه و…
- هویتخواهی و هویتسازی متمایز و رفع خلأهای هویتی کنونی
- تخلیه هیجانات با نگاه تفریحی و تفننی.
پدیده های نو ظهور
کنشگران پیشران و شتابدهنده
نمونههای بارز کنشگران پیشران و شتابدهنده (اعم از داخلی و خارجی) عبارتند از:
الف:پیشران ها:
- پیشرفت تکنولوزی و جهانی شدن
- نابرابری اجتماعی، بحران اشتغال
- تشدید تحریمها
- دینستیزی و تهاجم فرهنگی
- قومیتگرایی
ب: شتاب دهنده ها:
- راهبردپردازی، عناصر و جریانهای سیاسی و فرهنگی ناهمسو
- عناصر و شبکههای ماهوارهای وابسته به ضدانقلاب
- فضای مجازی (جریانات ناهمسو)
- افراد و گروههای معاند نظام
- سمنهای داخلی و خارجی وابسته به نظام سلطه
هویت مشترک برخی از شتابدهندها که بر روند شکلگیری پدیدههای نوظهور چالش آفرین اثرگذار هستند، ساختارمندی و برونزادی آنهاست که با عامل خارجی پشت صحنه همراستا بوده و تا حدودی عملیات روانی و جنگ رسانهای را محتواسازی و همراهی میکنند.
آسیب ها و تهدیدها
- پیامدهای ناشی از سر ریز مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به فضای عمومی جامعه
- سرخوردگی بخشهایی از اقشار و سلایق جامعه ناشی از ضعف ساختارها و الگوهای رسمی
- تخلیه نشدن همزمان انرژیهای تجمیع شدۀ اجتماعی
- رواج فراگیر شبههافکنی در جامعه، فرسایش و کاهش اعتماد اجتماعی
- القای حقارت ناشی از مقایسهسازی وضع کشور با وضع دیگر کشورها
- افزایش انتظارات اقشار جامعه از نهادهای حاکمیت
- تبدیل رویکرد پرسشگرانه به رویکرد چالشگرانه
- تبدیل شتابان خرده گفتمانها به یک گفتمان و نیز تبدیل سریع گفتمان، به جریان مسلط
- تبدیل نگرش و کنش پویشی به نگرش و کنش جنبشی
- هویتسازی برای پدیدههای نوظهور و ایجاد جنبش و اعتراض در بدنه جامعه
- جایگزینسازی گفتمانی پدیده های نوظهور در برابر ارزشها و گروههای مرجع خودی
- بهرهگیری از پدیدههای نوظهور برای ایجاد آشوب و بحرانهای اجتماعی.
فرصتها و قوتها
- دگردیسی دیجیتالی و تبدیل فضای مجازی به فضای واقعی فرصتی برای شناخت بیشتر پدیدهها و مدیریت آن
- فراهم شدن کنترل احساسات، هیجانات و افکار مشترک(همزاد پنداری با دیگران، باستانگرایی، ملیگرایی، دفاع از مظلوم، عدالتخواهی و…)
- تخلیه هیجانات و خودبیانگری و تمایل به نمایشهای عمومی و خیابانی
- دسترسپذیری روان و آسانِ لایههای هماندیش به یکدیگر.
موانع و محدودیتهای مدیریت پدیده ها
- درک متفاوت نسبت به ماهیت و کارکرد پدیدههای نوظهور (برخی پدیدههای را تهدید و همزمان، گروه دیگری آن را فرصت میدانند)
- ضعف در شناخت کانونها، روندها، بازیگران و الگوهای رفتاری
- جذب و تقویت همدلی و احساسات جمعی در بستر پدیدههای نوظهور
- اوجگیری پر شتاب در روندها (که سبب محدودیت در تصمیمگیری و مدیریت میشود)
- چندهستهای بودن پدیدههای نوظهور (که میزان آسیبپذیری آنها را کاهش داده است)
- ضعف آموزش و تجربه لازم نیروهای حاکمیتی برای کنترل مناسب این پدیدهها با کمترین هزینه
- آموزشهای سازمانیافته فراگیر عوامل پدیدههای نوظهور در فضای سایبری برای رویارویی با برنامهریزی نیروهای حاکمیتی
- قدرت اطلاعرسانی و جابجایی سریع برای مقابله با آخرین تصمیمات حاکمیتی و راهکارهای جدید در فضای مجازی
- اتخاذ روشهای نرم، به دلیل داشتن اثربخشی و نیز برای پیشگیری از اتلاف زمان و منابع
راهبردها و راهکارها
- شناخت و تبیین ماهیت و روند تحولات پرشتاب فرهنگی- اجتماعی از سوی نهادهای مربوطه؛
- بررسی نقش، هدفگذاری و راهبرد متغیرهای برونمرزی مانند دولتها، سرویسها، دیپلماسی عمومی، طرحهای جنگ نرم، نهادهای بینالمللی و… در تحولات اخیر
- بررسی و ریشهیابی علمی- اطلاعاتی فرآیند و سازمان “هویت مقاومت” (آشکار و پنهان) در شکلدهی رفتار فردی و جمعی کنشگران
- شناسایی ظرفیتها، منابع، بازیگران(داخلی- خارجی) مؤثر در پیدایی، تداوم و امنیتیسازی پدیدههای نوظهور
- تفکیک ساحتهای “جامعه هدف” برای تجزیه و کاهش همافزایی و یارگیری کنشگران
- شناسایی و رصد پیشرانها و شتابدهندهها
- هشداردهی و ساماندهی نهادهای فرهنگی کشور به ویژه نهاد روحانیت و حوزه علمیه نسبت به حساسیت و سرنوشتساز بودن تحولات اخیر در هویت اقشار جامعه و پاسخدهی به شبهات و مسائل پیچیده و فزآینده موجود در جامعه
- هشیارسازی و هشداردهی نهادهای مربوط نسبت به هدایت و نیز جریانسازی و جریانسواری و… سرویسهای بیگانه
- تشریح و تبیین ضرورت روند “همسویی و همافزایی” درونسازمانی و بین سازمانی به سبب فرابخشی بودن پدیدهها
- آگاهسازی “جامعه هدف” دربارۀ طراحان و بازیگران پدیدههای نوظهور در بستر فضای مجازی
- روشنگری و ساماندهی نظام رسانهای کشور بهویژه مدیریت فضای مجازی برای همسویی و همافزایی روند اشرافیت بر پدیده های نوظهور
پدیده های نو ظهور
[1] – عناوین برخی از پدیدههای نوظهور که امروزه با آن مواجه هستیم، عبارتند از:
بازیهای رایانه ای آنلاین، جهان وطنی، شبکه سازی مجازی، شهروند خبرنگار، هویت مجازی، زندگی مجازی (زندگی دوم)، تروریست مجازی، ارز رمزها، شخصیت سازی مجازی، هنجار سازی ناهنجارها (بی حجابی- مشروب- عشق مثلثی- ارتباط با محارم و…)، دین سازی و فرقه سازی، اعتیاد مجازی، افکارسازی عمومی، گفتمان سازی، خودکشی مجازی …