">

دسته‌بندی نشده

کودتای 28 مرداد بازخوانی آن در چشم‌انداز کنونی بخش دوم

بخش دوم نشست بررسی کودتای 28 مرداد به سخنان دکتر طاهری اختصاص دارد. ایشان معتقد هستند موضوع نفوذ در کودتای 28 مرداد یکی از مهمترین فاکتورهای اساسی در شکست دولت دکتر مصدق می باشد و برخی عوامل داخلی و خارجی موجب موفقیت کودتا شد. بعد از گذشت بیش از 50 سال و در شرایط کنونی با توجه به عدم تغییر در اهداف نظام سلطه در منطقه هنوز سیاست های آمریکا تغییری نیافته و برای مقابله راهکارهایی ارائه می دهند.

21 آگوست 2017 05:55

سالگرد کودتای امریکایی و انگلیسی 28 مرداد سال 1332 [1] دست مایه ای شد تا سایت راهبرد ملی در یک نشست تخصصی با حضور کارشناسان تاریخی و سیاسی و دیپلماتیک ابعاد آن را مورد توجه قرار دهد.

در این نشست که در تاریخ 96/05/21 با حضورآقایان دکتر جواد منصوری، دکتر درویش، دکتر طاهری، قاسم تبریزی و مجید بهمنی برگزار شد، این پرسش مورد بحث قرار گرفت که آیا در شرایط کنونی نظام سلطه برنامه ای برای براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتا یا اقدامات دیگری دارد یا خیر(شبیه سازی 28 مرداد)؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، موضوعات و مسائل تسهیل کننده و برنامه استکبار و نظام سلطه چیست؟ و وظایف و تکالیف شخصیت ها، نهادها و ارکان نظام برای خنثی کردن این برنامه چه خواهد بود؟

در بخش نخست دکتر جواد منصوری با اشاره به ابعاد مختلف دلایل موفقیت کودتای 28 مرداد سال 1332 پرداختند و عواملی همچون فشارها و تحریم ها و گستردگی تبلیغات علیه دولت و ایجاد اختلافات بین مسئولین و ایجاد فضای بی سامان در دولت به واسطه افراد نفوذی موجب شدند دولت مصدق تضعیف گردد و فرآیند این اقدامات از سوی نظام سلطه و عوامل وابسته داخلی باعث خروج مردم از صحنه شد و اکنون نیز نظام سلطه با همین روش ها و رویه ها در صدد مقابله با جمهوری اسلامی و براندازی است و راهکار ارائه شده معتقد بودند با توجه به وجود ضعف های موجود، تنها با حضور مردم در صحنه می توان با نظام سلطه مقابله نمود.

در بخش دوم اظهارات دکتر امیر حسین طاهری محقق و پژوهشگر امور سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی ارائه می‏شود.

 

در واقع یکی از جنبه های استراتژی آمریکا و انگلیس در مقطع زمانی مورد بحث بستر سازی نفوذ و سلطه در ایران بوده و کودتای 28 مرداد حاصل برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و همکاری مشترک دستگاه اطلاعاتی انگلستان و آمریکا و استفاده از شبکه افراد وابسته به این دستگاه‌ها در ایران بود. و نفوذ آمریکا و انگلیس در ایران امکان ایجاد شبکه‌ای از جاسوسان و افراد وابسته به این کشورها را در ایران ایجاد کرده بود که می‌توانستند در شرایط حساس با فعال کردن این شبکه‌ها به اهداف از پیش تعیین‌شده خود برسند. مأموریت این شبکه‌ها از شورش و عملیات در صحنه تا جنگ روانی را در بر می‌گرفت و کودتای 28 مرداد با طراحی دستگاه جاسوسی انگلستان و آمریکا و از طریق شبکه جاسوسان نفوذی این دو کشور در ایران به اجرا گذاشته شد. انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها با توجه به اینکه نهضت ملی شدن صنعت نفت لطمات زیادی به منافع نامشروع آن‌ها وارد می‌کرد. علاوه بر این ، می‌توانست در کشورهای منطقه تأثیر بگذارد و مردم آنرا الگو قرار داده و اقدام به حرکتی شبیه ملت ایران کنند. نقشه کودتایی که در تاریخ 28 مرداد 1332 جامه عمل به خود پوشاند با همکاری انگلیس و آمریکا و عوامل داخلی و خارجی رخ داد که منجر به سقوط دولت برخاسته از نهضت ملی صنعت نفت شده و خلع دکتر محمد مصدق از قدرت گردد.

اما اینکه چه شد که آمریکایی‌ها با انگلستان همدست شدند؟ یکی سهیم شدن امریکا با انگلیس در منافع حاصل از نفت ایران و دیگری به ظاهر ترس و نگرانی از نفوذ کمونیسم شوروی در ایران و هراس از گسترش نهضت ملی ایران به سایر کشورهای منطقه بود و چرخش سیاست آمریکا در قبال ایران به دلیل تغییر رئیس‌جمهور و اختلاف فکری ناشی از تفاوت نگاه دموکرات‌ها و جمهوری‌خواه‌هان بود ( تفاوت میان سیاست‌های دو دولت ترومن و آیزنهاور در قبال ایران) که با فعال شدن شبکه نفوذ آمریکا و انگلیس و از طریق عوامل نفوذی و شبکه‌های جاسوسان این دو کشور در ایران شروع به عملیات روانی علیه شخص دکتر مصدق و دولت او کردند.

در این جهت نقش مطبوعات نباید نادیده گرفته شود. جنگ روانی، توزیع مقالات متعدد بر ضد مصدق در خدمت شبکه عملیات روانی کودتا بود. بطور کلی باید گفت که عوامل مختلفی در این زمینه دخیل بودند؛ با تلاش دشمنان و مخالفان ملت با بی توجهی دولت مصدق، جبهه مستحکم داخلی از هم پاشید، سیاست های بی ضابطه و مبهم داخلی، توافق آمریکا و انگلیس را تسهیل کرد تا دولت دیگری سرنوشت نفت را معین کند. کاری که در 30 تیر می خواستند به وسیله قوام انجام دهند و نتوانستند ، در اسفند مقدمات آن را چیدند؛ با تشتت جبهه داخلی و با برخی اقدامات دولت از جمله انحلال مجلس شورای ملی به خوبی امکان اجرا پیدا کرد. کودتای 28مرداد ماه با بسترهای گوناگونی که در حوزه‏ های مختلف برایش فراهم شد سهل تر از آنکه طراحان آن فکر می‏ کردند اتفاق افتاد و در فرصت اندکی حاصل نهضت مردم را بر باد داد و با توطئه‏ ای گسترده که لااقل دولت هم به صورت مختلف به آن کمک کرد نیروی ملت از هم پاشید و غارتگران بار دیگر محیط خفقان و استبداد را پدید آوردند.

بسترهای تسهیل‏ کننده کودتا :

دو زمینه باعث تسهیل موفقیت این کودتا شد. زمینه‏ های داخلی و خارجی:

الف) زمینه های داخلی کودتای 28مرداد :

دکتر مصدق در دوران کوتاه نخست وزیری خویش اقداماتی انجام داد که به وقوع و موفقیت کودتا کمک فراوان نمود؛ از جمله این اقدامات استعفای دکتر مصدق (تیر1331) در شرایطی که هرگونه ضعف و تزلزل ازجانب دولت می توانست نقطه امیدی برای مخالفان باشد تا بتوانند مجددا اختناق و استبداد را به کشور باز گردانند. این استعفا باعث امیدواری مخالفان شد. چرا که این احساس را در آنان ایجاد کرد که راه بازگشتی وجود دارد و مصدق چندان اهل مقاومت نیست، و در واقع اقدامات مصدق، مخالفان را در ادامه فشارها و پیگیری راه های جدید برای سرنگونی دولت وی امیدوار کرد.

از دیگر اقدامات شگفت انگیز دکتر مصدق عدم محاکمه و برخورد جدی با عوامل سرکوب قیام 30 تیر بود که از یک طرف باعث مخالفت هایی در درون جبهه متحد نهضت از جمله آیت الله کاشانی شد و بدبینی آنان به مصدق را فراهم کرد و زمینه را برای تضعیف وحدت ملت و بروز اختلافات فراهم نمود. از طرف دیگر اختلافات بین سران نهضت ملی و مذهبی‏ ها موجب تشتت گشته و عامل موثری در موفقیت کودتا بود.

علاوه بر این، چند عامل دیگر هم بسترساز کودتا بود. از جمله :1- از سوی انگلیسی ها شاه تحت فشار بود و برخی اقدامات دکتر مصدق هم در آن ظرفیت زمانی باعث بدبینی دربار و حتی مردم به او می شد . مطبوعات (مخالف وموافق دولت ) :فعالیت های مطبوعاتی نقش مهمی را در زمینه سازی کودتا بازی کردند جنگ روانی شدیدی که در عرصه هردو طیف مطبوعات حاکم بود شرایط روانی سختی را به وجود اورده بود و سر رشته امور از دست همه خارج شده بود، علاوه بر این شرایط بد اقتصادی که در نتیجه تحریم نفتی در کشور بوجود امده بود این مساله از یک طرف به مخالفان امکان می داد که دولت مصدق را ناکار امد معرفی کنند و اقدام علیه او را مشروع جلوه دهند از طرف دیگر لزوم بازگشت کشورهای دیگر به عرصه نفت را مطرح سازند .

در حقیقت تحریم اعمال شده از جانب شرکت نفت ایران انگلیس با محروم ساختن دولت از منابع مالی و ابتکار سیاسی و ایجاد مشکلات جدی برای مردم فشار سنگینی بر دولت وارد می کرد گرچه بیشتر مردم این فشارها را به عنوان هزینه لازم برای دست یابی کنترل ملی به منابع خود می دانستند و دولت هم به فکر راه حل مشکل بود و تا حدودی هم توانست بر این مشکلات غلبه کند و مصدق با گرفتن اختیارات کامل بانکی و مالی به دنبال راه حل بود و سعی می کرد بازار های جدیدی برای نفت پیدا کند، اما با گذشت زمان و ادامه تحریم ها از اغاز سال 1332 بحران اقتصادی شدت گرفت چنان که این مساله خیلی ها را متقاعد کرد که مصدق باید کنار رود .

بسیاری از بازرگانان و تجار که طرفدار دولت بودند به صف مخالفان پیوستند در بحث بحران اقتصادی هم نقش جنگ روانی مطبوعات و اقدامات امریکا و انگلیس را نباید نادیده گرفت.

ب : زمینه های خارجی کودتای 28مرداد :

  • دولت انگلیس : انگلیسی‏ ها که با نهضت ملی شدن نفت اعتبار و هیمنه خود را در حال از دست دادن می‏ دیدند. لذا از همان ابتدای نهضت اقدامات سری بریتانیا برای براندازی دولت شروع شد.
  • اقدامات آمریکا: بر خلاف آنچه که در ابتدا به ذهن می رسد و کودتای 28 مرداد حرکتی انگلیسی محسوب می شود، امریکا نقش اساسی در وقوع این اتفاق داشت.

گرچه احساس مصدق و بسیاری از اعضای جبهه ملی این بود که امریکا با روحیه کمک به استقلال ملت ها کمک خواهد کرد تا ایران منابع خود را ملی کند و خود را از شر استثمار بریتانیا برهاند، اما ماهیت روابط امریکا و انگلیس و پیوستگی محکم امریکا با کارتل های بزرگ نفتی و سازش پذیری ارزش های امریکایی را دست کم گرفته بودند و شاید همین خوشبینی مصدق به امریکا بود که زمینه حضور و نفوذ امریکا را فراهم کرد و امریکا توانست با سازماندهی شبکه جاسوسان خود و ارتش و همراهی با دربار زمینه سقوط مصدق را فراهم نماید.

در مساله نفت آنچه برای انگلیس مهم بود جلوگیری از خدشه پذیری قدرت ان کشور و بازگشت مجدد به ایران بود. اما نگرانی اصلی آمریکائی‏ ها شکل گیری نهضت های مشابه و گسترش نفوذ کمونیسم بود؛ با روی کار امدن جمهوری خواهان که نگرانی شدیدتری نسبت به کمونیسم داشتند رایزنی های امریکا و انگلیس برای سرنگونی مصدق از سر گرفته شد؛ امریکا توانست با استفاده از خوش بینی مصدق به راحتی از درون نهضت ضربه نهایی را بزند .

لذا استعمارگران با بهره گیری از ابزارهای مختلف سعی در جهت ایجاد حس بی مسئولیتی در مردم و انفعال و جدایی مردم و حکومت و در واقع از صحنه خارج کردن مردم نمودند. آنچه مهم است اینست که با مطالعه شرایط زمانی کوتای 28 مرداد و مقایسه آن با شرایط کنونی درجه هشیاری ملی را بالا ببریم و زمینه جلوگیری از هر تهدیدی را بوجود آوریم.

مقایسه شرایط کودتای 28 مرداد با شرایط امروز :

با یک مقایسه بین ماهیت و شرایط جامعه کنونی در عرصه داخلی و همچنین در عرصه ی بین الملل و شرایطی که ما در ایران و منطقه داریم و شرایطی که در سطح کشورهای بزرگ در جهان داریم به این نتیجه می رسیم که ماهیت سلطه طلبی و استعمار گرانه این کشورها در گذر زمان تغییر نکرده و اهداف سلطه جویانه آنها کماکان وجود دارد و همواره منافع مشترک موجب وحدت رویه آنها در سیاست های خارجی آنها بود و می باشد. اگر چه در ظاهر متوسل به یکسری سیاست های غیر همگون بشوند ولی در باطن و دیپلماسی پنهان شان همسو و در واقع همراه هستند.

با مطالعه شرایط داخلی و بین المللی ایران در آن زمان و با توجه به ماهیت اهداف و شیوه های اقدام کشورهای سلطه گر امریکا و انگلیس می توان نتیجه گرفت که ابزار های مورد استفاده از سوی امریکا و انگلیس در آن دوره در زمان حال نیز محتمل می باشد با این تفاوت که در آن زمان ابزارها و شیوه های نفوذ و اقدام محدود بوده در زمان حال به شکل گسترده و پیشرفته تری در اختیار دارند بطور مثال:

  1. تحریم ها و فشار ها برای تضعیف دولت
  2. تبلیغات (در زمان حال به شکل ایران هراسی و اسلام گریزی)
  3. تلاش در جهت ابجاد اختلاف بین مسئولین و ایجاد یاس و نامیدی در مردم بیش از پیش
  4. تلاش در جهت دامن زدن به بحران های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی با این هدف که در واقع مجموعه ی این عوامل دولت و کشور را به جایی برساند که نسبت به حل این معضلات و مشکلات نا امید شوند . اما واقعیت اینست که برغم همه ی این توطئه ها مردم از صحنه خارج نشده اند . اگر چه انتقادات و اعتراضاتی داشته باشند.

دیگر وجوه مشترک آن زمان و حال حاضر این است که همانطور که درآن زمان مسئله تهدید کمونیست ها در ایران را آمریکایی ها بوجود آوردند و مستمسکی برای حمله ایجاد شد دقیقا مثل همین مسائل امنیتی که آمریکا امروز مطرح می کند، داعش را امروز بوجود آورده ولی علیه داعش مداخله در امور کشورها کرده و حتی لشگر کشی کرده یا جنگ های نیابتی راه اندازی می کند. یا خود امریکا با نقض دمکراسی هدفش را از لشگر کشی به کشورهای دیگر مثل عراق و افغانستان و.. ایجاد دمکراسی اعلام می کند! بهانه های امریکا ممکن است که شکل و شیوه و عنوانش تغییر پیدا کند ولی باید این را بپذیریم که موقعیت ایران از هر لحاظ ، هم از نظر ژئوپولیتیک ، هم از نظر نقشی که ایران بعد از انقلاب اسلامی بخصوص در بهم زدن موازنه ی قدرت و در بهم زدن منافع آمریکا در منطقه داشته اگر بیشتر نباشه کمتر نیست . امروز کمونیسمی وجود ندارد ولی برای جایگزینی مسائلی مثل اسلام گریزی و ایران هراسی، خطر انقلاب اسلامی و مقابله با تروریسم را مطرح می کنند. بحث حقوق بشر و مسائل دیگر چاشنی این مسائل می کنند بنابر این دکترین امنیت ملی امریکا تغییر نکرده است.

با مطالعه و نگاه گذرا به اهداف کشور های استکباری و منافع آنها در منطقه، موقعیت ژئوپلتیک ایران و شرایط انقلاب اسلامی می توان وجوه اشتراک بین شرایط کنونی و 28 مرداد 32 را اینگونه تبیین کرد:

1) قدرت های خارجی در سطح کلان انگیزه ها و تلاش هایشان نسبت به گذشته بیشتر شده کسانی که طراح و اقدام کننده بودند نه در نیتشان تغییری ایجاد شده و نه توانشان ضعفی اگر چه افزایش سطح شعور و آگاهی سیاسی که در کشور های جهان سوم و کشور ما بوجود آمده بعنوان یکی از عوامل باز دارنده هر گونه اقدام توطئه آمیز کشورهای سلطه جو در این کشورها قابل ارزیابی است.

2) امروزه نظام سلطه ابزارها و شیوه های پیشرفته تر و پیچیده تری دارند ، مثل نفوذ نرم و این ابزارها برای تحت تاثیر قرار دادن جامعه متنوع هم شده یعنی هم عرصه متنوع شده هم ابزار، بهانه مستمسک آنها برای دخالت در امور داخلی کشور محدود به خطر کمونیسم بود اما امروز در واقع بهانه های مختلفی مثل اسلام گریزی، ایران هراسی، دموکراسی و حقوق بشر را مورد توجه قرار داده اند و از ابزار تحریم ها در جهت تحقق اهداف خود بهره می گیرند.

3) گسترش نقش دولت های بزرگ در عرصه بین المللی با توسل به زور در قالب راهبرد جنگ های نیابتی نیز در راستای تداوم اهداف سلطه جویانه این کشورها قابل ارزیابی است.

4) دامن زدن به اختلافات داخلی نیز همانگونه که تاریخ گواهی بر آن می دهد نیز راهبردی است که امروزه نیز همواره در صدر سیاست های سلطه جویانه این کشورها مورد توجه قرار می گیرد.

5) افکار عمومی و تاثیر گذاری بر آن از طریق بمباران اطلاعاتی نیز امروز در شکل ها و ابزارهای مختلف تبلیغاتی و عملیات روانی در سیاست های مداخله جویانه کشورهای سلطه جو وجود دارد.

6) تزریق روحیه یاس و ناامیدی و حالت انفعال و نا آرامی و بر هم زدن وحدت مردم نیز از دیگر اهداف استعماری می باشد.

 

 

نتیجه‏ گیری :

تحولاتی که در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهان صورت گرفته است؛ عرصه بین المللی را به سمتی برده است که هژمونی و برتری امریکا و انگلیس در جهان کنونی رو به افول بوده و این کشورها نه خود قادر به عملیاتی ساختن اهداف استعماری خود در کشورهای دیگر هستند و نه قدرت همراه کردن متحدین شان را با خود دارند که به عنوان نمونه می توان به عدم همراهی اروپا با سیاست های بین المللی امریکا در بسیاری از موارد اشاره کرد.مضافا اینکه رشد آگاهی سیاسی مردم، توان مندی نظام سیاسی، قدرت و نفوذ منطقه‏ ای، استقلال کشور، رهبری بزرگ، قاطع و با تدبیر و … نیز عامل بسیار مهمی در عدم دست یابی استعمارگران به اهدافشان می باشد.

در مجموع می‏ توان گفت شرایط کنونی با شرایط 28 مرداد بیانگر این است که علی رغم گذر زمان ماهیت اهداف و شگردهای کشورهای سلطه جو تغییر نکرده لذا هشیاری لازم در تعاملات با این گونه سلطه گران امری ضروی بنظر می رسد، اگرچه انسجام ملی و وحدت مردم در سایه رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری همواره خنثی کننده همه توطئه های استکباری در مقطع بعد پیروزی انقلاب اسلامی در کشور بوده است.

والسلام.


[1] ـ عملیات موسوم به آژاکس، اقدام براندازی با توسل به زور توسط سازمان سیا است که با مشارکت انگلیس برای انتقام از ملی شدن صنعت نفت و آنچه آن را پاک سازی حزب توده و جلوگیری از حاکم شدن کمونیسم نامیده اند در 28 مرداد 1332 در ایران انجام گرفت.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.