">

سیاسی و روابط بین الملل

ظهور و افول هژمونی آمریکا

چرائی ظهور قدرت و ارائه قرائن افول هژمونی آمریکا موضوع این یادداشت است.

4 آگوست 2020 11:31

ظهور و افول هژمونی آمریکا

برغم قدرت نظامی این کشور قرائنی وجود دارد که بیانگر افول هژمونی آمریکا است.

ظهور و افول هژمونی آمریکا در جهان طی صدسال اخیر شکل گرفت. جنگ جهانی اول و دوم بیشترین تاثیر را در ظهور این پدیده داشته و دارد.

آمریکا، هم‌افزایی قدرت و نفوذ چین و شوروی به ویژه در شرق دور را به منزله سدی در برابر هژمونی در حال تکوین خویش ارزیابی می‌کرد.

لذا، مداخله نظامی تمام عیار آمریکا در ویتنام در چارچوب مبارزه سخت با ایدئولوژی ضد کمونیستی، برای مهار و عقب نگه داشتن شوروی و چین در منطقه صورت گرفت.

شکست لشگرکشی آمریکا در ویتنام دو پیامد اساسی داشت: تعمیق اختلافات چین با شوروی و پایانی بر مهار چین از سوی آمریکا.

«دیپلماسی مثلث استراتژیک» آمریکا علیه شوروی؛ منتج به جدایی چین از اردوگاه کمونیستی شوروی شد.

«دیپلماسی مثلث استراتژیک» آمریکا علیه شوروی؛ منتج به جدایی چین از اردوگاه کمونیستی شوروی شد.

قدرت انعطاف پذیری دیپلماتیک بالای چین در فضای رقابتی جنگ سرد برای هر دو ابرقدرت در این دوره از اهمیت زیادی برخوردار بود.

چین کشوری است که قبل از انقلاب 1949 به حوزه های نفوذ قدرت های برتر غربی و ژاپن تبدیل شده بود.

این کشور پس از نبردهای سخت و انقلاب، توانست استقلال خود را از متجاوزان خارجی بدست آورد.

پس از تاسیس جمهوری خلق چین، دیپلماسی انقلابی برای مقابله با تهدیدهای ناشی از جانب قدرت های بزرگ، از جمله آمریکا در دهه های 70-1960 در دستور کار قرار گرفت.

توسعه اقتصادی و تداوم ثبات سیاسی برای چین در دوره جنگ سرد از مهم ترین اهداف این کشور بود.

بنابراین، دیپلماسی اقتصادی برای تحکیم پیوندهای چین با کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بهترین شیوه انتخاب شد.

به همین دلیل، تمرکز و تاکید بر تاریخ مشترک ضد استعماری و حفاظت از استقلال ملی در روابط چین با دیگر کشورها به همکاری اقتصادی متقابل در سیاست خارجی چین تغییر یافت.

فروپاشی شوروی، به معنای حذف رقیب ایدئولوژیکی و استحکام هژمونی تمام عیار آمریکا ارزیابی شد.

آمریکا با افزایش بودجه نظامی خود (که بیش از مجموع بودجه نظامی هفت کشور بعد از خودش است)، در سیاست بین الملل رویکرد تهاجمی اتخاذ کرد.

لشگرکشی به کشورهای افغانستان، عراق و حضور در سوریه و حمایت از حملات نظامی و پهپادی مستمر و بی پایان عربستان به یمن، جنگ تجاری علیه دوست و دشمن و اعمال تحریم های یکجانبه بر بیش از 23 کشور، باعث گردید تا برخی صاحب نظران بین المللی، صحبت از دیپلماسی اجبار به عنوان اولین گزینه در سیاست خارجی آمریکا نمایند.

لشگرکشی به کشورهای افغانستان، عراق و حضور در سوریه و حمایت از حملات نظامی و پهپادی مستمر و بی پایان عربستان به یمن، جنگ تجاری علیه دوست و دشمن و اعمال تحریم های یکجانبه بر بیش از 23 کشور، باعث گردید تا برخی صاحب نظران بین المللی، صحبت از دیپلماسی اجبار به عنوان اولین گزینه در سیاست خارجی آمریکا نمایند.

ظهور و افول هژمونی آمریکا در دل سیاست هایی نهفته است که موجب پیامدهایی در داخل و خارج از آمریکا بوده است،

برونداد تمامی این سیاست ها به معنای فرسودگی هرچه بیشتر هژمونی این کشور است.

برخی از روندهای کنونی در این راستا عبارتند از:

سطح بین الملل شاهد تغییرات مهمی در چینش قدرت است. قدرت های نوظهوری مانند چین، هند، برزیل و احیای قدرت روسیه، از شاخص های اصلی این تغییرات است.

چگونگی ارتباط چین با نظام بین الملل لیبرال تحت سلطه آمریکا(هنجارها، قوانین، کنوانسیون ها، رژیم ها، نهادها و رویه ها) در منظومه فکری آمریکائیان به مسئله اساسی آنها تبدیل شده است.

تفکرات استراتژیک و در عین حال متناقض مقامات آمریکایی در رابطه با چگونگی برخورد با ظهور چین، ترکیبی از تعامل، مهار و حتی تهدید نظامی همزمان را به همراه داشته است. چنین چیزی بازتاب احتیاط فراوان و نگرانی استراتژیک سیاسی– ایدئولوژیک آمریکا در قبال قدرت فزاینده چین است.

شکل گیری فزاینده مثلث استراتژیک در پیوند ارواسیا و غرب آسیا با عضویت چین، روسیه و ایران، روند مهم دیگری در این راستا است.

مثلث استراتژیک در پیوند ارواسیا و غرب آسیا با عضویت چین، روسیه و ایران

همکاری های همه جانبه روسیه و چین در ابعاد مختلف دو جانبه، شورای امنیت در وتوی قطعنامه های تحت حمایت آمریکا و تسریع آن به سمت ایران در قالب سازمان شانگهای، اتحادیه اوراسیا، همکاری و مانورهای نظامی در سطح منطقه، خلیج فارس و همکاریهای اقتصادی بلند مدت و راهبردی بین این کشورها از جمله نمادهای این روند است.

فعالیت و اقدامات گروه های راست گرا افراطی با محوریت ملی گرایی و ضدیت با مهاجران در کشورهای آمریکا و اروپا، مخالفت آنها با نهادهایی مانند ناتو و اتحادیه اروپا، مانند جبهه ملی در فرانسه[1]، حزب آلترناتیو برای آلمان، حزب لگا[2] دارای اکثریت در ایتالیا، انجمن اسلحه آمریکا[3] و کنگره جهانی خانواده[4](1997) در آمریکا (با رویکردی مسیحی و راستگرا)؛ و در سرلوحه این جریان ها، جریان ترامپیست ها در کاخ سفید هستند که به عنوان جنبشی ضد نظم لیبرالی در سطح ملی و فراملی با نمادهای نظم لیبرالی در قامت هر گونه اتحاد و ائتلاف مانند ناتو و اتحادیه اروپا و غیره هدف قرار داده اند.

علاوه براین، جنبش عدالت خواهی و نوع برخورد و سومدیریت دولتمردان آمریکا در جریان این جنبش و بیماری کرونا بخش قابل توجهی از فضای خالی لیوان نظام آمریکا به نمایش گذاشته است.

بحران مالی سال 9-2008، به رغم تأثیر منفی آن بر اقتصاد تمام کشورها، چین را در موقعیتی بهتری نسبت به رقبای خویش قرارداد.

تولید ناخالص داخلی چین در سه ماه دوم سال 2010، از ژاپن فراتر رفت و فاصله میان قدرت اقتصادی چین و ایالات متحده نیز تا حد زیادی کاهش پیدا کرد. در نتیجه، چین در سال 2017 به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد.

تولید ناخالص داخلی ده کشور اول اقتصادی دنیا در سال 2017

در بحران اقتصادی ناشی از بیماری کرونا، در حالی که چین در سه ماه دوم سال میلادی جاری رشد 4/3 را تجربه می کند رشد اقتصادی آمریکا با کاهش 4/33 درصد روبرو شده است.

شواهد و قرائن دلالت بر این دارد که برونداد بحران فعلی منتج به پیش گرفتن قدرت اقتصادی چین از آمریکا خواهد شد.

برآیند روندهای فوق، فرسودگی فزاینده هژمونی آمریکا به رغم توان بالای نظامی این کشور موید این است که، در حال حاضر، آمریکا بر خلاف صاحب نظران آمریکایی به جای چین، جا پای شوروی گذاشته، به سمت افول، سقوط و تجزیه حرکت می کند.

روند افول و سقوط آمریکا، با بقای ترامپ در کاخ سفید تداوم و تشدید خواهد شد و با روی کار آمدن بایدن نیز اما و اگرهای زیادی حتی برای جبران بخشی از خسارات وارده بر پیکر نظم لیبرالی و هژمونی آمریکا مطرح است.

والسلام

[1] .National rally.

[2] . Legal Party.

[3] . The National Rifle Association.

[4] .The World Congress Organization.

یک دیدگاه برای “ظهور و افول هژمونی آمریکا

  1. ظاهرا این مطلب بر اساس چارچوب تحلیل رئالیسم در روابط بین الملل نوشته شده و واحد تحلیل دولت ملی است. این چارچوب در قیاس با چارچوب سیستم جهانی والرشتاین در خصوص پدیده های بزرگ مقیاس تمدنی ، توان تبیین بسیار کمتری دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.