">

اقتصادی

هشدار راهبردی: بحران آب جدی است!

آب به عنوان اساسی ترین عنصر زیست محیطی می تواند تاثیرات عمیقی بر اوضاع اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و فرهنگی کشورها گذاشته و تحولات را متاثر از خود نماید. از این رو اهمیت توجه به این مایه حیاتی موجب می گردد یکی از دغدغه های اساسی تمامی نخبگان ، اندیشمندان ، صاحبان قدرت و دستندرکاران سیاست و متخصصان در موضوع آب ، پرداختن به مدیریت بحران خشکسالی و تامین آب های مورد نیاز و حفظ منابع زیر زمینی به عنوان منابع تجدید ناپذیر و رفع موانع ، مشکلات و چالش های مرتبت با آن باشد. این مقاله سعی دارد با طرح مسئله جدی بودن بحران آب در ایران، با یک نگاه راهبردی راه کارها و پیشنهاداتی در خصوص گذر از بحران آب در ایران ارائه دهد.

7 آگوست 2017 07:43

 

 

 

 

 

 

 

طرح مسئله

آب یکی از اساسی ترین عناصر زیست است. برخورداری از آب سالم برای نیازهای انسانی از عوامل اساسی و به منزلۀ عامل تمدن شناخته شده است، ثبات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هر کشوری در گرو داشتن آب است. امروزه کمبو

د و آلودگی آب، زندگی میلیونها نفر از ساکنان زمین، خصوصاً کشورهای فقیر را به شدت با خطرمواجه ساخته است. از نگاه آمار، 80 درصد جمعیت جهان تنها به 20 درصد از ذخایر آب سالم و بهداشتی دسترسی دارند. بیماری های ناشی از آب آلوده نیز عامل بسیاری از مرگ و میرها در کشورهای فقیر جهان است و اگر چاره ای اندیشیده نشود ، بحران آب در آینده ای نه چندان دور فاجعه ای به بار خواهد آوردکه سالانه میلیون ها نفر ازمردم جهان را به کام مرگ خواهد فرستاد. شناخت و باور این بحران و ارائۀ راه حل ها، شاید بتواند از عمق فاجعه و آثار مخرب آن بکاهد. واقعیت این است که قرن بیست و یکم، قرن بحران آب است. روند رو به افزایش جمعیت جهان و ارتقا سطح زندگی تقاضای بیشتر و افزایش سطح مصرف آب را بدنبال داشته و دارد حال آنکه منابع آب شیرین جهان در بهترین حالت، ثابت و حتی رو به کاهش بوده و هست. امروزه کمبود و آلودگی منابع آبی، زندگی میلیون ها نفر ازساکنان کرۀزمین، خصوصاً کشورهای فقیر را به شدت تهدید می کند. براین اساس، نگاه راهبردی به مقوله آب در زندگی بشر و تهدیدی که از ناحیه کم آبی و بی آبی متوجه ساکنان زمین و خصوصاً کشورهایی که در مناطق خشک و نیمه خشک جهان، از جمله ایران، شده اند، از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. در این نوشتار ضمن اشاره به کلیاتی پیرامون اهمیت آب در زندگی بشر، پراکندگی منابع آبی جهان، مصارف گوناگون آب و تنش های احتمالی ناشی از کم آبی و بی آبی برای بعضی از مناطق و کشورها از جمله منطقۀ خاورمیانه و ایران پیشنهاداتی را در خصوص استفـادۀ پایدار از منابع آب و جلوگیری از بروز فاجعه ارائه می شود.

بحران آب مشکلی ناشناخته

قرن حاضر ، قرن بحران آب خواهد بود و عواملی همچون افزایش جمعیت، (خصوصاً درکشورهای فقیر) و ارتقای سطح زندگی، بدون شک افزایش سرانۀ مصرف آب در سطح جهان و، به تبع آن، کمبود منابع آب سالم را در بسیاری از مناطق بیشتر از پیش به دنبال خواهد داشت و تشدید آن تنش‏های حادّ سیاسی و اجتماعی در عرصۀ جهانی، خصوصا ًکشورهایی که در نواحی خشک و نیمه خشک قرار دارند، را بدنبال داشته و دامنه این بحران را گسترده تر خواهد ساخت و چه بسا، زمینه ساز جنگ جهانی سوم باشد. ((( درسرتاسر تاریخ بشر، مبارزه برای دستیابی به منابع طبیعی چون آب، زمین،موادمعدنی، همواره یکی از علل اصلی تنش ها و برخوردهای مسلّحانه بود

ه و در اثر تخریب سریع کیفیت این منابع،کشمکش برسر دستیابی به آنها پیوسته شدّت می‏یابد. در مورد آب، در درجه اول، این تنش دامن کشورهای همسایه، یعنی کشورهایی را که در منابع آبی دارای اشتراک هستند، می گیرد. از انجا که 214 شبکه از کلّ رودهای اصلی جهان بین دو یا چند کشور مشترک اند ونزدیک به 40 درصد مردم جهان برای تأمین آب آشامیدنی و آبیاری و نیروگاه های آبی خود به این 214 رودخانه اصلی متکی هستند. دوازده حوضه از این حوضه های رودخانه ای بین5 کشور یا بیشتر مشترک اند. در نتیجه، بر سر مسائلی مانند منحرف کردن آب وکم شدن جریان آب رودخانه، آلودگی صنعتی رودخانه، شور شدن و لای گرفتگی بستر آن و شدّت یافتن سیل ها در اثر فرسایش خاک، نزاع و مشاجره در می گیرد. ))) تفاوت این بحران در قرن 21 با بحران های قرن بیستم در این است که ریشۀ اغلب درگیری ها وجنگ ها در قرن 20 برسر منابعی چون نفت، گاز، فلزات و سایر منابعی بود که بعضاً قابل تجدید نیز هستند؛ درقرن حاضر، جنگ ها و کشمکش ها بر سر منابع حیاتی چون آب و خاک ، که در شرایط بسیار خاصّی قابل تجدیدند، صورت خواهدگرفت. قدرت تجدیدپذیری آب و خاک با توجه به روند روبه رشد جمعیت و افزایش سطح زندگی، افزایش فشار برمنابع آب و خاک و کاهش قدرت تجدیدپذیری این منابع را بدنبال داشته و تنش های حادّ سیاسی را در عرصه جهانی به دنبال خواهد داشت و، بدین ترتیب ، قرن بیست و یکم، قرن بحران آب و جنگ بر سر آن خواهد بود. واقعیتی که سازمان ها و دانشمندان در خصوص آن هشدار داده اند. به عنوان مثال برآورد سازمان ملل متّحد، این است که تا سال 2025 میلادی دو میلیارد و 300 میلیون نفر از مـردم جـهان فـاقد آب سـالم و بهداشتی خواهند بود. بی تردید در میان همۀ بلایایی که اکنون زمین را تهدید می کند ـ اعّم از بیماری های مسری، معضلات بهداشتی، فجایع طبیعی چون سیل، زلزله، طوفان و نیز جنگ، گرسنگی و سایر دشواری های انسان ساخت، ـ آنچه بیش از همه خصوصاً در مناطق خشک و نیمه خشک در بسیاری ازکشورهای فقیر تهدیدگرِ حیات بشری است، مصیبت حاصل از بحران آب است. کمبود آب، از سویی، و شور شدن آن تحت تأثیر مصرف بی رویه در این مناطق، از سوی دیگر، بر کاهش میزان محصول اثر گذاشته و این امر باعث کمبود موادّ غذایی و، در نتیجه، گرانی تهیّۀ آن و موجب بروز صدمات جدی بر جوامع انسانی می گردد. رشد جمعیت و ارتقای تکنولوژی، که منجر به بهره برداری بیشتر از منابع و محیط طبیعی 88 می شود، به همراه گسترش فعالیت های بشری، که فرایندهای آلوده ساز محیط را افزایش می دهد، موجب افزایش فشار برمنابع محیط زیست می شود. در نتیجۀ چنین روندی، منابع آب نیز باسرعت بیشتر دچار تغییرات کمّی وکیفی می گردد و در آینده ای نه چندان دور فاجعه ای جهانی به بار می آورد.

بحران آب در خاورمیانه

اگر چه بحران آب در منطقه خاورمیانه موضوع جدیدی نیست و این منطقه علاوه بر خشکسالی دیرینه، بی‌تاثیر از تغییر شرایط اقلیمی در جهان و گرم شدن کره زمین نمانده است. اما موقعیت سیاسی منطقه، بحران آب در خاورمیانه را از زوایای مختلفی مطرح می نماید. بحرانی که حیات بر کره زمین را تهدید می‌کند. البته باید گفته شود که تغییرات اقلیمی و آب و هوایی نیز موضوع جدیدی نیست و کره زمین در طول حیات خود ازجمله عصر یخبندان را از سر گذرانده است. اما، ابعاد دیگری به این تغییرات داده شده که شامل گرم شدن زمین، کویر زایی و کم‌ آبی می باشد که همگی پیامدهای ناشی از فعالیت های انسان هستند. رشد جمعیت جهان، محدود بودن آب‌های تجدیدپذیر در کره زمین، رشد و استفاده بی‌حد کشاورزان از آب‌های زیرزمینی و در ‌‌نهایت سوء مدیریت منابع آبی عوامل اصلی هستند که کار‌شناسان در مورد بحران آب مطرح می‌کنند؛ بحرانی که نقش انسان‌ در آن آشکار است. در حالی که در سال ۱۹۵۰ تعداد ۱۲ کشور، با حدود ۲۰ میلیون نفر جمعیت، با کمبود آب روبرو بودند اما در سال ۱۹۹۰ شمار کشورهای بحران‌زده به ۲۶ کشور و انسان‌های گرفتار این بحران به ۳۰۰ میلیون

نفر رسیدند. سازمان ملل متحد گزارش داده که اگر روند مصرف آب در جهان به همین شکل پیش برود تا سال ۲۰۲۵، ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر از مردم جهان در کشور‌ها یا مناطقی زندگی می‌کنند که با کمبود مطلق آب مواجه هستند.کمبود آب نه تنها به از بین رفتن کشاورزی و تهدید محیط زیست و نابودی حیات وحش منجر می‌شود بلکه عامل مهمی در مهاجرت به شمار می‌رود. مهاجرت‌های ناشی از بحران‌های زیست محیطی از جمله کم‌آبی، خود عامل بروز بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و همچنین سیاسی خواهند بود که زندگی انسان‌ها در کره زمین را با مشکل روبرو خواهد کرد. در کشور ما سرعت رشد بحران آب چنان سریع است که مهاجرت درصد بالایی از هموطنان به دلیل بحران آب در سال‌های آینده نیز متصور است. بطوریکه در سال‌های گذشته نیز تعداد زیادی از ساکنان کشور به خاطر خشکسالی مجبور به مهاجرت داخلی شدند. ((برای نمونه صد‌ها هزار نفر ساکنان استان سیستان و بلوچستان که در اطراف دریاچه هامون به کشاورزی و دامپروری مشغول بودند به دلیل خشک شدن این دریاچه مجبور به مهاجرت به استان‌های دیگر و سکونت در حاشیه‌ی شهر‌ها شدند. بنا بر گزارش‌ها، ۳۳ هزار روستا در ایران بر اثر بحران خشکسالی در سال‌های گذشته خالی از سکنه شده که تنها ۱۰ هزار از این روستاها در استان سیستان و بلوچستان واقع شده‌اند. همه روستاییانی که از این روستا‌ها خارج شده‌اند به حاشیه‌نشینان شهرهای بزرگ تبدیل شده‌اند که خود پدیدآورنده بحران‌های اقتصادی و اجتماعی مختلفی است که دامان کشور را گرفته است)).

بدون شک ماهیت کاهندۀ منابع آب، تعارضات گستردۀ منافع ملّی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، رقابت های سنتی، رشد فزایندۀ شهرنشینی، صنعتی شدن شتابان، افزایش جمعیت ، بالارفتن استانداردهای فرهنگی و… در این کشورها در آینده ای نه چندان دور درگیری ها و جنگ های ویرانگر را در منطقه بدنبال خواهد داشت. و طبیعتا با وجود ضعف در سیاست های ملّی اکثر کشورهای منطقه در بهره برداری از منابع آبی، نگرانی های امنیتی ، اختلافات و تعارضات تاریخی، سیاسی، قومی و مذهبی، افزون طلبی ها و رقابت های اقتصادی، تشدید بحران و وخامت اوضاع در این منطقه قابل تصور خواهد بود. در واقع می توان گفت که آب جدی ترین مسئله خاورمیانه در آینده است،

پیامدهای امنیتی ناشی از بحران آب

پیامدهای امنیتی کم‌آبی در کنار خشکسالی و از بین رفتن کشاورزی و دامپروری و کمبود آب تصفیه شده که در واقع اولین مشکلات ناشی از بحران کم آبی به نظر می رسند، یکی از مسائل مهمی است که نیاز به توجه ویژه دارد. چرا که

مشکلات اقتصادی- جمعیتی ناشی از کاهش تولید کشاورزی و تخلیه روستا‌ها خود از جمله عوامل محرک در بروز بحران‌های امنیتی به شمار می روند. جابجایی بی‌برنامه و بدون پشتوانه جمعیت روستایی به شهر‌ها و همچنین ناآرامی‌های اجتماعی ناشی از بی‌ثباتی در تامین پایدار آب خانگی و تنش‌های قومی ناشی از اختلال در توزیع آب کشاورزی و در نتیجه، کاهش امنیت غذایی از دیگر پیامدهای امنیتی ناشی از بحران آب هستند. بدیهی است که این پیامدهای امنیتی ابعاد فرا ملی و منطقه‌ای نیز برای کشور‌ها به دنبال دارد. ((برای نمونه از سال‌ها پیش تنش آبی میان ترکیه با عراق و سوریه وجود داشت. ترکیه با سدسازی‌های مختلفی که بر رودهای مشترک با سوریه و عراق انجام داده باعت کاهش حق‌آبه این دو کشور شده و بحران کم آبی در این کشور‌ها را تشدید کرده است. برخی کار‌شناسان، حمایت‌های پیدا و پنهان ترکیه از داعش را در راستای همین تنش ارزیابی می‌کنند با این ارزیابی که ترکیه به این وسیله تنش آبی خود با این کشور‌ها را به حاشیه می‌راند)). ایران نیز از سیاست‌های آبی ترکیه، که با عنوان «پروژه آناتولی جنوبی» یا «گاپ» از سوی این کشور پیگیری می‌شود، زیان‌هایی دیده است؛ یکی از بارز‌ترین این زیان‌ها ریزگردهایی است که غرب و جنوب غرب ایران را سال‌هاست فرا گرفته و زندگی را برای مردم ساکن این مناطق دشوار کرده است. در این میان کار‌شناسان زیست محیطی یکی از اصلی‌ترین منشاءهای ریزگرد‌ها را بحران خشکسالی در عراق می‌دانند؛ بحرانی که بر اثر سدسازی‌های ترکیه بر بالادست رودخانه‌های دجله و فرات پدید آمده است. هر چند مقامات ترکیه این مساله را رد می‌کنند اما کار‌شناسان محیط زیست می‌گویند پروژه «گاپ» از سوی ترکیه در افزایش تعداد روزهای گرد و غبار در استان‌های غربی ایران از ۳۲ روز به ۱۳۲ روز در سال تاثیر داشته است. پروژه آناتولی جنوبی یکی از پروژه‌هایی است که ۲۲ سد را شامل می‌شود و ترکیه این فعالیت را به بهانه توسعه مناطق کردنشین مد نظر قرار داده است. کار‌شناسان می‌گویند میزان ذخیره سدهای ترکیه در حوزه دجله در حال حاضر معادل کل آوردِ سالیانه‌ی رودخانه دجله است و ترکیه اگر اراده کند می‌تواند آب تمام دجله را پشت سد‌هایش ذخیره کند. سیاست های آبی ترکیه به ویژه پروژه «گاپ» تهدید بزرگ آبی خاورمیانه در زمینه ژئوپولتیک و زیست محیطی است و در واقع ترکیه برتری‌جویی و سلطه‌طلبی منطقه‌ای خود را از طریق آب دنبال میکند)).

نمونه دیگر سد سازی های بی رویه افغانستان بر مسیر رود هیرمند می باشد که باعث شده ایران نتواند حق‌آبه خود را از این رود داشته باشد. کم آبی هیرمند باعث خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان و خشکی دریاچه هامون را بدنبال داشت؛ دریاچه‌ای که باعث رونق کشاورزی و دام‌پروری در این استان بود و اکنون زمین‌های کشاورزی‌اش به شوره‌زار و بیابان تبدیل شده است)). لذا ضروری است که با توجه به روابط خوبی که ایران با کشورهای ترکیه و افغانستان و عراق دارد مسائل آبی را با این کشورها حل و فصل کند. (ضرورت مذاکره درباره سدسازی‌های عراق برای تالاب هورالعظیم با توجه به اینکه حق‌آبه پایین‌دست طبق کنوانسیون‌های مربوطه باید رعایت شده و کشورهای بالادست و پایین‌دست باید از منابع آبی به گونه‌ای استفاده کنند که مانع آسیب به یکدیگر شود)). با توجه به آنچه گفته شد دیپلماسی فعال آب در جمهوری اسلامی امری ضروری به نظر میرسد. البته ناگفته نماند که حلّ این بحران درگرو مشارکت آگاهانه، عالمانه و گستردۀ تمامی کشورهای جهان است. پس باید تمامی مردم با کلیّۀ نیروها و امکانات و استعدادها برای مقابله با این مشکل جهانی بسیج شوند.

بحران آب در ایران

همانطور که گفته شد ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای خشک و نیمه خشک جهان در منطقۀ خاورمیانه، از جمله کشورهایی است که با بحران آب مواجه است ، و این وضعیت روز به روز بدتر و بدتر می شود. پیش بینی شده در سال

2025 میزان سرانه منابع آب ایران که در سال 1990 معادل 7025 متر مکعّب برای هر نفر در سال بوده، به رقمی بین 776 تا 860 متر مکعّب سقوط کند که، درواقع، زنگ خطری برای کشور است. بر اساس آمار تکان‌دهنده ارایه شده از سوی رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از وضعیت خشکسالی، ۹۵ درصد مساحت ایران دچار خشکسالی است و فقط حدود یک درصد آن، پربارش است. در بررسی‌های صورت گرفته ۱۲ ماه منتهی به پایان خرداد ماه سال ۱۳۹۶، اغلب مناطق و استان‌های کشور شاهد خشکسالی ضعیف تا متوسط هستند. استان‌های خوزستان، جنوب ایلام، شمال بوشهر، غرب کهگیلویه و بویراحمد، بخش‌هایی از اصفهان و خراسان شمالی، غرب و جنوب غرب خراسان رضوی، یزد، شمال و شرق کرمان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با خشکسالی شدید و حتی در مواردی بسیار شدید مواجه بودند. از مجموع حدود ۹۵ درصد از مساحت درگیر با خشکسالی، «۹.۷ درصد با خشکسالی خفیف، ۴۰.۹ درصد با خشکسالی متوسط ، ۳۲ درصد با خشکسالی شدید و ۱۲ درصد از مساحت کشور خشکسالی بسیار شدید را تجربه می‌کنند.» در واقع خشکسالی بیش از ۱۱ استان ایران را در کام خود فرو برده است در این میان تنها حدود یک درصد از مساحت کشور با «ترسالی» همراه است و بقیه نواحی کشور از شرایط نرمال برخوردار هستند. منظور از «ترسالی»این است که تنها حدود یک درصد از مساحت ایران پربارش است و باقی نواحی بارندگی معمولی دارند. علاوه بر این «خشکسالی بلندمدت شدید و حتی بسیار شدید در برخی از استان‌ها نظیر تهران، البرز، فارس، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، خوزستان، بوشهر، کرمان، کرمانشاه، یزد، سمنان، قم، سیستان و بلوچستان و قسمت‌هایی از اصفهان و چهارمحال و بختیاری تداوم دارد که این تداوم همچنان ضرورت توجه بیش از پیش به لزوم مراقبت و محافظت از منابع محدود آبی کشور را یادآور می‌شود. بررسی‌های خشکسالی‌های تا کنون با شاخصSPEI (شاخص بارش، تبخیر و تعرق) بیانگر مجموعه خشکسالی‌هایی است که تأثیرات خود را در طبیعت به صورت خشکسالی مداوم باقی برجای گذاشته‌اند. «شاخص‌های بلندمدت خشکسالی در بسیاری از مناطق کشور می‌توانند انعکاسی کلی از شرایط ذخیره آبی آن مناطق باشند. بر همین اساس این نوع شاخص‌ها را می‌توان برای مجموع کشور بررسی و شرایط بلندمدت کشور را بر اساس آن رصد کرد.

علل بحران آب در ایران

-1اقلیم ایران: (ایران کشوری با اقلیم عمدتاً گرم و خشک است) .

-2رشد جمعیت : (رشد سریع جمعیت مهمترین عامل کاهش سرانه آب تجدیدشونده کشور در قرن گذشته بوده است)

-3تقلیل سرانه آب تجدیدپذیر: (میزان سرانه آب تجدیدپذیرساﻻنه نیز تقلیل یافته و با ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد)

-4مصرف بالای ۴۰در

صد: در استاندارد جهانی هر کشوری که ۲۰درصد از آب‌های تجدید پذیرش را هر سال استفاده کند هیچ خطری از نظر منابع آب متوجه اش نیست. اگر ۲۰ تا ۴۰درصد استفاده شود به شرطی که برنامه ریزی باشد در خطر هستند اما به شرط مدیریت می‌توانند در دراز مدت منابع آب را تأمین کنند. اما اگر بالای ۴۰درصد استفاده کنند وارد بحران شده‌اند و این در حالی است که ایران و مصر دو کشوری هستند در دنیا که بالای ۴۰درصد استفاده می‌کنند (مصر با ۴۶درصد و ایران با ۸۵درصد). این یعنی به زودی همه جای ایران( مثل گاوخونی که در زمان قدیم بدون انتقال آب از کارون زنده بود و امروز خشک شده) خشک خواهد شد.

-5کمبود فیزیکی آب: با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این گروه شامل کشورهایست که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این بدان معناست که حتی با باﻻترین راندمان و بهره‌وری ممکن در مصرف آب، برای تامین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت. حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله ایران مشمول این گروه می‌باشند.

6 – برنامه‌ریزی نادرست: در کنار فقدان مدیریت درست آب، استفاده نادرست از آب، توسعه نامتوازن شهرها و گسترش شهرنشینی (و در نتیجه افزایش مصرف آب و تشدید بحران در شهرهای کشور)- احداث سدهای غیر کارشناسی شده بر روى رودخانه‌ها در نقاط مختلف، خشکی تالاب ها(امروز هیچ تالاب درون سرزمینی، آب ندارد، از بختگان تا هورالعظیم، گاوخونی و ارومیه) ، حفر هزاران چاه و برداشت از منابع آبی با توجه به محدودیت کمی منابع آب شیرین به دلیل اینکه ایران بر روی کمربند خشکی قرار دارد و مساحت عمده‌ای از آن را مناطق کویری و نیمه کویری پوشانده و به ویژه با مشکل توزیع غیر یکنواخت این منابع در نقاط مختلف (بطور مثال آثار خسارت‌بار طرح فدک در سال 1391 مبنی بر واگذاری بیش از 2 میلیون هکتار اراضی کشاورزی جدید با تکیه‌بر افزایش برداشت از آب‌های زیرزمینی ) و در واقع تاراج منابع آب در کنارعدم هر گونه اقدام در سه دهه اخیر جهت مقابله با بروز بحران نقش بسزایی در بحران آبی ایران داشته و براساس مستندات ایران را از مرحله آمادگی برای خطر عبور کرده و وارد در خطر بحران آبی کرده است اشاره کرد.

پیامدهای بحران آب در ایران

استفاده بی رویه و نادرست از منابع آب، چالش‌ها و مشکلات ناشی از کمبود آب کشور، را در شرایط بحران آب قرار داده است. چرا که ایران در بین ۲۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است و در آستانه قرار گرفتن در بحران آبی است. براساس شاخص سازمان ملل، و شاخص مؤسسه بین‌المللی مدیریت آب کشور ایران برای حفظ وضع موجود خود تا سال ۲۰۲۵ باید بتواند ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به شرایط اقلیمی و امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر می‌رسد. با این رویه انتظار می رود پیامدهای خاصی در ایران با منشا بحران آب در ایران بوجود آید که برخی از آنان بشرح زیر است:

1- تخریب محیط زیست و اراضی کشاورزی، گرم شدن زمین، آلودگی هوا، آب، خاک، کاهش منابع طبیعی و نابودی جنگل ها و مراتع، کاهش منابع تولید انرژی، بحران آب، برق و گاز و بروز انواع بیماری‌ها بویژه بیماری‌های صعب العلاج (شیوع انواع سرطان‌ها) در اثر آلودگی آب

2- بروز تنش‌های ناشی

از تشدید رقابت بین متقاضیان آب

3- بروز مشکلات در تامین امنیت غذایی

4- گسترش فقر و بیکاری

5- تهدید سلامت شهروندان و به تبع آن افزایش هزینه‌های بهداشت و درمان

6- نارضایتی از دولت

7-گسترش پیش داوری‌های قومی و تضادهای قومی

8- تنش‏های اجتماعی در کنار خدشه دار شدن سرمایه اجتماعی، بروز تنش های اجتماعی نیز از جمله پیامدهای بحران آب به شمار می روند.

راهکارهای برون رفت از بحران آب

-کشور تشنه است، نه تنها تشنه‌ی آب، بلکه تشنه‌ی برنامه علمی و مدیریت جهادی، باکفایت، لایق، و وظیفه‌شناس برای حل مشکلات از جمله مسئله آب است.

1- تطبیق رفتار انسان با چرخه آب

2- توسعه قابلیت در م

دیریت استفاده از آب تا حد توان

3- ضرورت توجه به مصرف پایدار آب

4- حفظ کیفیت و کمیت آب مصرفی انسان با توجه به نسل‌های آینده که تنها به همین منابع دسترسی دارند

5- سیاست قیمت گذاری مناسب،

6- جیره بندی،

7-استفاده از قطعات کاهنده مصرف

8- ضرورت بازنگری سیاست‌های حمایتی

در توضیح ضرورت بازنگری سیاست های حمایتی باید گفته شود که تجربه چند دهه گذشته اقتصاد ایران نشان داده است که به استثنای مواردی محدود، سیاست‌گذاران و مسئولان بخش کشاورزی با هدف حمایت و تقویت این بخش، اغلب به سراغ سهل‌ترین و ناکارآترین شیوه‌های حمایتی رفته‌اند، که از جمله آنها فروش آب و انرژی ارزان و عدم سخت‌گیری در بهره‌برداری غیرمجاز از آب‌های زیرزمینی (( در کنار شیوه‌هایی مانند خرید تضمینی محصول، توزیع تسهیلات بانکی ارزان، و نظایر آن)) که انگیزه جایگزین کردن شیوه‌های سنتی آبیاری را از بین برده بوده است. لذا جای تعجب نیست که در کشور، با وجود کم‌آبی، روش‌های سنتی آبیاری همچنان سهم بالایی دارد و همچنان محصولات پرمصرف کشاورزی تولید و حتی صادر می‌شود.

در مقابل، سیاست‌های پایدار و راهبردی به حاشیه رفته است. در واقع اصولی مانند اصلاح شیوه‌های آبیاری، اصلاح الگوی کشت و افزایش سهم محصولات کشاورزی سازگار با اقلیم، استفاده از فناوری‌های نوین و سیاست‌هایی نظیر آن، معمولا به‌دلیل پیچیدگی‌ و مشکلات اجرایی و نیاز آن به تقویت توان اجرایی و کارشناسی دستگاه‌های مسئول، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در واقع بخشی از سیاست‌های حمایتی که در ادوار مختلف در بخش کشاورزی اجرا شده است، عوارض و هزینه‌های بسیار بالایی برای کشور داشته است. به‌عنوان مثال سیاست خرید تضمینی محصولات کشاورزی در مقیاسی کلان و به قیمتی بالاتر از قیمت‌های جهانی، در کنار فشار مالی بر بودجه عمومی کشور، نظام بانکی، عوارضی مانند تخلیه منابع زیرزمینی آب را نیز به همراه داشته است. در واقع باید گفته شود با توجه به جدیت مساله کم‌آبی و سیاست‌های فعلی حاکم بر بخش کشاورزی، چالش کم‌آبی کشور را تشدید گردیده است. تداوم سیاست‌های حمایتی فعلی، نه به صلاح کشور است و نه اساسا منابعی برای ادامه آن سیاست‌ها وجود دارد. نگاهی به تجربه جهانی نشان می‌دهد بخش کشاورزی همچنان مورد حمایت دولت‌ها است؛ ولی در اغلب کشورها، ساختار حمایت‌ها به جای خرید فروش آب و نظایر آن، به سمت حمایت‌های سازگار با محیط‌زیست و حمایت‌هایی که منجر به افزایش کارآیی و بهره‌وری بخش کشاورزی می‌شود، تغییر جهت داده است. تجربه‌ها و نوآوری‌های بسیار موفق و قابل‌توجهی در کشورهای مختلف در زمینه مدیریت مصرف آب و انرژی وجود دارد؛ لذا به‌نظر می‌رسد بازنگری در سیاست‌های حمایتی

در کشور ضروری است و بدون شک یکی از محورهای کلی در بازنگری سیاست‌های کشاورزی می‌‌تواند کشاورزی پایدار و صیانت از منابع آب باشد.

9- گسترش فرهنگ صرفه جویی آب (تجربه نشان داده که قانون به تنهایی نمی‌تواند مشکلات را حل کند. برای مصرف پایدار آب در وضعیت بحرانی اطلاع‌رسانی هدفمند در رسیدگی به بحران آب در کنار اطلاع یابی از عقاید، نگرش‌ها، ادراک و نیات رف

 

تاری مردم نسبت به صرفه جویی آب جهت تدوین بهتر سیاست‌ها و استراتژی‌هایی نظیر تدوین برنامه جامع آموزشی، اطلاع‌رسانی، آگاه‌سازی و جلب مشارکت عمومی، (که نگرش و رفتار مردم را به سمت صرفه جویی آب سوق می‌دهند و همکاری آن‌ها را در زمینه اجرای اقدامات مدیریت تقاضا افزایش می‌دهد، و به دنبال آن شکل گیری گفتمان عمومی یعنی گفتگوی محلی در خصوص بحران آب شکل گیرد) در کنار مدیریت یکپارچه منابع آب، تعادل بخشی منابع آبهای زیرزمینی، آبخیزداری، صرفه جویی، بازچرخانی آب و استفاده از تکنولوژی‌های روز دنیا ضرورت دارد.

10- تهیه نقشه راهی برای ورود به بحث تجارت آب مجازی با در نظر گرفتن همه ابعاد آن (( می‌توانیم در چارچوب آب مجازی به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که بخشی از محصولات مورد نیاز خود را وارد کنیم و برخی محصولات تولید داخل را هم صادر کنیم. آب داخلی هم در جاهایی که مزیت دارد، مصرف شود.)) چرا که آب مجازی و تجارت آن موضوع جدیدی است که در دنیا مطرح شده و بر اساس مطالعات انجام شده و یافته‌های تدریجی کشورها آب مجازی راهکاری کمکی و تکمیلی بوده و می‌تواند در صرفه جویی قابل توجه در مصرف آب و بهبود وضعیت آب در کشورها مؤثر باشد. لذا علاوه بر مدیریت منابع سطحی و زیرزمینی، مدیریت آب مجازی نیز حایز اهمیت می باشد. در پایان شایان ذکر است که تعامل سیاست‌گذاران، تصمیم سازان و تصمیم گیران و مدیران در عرصه آب کشور با خبرگان، دانشگاهیان، می تواند نقش بسیار مهمی در تحقق اهداف صدر الذکر داشته باشد.

دکتر امیرحسین طاهری

عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی

و مشاورسابق وزیر امور اقتصادی و دارایی

تابستان 1396

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.