نبرد دیپلماتیک عربستان و قطر، آثار و پیامدهای اقتصادی آن
بحران دبپلماتیک قطر و قطع مناسبات سیاسی و اقتصادی گسترده عربستان و کشورهای عربی نظیر بحرین، یمن و مصر و ... در پی ایراد اتهام به امیر قطر در جانبداری از ایران، که بسته شدن تمامی مرزهای زمینی، هوایی و آبی قطر را بدنبال داشت فرصت های ویژه ایی در ابعاد مختلف به خصوص در حوزه های صادرات نفت و گاز، ارتباطات هوایی و آبی و تجارت مواد غذایی و بازار بورس برای ایران به عنوان نزدیک ترین و تنهاترین همسایه با قطر فراهم آورده است . این مقاله نگاهی به چگونگی بهره برداری از این فرصت ها برای ایران دارد.
18 ژوئن 2017 12:22
مقدمه
با گذشت چند روز از نشست عربی آمریکایی ریاض اکنون شاهد اختلاف نظر و مواضع تند عربستان و قطر علیه یکدیگر هستیم که حاکی از شکاف در جبهه عربی علیه ایران، شکست ناتوی عربی و اختلاف نظر قطر با عربستان در موضوعات عربی و منطقه ای است. همزمان در یک اقدام هماهنگ عربستان، امارات، بحرین و مصر روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند. عربستان مرزهای دریایی ، زمینی و هوایی خود را به روی قطر بست و این کشور را به نوعی محاصره و تبدیل به جزیره کرد. انتشار نقل قول از امیرقطر درباره اقتدار ج.ا.ایران و حمایت تلویحی از ایران و ضرورت گفتگو با این کشور توسط خبرگزاری دولتی این کشور بهانه ای برای این اقدام اعلام شد… در واقع عربستان و همپیمانانش میخواهند راه را برای هر حرکت که ائتلاف ضد ایرانی دول حاشیه خلیج فارس را تضعیف کند، ببندند.
به طور کلی، عربستان میخواهد به قطر بگوید که نباید بیش از وزن استراتژیک خود در معادلات منطقهای نقش ایفا کند. البته نا گفته نماند که چالش قطر و عربستان اتفاق جدیدی نیست. اختلاف نظر دو کشور در مسائل منطقه ای و شورای همکاری خلیج فارس سابقه طولانی دارد ولیکن در مقطع زمانی و شرایط گروه های تکفیری و تحولات منطقه ای و هزینه سعودی ها در نشست ریاض و بیانیه ضدایرانی آن این موضوع اهمیت یافت و در ابعاد مختلف قابل تحلیل است.
آنچه در ادامه نوشتار پی خواهیم گرفت پیامدها و چشم انداز این بحران در حوزه اقتصادی منطقه و ایران خواهد بود. چرا که با افزایش تبادلات تجاری ، ضمن بهبود تراز خارجی ،می توان زمینه را برای گفت وگو در موضوعات دشوار امنیتی نیز فراهم آورد لذا بر اساس منطق تسری می توان به بهبود در حوزه های سیاسی و امنیتی امیدوار بود.
جدا از نقشی که ایران در مسائل سیاسی میتواند ایفا کند، همکاریهای دوجانبه و افزایش تعاملات تجاری با این کشور نیز که همواره در برابر سیاستهای ضدایرانی مقاومت داشته، دارای اهمیت است. بررسی دادههای آماری در یک دوره 15ساله نشان میدهد که ارزش دلاری مبادلات برونمرزی ایران و قطر بسیار پایین و در حداقل است. در کنار این موارد، همکاری در حوزه انرژی، سرمایهگذاریهای مشترک، جذب سرمایه سرمایهگذاران قطری، تعاملات دوجانبه بخش خصوصی ایران و قطر، فعالیت در حوزه کشاورزی و توسعه تعاملات گردشگری از دیگر زمینههای همکاری با قطریها به حساب میآید.
با توجه به میزان واردات قطر و تامین نیاز این کشور از کشورهای نام برده بهخصوص عربستان و امارات، فرصتهای جدیدی برای ورود به بازار قطر در اختیار سایر شرکای تجاری قرار گرفته است. ایران نیز یکی از کشورهایی است که میتواند از این فرصت استفاده کند. البته مشابه این بحران را سال گذشته بین روسیه و ترکیه شاهد بودیم که حاصل آن گشوده شدن بازاری بزرگ به روی ایران بود. اما این فرصت بهدلیل وجود برخی چالشها از بین رفت و صادرکنندگان ایرانی نتوانستند از فرصت طلایی بهدستآمده استفاده کنند.حال با توجه به ائتلافی که علیه قطر در بین برخی از کشورها شکل گرفته، بازاری کوچکتر از بازار روسیه پیش روی ایرانیها قرار دارد و فرصتی دیگر برای صادرکنندگان مهیا شده است. قطر چهاردهمین شریک تجاری ایران است. اما پتانسیل خوبی برای افزایش مراودات تجاری بین دو کشور موجود است.
1-آثار این رخداد بر اقتصادی جهانی
1-1- بازار جهانی نفت و گاز
چالش سیاسی و قطع ارتباط دیپلماتیک قطر و عربستان تاکنون هیچگونه تأثیری در صدور گاز به کشورهای عربی از جمله امارات و دیگر کشورهای جهان نداشته است. قیمت گاز مایع و گاز طبیعی هم تغییر نکرده است.( اگر چه این رخداد در ابتدا باعث شد تا قیمت نفت در بازارهای جهانی 1.1 دلار افزایش یابد اما سپس با سیر نزولی ۵۸ درصدی روبرو شد و به کمتر از 49.5 دلار رسید ولیکن نبرد نفتی قطر و عربستان برای به حاشیه راندن یکدیگر ممکن است دست به تضعیف توافق کاهش تولید اوپک بزنند و آن را تا لبه پرتگاه سقوط ببرند.( قطر روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام تولید می کند.)
البته از آنجا که قطر بزرگترین صادرکننده مایع ال ان جی دنیاست، این بحران بر این بازار نیز تاثیر خواهد گذاشت. قطر مهمترین صادرکننده گاز طبیعی و گاز مایع به سراسر جهان است و بیش از ۳۰ درصد از گاز طبیعی و گاز مایع جهان را این کشور تأمین میکند. در حالی که عربستان، مصر و امارات از قطع روابط حمل و نقل و واردات گاز از قطر سخن گفته اند اما تاکنون خط لوله گازی قطر و امارت همچنان فعالیت دارد. خط لوله گاز دلفین، نخستین پروژه گازی مرزی در منطقه خلیج فارس، اتصالی میان حوزه گازی قطر و امارات متحده عربی و عمان است.( این خط لوله روزانه 1.8 میلیارد فوت مکعب گاز به امارات متحده عربی انتقال میدهد.) برغم نگرانی در میان شرکتهای نفت و گاز ، قطر به مشتریانش در هند و ژاپن اطمینان داده که در صدور گاز طبیعی از قطر به این کشورها هیچگونه اختلالی به وجود نمیآید. در واقع این بحران تاکنون هیچگونه تأثیری در قیمت و صدور گاز به کشورهای عربی از جمله امارات، مصر و دیگر کشورهای جهان نداشته است. و امارات متحده عربی هم هر چند مرزهای خود را به روی قطر بسته است، اما نمیتواند از گاز قطر صرفنظر کند، و پیش بینی نمی شود که انتقال گاز از خط لوله دلفین متوقف شود قطر در سال بیش از 8 میلیارد متر مکعب گاز به کشورهای اروپایی صادر میکند. (کاهش صدور گاز قطر به مصر که 60 درصد نیاز خود را از قطر وارد می کند، ممکن است بر بازار گاز در کشورهای هند و پاکستان و دیگر کشورهای آسیایی اثر بگذارد. سال گذشته میزان صدور گاز از قطر به این کشورهای آسیایی ۷۱ درصد رشد داشته است.) با اینهمه تجار ال ان جی خود را برای بروز اختلال احتمالی در عرضه و قیمت این نوع سوخت آماده می کنند. بازارهای نفت و ارز و نیز کالاهای جهانی هم از جمله بازارهایی است که از این رخدادتأثیر خواهند گرفت. تجربه نشان داده است که هرگونه تشدید تنشها میتواند چشمانداز عرضه نفت در خاورمیانه، توسط کشورهای صادرکننده نفت یعنی عربستان، ایران و قطر را به چالش بکشاند. این کشورها از تنگه هرمز برای تجارت نفتی استفاده میکنند، جایی که بر اساس برآورد وزارت انرژی امریکا، ۳۰ درصد از تجارت دریایی نفت جهان در آن جریان دارد. همانطور که دیدیم این جریان در ابتدا زمینه سازافزایش قیمت در بازار نفت شد. اما تداوم روند افزایش قیمت در بازار نفت، را نیز نباید چندان از ذهن دور داشت. چرا که طرفهای درگیر در این ماجرا بیشترین میزان صادرات نفت و گاز طبیعی مایع(ال ان جی) را در جهان دارند. تولید نفت روزانه 600 هزار بشکهای قطر که یکی از کمترین میزان در اوپک است، در برابر تولید نزدیک به 10میلیون بشکهای عربستان ناچیز است. اما نفت نخستین بازاری بود که به این اتفاق سیاسی واکنش نشان داد. قیمت هر بشکه نفت برنت با 1.1 درصد افزایش به 50 دلار و 48 سنت رسید. قیمت نفت خام امریکا نیز با یک درصد رشد به 48 دلار و 17 سنت رسید. اگر چه بازار نفت هنوز واکنش شدیدی نداشته و درحال حاضر، ریسکهای ژئوپلیتیکی چندان سبب افزایش قیمت نفت نشدند اما اگر تنشها میان تولیدکنندگان اصلی نفت اوپک نظیر عربستان، ایران و عراق شدت بگیرد آن وقت بازار به آن توجه میکند.» با وجود تمام این تحلیلها، در حال حاضر صادرات نفت، بدون مشکل ادامه دارد. شرکت ژاپنی JERA یکی از بزرگترین خریداران گاز قطر در دنیا اعلام کرده است که اختلاف این کشورها تأثیری بر خرید گاز از قطر ندارد. در همین حال انتقال گاز بین قطر و امارات و عمان بدون هیچ تغییر و تاثیر پذیری از این تنش سیاسی در حال انجام است. مضافا اینکه مدیر مالی یک شرکت واردکننده ال.ان.جی. در هند که پس از ژاپن بزرگترین واردکننده ال.ان.جی. از قطر است. گفته است: این ماجرا تاثیری بر میزان واردات آل.ان.جی. از قطر تاثیری نمیگذارد. البته باید گفته شود که قطر تولید کننده میعانات نفتی، نوعی از نفت خام فوق سبک، نیز هست که تاثیر درگیریهای سیاسی بر صادرات این نوع از تولیدات نفتی، روشن نشده است.»
2-آثاراین رخداد بر اقتصاد قطر
دریک اقدام هماهنگ عربستان، بحرین، امارات و مصر روابطشان را با قطر قطع کردند.به دنبال اقدام هماهنگ این کشورها، حتی یمن و مالدیو نیز روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند و در سایه این تصمیم سیاسی، غبارهایی تیره بر سر اقتصاد این کشور کوچک، تکمحصولی اما ثروتمند سایه انداخت. غذا، نفت و آسمان قطر و پروازهای این کشور دچار اختلال شد. برخی پژوهشها نشان میدهد نزدیک نیمی از منابع غذایی قطر از غرب آسیا وارد میشود که راه عبور بیشتر آن از طریق مرز زمینی با عربستان است. مصر و عربستان دو شریک اصلی قطر هستند و سال گذشته میلادی ۳۱۰میلیون دلار غذا و ۴۱۶ میلیون دلار گوشت قرمز از این کشورها به قطر صادرات مجدد شد. عربستان و امارات همچنین با صادرات ۲۰۰ میلیون دلار سوخت بنزین و گازوئیل نخستین تأمینکننده سوخت قطر هستند. از طرف دیگر، راههای هوایی و آبی قطر نیز به این کشورهای عربی وابسته است و حالا تنها آسمان باقی مانده برای قطری، ایران است.( البته ناگفته نماند که قطع روابط دیپلماتیک قطر با همسایگان عرب چالش اقتصادی برای این کشورها نیز هست، زیرا ۸۰ درصد از واردات قطر وابسته به این کشورهاست). کارشناسان میزان خسارت اقتصادی وارده به قطر ناشی از این تصمیم را حدود ۳۰ میلیارد دلار با توجه به تبادل تجاری دوحه با شش کشور عربی ارزیابی می کنند.
در بازار سهام قطر نیز همزمان با اعلام قطع رابطه شش کشور ، شاخص اصلی پس از ۲ ساعت فعالیت، به میزان ۷٫۵ درصد کاهش یافت. بانک مرکزی مصر نیز در پی این رخداد از تمامی بانکهای این کشور خواست تا خرید و فروش ریال قطر را متوقف کنند معاملات تجاری این کشورها با قطر به سرعت در مسیر لغو قرار گرفتند. در پی تنش به وجود آمده در روابط قطر با برخی کشورهای عربی، ریسک های جدی و مهلکی حوزههای مختلف از جمله اقتصاد این کشور را تهدید میکند.
2-1- نیاز غذایی قطر و افزایش تورم
گفته میشود حدود ۴۰ درصد از نیاز غذایی قطر از مرز زمینی مشترک با عربستان وارد می شود که با مسدود شدن این راه ارتباطی از سوی عربستان، نیاز غذایی تنها از راه هوایی و دریایی تامین خواهد شد که افزایش تورم را به همراه خواهد داشت.
2-2 – شاخص اصلی سهام بورس قطر
شاخص اصلی سهام بورس قطر در آغاز معاملات همزمان با این رخداد با افتی نزدیک به 6 درصدی مواجه شد. البته دیگر شاخصهای سهام در کشورهای منطقه عمدتاً بدون تغییر بود. شاخص سهام دوبی تنها 0.6 درصد کاهش داشت، در حالی که شاخص سهام ابوظبی افتی0.3 درصدی را تجربه کرد. کاهش رتبه ی اعتباری قطر از جمله پیامدهای این رخداد بوده است. بطوریکه موسسه اعتبار سنجی جهانی اس اند پی رتبه اعتباری بلندمدت قطر را با یک درجه کاهش به ۲ آ منفی رساند و چشم انداز اقتصادی این کشور را منفی اعلام کرد. در واقع سرمایه گذاران در بازار بورس، اوراق قرضه و پول ملی قطر بدلیل تنش دیپلماتیک به وجود آمده میان این کشور و همسایگان عربی اش، با زیان های غیرمنتظره ای روبرو شدند. هرچند تنش در روابط بین قطر و اعضای شورای همکاری خلیج فارس چیز تازه ای نبود، اما این بار انزوای قطر در حدی قاطعانه، مستقیم، شدید و طراحی شده اتفاق افتاد و با افزایش تنش ها در شاخص سهام این کشور بدترین عملکرد را در بین کل بورس های جهان به ثبت رساند. مضافا اینکه که قدرت اعتباری حاکمیتی قطر عمدتا به دلیل افزایش هزینه های تامین مالی تاثیری منفی خواهد پذیرفت و افزایش خروج سرمایه گذاری خارجی از این کشور موجب کاهش منابع ارزی این کشور خواهد شد. به اعتقاد برخی شوک اقتصادی به وجود آمده از این رویداد( که ارزش سرمایه های قطر را به سقوط کشاند) فرصت خوبی برای خرید دارایی های محلی ایجاد کرده است.( شاخص بنچ مارک سهام این کشور به کمترین مقدا ۱۶ ماه اخیر خود سقوط کرده است، قرارداد های پیش خرید ریال با انقضای ۱۲ ماهه به بیشترین مقدار خود رسیده و رکورد زده است و تقاضای سرمایه پر بازده قطر در مقایسه با اوراق قرضه آمریکا از ماه آگوست تا کنون به بیشترین مقدار خود رسیده است.) ویلیام جکسون، تحلیل گر بازارهای نوظهور از کپیتال اکونومیست لندن میگوید: قطر هنوز مقادیر عظیمی از ذخایر پول های خارجی دارد، سطح بدهی آن نسبتا پایین است و مقامات، حوزه های زیادی برای پشتیبانی از پول این کشور در اختیار دارند. چرا که نه تنها ذخایر بین المللی قطر طی سال جاری میلادی هر ماه افزایش داشته و در آوریل این افزایش به ۳۴ میلیارد دلار رسید، بلکه ثروت پادشاهی قطر هم که ۳۳۵ میلیارد دلار است، یکی از بزرگترین ثروت های جهان به شمار میرود. پس از این بحران سرمایه های این کشور دچار سقوط شد. از آنجا که این بار اختلافات دیپلماتیک کاملا جدی است و عمق و شدت آن با موارد قبلی قابل قیاس نیست لذا در صورت اقدام تلافی جویانه از سوی قطر افزایش ریسک ها محتمل است (در این ایام کاهش شاخص تبادلات قطر باعث شد میزان کل افت این شاخص در ۲۰۱۷ به ۱۴ درصد برسد و سهام بانک مرکزی قطر نیز که بزرگترین وام دهنده خاورمیانه است، با کمترین قیمت در بین همتایان خود از سال ۲۰۱۳ تاکنون بسته شد) در چنین وضعیتی بسیاری از شرکت های داخلی قطر برای سرمایه گذاران بلند مدتی که به دنبال خرید سهام تضعیف شده هستند، بسیار جذاب به نظر میرسند.
3-2- محدودیت هوایی برای قطر و افزایش هزینه سوخت
قطر سالانه 165 هزار پرواز به بیش از 150 مقصد دنیا انجام میدهد و هواپیمایی قطر در چند سال اخیر میان ایرلاینهای برتر هوایی جهان قرار داشته است. اما همزمان با قطع تمام ارتباطات هوایی این کشور نیز با کشورهای عربی و با توجه به بسته شدن آسمان مصر و امارات، قطر برای سفرهای اروپایی خود فقط میتواند از آسمان ایران و ترکیه به اروپا پرواز داشته باشد. به این ترتیب شرکت هواپیمایی قطر باید بنزین بیشتری مصرف کند و در نهایت هزینه بلیت قطر ایرلاین بیشتر از شرکتهای رقیب همچون الامارات خواهد شد و در نهایت مشتریان این شرکت به سمت دیگر شرکتهای هواپیمایی خواهند رفت.
4-2 – بازار محصولات پتروشیمی قطر
قطر بهعنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا شناخته میشود و دارای منابع عظیم نفت و گاز است. شرکت نفت و گاز دولتی قطر با نام قطر پترولیوم، در زمینه اکتشاف، استخراج، پالایش، انتقال و ذخیره سازی نفت خام، گاز طبیعی و تولید الانجی، الپیجی، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی فعالیت میکند. برای بیان اهمیت قطر در این حوزه دارا بودن رتبه سوم ذخایر گاز دنیا و رتبه چهاردهم ذخایر نفتی دنیا کافی است. همچنین این کشور یکی از تولیدکنندگان مهم محصولات شیمیایی پایه از جمله پلیاتیلن (PE)، متانول و بزرگترین عرضهکننده گاز طبیعی مایع (LNG) بهشمار میرود که خریداران مهم آن نیز کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس هستند. اکنون با شرایط بهوجود آمده و تحریم آن از سوی کشورهای عربی که جزو همسایگان قطر بهشمار میروند، حوزه نفت و پتروشیمی نیز مصون از آثار زیانبار آن نخواهند ماند( «محمد فاضل» رئیس بخش بازارهای خاورمیانه موسسه ICIS مسدود شدن مسیرهای زمینی، هوایی و دریایی، قطر را عامل انزوای قطر در حوزه تجارت اعلام کرده و ، گفته است که دیگر در این شرایط دوحه نمیتواند محمولههای پتروشیمی خود را به کشورهایی که جزو خریداران عمده محصولات پتروشیمی بودند صادر کند). حتی صادرات محصولات نفت، گاز و پتروشیمی قطر به دیگر کشورها چون مستلزم عبور از خاک همسایگان است، به صورت عملی غیر ممکن خواهد بود.
برنامهریزیهای جدید اقتصادی قطر
قطریها برای کاهش انزوای اقتصادی مجبور به تغییر سیاستهای خود خواهند شد که میتواند ارتباط گرفتن بیشتر با ایران و ترکیه باشد و هر دوی آنها نیز گفتهاند که از آن استقبال میکنند. هرچند هنوز دولت قطر برنامهریزیهای جدید اقتصادی خود را اعلام نکرده، اما قطعاً در هر برنامهای که مطرح شود نام ایران به عنوان یکی از اصلیترین شرکای تجاری و منطقهای دوحه مطرح خواهد شد. در همین حال، ایران نیز برای افزایش صادرات مواد غذایی به قطر، اعلام آمادگی کرده است.
3-آثار این رخداد بر اقتصاد ایران
1-3- روابط اقتصادی ایران و قطر
قطر همسایه جنوبی ایران است و ساختار اقتصادی مشابهی با ایران دارد. این دو همسایه دارای اقتصادی متکی به منابع عظیم نفت و انرژی خود هستند و از این رو، فرصت بارزی برای مبادلات برونمرزی بین دو کشور وجود نداشته است. روند مبادلات برونمرزی ایران و قطر در سالهای 2000 تا 2015 بیانگر تراز تجاری منفی است؛ به عبارت دیگر همواره ارزش دلاری واردات قطر از ایران بر ارزش دلاری صادرات این کشور به ایران غالب بوده است.اما روند مبادلات برونمرزی غیرنفتی ایران با قطر در بازه زمانی 1380 تا 1394 نشان میدهد که نهتنها در کل مبادلات، بلکه در تبادلات غیرنفتی هم تراز تجاری ایران با این کشور مثبت بوده و صادرات غیرنفتی ایران بر قطر غالب بر ارزش دلاری واردات ایران از این کشور بوده است. براساس این گزارش شکاف غیرقابل چشمپوشی بین ارزش دلاری هر تن کالاهای صادراتی غیرنفتی ایران به قطر و واردات ایران از قطر در سالهای 1380 تا 1394 وجود داشته است. آمار تجارت خارجی ایران و قطر در سال 1396 نیز معادل 165 میلیون دلار برآورد شده است.(بنابر دادههای گمرک ایران، کشورمان 291 قلم کالای غیرنفتی با ارزش متوسط هر تن 82 دلار به قطر صادر و 51 نوع کالا با ارزش متوسط 7026 دلار از این کشور در سال 1394 وارد کرده است، اما 10 قلم عمده کالاهای صادراتی غیرنفتی ایران به قطر که حدود 74 درصد کل ارزش صادرات غیرنفتی هستند، محصولاتی خام یا با حداقل ارزشافزوده (مانند سیمان) بودهاند که با ارزش متوسط هر تن 76 دلار به این کشور عرضه شده است؛) بنابراین میتوان گفت قدرت رقابتی ایران در مجموعه کالاهای صادرات غیرنفتی بسیار پایین است.
2-3- فرصت های تجارت با قطر
با قبول این اصل که هر تهدیدی برای برخی میتواند تبدیل به فرصتی مغتم باشد و در این میان تهدیدها و فرصت های این رخداد، برای اقتصاد ایران موضوعی است که خود نمایی میکند. اگر چه برخی تحلیلگران تنش ایجاد شده بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را بلندمدت ارزیابی نمیکنند، اما کارشناسان اقتصادی بر این باورند که ایران میتواند از این فرصت برای نزدیک شدن به بازار قطر استفاده کند و دستکم بخشی از نیازهای اقتصادی و مصارف روزمره مردم این کشور را به خود اختصاص دهد و از این رهگذر، تجارتی کوتاه مدت و حتی بلندمدت برای خود ایجاد کند.
در زمینه بازرگانی و اقتصادی، ایران میتواند راه را برای خروج قطر از محاصره اقتصادی – ارتباطی فراهم کند و این فرصت بزرگی برای بازرگانان و تجار ایران است که به خصوص در حوزه تامین مواد غذایی و کشاورزی قطر (مایحتاج روزانه) گام بردارند؛ در شرایطی که عربستان، بحرین و امارات مرزهای زمینی، آبی و هوایی خود را روی این کشور بستهاند تنها مرز این کشور بهسوی جهان ایران است، اتفاقی که میتواند برای تامین مایحتاج این کشور و دسترسی آن به کشورهای دیگر یک فرصت بزرگ محسوب شود. همکاریهای دوجانبه در حوزه «انرژی»، «سرمایهگذاریهای مشترک»، «جذب سرمایههای سرمایهگذاران قطر»، «تعاملات دوجانبه بخشخصوصی»، «فعالیت در حوزه کشاورزی»، «توسعه تعاملات گردشگری» و «توسعه تبادلات غیرنفتی» از جمله مهمترین زمینههای همکاری دو کشور همسایه ایران و قطر بهشمار میروند. از انجا که قطر با داشتن بالاترین درآمد سرانه در سطح جهان، ثروتمندترین کشور دنیا محسوب میشود؛ این موضوع به معنای توان بالای فعالان اقتصادی این کشور در سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی است. در مقابل، ایران از یکسو توان بالایی برای جذب سرمایهگذاران خارجی، بهویژه سرمایهگذاران قطری دارد و از سوی دیگر یکی از مهمترین عرضهکنندگان محصولات کشاورزی از جمله سبزیجات، پسته و خرما است و توان بالقوه بالایی در تامین بخش قابلتوجهی از نیاز بازارهای مصرفی قطر دارد.
3-3- قطر بازاری برای مواد غذایی ایران
بازار قطر، بازار خوبی برای مواد غذایی ایرانی محسوب میشود و ما میتوانیم تمام مایحتاج قطریها را تامین کنیم. گوشت، مرغ، صیفیجات، لبنیات و نان از جمله اقلامی است که قابلیت ورود به این بازار را دارد. صادرات از ایران به قطر از دو مسیر دریایی و هوایی قابل انجام است. برخی از کالاها که تاریخ مصرف کوتاهی دارند میتوانند از طریق هوایی به قطر فرستاده شوند و سایر کالاها نیز از راه دریایی در این میان مشکل هزینه حملونقل نیز از طریق مشوقهای دولت قابل حل است همانطور که اشاره شد، در حالیکه تعاملات اقتصادی یکی از مهمترین مولفههای موثر در گسترش روابط بین جوامع امروزی است، براساس آمارهای گمرک روابط تجاری بین ایران و قطر در سطح پایینی است. این موضوع در حالی است که دو کشور با استفاده از موقعیتها و ویژگیهای منحصربه فرد خود مانند کمی فاصله جغرافیایی یا موقعیت استراتژیکی توان بالایی در توسعه تعاملات اقتصادی دوجانبه با یکدیگر دارند. در این راستا شناسایی مزیتهای نسبی هر یک در تامین نیازهای بازار مقابل یکی از راههای مناسب توسعه تجارت ایران و قطر محسوب میشود و این مساله در حال حاضر و با توجه به شرایط ایجاد شده، ضرورت بیشتری دارد. لذا باید به سرعت، از این فرصت برای اقتصاد ایران بهره گرفت.( قطر حدود ۴میلیارد دلار از عربستان و امارات متحده عربی، مواد غذایی وارد میکند). از سوی دیگر، ایران نیز پتانسیلهای بسیاری در موضوع تامین مواد غذایی و مایحتاجی که کشور قطر نیاز داشته، دارد.) گرچه این حجم از مبادله اقتصادی بین دو کشور در مقایسه با حجم کل تجارت خارجی ایران بسیار ناچیز است، اما با توجه به قطع رابطه اقتصادی دو شریک اول تجاری قطر با این کشور، پتانسیل افزایش این مبادلات تا حدود 5 میلیارد دلار هم وجود دارد. در واقع قطر ناگزیر است جایگزینی برای واردات مایحتاج خود از عربستان و امارات انتخاب کند و ایران با در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی، مذهبی و فرهنگی، بهترین جایگزین خواهد بود. اگر چه هنوز دولت قطر برنامهریزیهای جدید اقتصادی خود را اعلام نکرده، اما قطعاً در هر برنامهای که مطرح شود نام ایران به عنوان یکی از اصلیترین شرکای تجاری و منطقهای دوحه مطرح خواهد شد. در همین حال، ایران نیز برای افزایش صادرات مواد غذایی به قطر، اعلام آمادگی کرده است.
4-3- فرصت های حمل و نقل هوایی و دریایی ایران و قطر
قطر سالانه 165 هزار پرواز به بیش از 150 مقصد دنیا انجام میدهد و هواپیمایی قطر در چند سال اخیر میان ایرلاینهای برتر هوایی جهان قرار داشته است. اما با توجه به بسته شدن آسمان مصر و امارات، قطر برای سفرهای اروپایی خود فقط میتواند از آسمان ایران و ترکیه به اروپا پرواز داشته باشد.در حوزه دریایی نیز این کشور شدیداً به ایران وابسته خواهد شد و تنها راه ورود و خروج کشتیها استفاده از آبهای ایران و سپس ورود به آبراههای آزاد است. در این شرایط، تنها پوشش ترافیک هوایی قطر درآمد چند میلیون دلاری برای ایران به همراه دارد.( انتقال پروازهای قطر به ایران 10 میلیون دلار سود دارد). برای جبران مشکلات شرکتهای هواپیمایی، برخی گزارشها نشان میدهد ترکیه و عمان برنده بحران این شرکتها خواهند بود اما راه ترانزیتی دیگری بجز آسمان ایران، وجود ندارد. البته آسمان عراق نیز برای تردد قطریها در دسترس است اما مشکلات سیاسی و ناامنیهایی که در این کشور وجود دارد ترجیح مسئولان اقتصادی قطر را به سمت ایران خواهد آورد. به این ترتیب، هم نفوذ ایران در اقتصاد منطقه بالا میرود و هم منابع مالی جدیدی برای کشور به همراه میآید. در کنار آن عبور کشتیها و نفتکشهای قطری نیز در منطقه با محدودیتهایی مواجه خواهد شد. هرچند عبور از آبهای آزاد برای این کشور ممکن است اما همکاریهای تجاری و اقتصادی با بنادر منطقه در حال حاضر جزو گزینههای قطر نخواهد بود و از اینرو ایران میتواند در حوزه ترانزیت و ترانشیپ دریایی به عنوان محور تعامل اقتصادی قطر در منطقه خود را معرفی کند و (با توجه به اینکه تمام ارتباطات هوایی این کشور نیز با کشورهای عربی قطع گردیده. و با توجه به بسته شدن آسمان مصر و امارات، قطر برای سفرهای اروپایی خود فقط میتواند از آسمان ایران و ترکیه به اروپا پرواز داشته باشد. در حوزه دریایی نیز این کشور شدیداً به ایران وابسته خواهد شد و تنها راه ورود و خروج کشتیها استفاده از آبهای ایران و سپس ورود به آبراههای آزاد است.) در این شرایط، تنها پوشش ترافیک هوایی قطر درآمد چند میلیون دلاری برای ایران به همراه دارد. (انتقال پروازهای قطر به ایران 10 میلیون دلار سود دارد). البته آسمان عراق نیز برای تردد قطریها در دسترس است اما مشکلات سیاسی و ناامنیهایی که در این کشور وجود دارد ترجیح مسئولان اقتصادی قطر را به سمت ایران خواهد آورد. به این ترتیب، هم نفوذ ایران در اقتصاد منطقه بالا میرود و هم منابع مالی جدیدی برای کشور به همراه میآید، در کنار آن عبور کشتیها و نفتکشهای قطری نیز در منطقه با محدودیتهایی مواجه خواهد شد. هرچند عبور از آبهای آزاد برای این کشور ممکن است اما همکاریهای تجاری و اقتصادی با بنادر منطقه در حال حاضر جزو گزینههای قطر نخواهد بود و از اینرو ایران میتواند در حوزه ترانزیت و ترانشیپ دریایی به عنوان محور تعامل اقتصادی قطر در منطقه خود را معرفی کرده و به عنوان تنها شاهراه پروازی و صادرات و واردات قطر، از این فرصت برای نزدیک شدن به بازار قطر استفاده کند( تجارتی کوتاه مدت و حتی بلندمدت برای خود ایجاد کند) البته این موضوع زمانی بیش از پیش جلوه میکند که بررسی آمارهای تجارت خارجی کشور نشان میدهد، حجم کل تجارت خارجی ایران با کشور قطر طی سال های گذشته بسیار ناچیز و غیرقابل اعتناست
5-3- تاثیر بر بازار سهام ایران
با تنش در روابط قطر و عربستان به بازارهایی مانند بورس، شوک وارد میشود که طبیعی و ناشی از ماهیت اینگونه بازارها است. در روزهای اخیر بورس کشورهای عربی نزولی شدهاند اما حتی در صورت ادامه تنش، بازارها به صورت نسبی به مدار منطقی خود باز خواهند گشت. لذا تاثیر مثبت یا منفی افزایش مراودات تجاری شرکت های ایرانی با قطر ناشی از این رخداد سیاسی بر بازار سهام ایران از جمله موارد مورد توجه می باشد. در واقع یکی از بازارهای ایران که فعالان آن همه تحولات داخلی و خارجی را رصد میکنند، بازار سرمایه است که این روزها سهامدارانش علاوه بر این که با رکود اقتصادی و تاثیر آن بر بورس دست و پنجه نرم میکنند، حالا نیم نگاهی دارند بر تحولات سیاسی در کشور قطر؛ آن هم به این دلیل که هر چند شاید به این زودیها رویدادهای پیش آمده در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تاثیر مستقیمی بر روی بورس تهران نداشته باشند، اما به عقیده کارشناسان این امکان وجود دارد در پی افزایش مراودات تجاری شرکت های ایرانی با قطر این موضوع بر سودآوری آنها تاثیر بگذارد و یا این که فعالین بازار سهام شرایط پیش آمده را به عنوان ریسک برای بازار، منفی تعبیر کنند و بورس از آن تاثیر منفی بپذیرد. لذا همانطور که گفته شد از آنجا که بازارهای نفت و ارز و نیز کالاهای جهانی هم از جمله بازارهایی هستند که تاثیر مستقیمی از این رخداد خواهند گرفت و ممکن است قیمت جهانی طلای سیاه، دلار و کالاها بالا و پایین شود لذا از این منظر شاید اقتصاد و بازار سرمایه کشور تحت تاثیر قرار بگیرد.
6-3 – تأثیر این رخداد بر تجارت گاز ایران با قطر
در میان آب های قطر و ایران بزرگترین میدان گازی جهان با 9700 کیلومتر مربع و 43 ترلیون متر مکعب گاز قرار گرفته است. قسمت جنوبی ایران که به پارس جنوبی معروف است شمالی ترین قسمت قطر به شمار می رود که به میادین شمالی معروف است. این دو کشور هر دو حق بهره برداری از این میادین را دارند و این یکی از کانون هایی است که مسائل دو کشور را به هم گره زده است. روابط تهران و دوحه بعد از این رخداد وارد فاز جدیدی شده است. قطر در موضعی قرار گرفته که وارد یک روابط متعادلی با ایران شده چرا که دو کشور میادین مشترک گازی دارند.
قابل ذکر است که اکتشاف این میدان در دهه هفتاد میلادی رخ داده است. قطر در سال ۱۳۶۸ و جمهوری اسلامی ایران یازده سال بعد از سال 1379 تولید از این میدان را آغاز کردند. بهرغم درخواستهای مکرر طرف ایرانی برای وجود همکاری در توسعه و تولید میدان طی دورههای مختلف، طرف قطری به پشتوانه پیشرو بودن در میزان برداشت و محدودیتهای تحریمی ایران عملا توجهی به این درخواستها نمیکرد. اما اکنون بهنظر می رسد تحت قواعد جدید بازی که شرایط سیاسی و موقعیت ایران به آنها تحمیل کرده، سیاست قطر در قبال این منطقه در حال تغییر است. (قطر با ادله ارزیابی دقیق و حصول اطمینان از میزان ذخیره گاز قابل برداشت میدان گازی گنبد شمالی، تعریف فازهای توسعهای جدید در بالادست و پاییندست این میدان را از سال ۲۰۰۵ به حالت تعلیق درآورده بود). جمهوری اسلامی ایران در ماه جاری با افتتاح همزمان ۶ فاز پارسجنوبی تولید برابر گاز با قطر را تثبیت کرد، اقدامی در راستای اقتصاد مقاومتی که خیلی واضح پیام آن تاثیر گذاشت و قطر اعلام کرد که به تعلیق موقت توسعه میدان گنبد شمالی پایان داده است. همچنین درخواست تشکیل کمیته فنی مشترک از سوی قطریها برای تولید از میدان پارسجنوبی اعلام گردید. ( بهنظر میرسد دلیل اصلی این آمادگی از طرف قطریها ترس از عدم توانایی در انجام تعهدات سنگین خود در قراردادهای دراز مدت تامین گاز برای کارخانههای الانجی در پاییندست و نهایتا تعهدات فروش گاز به خریداران یا عدم توانایی در پیشبینی روند آتی تولید میدان و در نتیجه سردرگمی در ایجاد تعهدات قراردادی جدید باشد) با این اوصاف، بعید نیست که قطر در آینده نهچندان دور دچار بحران در اجرای تعهدات قراردادی خود شود، تعهدات بسیار سنگینی که میتواند آن کشور را با بحران جدی مواجه کند. قطر حتی برای تجدید قراردادهای خود نیازمند تعامل فنی با ایران است. بدیهی است که توان مخزن و پیشبینی روند تولید این میدان در آینده نیاز به همکاری تنگاتنگ دو کشور درباره مسائل فنی دارد. البته این تعامل فنی برای هر دو طرف سودمند خواهد بود ولی برای طرف قطری نهتنها سودمند بلکه حیاتی است.
در واقع باید گفته شود که تجارت گاز با قطر به مثابه یک پیوند تجاری بلند مدت بشمار می رود. در نتیجه این رخداد و در این شرایط بزرگترین مشکلی که قطر 2.5 میلیون نفری را تهدید میکند محدود شدن مسیرهای ارتباطی و بسته شدن مسیر صادراتی این کشور است تا از واردات کالا به آن نیز جلوگیری شود. کشورهای عرب خلیج فارس سعی کردهاند با مسدود کردن تمامی مسیرهای زمینی، دریایی و هوایی این کشور را با چالش جدی مواجه کنند. لذا در ابن شرایط در بعد اقتصادی ، ایران میتواند ضمن خارج کردن این کشور از بحران اقتصادی با واردات گاز طبیعی روابط تجاری خود را با آن گسترش داده و راهبرد تبدیل شدن به هاب گازی منطقه را پیگیری کند. چرا که مهمترین کالای تجاری قطر صادرات گاز طبیعی است که بخش مهمی از اقتصاد این کشور را به خود اختصاص داده است. بنابراین یکی از مهمترین کالاهایی که میتوان با خرید آن از قطر روابط تجاری را با این کشور گسترش داد گازطبیعی خواهد بود. به منظور توسعه تجارت گازی با قطر 2 پیشنهاد زیر میتواند در دستور کار قرار بگیرد:
1- همزمان با برابر شدن تولید گاز ایران با قطر از میدان مشترک پارس جنوبی، قطر اعلام کرد قصد توسعه بیشتر این میدان و افزایش تولید از این میدان مشترک را دارد. این افزایش تولید میتواند یک فرصت برای ایران به منظور خرید گازطبیعی از قطر باشد.
2- از طرف دیگر نیز قطر قرارداد صادرات گاز طبیعی از طریق خط لوله دلفین با امارات دارد که در صورت لغو شدن این قرارداد در حاشیه نزاعهای دیپلماتیک اخیر این نیز یک فرصت دیگر برای ایران به منظور واردات گاز طبیعی و توسعه روابط تجاری خواهد بود. واردات گاز از قطر نه تنها موجب توسعه روابط تجاری با این کشور و ایجاد پیوند تجاری بلندمدت و تامین مایحتاج آن با تولیدات داخلی میشود بلکه این موضوع موجب تقویت راهبرد ایران به منظور تبدیل شدن به هاب منطقه خواهد شد و در کنار آن منافع قطر را به منافع ایران گره خواهد زد که میتواند در روابط آینده دو کشور تاثیر بسزایی داشته باشد.
7-3- فرصتهای جدید ایران در بازار پتروشیمی قطر
با اجرایی شدن تحریم قطر از سوی کشورهای عربی، محمولههای پتروشیمی این کشور نهتنها در کشورهای امارات، عربستان سعودی، بحرین و مصر به فروش نمیرسند بلکه عبور از این کشورها به مقاصد دیگر هم با مشکل مواجه گردیده است و در واقع مسدود شدن راههای زمینی، هوایی و دریایی، قطر را از منظر تجارت گازی و محصولات پتروشیمی منزوی میکند.
همچنین جریان مبادلات(Trade flows) و زمان سفرهای دریایی، در صورتی که کشتیهای قطری مجبور باشند از برخی مسیرها چشمپوشی کنند؛ بهشدت متاثر خواهد شد. با توجه به این موضوع که قطر یکی از تولیدکنندگان محصولات شیمیایی پایه، پلیاتیلن (PE) و متانول است و در طرف دیگر این کشور بزرگترین عرضهکننده گاز طبیعی مایع (LNG) در جهان بهشمار میرود، این اتفاق میتواند بر بازار پتروشیمی بهخصوص محصولات شیمیایی منطقه تاثیر بسزایی بگذارد. در طرف دیگر باید به این نکته توجه کنیم که این کشور یک بازار 5/ 2 میلیون نفری برای صادرکنندگان منطقهای محسوب میشود (رقمی در حدود 7 درصد از بازار منطقه) که برآیند این عوامل میتواند هزینه و فرصتهایی را برای ایران بهعنوان یکی از تولیدکنندگان در قالب بخشهای مختلف ایجاد کند. فرصت از آن منظر است که با توجه به این که ارتباط تجاری قطر با کشورهای عضو GCC قطع شده است، ایران میتواند به عنوان یکی از اصلیترین تامینکنندگان نیاز بازارهای این کشور تبدیل شده و بازار قطر را تحت سلطه خود در آورد. در طرف دیگر با توجه به تحریمهای عربی علیه این کشور، سهم زیادی از بازارهای صادراتی این منطقه از دست رفته و تولیدکنندگان ایرانی با اندکی هوشیاری و اقدام سریع میتوانند این سهم را نصیب خود کنند.
جمع بندی
با توجه به آنچه گفته شد در وضع موجود اگرچه تحلیل مسائل، پیچیده و بسیار دشوار بوده و نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه است، اما اگر صرفا بعد اقتصادی را در نظر بگیریم، وقایع اخیر میتواند یک فرصت مناسب برای ایران باشد. چرا که راه ارتباطی دریای قطر همچنان برقرار است و ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای تولید داخل و همچنین ارتباط دریایی خود با دوحه ضمن خارج کردن این کشور از بحران تامین مایحتاج، با واردات گاز طبیعی روابط تجاری خود را گسترش دهد و پیوند تجاری عمیقی برقرار کند. ناگفته نماند که فضای بهوجود آمده فرصت مناسبی برای ورود کالاهای ایرانی به بازار کشور قطر بهعنوان یک مقصد صادراتی را نیز فراهم آورده است. اما نباید کوتاه مدت بودن این تنش را از نظر دور داشت چرا که:
1) روابط کشورهای عربی بهویژه کشورهای حاشیه خلیجفارس نشان داده است که تیرگی روابط بین آنها چندان پایدار نیست و منافع استراتژیک آنها در بلندمدت، بر تیرگی روابط سیاسی که بیشتر کوتاهمدت است، غلبه خواهد یافت.
2)کشورهایی مانند قطر، عربستان، امارات، عمان و… روابط اقتصادی در هم تنیدهای دارند. سرمایهگذاریهای سنگین شهروندان هر کشور در خاک همسایه، سرمایهگذاریهای مشترک و نمونههایی از این دست به وفور قابل مشاهده است.
3) در صورت ادامه محاصره و مسدود سازی راههای ترانزیتی، قطر راه ارتباطی به جز ایران نخواهد داشت و بهطور مسلم نزدیکی روابط بیش از اندازه قطر به جمهوری اسلامی ایران از جمله در بخش اقتصادی، مطلوب رقیب سنتی و منطقهای ایران، یعنی عربستان نیست. باید در کنار این فرصت، (صادرات به قطر) موقعیتهای عالی دیگری مانند بیش از 150 هزار پرواز در سال از قطر به نقاط مختلف دنیا، نیازمندی شهروندان این کشور به محصولات غذایی، مصالح ساختمانی و… را برای دیگر بخشهای خدماتی و صادراتی ایران غنیمت شمرد. اگر این موارد را با وضعیت بالای رفاهی ثروت زیاد شهروندان و آنها ترکیب کنید بدون شک فرصت بسیار خوبی برای فعالان اقتصادی ایران، البته با چند شرط مهیا میشود.
در یک نگاه گذرا میتوان از فرصت مهیا شده به صورت آنی بهره گرفت و حجم معینی از کالا و خدمات را در فرصتی کوتاه روانه این کشور کرد ( و در صورت عادی شدن روابط 6 کشور تحریمکننده با قطر، بار دیگر به نقطه قبلی خود بازگردیم).
در کوتاهمدت تنها میتوان در زمینه صادرات محصولات محدودی همچون مواد غذایی و کشاورزی موفق بود. اما باید توجه کرد موضوع بحران قطر مانند نوسان گیری در یک بازار به صورت لحظهای است نه امری پایدار (چرا که این موضوع با توجه به اهمیت منافع اقتصادی طرفهای درگیر در این بحران، ممکن است کوتاهمدت باشد و اعلام آمادگی کشورهایی مانند کویت و آمریکا برای میانجیگیری جهت حل تنشهای بهوجود آمده می تواند نشانه ای از این موضوع باشد).
اما واقعیت این است که نباید صادرات به کشور ثروتمندی مانند قطر را حتی به صورت موقتی بیاهمیت جلوه داد، بلکه باید این فرصت را غنیمت دانسته و در عین حال بر رویکرد حضور طولانیمدت و تثبیت حضور کالای ایرانی در بازار این کشور ثروتمند تاکید کرد. چرا که فرصت های ایجاد شده برای ایران ناشی از مشکلات قطع ارتباط اقتصادی عربستان و امارات با قطر، امری انکار ناپذیر است.
در واقع می توان گفت: منافع اقتصادی کوتاه مدت (جدا از مسائل سیاسی، امنیتی و نظامی که در موضوع پررنگ شدن اختلافات قطر با عربستان و دولتهای عربی ایفای نقش میکند) فرصت ذیقیمت ناشی از این رخداد برای ایران بشمار می رود. همانطور که گفتیم متوقف شدن عبور نزدیک به 90 درصد اقلام و مواد غذایی قطر از مرز این کشور با عربستان( از طریق جایگزینی ایران با بهره گیری از راه آبی و ۳ بندر ایران) و حریم هوایی ایران در این برهه و تحت تاثیر این رخداد و امکان گسترش صنعت توریسم (اخراج شهروندان قطری با توجه به اینکه اغلب این شهروندان توریست هستند و افزون بر گردش برای شکار به صحراهای سعودی سفر میکنند. از جمله فرصت های اقتصادی و فرهنگی این رخداد برای ایران محسوب می شود.
با توجه به در اختیار داشتن بیشترین ذخایر گاز جهان از سوی سه کشور قطر، ایران و روسیه ارتقاء سطح همکاری می تواند در یک فرآیند میانمدت در دستور کار سه کشور برای شکلدهی به یک اجماع گازی نیز منجر شود.
ایران به دلیل شرایط جغرافیایی، مذهبی و فرهنگی میتواند بهترین جایگزین سایر کشورها در مبادلات تجاری با قطر باشد و لیکن برای دستیابی به بازار این کشور با رقبای سرسخت دیگری مانند عمان، هند و چین هم در این میدان مواجه است.
از جمله موانع رقابت ایران با رقبا میتوان به قیمت تمام شده محصولات در ایران، هزینه بالای عملیات حمل و نقل دریایی کشور و … اشاره کرد.
با توجه به اینکه سرعت حوادث در معادلات سیاسی قطر بالاست، برای این که بتوانیم از فرصت بوجود آمده استفاده کنیم باید قدری سرعت عمل داشته باشیم.
همواره باید توجه داشته باشیم که این رخداد بینالمللی درس های زیادی برای اقتصاد کشور دارد؛ از جمله این که هر چند برقراری مراودات بینالملی با سایر کشورها بسیار خوب و مورد نیاز اقتصاد کشور است.
با توجه به چهار فصل بودن ایران و فراهم بودن امکان تامین همه مایحتاج و نیازها در داخل کشور، تحولات بین المللی و منطقه ای در ابعاد اقتصادی نباید ما را از برنامه مهم و سیاست های کلی “اقتصاد مقاومتی” و تکیه بر “تولید” و “توان داخلی” غافل نماید. موضوعی که فعالین بازار سهام و صنایع و بنگاه های تولیدی برای رونق کسب و کارشان به آن محتاج و براهمیت آن واقفند .
دکتر امیرحسین طاهری
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی