">

اقتصادی

صنعت خودروسازی از مونتاژ تا تولید خودرو ملی و صادرات…

صنعت خودرو روابط پسینی و پیشینی گسترده‌ای دارد به طوری که 40 فعالیت بالادستی (تامین نهاده‌های واسطه ای صنعت خودرو) و 66 فعالیت پایین دستی (خرید ستانده های این بخش) مرتبط است. صنعت خودرو ایران به عنوان دومین صنعت مهم در اقتصاد کشور است. تولید خودرو در کشور با تاسیس شرکت ایران ناسیونال با تولید […]

11 مارس 2017 11:23

صنعت خودرو روابط پسینی و پیشینی گسترده‌ای دارد به طوری که 40 فعالیت بالادستی (تامین نهاده‌های واسطه ای صنعت خودرو) و 66 فعالیت پایین دستی (خرید ستانده های این بخش) مرتبط است. صنعت خودرو ایران به عنوان دومین صنعت مهم در اقتصاد کشور است. تولید خودرو در کشور با تاسیس شرکت ایران ناسیونال با تولید 51 دستگاه پیکان در سال 1345 شروع شد. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1356 میزان تولید و تعداد خودروسازان کشور پیوسته در حال افزایش بود و در این سال به 220 هزار دستگاه رسید.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي به علت مشكلات ناشي از جنگ و انقلاب؛ توليد خودرو دچار افت شديدی گرديد. در اين سال‌ها سياست معيني براي توليد خودرو در كشور طراحي نشد و وارداتي هم در اين زمينه نداشتيم. بخش عمده آشفتگي توليد خودرو در اين سال ها مربوط به كاهش سهميه ارزي شركت‌هاي خودروساز بود كه به نوسانات درآمدهاي نفتي كشور مربوط مي‌شد. نوسانات نفتی دوره های مختلف در فصل دوم تبیین گردید. در اين سال ها صنعت خودروسازي دچار يك بي‌برنامگي و ركود بود و تحركات موجود درسال‌های اوليه دهه 60 هم به توليد خودروهاي وانت، اتوبوس، كاميون و ميني‌بوس مربوط بوده است. بعد از اتمام جنگ شركت‌های خودروسازي ايران با حمايت دولت شروع به فعاليت نمودند. اين امر منجر به گسترش توليد داخلي و ايجاد شركت‌هاي قطعه‌سازي در كشور شد و رشد خوبي در توليد خودرو با نگرش بازارهاي داخلي ايجاد گرديد. اگر چه تقاضاكنندگان همواره از كيفيت خودروهای توليد داخل و قيمت آنها در قياس با ديگر كشورها اظهار نارضايتي داشته و دارند.

از سال 1349 تا آخر سال 1356 توليد خودرو به علت رونق اقتصادی حاكم بر كشور به دليل وفور ارز و بالا بودن قدرت خريد بازار داخلي رشد بالایی داشته است. همزمان با انقلاب و وقوع جنگ تحمیلی رکودی بزرگ بر خودروسازی حاکم شد. سال 1364 با کاهش درآمدهای ارزی نشانه‌های بحران صنعتی، اقتصادی و تولیدي آغاز گردید تا آنجا که در سال 1365 کارخانه ایران خودرو در آستانه تعطیلی قرارگرفت. در سال‌های پس از آن و تا 1368 حجم تولید خودرو به 17 هزار دستگاه کاهش یافت. با تصویب قانون حمایت از صنعت خودرو  در سال 1373 سرمایه گذاری در آن جان تازه ای گرفت  به طوری که در سال 1379 رکورد تولید به 249 هزار دستگاه رسید.

اکنون صنعت خودرو در اقتصاد ایران عامل رونق 60 رشته فعالیت کوچک و بزرگ صنعتی مانند فولاد، پتروشیمی، لاستیک، آلومینیوم، شیشه، نساجی، رنگ و پوشش‌ها، مواد شیمیایی و غیره است که 3.6 درصد از تولید ناخالص داخلی را شامل می‌شود. این صنعت دارای ظرفیت بالفعل حدود 2 میلیون دستگاه و دربرگیرنده بیش از 97 درصد از تقاضای داخلی است. بیش از 700 هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی کرده و جزء 10 کشور تولیدکننده خودرو در جهان هستیم. صنعت خودروسازی ایران شامل تولید انواع خودرو سواری، تولید انواع وانت، اتوبوس و مینی بوس، انواع کامیون، کامیونت و کشنده، تراکتور و کمباین می باشد که روند تولیدات در جدول برای دوره های مختلف تحقیق آورده شده است.

در حال حاضر از بعد مقیاس جهانی، صنعت خودرو ایران به عنوان کشور تولید داخلی همراه با مونتاژ قطعات منفصله داخلی، اولین در خاورمیانه، هفتمین در آسیا و بیست و دومین در جهان است. تحولات اصلی خودرو در دهه 80 شمسی رخ داد که در سال 1384 خروج پیکان از سبد تولید محصولات و موتور ملی پایه گازسوز طراحی شد و درسال 1385 خط تولید موتور ملی راه‌اندازی شد و پروژه‌های تولید سمند آذربایجان، بلاروس و سوریه و نزوئلا به بهره‌برداري رسید. افتتاح خط توليد انواع پرايد توسط شرکت سایپا در ونزوئلا سال 1385 و سوریه سال 1386 و خط تولید خودروی تیبا سال 1392 در عراق صورت گرفت. در سال 86 ايران‌خودرو خطوط تولید در سایت‌هاي تبریز، سنگال و مصر راه‌اندازي کرد. درسال 87 دومین خودرو ملی ايران ‌خودرو با نام «رانا» طراحی گردید.

در زمینه تراکتور، گروه صنعتی تراکتورسازی ایران به عنوان بزرگترین تولیدکننده ادوات کشاورزی با هفت شرکت اقماری در تبریز و در مجتمع تراکتورسازی، دو شرکت در سنندج و ارومیه و خط تولید در کشورهای ونزوئلا، زیمباوه و تاجیکستان فعالیت می‌کند. بیشترین میزان صادرات تراکتورسازی کشور به 15 کشور همچون هلند، عراق، افغانستان، نیجریه، قطر، سنگال، آفریقای‌جنوبی، تاجیکستان، ترکمنستان، اوگاندا، زیمباوه و ونزوئلا بوده است. در زمینه کمباین به عنوان مثال شرکت کمباین‌سازي ایران محصولات تولیدي خود را تاکنون به تعدادي از کشورها از جمله چین، زیمباوه، ونزوئلا، قزاقستان، پاکستان، افغانستان، عراق و … صادرکرده است.

مناطق فعال در صنعت خودروسازی کشور، استان‌های تهران، خراسان رضوی، کرمان، آذربایجان‌شرقی و اصفهان هستند. استان‌های آذربایجان‌غربی، سمنان، کرمانشاه، لرستان و مازندران در زمینه قطعه‌سازی و مجموعه‌سازی فعالیت دارند. نمودار زیر روند تولید خودروی سواری از ابتدای انقلاب تا پایان سال 1392 را نشان می دهد.

تحولات نمودار در بالا تبیین شد. در سال 1376 خودروسازی داخلی با قراردادهایی که با شرکت های خودروساز خارجی بسته شد بیش از 130 هزار خودروی سواری ساخته شد و این میزان در سال 1380 از 320 هزار دستگاه افزون شد و در سال 1384 بیش از سه برابر و به 922 هزار دستگاه رسید.

میزان تولید خودروی سواری در کارخانجات کشور در سال 1388 از مرز یک میلیون و یکصد هزار دستگاه عبور کرد. با وجود تحولات بیان شده در سال 91 و 92 کاهش میزان تولید خودرو رخ داد، به‌طوری‌که این صنعت با افت 29 درصدی نسبت به سال 91 به تولید 624 هزار دستگاه رسید که کم تر از نصف تولید سال 1390 است. افتی که به علت بحران ناشی از افزایش تحریم‌ها بر صنعت خودروسازی، کمبود نقدینگی و همچنین مشکلات مدیریتی ایجاد شد.

 

 

 

 

صنعت تایر و تیوب

صنعت تایر و لاستیک، یک صنعت واسط بین صنایع پتروشیمی و خودرو می‌باشد. وجود دو صنعت مذکور به صورت نسبتا فعال در کشور، توجیه مناسبی برای فعالیت صنعت تایر است. تولید تایر در ایران قدمتی50 ساله دارد. اولین کارخانه تولید تایر در ایران در سال 1337 با سرمایه‌گذاري شرکت امریکایی گودریچ، تحت عنوان شرکت کیان‌تایر براي تولید انواع تایر با ظرفیت اسمی8000 تن در سال تاسیس گردید که در سال1380، این شرکت به لاستیک البرز تغییر نام داد. سپس شرکت ایران‌تایر در سال 1342 با همکاري و سرمایه‌گذاري شرکت جنرال تایر آمریکا جهت تولید انواع تایر تاسیس گردید. شرکت لاستیک دنا به عنوان سومین شرکت تولید لاستیک در ایران در سال 1353 با سرمایه‌گذاري شرکت بریجستون ژاپن تولید تایرهاي سواري آغاز نمود.

با وجود کارخانجات تولیدی در سال‌های پیش از انقلاب، کشورمان یکی از واردکنندگان عمده تایر بود و در حدود 150 میلیون دلار در سال تایر وارد می‌کرد و 4 شرکت بزرگ تولیدکننده تایر در دنیا با سرمایه‌گذاري و مشارکت و انتقال فنآوري در داخل کشور فعالیت می‌کردند. ولی پس از انقلاب اسلامی ابتدا شرکت‌هاي امریکایی، سپس پیرلی ایتالیا و در نهایت شرکت بریجستون ژاپن کشور را ترك کرده و شرکت‌ها توسط مدیران و متخصصان داخلی اداره گردیدند. بدین ترتیب در صنعت لاستیک کشور ارتباط و انتقال فنآوري تا مدت‌ها با شرکت‌هاي بزرگ قطع گردیده بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توسعه کارخانه‌هاي خودروسازي در ایران، 5 شرکت دیگر ازجمله لاستیک بارز، آرتاویل تایر، لاستیک یزد، کویر تایر و لاستیک خوزستان جهت تولید انواع تایرهاي فعالیت تولیدي خودرا آغاز نمودند. در حال حاضر جمعا هشت کارخانه تایرسازی با ظرفیت حدود ۳۵۰ هزار تن وجود دارد. تولید واقعی تایر و محصولات وابسته به آن توسط تولیدکنندگان داخلی کشور در اوایل انقلاب در حدود 34 هزار تن در سال بود که پس از پیروزي انقلاب اسلامی در سال 1380 به 172 هزار تن در سال و تا پایان سال 1389، بالغ بر 240 هزار تن در سال گردید. در سال 1390 مصرف تایر حدود 325 هزار تن است که 35 درصد آن از طریق واردات تامین شده است. از مجموع 211 هزار تن تولید داخلی انواع تایر خودرو ، تیوب و نوار در کشور در سال 90، معادل 68 هزار تن آن توسط گروه صنعتی بارز تولید شده و این شرکت برای دهمین سال با سهم 32.7 % بیشترین تولید داخلی را بخود اختصاص داده است . پس از بارز شرکت دنا با سهم تولید 14.8 % در رتبه دوم و سپس کویر تایر با سهم تولید 12.6 % در رتبه سوم قرار دارد. 10 واحد اصلی تولیدکننده لاستیک در کشور فعالیت  می کنند که سالانه به طور متوسط 320 هزار تن و بین 26 تا 27 میلیون حلقه لاستیک در کشور تولید می شود. در نمودار زیر روند تولید لاستیک و تایر در سال های منتخب از 1362 تا 1392 آورده شده است. از سال 1383 میزان تولید از مرز 200 هزار تن عبور کرد و در سال 1392، به بیش از 217 هزار تن رسید.

 

 

 

 

صنایع نساجی

صنعت نساجی در زمره بزرگترین، مهمترین و قدیمی‌ترین صنایع جهان است که به دلیل اشتغال زایی بالا و نقش صنعتی، اقتصادی و اجتماعی فوق‌العاده، بسیار مورد توجه اغلب کشورها و اقتصادهای بزرگ دنیا قرار دارد. مزایای متنوع آن از جمله قدرت اشتغال زایی بالا، ارزآوری، تولید ثروت ملی، نیاز به سرمایه‌گذاری کمتر نسبت به سایر صنایع و ارزش افزوده بالا، موجب شده است که بسیاری از کشورها صنعتی شدن خود را صرفاًً از صنایع نساجی و پوشاک آغاز کنند و کماکان نیز در بخش‌های دانش‌بنیان و با ارزش افزوده بالا پیشرو باشند.

طبق گزارش سازمان تجارت جهانی، در سال 2013 میلادی صادرات صنایع نساجی و پوشاک جهان با 8 درصد رشد نسبت به سال قبل و با نرخ چهار برابر رشد کل تجارت جهانی به 766 میلیارد دلار رسید. سهم صنعت نساجی و چرم در ارزش تولید کل صنایع طی سال‌های قبل از انقلاب ( ١٣٥٣ تا ١٣٥٧ ) به طور متوسط 17 درصد بوده است؛ درسال‌های پس از انقلاب اسلامی این رقم به حدود 20 درصد رسیده است. هم اکنون بالغ بر 9818 واحد صنعتی با اخذ پروانه بهره‌برداری از وزارت صنعت، معدن و تجارت در صنایع نساجی و پوشاک کشور فعال هستند که این تعداد 11 درصد از کل بنگاه های فعال صنعتی کشور را تشکیل می‌دهد. میزان سرمایه‌گذاری ثابت صورت‌گرفته در این واحدها طبق اعداد موجود در پروانه‌ها در حدود 78 هزار میلیارد ریال و 5 درصد از کل سرمایه‌گذاری صورت گرفته در صنعت کشور است. این واحدهای صنعتی بالغ بر حدود 280 هزار شغل صنعتی مستقیم ایجاد نموده و در حدود 12 درصد از اشتغال صنعتی کشور را به خود اختصاص داده‌اند. با وجود اینکه 5 درصد از سرمایه‌گذاری صنعتی کشور در صنایع نساجی انجام شده است،این مقدار سرمایه‌گذاری نسبتاً کم، توانسته تا 12 درصد از اشتغال صنعتی را به خود اختصاص دهد که این امر ظرفیت صنایع نساجی را در ایجاد اشتغال به خوبی نمایان می‌سازد.

شایان ذکر است که این میزان اشتغال مربوط به واحدهای صنعتی بوده و با توجه به تعداد زیاد واحدهای کوچک و صنفی، طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران، سال 1390، میزان شاغلین در صنعت نساجی، پوشاک و چرم کشور 647 هزارنفر 21 درصد از کل صنعت است. براساس آمارهای موجود، متوسط هزینه مورد نیاز جهت ایجاد اشتغال برای یک نفر در صنایع نساجی حدود 25 درصد متوسط هزینه ایجاد اشتغال یک نفر در کل صنعت کشور است. با توجه به اشتغالزایی بالای صنعتی، سهم این صنعت از تولید ناخالص داخلی قابل توجه است. به طور کلی، ارزش‌افزوده از صنایع بالادستی به طرف پایین‌دستی افزایش پیدا می‌کند که در مورد صنایع نساجی هم هر چه به طرف حلقه‌های پایینی زنجیره تأمین حرکت کنیم، میزان ارزش‌افزوده افزایش می‌یابد که در مورد پوشاک آماده تا 90 درصد نیز می‌رسد.

پارچه و پوشاک

صنعت پوشاك در تجارت جهاني از اهميت بالايي برخوردار بوده چرا كه محصولات اين صنعت سهم 2.3 درصدي از كل تجارت جهاني را به خود اختصاص داده است در حالي كه سهم كل صنعت نساجي از تجارت جهاني 3.6 درصد است. پوشاك موتورمحرك صنعت نساجي است و با رونق يافتن توليدات اين رشته از صنعت، شاهد رونق و شكوفايي بيشتر رشته‌هاي بالادستي اين بخش در صنايع ريسندگي، بافندگي، رنگرزي، چاپ و تكميل خواهيم بود.

در ميان صادرات نساجي و پوشاك ايران تنها 9 درصد مربوط به صادرات پوشاك است و اين در حاليست كه نزديك به 62 % از كل صادرات نساجي و پوشاك چين مربوط به صادرات پوشاك است. حجم واردات پوشاک منطقه خاورمیانه و همسایگان ایران 40 میلیارد دلار است و واردکنندگان مهم به ترتیب روسیه، امارات متحده عربی، عربستان و ترکیه به شمار می‌روند. صادرات پوشاك کشور با 64 ميليون دلار صادرات سهم02 % در از صادرات پوشاك جهان را بر عهده دارد. براساس اطلاعات بدست آمده ميزان ارزش‌افزوده صنايع پوشاك سهمي برابر 0.035  0 درصد از كل ارزش‌افزوده صنايع كشور را دارد.

میزان تولید انواع پارچه در کشور پس از انقلاب به طور متوسط 400 میلیون متر مربع بوده است. روند تولید پارچه از سال 1384 به بعد کاهشی بوده که میتوان عواملی همچون قیمت تمام شده بالا، عدم وجود برند ملی و عدم توسعه مناسب پوشاک به صورت صنعتی را موثر دانست.

 

 

 

 

فرش ماشینی

تولید فرش ماشینی در ایران به ابتدای دهه 55 برمی‌گردد در سال‌های واقع در محدوده 1353 تا 1357 را می‌تواند دهه آغاز احداث واحدهای فرش ماشینی دانست که اگرچه تعداد اندکی واحد تولیدی در این دوره راه‌اندازی گردیده است. اما واحدهای نسبتاً بزرگ و جامع و با ظرفیت اسمی بالای یک میلیون متر مربع حتی تا 12 میلیون متر مربع احداث شده است. در دوره پس از انقلاب اسلامی صنعت فرش ماشینی شاهد پیشرفت چشمگیری بوده.

بررسی عملکرد صنعت فرش ماشینی در 4 دوره زمانی بررسی می گردد.

دوره اول طی سال‌های 1358تا 1368 است. وجود چالش‌های سال‌های اولیه انقلاب سبب گردید تا تعداد اندکی کارخانه تاسیس گردد، تولید فرش در این دوره توسعه چندانی نداشته و روند فرش تولیدی از سال 58 تا 68 ثابت مانده بود.

دوره دوم در سال‌های 1368تا 1372 می‌باشد که می‌توان این سال‌ها را دوره احداث واحدهای فرش ماشینی با دستگاه ساخت داخل نامگذاری نمود. در سال‌های اولیه این دوره،کار مشابه‌سازی دستگاه فرش ماشینی با موفقیت همراه بود.

دوره سوم 1373 تا 1383 را می‌توان دوره رشد جهشی واحدهای خیلی کوچک فرش ماشینی نامگذاری نمود، روند احداث واحدهای جدید افزایش چشمگیری را نسبت به دوره قبل نشان می‌دهد، بطوری که تولید فرش در سال 1383 به 55 میلیون متر مربع رسید و همچنین در این دوره کارخانجات تولیدفرش متعددی در  اصفهان کاشان و آران و بیدگل و یزد و مشهد و مازندران و تعدادی دیگر در گوشه و کنار کشور راه‌اندازی گردید.

دوره چهارم  1384تا 1392 را می‌توان دوره تثبیت و ماندگاری واحدهای کوچک فرش ماشینی و دوره نوسازی نامگذاری نمود. از سال 1384تا پایان دوره سالیانه بطور متوسط 74 واحد و با مجموع ظرفیت 111490000 متر مربع به کارخانجات کشور اضافه گردید که رشد بیش از سه برابری را نشان می‌دهد. در کل کشور در سال 1392 تعداد 985 واحد تولیدی فرش ماشینی با ظرفیت اسمی 127 میلیون متر مربع فعال بوده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که 88 درصد از این تعداد واحدها در استان اصفهان و بقیه در 18 استان دیگر کشور استقرار دارد و همچنین 84 درصد از واحدها در دو شهر مجاور یکدیگر در استان اصفهان یعنی کاشان و آران و بیدگل استقرار دارند.

 

برگرفته از گزارش مؤسسه مطالعات انرژی سبحان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.