">

اقتصادی

خودکفایی کشورهای خاور میانه در حوزه‬ های ‬بالا دستی صنعت نفت

علی رغم گذشت بیش از صد سال از عمر صنعت نفت در خاورمیانه، موضوع خود کفایی در این صنعت در کشورهای خاور میانه، یکی از دغدغه های اصلی سیاسیون در برخی از این کشورها شده است . با توجه به گسترش ، پیچیدگی ، اقتصادی و فنی بودن این صنعت در دنیا، خودکفایی در صنایع بالا دستی به عنوان مادر این صنعت می تواند گام های بلندی در جهت استقلال واقعی کشورهای خاور میانه باشد. یادداشت زیر با پرداختن در سه حوزه سرمایه گذاری ، دانش و تخصص و مدیریت کشف و استحصال نقت و گاز معتقد است علت اصلی عدم خود کفایی کشورهای خاور میانه در صنایع بالا دستی در این سه حوزه وجود دارد.

5 جولای 2017 08:15

مقدمه:

داستان کشف، استخراج و اهمیت نفت خاورمیانه به شیوه‌های مختلف و با نقطه‌ نظرات متنوعی روایت شده است. در واقع، این امر برای برخی نشانگر ظفرمندی و پیروزی غرب و برای برخی دیگر حاکی از موفقیت دولت‌های حاشیه خلیج فارس در به چالش کشیدن شرکت‌های نفت غربی و مجبور ساختن آن‌ها به پرداخت بهای بیشتر برای نفت و واگذاری کنترل بر این دارایی‌های حیاتی به دولت- ‌ملت‌های منطقه بوده است. اما فرایند نهایی آن نتیجه ایی جز به چالش کشیدن دولت های تولید کننده در برابر قیمت ها و کشورهای مصرف کننده در برابر دسترسی به نفت در پی نداشته است.

فقر هزینه بالای استحصال انرژی تجدید ناپذیر به همراه نیاز بکارگیری تکنولوژی های مدرن و خاص و تخصصی که توامان با مدیریت های فنی بوده است، در خاورمیانه و انحصار این سه پارامتر در دست شرکت های فرا ملی غیر خاورمیانه ایی توان کشورهای مناطق نفتی را به شدت متاثر از خود نموده و انان را در رسیدن به خود کفایی در صنایع مربوط به تنگنا کشانده است.

کشف و استخراج نفت در کشورهای خاورمیانه به دلیل شرایط موجود در تجارت جهانی و اقتصاد دنیا و محوریت شرکت های فراملی نفتی در زمینه استحصال از ذخایر نفتی و فروش آن و انحصار آن به شکل نوین موجب گردیده کشورهای خاورمیانه در زمینه های فنی و اقتصادی بالا دستی نفت نتوانند به طور مطلوب از این ذخایر در جهت منافع ملی خود بهره برداری مناسب داشته باشند.

یکی از صنایع مهم در موضوع نفت صنایع بالا دستی آن است که منحصر به شناسائی، کشف و استحصال و انتقال آن به پایانه های صادارتی است. کشورهای خاورمیانه برغم در اختیار داشتن ذخایر عظیم نفتی به دلیل انحصار اقتصادی ، تکنولوژی و مدیریتی این صنایع در دست کشورهای مصرف کننده عمده که صاحبان اصلی شرکت های بزرگ نفتی نیز هستند، نتواسته اند قدم های بلندی در خودکفایی خود در این نوع صنایع بردارند.

بنابراین اگر سه فاکتور اصلی در خودکفایی نفت در صنایع بالادستی یعنی 1- هزینه یا همان سرمایه گذاری های کشف و شناسایی 2- صنایع و تکنولوژی فنی در استحصال 3- اداره و مدیریت تخصصی در بکارگیری تکنولوژی استحصال نفت بدانیم ، باید به این پرسش پاسخ داده شود چرا نتوانسته ایم در سه محور مذکور به خودکفایی در صنایع بالا دستی برسیم.

یادداشت زیر با توضیحاتی به این پرسش پاسخ می دهد:

 

خودکفایی اقتصادی مالی؛

خودکفایی به حالتی اشاره دارد که به هیچ کمک خارجی، حمایت، یا تعاملی برای بقا نیاز نداشته باشد؛ خودکفایی در مقیاس بزرگ، در حالات تجاری و مالی نیز روی می دهد که در آن خودکفا با جهان خارج ارتباط تجارتی نداشته باشد و به خود بسندگی برسد. (دانشنامه ازاد)

با توضیح فوق عبارت خودکفایی معمولاً در نوعی از زندگی پایدار نمودار می شود که در آن افراد بدنه ی خودکفا را تولید می کنند، این خود کفایی انواع و اقسامی دارد که برای نمونه خود کفایی در کشاورزی و انرژی های تجدید پذیر را می توان نام برد.

سئوالی که در اینجا مطرح است آیا خود کفایی به معنای فوق می تواند در مورد نفت یا انرژی های تجدید ناپذیر مصداق پیدا کند؟

در مورد انرژی های تجدید ناپذیر عملا خود کفایی معنا و مفهوم متفاوتی دارد زیرا از یک سو این انرژی رو به کاستی است و بار معنایی خودکفایی را نمی تواند به همراه داشته باشد زیرا خودکفایی باید بتواند رو به افزایش بوده یا اینکه حداقل خودکفایی باعث شود از کاهش منابع جلوگیری کند اما همان طور که از اسم انرژی های تجدید ناپذیر پیداست این دست انرژی ها را نمی توان خودکفا نماید زیرا تمام شدنی هستند اما می توان وابستگی به آن را توجیه و امکان پذیر نمود.

از سوی دیگر استحصال و استخراج و فرآورده کردن این نوع از انرژی ها مستلزم هزینه های سنگین است که بعضا از توان دولت های تولید کننده و شرکت های وابسته به آنان به تنهایی خارج است. تاریخچه شناسایی نفت در خاورمیانه موید این موضوع است.

نفت در ایران در سال 1903 میلادی کشف و توسط شرکت های انگلیسی در سال 1908 وارد بازاهای جهانی شد .

ملاحظه می گردد نفت با سرمایه های خارجی در خاورمیانه برای اولین بار شناسایی شد این روند بعدها در مورد سایر کشورهای خاورمیانه هم ادامه یافت مثلاً نفت عراق توسط یک شرکت ترکی – انگلیسی کشف و استخراج شد . عربستان سعودی به عنوان بزگترین صادر کننده نفت جهان نیز از این قاعده مستثنی نبوده است شرکت هایی آمریکایی همچون  استاندارد اویل کالیفرنیا و شرکت نفت تگزاس کار کشف استخراج نفت این کشور را به عهده گرفتند . سایر کشورهای خاورمیانه صاحب نفت نیز حال و روزی بهتر از این سه کشور بزرگ نفتی در ابتدا نداشته اند.

برای مقابله با این وضع در دهه های اخیر برخی کشورهای خاورمیانه تلاش کردند، هم وابستگی بودجه خود را به نفت کاهش دهند و هم هزینه های کشف و استحصال آن را متقبل شوند. مثلا شرکت ملی نفت ایران در سال 1387 هجری شمسی 16 میلیارد دلار در اجرای پروژه های نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کرد. این در حالیست که طی سه سال گذشته آن تنها 12 میلیارد دلار در هر سال سرمایه گذاری کرده بود. (دیپلماسی ایرانی) ولی برخی کشورهای این منطقه مثل عربستان برغم داشتن ثروت افسانه ایی نفت، شاهزادگانش بر سیاست حضور سرمایه گذاران نفتی خارجی علاقه مند است و برای اکتشاف نفت دست به دامان شرکت های نفتی شده است.

حتی شرایط بحرانی خاورمیانه در سالهای اخیر نه تنها مانع حضور سرمایه گذاران خارجی در خاورمیانه نشده است بلکه موضوع همچون تحریم ایران موجب ایجاد انگیزه در برخی کشورهای خاورمیانه برای پر کرده جای ایران نموده اند و برای همین منظور به سمت سرمایه گذاران خارجی می روند .

در مجموع وجود ده ها شرکت عظیم فراملی نفتی با سرمایه گذاری های کلان که به منظور کسب منافع بیشتر در خاورمیانه حضور یافته اند، موجب گردیده کشورهای خاورمیانه برغم ملی شدن صنعت نفتشان نتوانند در این عرصه به صورت مستقل وارد شوند و سیاست های خودکفایی این کشورها همیشه دستخوش منافع این شرکت ها گردیده است. از سوی دیگر قیمت نفت در خاورمیانه متغییری وابسته به شرایط اقتصادی حاکم بر جهان تجارت یعنی همان عرضه و تقاضا بوده که این موضوع مبتنی بر منافع شرکت های فراملی است لذا هیچگاه اصل قیمت ها نتوانسته به عنوان انگیزه اصلی کشورهای صادر کننده نفت در خاورمیانه را به سمت خودکفایی ببرد. زیرا افزایش قیمت ها موجب تقویت دولت رانتیر شده و کاهش قیمت ها (عدم ثبات قیمت ها ) توان سرمایه گذاری کشورهای خاورمیانه در سایر حوزه های داخلی را گرفته است.

 

خودکفایی فنی و تکنولوژی؛

به صورت خلاصه می توان روش فنی شناسایی و اکتشاف نفت را اینگونه توضیح داد که وظيفه اكتشاف نفت به عهده یک تیم بین رشته ایی از زمين شناسان ، مهندسان نفتی ، ژئوفیزیکان ، ژئوشیمی دان ها و… قرار گرفته و كار اصلي آنها يافتن شرايط درست وجود يك تله نفتي (oil trap) است، يعني جايي كه نفت داخل پوسته زمين به دام افتاده و تشكيل يك مخزن می دهد. آنها بايد سنگ منشا، سنگ مخزن و تله نفتي مناسب را بيابند.

در حالی که می توان فناوری حفره و استحصال نفت را به همین اندازه خلاصه نمود ولی خاورمیانه قریب یک قرن است به ظاهر با همین تکنولوژی ساده، اسیر طلای سیاهی شده که شرکت های بزرگ نفتی در این منطقه به یغما برده اند و اکنون که گزارشاتی از اتمام این منابع طی سال های میان مدت در خاورمیانه از طریق آمارهای سالانه ارایه شده است آنان را مجبور کرده برای رسیدن به منابع جدید از هیچ کوششی کوتاهی نکنند تا آنجا که سخن از استخراج نفت از شن و سنگ و ماسه های دریا می رانند. نفتی که بنام سنگ سوزان یا نفت شیل معروف شده است .

در بحران نفتی سال های اخیر یکی از فرضیات آن است که عربستان برای جلوگیری از قدرت گرفتن نفت و گاز شیل آمریکا سعی دارد بهای نفت را پایین نگه دارد تا شرکت‌های آمریکایی را از تولید منصرف کند. هر چند این فرضیه به نوعی نفت و گاز شیل را بزرگ نمایی می‌کند ولی آنچه در واقع اتفاق افتاده با این دست اخبار متناقض است. با وجودی که آمریکا طی سال‌های اخیر تولید نفت شیل خود را افزایش داده است ولی گزارش‌های موجود حاکی از تخریب محیط ‌زیست و هزینه‌های کلان با برآوردهای نادرست سرمایه‌گذاران این بخش و چهره دیگری از نفت شیل را نشان می‌دهد.

البته تکنولوژی های شناخته شده برای اکتشاف نفت اکنون انواع مختلفی را به خود اختصاص داده است به طور مثال روش های همچون لیزری (در حال مطالعه) و حفاری مکانیکی و برقی نیز از این جمله هستند . در هر حال، سیستم های پیشرفته اکتشاف ، وابسته به صنایع غربی به خصوص امریکا است . ( به طور مثال سیستم لیزری و روش آن ابتدا در ارتش امریکا شناخته و سپس متداول گردید) .

پیام دسترسی محدود برخی از کشورهای خاورمیانه به تکنولوژی بالا در استحصال نفت در حقیقت ایجاد خلل در سیستم تجارت آزاد جهانی و خلل در قیمت های واقعی نفت بوده است.

سطح تکنولوژی موجود در کشورهای خاورمیانه با توجه به دستیابی به دانش فنی اکتشاف و استخراج نفت و گاز طبیعی از ذخایر نامتعارف و به اصطلاح شیل اویل و شیل گس‌ها (نفت رُسی در اعماق زمین که نیاز به حفر عمودی و افقی دارد و..) در غرب، کشف و استخراج نفت شدیدا به دانش وارداتی کشورهای غربی و شرکت های فرا ملی نفتی وابسته گردیده از این رو توان رقابت با شرکت های فراملی در این رابطه در خاورمیانه وجود ندارد. لذا همین موضوع توان این کشورها را برای ایجاد خودکفایی کشف و استخراج گرفته است.

 

خود کفایی مدیریتی و تخصصی؛

امروزه مدیریت موضوع نفت در خاورمیانه تنها در ابعاد فنی  بیشتر مورد توجه است اما با نگاه های سیاسی، اقتصادی و جامعه شناسی و حتی فرهنگی نیز می توان موضوع نفت در خاور میانه را مورد بررسی و ملاحظه نمود.

زیرا از بدو اکتشاف و استخراج نفت در این منطقه، همیشه نفت به عنوان موضوع اولویت دار  قدرت های بزرگ دنیا برای بهره برداری از این صنابع در منطقه خاورمیانه بوده است و سایر موضوعات در راستای مسایل نفتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و برنامه های این قدرت ها در جهت بهره برداری و تامین امنیت انتقال نفت از این منطقه جهان پی ریزی میشده اند تا آنجا که وجود اسرائیل و بحران های منطقه ای در خاورمیانه و سیاست های اجتماعی و فرهنگی اعمال شده در کشورهای این منطقه را تقریبا تمامی تحلیل گران مستقل در راستای موضوع نفت ارزیابی می کنند. موید این موضوع ایجاد بحران ها و شوک های  متعددی است که در طی دهه های گذشته در دنیا و خاورمیانه  ایجاد شده تا بتواند بر بحران های ناشی از موضوعات تجارت ازاد و مسئله قانون تجارت عرضه و تقاضای نفت در دنیا چیره گشته و این شرایط را مدیریت نمایند . با این وصف هر چند مدیریت نفت درحوزه فنی نیز عمدتا ناشی از چگونگی تاثیرات مباحث جانبی بر این حوزه بوده است. لاکن در شرایط کنونی موضوع مدیریت نفت در ابعاد فنی به عنوان سرخط برجسته ایی توانسته است خطوط بیشتری در تحلیل های خودکفایی برای خود باز کند.

اما موضوع دیگر مدیریت صادرات نفت نیز یکی از عوامل مهم در کند شدن خودکفایی در مدیریت صنعت نفت در خاورمیانه است به طور مثال کاهش شدید بالای 50 درصدی قیمت نفت در اواخر سال 2014 به خوبی نشان داد که کشورهای خاورمیانه و بخصوص اوپک نه تنها نتوانستند جلوی رشد این کاهش قیمت را بگیرند بلکه به دلیل عدم توانایی در مدیریت این جریان و هدایت و مدیریت ان توسط عوامل خارج از منطقه خاور میانه ضعف مدیریتی کشورهای خاورمیانه را بیش از پیش اشکار ساخت.

علی ایحال ضمن اینکه مدیریت فنی صادرات نفت که اکنون در اختیار شرکت های فراملی کشف و استخراج منابع تجدید ناپذیر (گاز) است، برای کشورهای خاورمیانه فرصت لازم را برای خودکفایی در این رابطه را ایجاد ننموده است (تاحدودی به استثنای ایران و عربستان) مدیریت سیاسی و اقتصادی صادرات نفت نیز امروز در اختیار کشورهای خاور میانه نبوده و کاملاً متاثر از جریانات اقتصادی دنیای آزاد تجارت و زد و بندهای سیاسی کشورهای ذینفع مصرف کننده و توزیع کننده است که همین موضوع نیز موجب عدم رسیدن کشورهای خاورمیانه به خود کفایی در حوزه مدیریت نفتی شده است.

 

نتیجه گیری:

آنچه مسلم است طبق آمار تا پـایان قرن بیستم بیش از 90 در صد از کل ذخایر شناخته شده نفت جهان در خاورمیانه (خلیج فارس) بوده است و خاورمیانه بیش از 30 درصد از صادرات نفت دنیا را در اختیار دارد؛ و به دلیل افزایش تقاضای نفت از سوی کشورهای صنعتی خاورمیانه مرکز توجه قرار گرفته است اما شرایط حاکم بر اقتصاد جهان و تسلط خاص بر صنایع بالا دستی توسط شرکت های فراملی ، کشورهای صادر کننده نفت در خاورمیانه نتوانسته اند به صورت مطلوب به خودکفایی اقتصادی و فنی و مدیریتی در این زمینه دست یابند.

بیش از صد سال از عمر شناسایی و استخراج نفت در خاور میانه و ایران می گذرد . طی این مدت صنایع نفت ایران فراز و فرودهای گوناگونی را پشت سرگذاشته است . این زمان که توام با انحصار درآمد ها از نفت در اقتصاد ایران همراه بوده است ، می تواند به صنایع نفتی ایران قدرتی بی بدلیل از تجربه ، دانش و درآمد را بدهد تا بتوانند به منظور رسیدن به خود کفایی در سه حوزه هزینه کشف و شناسایی – خود کفایی در صنایع تکنولوژی فنی در استحصال و اداره و مدیریت تخصصی در حوزه بالا دستی نفت با اتکا بر توانمندی های داخلی با رویکرد مدیریت جهاد گونه و اقتصاد مقاومتی تلاش نمایند. همانگونه که در حوزه های پائین دستی از جمله پالایشگاه های عسلویه و پتروشیمی های ماهشهر در زمینه دانش ، سرمایه گذاری و راه اندازی توسط متخصصان داخلی عملی و اجرا شده است.

 

 

مجید بهمنی

96/4/10

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.