آینده پژوهی چهره های نوین تهدیدات و ضرورت تدبیر برای امنیت ملی – 1
این یادداشت به موضوع آینده پژوهی به عنوان ضرورت امروز و نیاز فردا پرداخته و در بخش اول پیش فرض های پژوهش و آینده تحولات در حوزه های فن آوری و تکنولوژی را بیان می کند .
12 اکتبر 2017 12:58
در جهان پیچیده، همراه با تغییر و تحولات پر شتاب کنونی، اهمیت پیشبینی آینده، دو چندان شده است. آینده پژوهی کوششی برای پیشی گرفتن از زمان و انجام برنامهریزیهای مربوط به آینده است، که دانش و معرفت ما را درباره آینده بالا میبرد و راه درست حرکت در جهان را روشن می کند.
بدیهی است که ما نمیتوانیم گذشته را تغییر دهیم، در عین حال نمیتوانیم خود را در گرداب مسائل روزمره گرفتار کرده و آینده را به حال خود رها کنیم. ولی میتوانیم با تلاش و اراده آینده را بسازیم و آن را مدیریت کنیم. جهان آینده از درون جهان حال آفریده میشود، از این رو، با نگاهی موشکافانه و کارشناسانه به رویدادهای جهان در سال های گذشته میتوان نکته های بسیاری را درباره آینده دریافت. ما همان گونه که میدانیم در گذشته چه چیزهایی رخ داده است، میتوانیم از وقایع آینده نیز آگاهی بیابیم. انسانها اطمینان دارند که فردا خورشید طلوع خواهد کرد، شناخت آن ها از طلوع خورشید فردا بر تجربه استوار است. تجربیات، انگاره ای از آینده به دست میدهند وگذشته چراغی در مسیر آینده است و گرچه ممکن است هم چنان که در یادآوری گذشته اشتباه کنیم، در پیشبینی و شناخت وقایع آینده نیز ممکن است خطا کنیم.
آینده پژوهی دانشی است که تلاش میکند با پیشبینی عوامل موثر در تحولات آینده، با علم و آگاهی مهار تغییرات را در دست گرفته و جامعه را برای تغییر و تحولات آماده کند. البته پیشبینیها محدود به دانش افراد است. در عین حال کنش و واکنشهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیائی بسیاری در ساخت آینده موثرند که درمجموع دانش کامل به آینده را سخت و دشوار می کنند. به رغم همه محدودیتها و مشکلات و برخی کاستیها و اشتباهات، ما ناچاریم برای برنامهریزی و تدبیر فردای خود به پژوهش درباره آینده بپردازیم .
در پی انقلاب اطلاعات و توسعه ارتباطات، مطالعات امنیتی نوینی شکل گرفت که به “دانش روز” به عنوان یک بُعد بسیار مهم از امنیت تاکید کرد. این اندیشه که “دانش، قدرت تولید میکند” بر “اطلاعات و ارتباطات” و ” فن آوری اطلاعات و ارتباطات” استوار است.
هم چنین در سال های اخیر مطالعات دیگری برای تحلیل ابعاد امنیت بر مبنای “جهانی شدن” در جریان است که سعی می کند مفهوم “امنیت جهانی” را جایگزین “امنیت ملی” کند. این تعریف که نشانه های بسیاری از اجرای آن آشکاراست تاثیرهای شگرفی در امنیت و تحصیل امنیت ملی برای کشورهای در حال توسعه بجا خواهد گذارد.
آنچه که قطعی است، جهانی که اکنون در پیش روی ماست از جوانب گوناگون با آنچه در آینده خواهد بود، متفاوت است. برابر نظریات برخی اندیشمندان سیاسی و امنیتی، یکی از مشخصه های جهان آینده “تولید انبوه ناامنی” است و یافته های جدید بشری هم چون فن آوری اطلاعات و ارتباطات، اگرچه در ظاهر امکان آسایش و عامل های امنیت را برای انسان ها فراهم می آورد. ولی در دل خود ناامنی های بسیاری نیزبه بار میآورد. آن چنان که این فن آوری ها هم اکنون به تهدیدی برای امنیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بدل شده و سری ترین حوزه های ملی و خصوصی ترین ابعاد فردی را در معرض دیگران نهاده است.
براین پایه، پیداست که ابعاد امنیت ملی هم چنان در بستر زمان دگرگون شده و در فرایندی مستمر ابعاد تازهای به خود میگیرد، پس نمیتوان آن را در چارچوبی بسته تحدید کرده و یا نسخهء واحدی برای همه فصل های آن تدارک دید، بلکه باید با مطالعاتی همه جانبه و کارشناسانه، ابعاد و اجزاء نوین آن را شناخت و برای تامین امنیت ملی اندیشید.
پیش فرض های این پژوهش عبارتند از:
- جهان در حوزهها و ابعاد مختلف هم چنان پیچیدهتر میشود.
- فن آوریهای نوین با کیفیت و شتاب بیشتری مسیر تکامل را طی خواهند کرد.
- تحولات تکنولوژیک موجب تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بیشتری را فراهم خواهد کرد.
- قواعد بازی هم چنان تحول یافته و سلطه، نفوذ و اثر گذاری بر ملتها و دولتها به شکل های نوین گسترده و افزوده می شود.
- اقتصاد به سوی پیوستگی و وابستگی بیشتر پیش می رود و فاصله میان کشورها و نابرابری میان ملتها گسترده می شود.
- سایه حاکمیت بین المللی پررنگتر و حاکمیت و اقتدار ملی کمرنگتر خواهد شد.
- بحرانهای منطقهای گسترش و افزایش خواهد یافت و مرزهای جغرافیائی، فرقهای و قومی دچار تنش و تغییر خواهند شد.
- دسترسی به فن آوریها و تجهیزات پیشرفته از مرزهای دولتی و قابل کنترل عبور خواهد کرد.
- ابعاد و انواع تهدیدها و آسیب پذیری ها تغییر خواهند کرد و در عین حال فرصتهای جدیدی پدیدارخواهد شد.
- در نتیجه، چشم انداز، نقش و کارکرد سنتی قابلیتهای نظامی، انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی تضعیف و مبهم و سیاست ها، تدابیر و ترتیبات “امنیت ملی” کنونی ناکارآمد و نیازمند بازنگریهای بنیادی خواهد شد.
آیندۀ علوم و فن آوریهای نوین به دلیل آثار مستقیم و موثری که بر فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست میگذارند، در راس بررسیها قرار دارد. اگر در قرن گذشته اعتبار و کارائی در مقیاسهای بزرگ نهفته بود، هم چون تولید هواپیماهای پهنپیکر، برجهای بلند و موشکهای کوهپیکر، در قرن حاضر، ریزسازی، سرعت و انعطاف پذیری ویژگی اساسی فن آوریهای جدید را شکل میدهد.
در قرن بیست و یکم، فن آوری اطلاعات هم چنان گسترش خواهد یافت و در بسیاری از ابعاد دیگر و حوزه های زندگی سایه خواهد افکند. هم چنین در سه فن آوری دیگر: فن آوری زیستی، فن آوری میکروالکترومکانیک و نانو، تحولاتی در حدود انقلاب اطلاعات رخ خواهد داد؛ که تاثیرات و پیامدهای گسترده ای در حوزه های اجتماعی و سیاسی بجا خواهند گذارد. هم چنین از آمیزش فن آوریهای جدید با هم، دگردیسی های شگفت انگیز دیگری ایجاد خواهد شد.
- اینترنت ناباورانه گسترش خواهدیافت.
- شبکههای فراگیر ایجاد و ارتباطات الکترونیکی نیز در موازی با آن گسترش خواهد یافت.
- نرم افزارهای بسیار هوشمند روانه بازار خواهد شد و رایانهها به برخی از ویژگیهای انسانی خواهند رسید.
- ابزارهای ارتباطی و اطلاع رسانی شخصی به انسانها پیوند خواهند شد و ضمن امکان استتار و اختفا با انرژی جنبشی ناشی از حرکت افراد تغذیه خواهند شد.
- انبوه اطلاعات در هر زمان و مکان به سرعت در دسترس بیشتر افراد خواهد بود و دسترسی به اطلاعات، جمعی و جهانگیر خواهد شد و در نهایت انسان ها به ارتباطات کامل در زمان حقیقی دست خواهد یافت که از آن به “مرگ فاصله ها” یاد می شود.
- تاثیرهای آموزش و فرهنگ ملی و کنترل شده بر افراد جامعه و نسلهای بعد کاهش یافته و تاثیرهای فرامرزی و غیر قابل کنترل افزایش خواهد یافت.
- اثرگذاری و اثر پذیری جوامع توسعه یافته و پیشرفته بر کشورهای در حال توسعه به شدت افزایش خواهد یافت. امکان کنترل اطلاعات و دسترسی ها تقریبا از بین خواهد رفت.
- با ابداع امکانات ترجمه هم زمان رایانهای زبان های خارجی یک مانع ارتباطی پشت سر گذاشته خواهد شد.
- با کمرنگ شدن مرزهای فیزیکی و بهرهگیری از شبکه ها و سیستمهای ارتباطی سهل و ارزان، ارتباطات بین اقوام، نژادها، مذاهب وگروهای اجتماعی و سیاسی کشورها آسان و گسترده خواهد شد.
- بنابر این، ضمن آن که امکان بهره برداری از این فن آوری برای دولتها،گروه ها و افراد نا صالح به شدت گسترش خواهد یافت، امکان مراقبتها و نظارتهای ملی غیر ممکن، مشکل و پر هزینه خواهد شد.
- شاهد انقلابی همسنگ انقلاب صنعتی و انقلاب اطلاعات خواهیم بود که انقلابی در ابعاد اقتصادی، صنعتی و کشاورزی است و درپی آن تحولات اجتماعی و فرهنگی خواهد شد.
- امکان تعیین جنسیت انسان و در موازی با آن گزینش صفات و توانائیهای خاص در انسان ها فراهم خواهد شد.
- امکان تقویت دستگاه ایمنی انسان و افزایش طول عمر انسان ها ایجاد خواهد شد.
- تولید وتکثیر حیوانات و نباتات و ویژگی های آنان برابر خواسته و نیاز انسان مدیریت خواهد شد.
- به این ترتیب هم میتوان بقاء، سلامت، بهداشت و غذا را برای همه جهانیان فراهم کرد و هم میتوان همه را در برگرفت و چونان ابزار مهلکی بر آن ها مدیریت کرد.
- ریزحسگرهائی ابداع خواهد شد که همه کاره خواهند بود.
- آن ها وظیفه مراقبت از سلامت و بهداشت افراد را به عهده خواهند داشت و همزمان پزشکان را از وضع سلامتی افراد آگاه خواهند کرد و با ترکیب فن آوریهای اطلاعاتی و زیستی، امکان تهیه نسخههای طبیعی و غیر شیمیایی را از راه دور فراهم خواهند ساخت.
- توسعه این فن آوری در فرستندهها، گیرندهها، فعالکنندهها و بسیاری دیگر از تجهیزات مورد استفاده انسان ها، محیط فیزیکی جوامع را زیر تاثیر قرار خواهد داد و ابزار و سبک زندگی را متحول خواهد کرد و در عین حال بر اقتصاد، اشتغال، و فرهنگ ملت ها اثر خواهد گذاشت.
- آثار و دستاوردهای نانو درسال های آینده آشکار خواهد شد؛ و به گفته یکی از بنیانگذاران این فن آوری از ابزار آفرینش برای تولید و تغییر بهرهبرداری خواهد شد. فن آوری نانو که پایه بسیاری از پیشرفتهای نوین را شکل میدهد، امکان یافته های علمی پیچیدهتری را در آینده فراهم خواهد ساخت و با ترکیب سایر فن آوریهای برشمرده، زمینهساز پیشرفتهای بنیادی در فیزیک نظری، ریز سازی، تولید انرژی، ساخت تجهیزات کشاورزی و صنعتی، پزشکی و دانش مواد خواهد شد.
- فن آوریهای نوین و کشفیات علمی و نوآوریهای تازه، بی گمان سودمندی بسیاری را به ارمغان خواهند آورد، ولی در عین حال چالشهای تازهای در شکل های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی ایجاد خواهند کرد که به سبب سرعت بسیار بالای ابداعات، توسعه و گسترش عمومی آنان ، امکان انطباق و مدیریت ملی بر آنان کم و کمتر خواهد شد، به این دلایل آثار و عوارض آنان گسترده و امکان تحدید و کنترل و نظارت تقریباً منتفی خواهد شد.
در بخش بعدی این یادداشت به آینده پژوهی در بخش های فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی و امنیتی نگاه خواهیم کرد و به جمع بندی مطالب می پردازیم.
باسلام و درود
طرح این مطلب جای تشکر دارد. از آنجا که کشور در دوره گذار علمی و علوم راهبردی بومی قرار دارد باید ابتدا زیربناها بررسی و رفع نقص شود تا صرفا در فضای تئوری آن هم با مالکیت غربی سیر نکنیم. چرا که نتیجه آن برای دانشمندان و اندیشه ورزان ما نهایتا خدمت و کمک به توسعه جهان با مالکیت مادی و معنوی غربی و غوطه وری در فضای ابهام و تشویش و ذهنیات پریشان برای خودمان خواهد بود.می خواهم از شرایطی با عنوان «جهش و ضد جهش» صحبت کنم. به طور مثال اگر بخواهیم از آینده امنیت غذایی و راهبردی کشور حرف بزنیم اول باید از بحران و آینده آب در کشور سخن گفت. جهش می تواند توسط دانشمندان ما با حرکت در لبه تکنولوژی صورت بگیرد اما نه در کشوری که سازمان عریض و طویلی به نام وزارت کشاورزی (نه جهاد کشاورزی) هرگز قدمی به سمت مدیریت منابع و به خصوص آب برنداشته است. این یعنی نیروی عظیم «ضدجهش». برای استدلال کافی است که به آمار مصرف آب کشور نگاهی بیاندازید و خواهید دید که حدود ۹۳ درصد آب قابل شرب و قابل استحصال کشور صرف بخش کشاورزی می شود که راندمان بسیار پایین و حتی مضحکی دارد. به طوری که همیشه این سوال در بین کارشناسان مطرح بوده که بهتر نیست همین آب را بفروشیم؟ چراکه درآمد بیشتر همراه با مضرات به مراتب کمتری برای کشور دارد.
به هر حال اگر بخشی از آینده پٰژوهان معتقدند که جنگ های آینده بر سر منابع آب است و نفت از اولویت اول خارج می شود آیا پژوهش در این باب با وجود سازمان های متولی عظیم و ناکارآمد با هزینه های گزاف سالانه٬ اثر مطلوبی دارد؟ یا نهایتا بهترین نتیجه این می شود که بیست سال دیگر خواهید گفت ما دو دهه پیش هشدار دادیم اما کسی اهمیتی نداد. همانطور که امروز دچار بحران ملی آب شده ایم . طرح مسئله آب فقط یک مثال است که در دیگر زمینه ها هم صادق است.
باتشکر
شاید بهتر باشد بخشی از پروژه های آینده پژوهی صرف پژوهش در باب «اثرات ناکارآمدی سازمان ها در ایران» و اثرات نامطلوب آنها در آینده کشور شود.