روندشناسی داعش و گسترش گروه های سلفی تکفیری
اینکه در سال های اخیر چه روندی موجب گردید که گروه های سلفی تکفیری (داعش) با سرعت غیر قابل تصوری به عنوان یک گروه تروریستی تاثیر گذار، خود را در خاور میانه و سپس در جهان تعمیم و گسترش دهند؟ موضوعی است که در این یادداشت به آن پرداخته شده است.
12 مارس 2017 06:43
مقدمه:
سرعت نقش آفرینی و تاثیر گروه های سلفی و تکفیری در خاورمیانه بویژه درعراق و سوریه در چند سال اخیر موجب گردیده است این سئوال مطرح شود: با توجه به قدمت سیاسی برخی از نظام ها چون سوریه و حضور نظامی آمریکا در منطقه و … چه روندی موجب گردید گروه های سلفی و تکفیری با سرعت غیر قابل تصوری خود را گسترش داده و بر نظام های موجود در منطقه تحمیل نمایند و موجبات تغییرات و تاثیرات چشمگیری در خاور میانه باشند ؟ در یادداشت زیر به صورت خلاصه به این موضوع پرداخته شده است.
با هدف ایجاد انسجام بین جنگجویان و رهبری نیروهای عراقی در جنگ، مجلس شورای مجاهدین (با ادغام 6 گروه جهادی در عراق) به ریاست ابوعمر البغدادی و دیگر گروههای جهادی دراکتبر 2006، «دولت اسلامی عراق» به رهبری ابوعمر البغدادی اعلام موجودیت کرد. عملیات نظامی و تروریستی این گروه به شدت ادامه یافت و به تحکیم مواضع در استانهای سنینشین عراق پرداخته و تلفات سنگینی را نیز تحمل کردند. با مرگ ابوعمر بغدادی در سال 2010، ابوبکر بغدادی به رهبری گروه دولت اسلامی عراق انتخاب گردید. وی ضمن بازسازی و سازماندهی به فعالیت این گروه تحرک بخشید.
تظاهرات و ناآرامیهای سوریه مورد توجه گروههای سلفی و جهادی قرار گرفت و ابوبکر البغدادی بخشی از نیروهایش را به سوریه اعزام کرد. این نیروها به گروه ابومحمد الجولانی در سوریه ملحق شدند و جبههالنصره را تأسیس کردند که هم اکنون یکی از گروههای قدرتمند در منازعات سوریه محسوب میگردد. فراخوان نیروهای جهادی از سایر کشورها برای پیوستن به جنگجویان مستقر در سوریه برای نبرد با دولت سوریه، حمایت و پشتیبانی برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای (عربستان، ترکیه، آمریکا و…) و سرویسهای اطلاعاتی این کشورها و موفقیتهای نسبی گروهها در تسلط بر بخشهایی از عراق و سوریه و ادغام جبههالنصره با دولت اسلامی عراق، دولت اسلامی عراق و شام (داعش) تأسیس گردید.
سیطره داعش بر استانهای شمالی عراق از ژانویه 2014 و با همکاری خیانت بار برخی از عناصر باز مانده از حزب بعث و ارتش عراق با تخلیه پادگان های نظامی میسر گردید تسلط داعش بر بخشی از جغرافیای عراق به خصوص شهر موصل موجب برخورداری و تسلط این گروه بر سرزمین، قدرت نظامی، ثروت و نقدینگی بانکها شد، این وضع، به داعش امکان میدهد تا در این مناطق، با اعلان خلافت اسلامی کیان جدید و الگوی نوینی را متمایز از دیگر نظامهای گفتمانی و رویکردهای سایر جریانهای تروریستی پایه ریزی کند پس از این تحولات، رهبران داعش از موضع رئیس یک دولت اسلامی با هواداران خود سخن گفته و ظرفیت های تخصصی آنان را برای اداره امور جامعه فرا خواندند.
پس از تسخیر استان های نینوا، صلاح الدین، الانبار در صدد تسلط بر بغداد برآمده و با تشدید عملیات در محور فلوجه و رمادی، برای سرنگونی دولت شیعی عراق پافشاری کرد. در این زمینه، هوشیاری مرجعیت شیعه، احیاء سازمان رزم مردمی با مشارکت نیروهای داوطلب و حمایت مستشاری و لجستیک جمهوری اسلامی ایران، پیشروی آنان را مهار کرد و درگام بعدی با پاکسازی این گروه از مناطق راهبردی اشغال شده و استانهای شیعهنشین، رؤیای آنان درباره اشغال بغداد به کابوس بدل شد.
با خطای راهبردی در هجوم به مناطق کردی، کشتار اقلیتهای مسیحی و ایزدی و اعدام عناصر وابسته به غرب در برابر دوربینهای خبری، حساسیت آمریکا و هم پیمانان اروپایی و منطقهای آن را نسبت به خود برانگیخت و به روند شکلگیری ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا علیه داعش کمک کرد.
ضمن بهرهگیری از احساسات ضد آمریکائی در جریانها و گروههای اسلامی در کشورهای مختلف، توانست زمینه جذب عناصر سابقهدار سلفی ـ تکفیری و طیفهای گستردهای از القاعده مرکزی ، طالبان پاکستان ، القاعده یمن و گروههای افراطی مستقر در صحرای سینا و سایرکشورها ازجمله عربستان سعودی را فراهم آورد.
با بهرهگیری از ظرفیت حاکمیتی در مناطق تحت اشغال، توانمندی ها و ابزار عملیات روانی خود را ارتقاء بخشید و با نمایش صحنه های خشونت بار و کشتار دسته جمعی مخالفین اعم از شیعه، سنی، مسیحی و اتباع کشورهای غربی راهبرد بهره گیری از سیاست ایجاد وحشت و ارعاب برای پیشرفت طرحهای عملیاتی را در دستور کار خود نشانید.
بخشی از نیروهای داعش از طریق کشورهای خارج از سوریه و عراق با آن بیعت کرده و به گروه پیوستند. استفاده از نیروهای کارآمد و آموزش دیده در صحنه های عملیاتی سوریه، به تشکیل هسته های عملیاتی به نام کتائب الحق در حوزه های خارجی به خصوص مصر، لیبی و… منجر شد و دستور انجام عملیات علیه ارتش و نظام های حکومتی این کشورها را صادر کرد.
برای آسانی در جابجایی نیروها و سلاح، راهبرد دستیابی به مرز آبی و آب های آزاد را در نظر گرفت و تسلط بر مناطق سنی نشین شمال لبنان و دستیابی به بندرگاه شهر طرابلس لبنان را در اولویت نهاد. در این راستا، سران داعش ضمن نفوذ در بین گروه های تروریست مستقر در قلمون و حلب و تعیین امیر برای فرماندهی واحدهای عملیاتی، ظرفیت نوینی در غرب سوریه برای عبور از مرزهای لبنان و متصل کردن حوزه های نفوذ خود به یکدیگر در شمال لبنان ایجاد کرد.
ایجاد تیم های ترور در درون خاک لبنان برای هدف قرار دادن مقرهای ارتش، حزب الله و سفارت خانه های خارجی مستقر در این کشور، هم چنین ترور شخصیت های بارز اهل سنت در چارچوب دامنزدن به فتنه طایفهای را در دستور کار قرار داد.
گسترش گروههای سلفی تکفیری
روند تکثیر گروه های افراطی طی سال های اخیر فزآینده بوده است. شمار گروههای مختلف مسلح در منطقه (که طیفی از رویکردهای به نسبت معتدل تا بسیار خشن را شکل میدهند) بیش از صدها گروه کوچک و بزرگ برآورد شده است که مهم ترین آنها عبارتند از:
در دو استان درعا و قنیطره در جنوب سوریه 35 گروه افراطی اعلام موجودیت کرده اندکه نظامیان فراری ارتش این کشور آنها را فرماندهی می کنند، این گروه ها از سوی ستاد عملیاتی مستقر در خاک برخی کشورهای همسایه سوریه مدیریت و حمایت میشوند.
دستکم هفت جریان مسلح در صحرای سینا شناسائی شده است که ضمن بیعت با ابوبکر البغدادی (خلیفه خود خوانده داعش)، علیه ارتش و نظام مصر اعلام جنگ کردهاند.
درلیبی جریان سلفی ـ تکفیری ، گوی سبقت را از چهارکانون اصلی قدرت در این کشور ربوده است و بیشترین ظرفیت های نظامی را در اختیار دارند. این جریان با اعزام عناصر نظامی، فنی ـ مهندسی و کادر پزشکی به عراق و سوریه علاوه بر کمک به داعش، برای آموزش و افزایش ظرفیتهای سازمانی خود برنامهریزی کرده اند. نیروهای عملیاتی جریانهای تکفیری در لیبی تنها از اتباع این کشور نبوده است، بلکه عناصری از الجزائر، سومالی، افغانستان، عراق و سوریه را نیز در اختیاردارند. ولی بیشتر فرماندهان گردان های عمل کننده، لیبیایی هستند که در جنگ های افغانستان، عراق و سوریه شرکت کردند و بسیار کار آزموده هستند.
گروههای موسوم به «ائتلاف فجر لیبی» با برگرفتن شعارهای افراطی در مناطق غربی این کشور فعال هستند؛ همچنین گروههای انصارالشریعه، درع لیبیا و ائتلاف جیش شبابالاسلام که در بیعت با ابوبکر البغدادی هستند، در شرق لیبی فعالیت میکنند و زرادخانه تسلیحاتی نیز دارند.
در الجزائر گروه های مهم و مرتبط با القاعده و گروه های تکفیری از جمله، جبهه الصحوه الحره، الجماعه السلفیه للدعوه و القتال، جبهه انقاذ، جماعت اسلامی (جیا) وهابیت به رهبری ابوعبدالله المعز که در مساجد و در میان ائمه جماعات نفوذ چشم گیری دارند، با رویکردهای رادیکالی نقشآفرینی میکنند و خون مخالفین خود را مهدور انگاشته و به کشتن آنها فتوا می دهند.
حضور نیروهای چچنی مرتبط با جوهر دودایف به رغم نزدیکی آنها به تشیع، در میان جریانهای تکفیری ـ سلفی نیز موضوع درخور تامل است. آنها پس از خود مختاری چچن در زمان روی کار آمدن پوتین به سوی داغستان مهاجرت کردند، و بخشی نیز در قالب دولت اسلامی قفقاز در حال جنگ هستند. جای شگفتی است که چگونه چچنهای شافعی مذهب و صوفی مسلک با تلاشهای برخی کشورهای همسایه روسیه و هزینههای عربستان، جذب جریانهای تند تکفیری شدهاند.
در فاصله بین شهریور ماه تا بهمن 93 فعالیتهای مختلف داعش در افغانستان گسترش یافته است. مسئولین دولتی در پاکستان و افغانستان نسبت به گسترش فعالیتهای داعش در این دو کشور اعلام نگرانی کردهاند. حضور ارتش پاکستان یک مانع جدی برای حضور داعش در این کشور است. از سوی دیگر، انتصاب امیر خراسان و بیعت او با ابوبکر بغدادی میتواند گویای این نکته باشد که هدف اصلی داعش کشورهای پاکستان و افغانستان نیست، هرچند برای رفتن به آسیای مرکزی به پاکستان و افغانستان به منزله پل ارتباطی نیاز مبرم دارند. گروه طالبان و گروههای همسو در صحنه افغانستان جریان غالب است. ولی مرگ «ملا عمر» وکشته شدن جانشین وی «اختر محمدمنصور» (ملااختر) در افغانستان میتواند انشعابات و چندگانگی را در درون طالبان در پیآورد و نیز جریانهای جدیدی را ایجاد کند.
گروه های تکفیری دامنه جذب نیرو و سربازگیری خود را حتی به اروپا و کانادا و استرالیا گسترش داده اند . داعش با راه اندازی هسته های جذب در اروپا گوی سبقت را از سایر گروه های تکفیری ربوده است . جماعت مهاجر در انگلیس و مجموعه فرسان العزه در فرانسه و جماعت ملت ابراهیم در آلمان نمونه ایی از آن است . و این درحالی است که بر اساس گزارش مرکز بین المللی بررسی خشونت و افراطی گری سیاسی (ICSR) در بازه زمانی اکتبر 2014 الی 2015 کشورهای غربی سهم عمده و اصلی در تشکیلات داعش داشته اند .
در بازه زمانی فوق در اروپا، تعداد فرانسوی تباران پیوسته به گروه تروریستی داعش در آماری نگران کننده تقریبا سه برابر پیش از مقطع زمانی مورد بررسی شده است. تعداد تروریست های فرانسوی تبار عضو داعش در اکتبر 2014 حدود 412 نفر بوده و این در حالی است که تعداد یک هزار و 200 نفر فرانسوی در سه ماهه منتهی به ژانویه 2015 عضو داعش شده اند.
مانوئل والس نخست وزیر فرانسه امروز در مصاحبه با رادیو اروپای 1 گفت: تاکنون 80 فرانسوی تبار داعشی کشته شده اند و حدود یک هزار و 400 نفر از فرانسوی تباران شناسایی شده اند که با این شبکه های تروریستی ارتباط دارند.
آلمان دومین کشور اروپایی است که سهم عمده ای را در صدور تروریسم به سوریه و عراق ایفا کرده است. 600 آلمانی تبار در حالی در سه ماهه مورد مطالعه به داعش پیوسته اند که تعداد آلمان های عضو این گروه تروریستی در اکتبر 2014 حدود 240 نفر بوده است.
همچنین تعداد مهاجران اروپایی به مناطق تحت سیطره داعش از انگلیس، بلژیک، نیوزیلند، سوئد، فنلاند، دانمارک و نروژ افزایش یافته است.(جام جم انلاین)
گروه تروریستی داعش به منطقه خاورمیانه محدود نمی شود زیرا اینک یکی از جزایر کارائیب را به خاستگاهی برای خود تبدیل کرده است. نگرانی مسئولان کشور ترینیداد و توباگو اخیرا به مطبوعات آمریکا درز کرده است. این کشور از دو جزیره در جنوب دریای کارائیب تشکیل شده است. روزنامه نیویورک تایمز در روزهای گذشته چند مقاله درباره وضعیت این کشور کوچک کارائیبی در فاصله 11 کیلومتری ونزوئلا منتشر کرده است . به گفته وزیر امنیت ملی ترینیداد و توباگو، بیش از 125 نفر از اتباع این کشور به داعش در عراق و سوریه در سالهای گذشته پیوسته اند. این درحالی است که جمعیت ترینیداد و توباگو از یک میلیون و سیصد هزار نفر فراتر نمی رود . روزنامه نیویورک تایمز به نگرانی مسئولان آمریکایی از ظهور بستری مناسب برای افراط گرایی در نزدیک آمریکا اشاره کرد و نوشت: آنها نگران هستند که عناصر داعش بعد از بازگشت از خاورمیانه به ترینیداد و توباگو، به هیئت دیپلماتیک آمریکا در این کشور و تاسیسات نفتی حمله کنند یا حتی خود را به ایالت میامی آمریکا برسانند که از ترینیداد و توباگو تا این ایالت با هواپیما بیش از سه ساعت و نیم فاصله نیست. (@tanincenter)
گروه تروریستی داعش در حال حاضر در بیش از بیست کشور (به سه شکل) حضور و نفوذ دارد:
اول: کشورهایی که داعش مناطقی از آنها را تحت سیطره و کنترل خود قرار داده است .
دوم: کشورهایی که داعش بدون تصرف و کنترل هیچ منطقه ای در آنها حضور دارد.
سوم: کشورهایی که داعش در آن ها به عملیات تروریستی اقدام نموده است (ماهنامه آینده پژوهشی -شماره 41 – بهمن 1395)
گروه تروریستی داعش با نام های متفاوت در برخی کشورها ازجمله لیبی، الجزایر، مصر، تونس و یمن و … در ابعاد و انحاء مختلف فعالیت دارد .
با فرض اخراج کامل جریان های تکفیری از منطقه(داعش، جبهه النصره و…) و جغرافیا نیافتن در مناطق دیگر این گروه ضمن تقویت حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی فعالیت بدون سرزمین و تاکتیک القاعده را برخواهد گزید و با تاکتیک موسوم به گرگ های تنها به فعالیت های تروریستی خود ادامه خواهد داد.