">

دسته‌بندی نشده

زلزله در ایران و مدیریت بحران

بررسی کلان مدیریت بحران زلزله دستمایه این یادداشت می باشد.

3 ژانویه 2018 13:48

آنچه در بررسی هر بحرانی به عنوان اولین مولفه ها مطرح است، عبارتند از: چیستی، چرایی، چگونگی و مکانیزم مدیریتی بحران؛ قطعا اگر بدون ارائه پاسخ درست و دقیق بر مولفه های مذکور به حل بحران از مرحله وقوع حادثه و شروع به اطلاع رسانی تا مرحله امداد رسانی و تثبیت وضعیت ورود شود؛ مطمئنا مکانیزم مدیریت نه اینکه به انحراف خواهد رفت بلکه خود آن مدیریت بحران دیگری را شکل خواهد داد.

با عنایت به وقوع دو زلزله در منطقه غرب کشور با وسعت بزرگ و شدت بالا 3/7 از قصرشیرین تاسرپل ذهاب ؛ ازگله تا شهرکرمانشاه ؛کرند و گیلانغرب تا اسلام آباد و صدها روستا را که به لرزه در آورد ؛ و صدها کشته و هزاران مصدوم و ویرانی های بیشماری را در پی داشته است، و زلزله بالای پنج ریشتری در ملارد در استان تهران، این دو زلزله از زوایای مختلف قابل نقد و بررسی و پژوهش خواهد بود. از جمله نحوه مدیریت بر بحران در زلزله های فوق است.

در این یاداشت ما سعی خواهیم کرد وقوع دو زلزله اخیر در کشور را صرفا از چند زاویه رسانه، کمک و امداد ، کمک های مردمی و مدیریت بحران مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم. تا با شناخت صحیح و بهتری نسبت به نقاط ضعف و کاستی های احتمالی موجود بتوان راه حل ها و اقدامات موثر در موارد مشابهه را بدست آورد. بدیهی است پرداختن به سایر زاوایا از جمله موضوع پیشگیری، بازسازی ، هزینه ها و …. بایستی در جایگاه ویژه خود مورد نقد قرار گیرد.

نقش رسانه‏ ها

آنچه که بلافاصله پس از وقوع هر بحران طبیعی از رسانه ها انتظار می رود، اطلاع رسانی از بحران به جوامع هدف که به ترتیب اولویت 1- عامه مردمی که به نحوی از انحا در بستر و معرض خطر طبیعی هستند 2- اطلاع رسانی به مسئولین و متولیان مقابله با بحران که باید بلافاصله برای امداد و نجات در صحنه حضور پیدا کنند 3- عامه مردم دور و نزدیک برای ایجاد آمادگی برای مقابله با بحران مشابه یا کمک رسانی عمومی 4- اطلاع رسانی به افکار عمومی برای تلطیف کردن فضا به منظور پرهیز از هرگونه حاشیه ، شایعه و بحران سازی های دروغین است .

با گسترش بی حد و مرز فضای مجازی در سطح جامعه که از آن برای انتشار مطالب گوناگون استفاده می شود نقش مراکز رسمی در این گونه موارد بسیار حیاتی و بعضاً سرنوشت ساز خواهد بود.

برای نمونه در زلزله کرمانشاه ضمن انتشار به هنگام اخبار و اطلاعات در فضاهای مجازی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با انتشار سهوی خبر که مرکز زلزله را در کشور عراق و در حلبچه اعلام نمود، نتوانست در ساعات اولیه وقوع زلزله، آنچه شایسته این رسانه ملی در اطلاع رسانی به موقع است را ایفا نماید. اما در مورد زلزله 2/5 ریشتری 29/9/96 استان تهران متفاوت عمل کرد و نقصان مذکور جبران شد.

نحوه انتشار خبر و بازگو کردن آن نیز یکی از فاکتور های ضروری در ایجاد، افزایش یا کاهش مخاطبین در مورد حساسیت هایی که باید در قبال خبر از خود نشان دهند؛ ایفا می کند، اما در نمونه های اخیر الذکر شاهد هستیم نوع اطلاع رسانی که از طریق زیر نویس خبر صورت گرفت به هیچ وجه بیانگر عمق فاجعه نبوده و یک روال معمولی تداعی شده است. این روش اطلاع رسانی هیچگاه نمی تواند عمق فاجعه را اعلام و حساسیت های لازم را در مخاطبین ایجاد نماید.

از آنجا که اعلام دقیق تعداد کشته و مجروحین در ساعات اولیه هر فاجعه ایی میسر نیست، اصرار به اعلام آمار کشته و مجروحین از رسانه ملی نیز یکی دیگر از نقاط ضعف این رسانه در عملکردش نسبت به نمونه اخیر در ساعات اولیه بوده است، تداوم همین روند در اذهان عموم و فضای کشور نتوانست اضطرار و حساسیت تکلیف مدارانه‏ی لازم را در ساعات اولیه ایجاد کند، این نکته در یک مدیریت مسلط و مشرف با نگاه بحرانی بسیار دارای اهمیت است زیرا در صورت اجرای صحیح این اطلاع رسانی استان های همجوار با فاصله کمتر با مکان های زلزله زده می توانستند در ساعات اولیه اقدامات فوری و اورژانسی خود را با سرعت لازم انجام دهند. اما در زلزله استان تهران هیچ اصراری از رسانه ملی در اعلام آمار تلفات در ساعات اولیه مشاهده نشد که این موضوع به تلطیف فضای عمومی کمک شایانی نمود.

امداد ونجات در زلزله

پس از هر زلزله ایی آنچه فوریت و اهمیت آن ذهن تمامی مردم و مسئولین را به خود مشغول می‏دارد نجات افراد گرفتار شده در آوار و موضوع امداد بازماندگان است. از این رو بلافاصله بیانیه های رسمی و متمرکزی به محوریت دولت، مبنای مدیریت و انجام عملیات ها امداد و نجات قرار می گیرد.

آنچه انتظار می رود، در هر بحران و بلاهای طبیعی اجرای فوری عملیات امداد و نجات با محوریت ستاد بحران استان و کشور و از طریق دستگاه های امدادی مسئول، همچون هلال احمر در ساعات اولیه است که به لحاظ وظایف ذاتی باید در اولویت قرار گیرد. اما شواهد میدانی در حوادث طبیعی اخیر بخصوص در کرمانشاه نشان از حضور متعدد دستگاه های مختلف اعم از لشکری و کشوری بدون برنامه ریزی از پیش تعیین شده برای چنین مواقعی داشت. این موضوع در منطقه بیانگر یک ناهماهنگی و عدم انسجام عملیات امداد و نجات در ساعات و روزهای اولیه بحران زلزله کرمانشاه بود. این حضور نا منسجم و نا هماهنگ در سطوح مختلف مسئولان بومی،استانی و کشوری و فرماندهان در منطقه و مردم موجب بروز سر در گمی و بلاتکلیفی در تمام سطوح دست اندرکاران و مردم زلزله زده در امر امداد و نجات ؛ از جمله در 24 ساعت اول بعد از زلزله گردید که با بوجود آمدن تمرکز در مدیریت بحران و تقسیم وظایف بین نهادهای لشکری و کشوری و امدادرسانی مردمی از سراسر کشور اوضاع امداد و نجات و آوار برداری اصلاح و رو به انسجام پیش رفت.

جمع آوری کمک های مردمی

نحوه جمع آوری کمک های مردمی و بین المللی و غیره در مقاطع بحرانی و برای مناطق حادثه دیده شده در حاکمیت های مدرن و قانونمند دارای تعریفی مشخص و سازماندهی شده ایی است . جمهوری اسلامی ایران با داشتن ستاد بحران در سطح کشور و سازمان های مسئول از این قاعده مستثنی نبوده و نیست . لیکن به دلیل عدم تمرکز کافی در مدیریت بحران که با چاشنی شیطنت های معاندین و دشمن های قسم خورده نظام که برای سو استفاده از هر فرصتی جهت ضربه زدن به نظام در کمین نشسته‏اند شرایطی را فراهم می آورد تا بسیاری از سازمان ها و نهادهای رسمی و سمن های مردم نهاد و شخصیت های سیاسی و ورزشی و سلبربتی اقدام به جمع آوری کمک های مردمی نمایند و ا ز آنجا که این نوع اقدامات معمولا در شروع و روزهای اولیه که جوشش احساسات مردم است و سیل کمک های مردمی به منطقه سرازیر می شود این فعالیت ها تحت نظر هیچ سازمان رسمی و قانونی به عمل نمی آید، در نتیجه به دلیل عدم تجربه کافی و احیانا سو تدبیر و سو استفاده افراد سود جو موجب ایجاد نارضایتی از یک سو بین کسانی که کمک کرده و از سوی دیگر مردمی که مستحق این کمک ها هستند، گردیده و این اوضاع در مجموع چهره مناسبی از فضای امداد و کمک رسانی را ترسیم نخواهد کرد.

مدیریت بحران

کثرت بلایای طبیعی در ایران موجب گردیده چند ویژگی خاص در مدیریت این شرایط به عنوان بحران های طبیعی در فضای مدیریت بحران کشور حاکم باشد :

  1. بروز بیش از صدها زلزله کوچک و بزرگ به صورت سالانه و بروز حوادث طبیعی همچون سیل، طوفان و مسئله مهم خشکسالی، ریزگردها و غیره، ایران را در صدر یکی از کشورهای با وقایع و حوادث و بلایای طبیعی قرارداده و مدیریت بحران کشور در ابعاد محلی و استانی و کشوری کم و بیش به صورت دائم با این اوضاع درگیر است.
  2. شرایط بحران های طبیعی اقتضائات خاص مدیریتی و فرماندهی در مجموعه ستاد و صحنه بحران را ایجاد نموده است. این اقتضائات بعضا ممکن است با سلیقه ها، رویه ها و روش های متفاوتی از سوی مدیریت بحران همراه باشد.
  3. وجود ستاد بحران در وزارت کشور و استانداری ها نشان از واقعیت های بند اول و دوم و پذیرش حساسیت این اوضاع در سطح مدیریت کلان به منظور یکسان سازی مدیریت بحران در کشور دارد.

اما پرسش اساسی این است که برقم شرایط فوق، چرا ما سال هاست شاهد بالا بودن تلفات مادی و معنوی در این حوادث بوده، و اقدامات پیشگیرانه در ساخت و سازها کافی نبوده و در نهایت با هر حادثه ایی میلیاردها ریال از بودجه عمرانی کشور دوباره کاری و هزینه شده و سرعت سازندگی و آبادانی کشور را با اختلال روبرو می سازد.

پیشنهاد اساسی در این رابطه را بایستی در در دو برنامه کوتاه مدت و بلند مدت دید.

در کوتاه مدت و با بروز بلایای طبیعی توجه به شرایط و موارد ذیل از مهمات مدیریت بحران تلقی گردد:

  1. به علت کثرت بلایای طبیعی در ایران، آمادگی دائم مدیران و مسئولان و ستادها و سازمان های ذیربط به موضوع پیشگیری و مقابله با بلایای طبیعی در سطح مدیریت کلان کشور احساس می گردد.
  2. تقویت دائمی ستاد بحران به لحاظ تکنولوژی، فن آوری و بکارگیری نیروهای متخصص و کارآموزیده در امر کمک و امداد از مسلمات مدیریت بحران در کشور باید تلقی گردد.
  3. پس از هر حادثه و بلایای طبیعی وسیع، مدیران اجرایی ضمن هماهنگ بودن با فرماندهی واحد ستاد بحران، بایستی ضمن پرهیز از هرگونه رفتار و اظهارات خاص و التهاب آور از مصاحبه های عمومی پراکنده نیز خود داری نمایند.
  4. ضرورت تمرکز در مدیریت امداد و کمک رسانی ، اطلاع رسانی و اعلام نظرات و انتشار اخبار واقعه و چگونگی پیگیری کمک و نجات بایسته این گونه وضعیت ها است.

اما در بلند مدت پیشنهاد اساسی در این رابطه طراحی یک برنامه جامع زمانبندی شده است که با محوریت چگونگی پیشگیری، مقابله و برخورد با حوادث و بلایای طبیعی در همه ابعاد آن تهیه و ارایه گردد و در آن نقش همه نهادهای محلی و منطقه ای و ملی تبیین و به موقع اجرا درآید.

این مهم از هم اکنون باید در دستور کار قرار گیرد. با داشتن نگاه صرف تک موضوعی و بسیط و فرعی و تنها در حد یک ستاد بحران، نمی تواند ما را از این چالش اساسی در بلند مدت عبور دهد.

تصورشود یک زلزله 7 ریشتری پایتخت را تهدید کند و امداد و نجات و آوار برداری در یک شهر بالای ده میلیون جمعیت و با حضور بیش از ده ها وزارت خانه و اسکان سران کشور و تمامی قوا کشوری در این شهر به هنگام زلزله چگونه خواهد بود. بنابراین راه چاره را باید قبل از وقوع و در سطح کلان آن باید دید.

مجید بهمنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.